🥀سعدیا دیگر بنی آدم برادر نیستند
🖊افشین علا (بهمن ۱۴۰۲)
سعدیا دیگر بنی آدم برادر نیستند
جملگی اعضای یک اندام و پیکر نیستند
عضوهای بی شماری را به درد آورده چرخ
عضوهای دیگر امّا یار و یاور نیستند
کودک چشم آبیِ غرب و سیه چشمِ عرب
در نگاه غربیان با هم برابر نیستند
شاید اطفالی که اکنون در فلسطین زنده اند
تا رسد شعرم به این مصراع، دیگر نیستند
از نگاه غربیان انگار در مشرق زمین
مادرانِ داغِ کودک دیده، مادر نیستند
نزد آنانی که می گریند در سوگِ سگان
صحنه های قتل انسان، گریه آور نیستند
کاش بیبیسی سؤال از باربی سازان کند؛
این عروسک ها که می سوزند، دختر نیستند؟
ای نتانیاهو! اگر مردی تو با مردان بجنگ
گرچه اسرائیلیان از دَم، مذکّر نیستند
بی مروّت! کودکند اینها نه مردان حماس
خانه اند اینها که شد ویرانه، سنگر نیستند
کودکان هر چند بسیارند در ویرانه ها
ساقه های تُردِ ریحانند، لشکر نیستند
خادمانِ کعبه سرگرمند در کاباره ها؟
یا که اهل جنگ، جز با رقص خنجر نیستند؟
بار دیگر خو گرفت این قوم با دختر کُشی؟
یا که غیرت داده از کف، یا دلاور نیستند؟
پشته ها از کشته ها پیداست، دنیا کور نیست؟
آسمان از ناله پر شد، گوش ها کر نیستند؟
تا به کِی کودک کُشی در غزّه؟ آیا غربیان
در هراس از انتقام اهل خاور نیستند؟!
#مفاخرگیلان
https://eitaa.com/joinchat/691798023C0216686926
🌐زندگی پس از زندگی، تاملات و نکته ها
🔭دکتر محمد فنایی اشکوری
#عناوین مباحث مطرح شده:
▫️پیشینه بحث؛
▫️تجربه نزدیک به مرگ؛
▫️تجربه خروج غیر ارادی از بدن؛
▫️تجربه خروج از بدن در پی سیر و سلوک معنوی؛
▫️ انفصال روح از بدن و قوت حواس باطنی؛
▫️ شنیدن و دیدن اصوات و مناظر مختلف در آن واحد؛
▫️کلام بیحرف و صوت؛
▫️ برچیده شدن بساط زمان و مکان؛
▫️ هیچ چیز قابل پنهان کردن نیست؛
▫️ آگاهی از افکار دیگران؛
▫️ دیدن ذرات درون اشیاء؛
▫️ عجز و ناتوانی در بیان تجربهها؛
▫️ قابل مقایسه نبودن لذات و آلام آنجا و اینجا؛
⬅️دریافت فایل pdf👇👇
#مفاخرگیلان
https://eitaa.com/joinchat/691798023C0216686926
1_4330949667.pdf
2.92M
🌐 زندگی پس از زندگی، تاملات و نکته ها
فایل مکتوب
🔭دکتر محمد فنایی اشکوری
#مفاخرگیلان
https://eitaa.com/joinchat/691798023C0216686926
هدایت شده از
🌴سر توجه اولیاء الله و عرفا به طبیعت
📝استاد محمد فنایی اشکوری
💠طبیعت در عرفان اسلامی
✍️پيامبران طبيعت را دوست داشتند و با پديدههاي گوناگون آن سخن ميگفتند و سخن آنها را ميشنيدند. حضرت سليمان زبان پرندگان را به تعليم الهي ميدانست:
«وَوَرِثَ سُلَيْمانُ داوُودَ وَقالَ يا أَيُّهَا النّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ.»
انبيا با مظاهر الهي در طبيعت انس داشتند.
💠کوه احد ما را دوست دارد
ابوحميد ساعدى: زماني که با حضرت رسول(ص) از تبوك بر ميگشتيم هنگامى كه نزديك مدينه رسيديم، فرمود: اين سرزمين طهارت و پاكيزگى است و اين كوه احد است كه ما را دوست دارد و ما هم آن را دوست داريم. گرچه مکانهايي خاص به مناسبتهايي قداستي ويژه يافتهاند، اما همهجا خانۀ عشق است چه مسجد چه کنشت و همۀ کوهها و همۀ طبيعت زيبا و دوست داشتني است. طبعاً در پرتو چنين معرفتي محيط زيست معني و اهميت مييابد و طبيعت قدسي و الهي ميشود و انسان با چنين نگاهي نگاهدار و نگاهبان محيط زيست بهعنوان وديعۀ ارزشمند الهي ميشود. او نه هوا و دريا را آلوده ميکند و نه جنگل و کوه و صحرا را تخريب ميکند؛ چون وقتي به دريا و صحرا و کوه و در و دشت مينگرد نشان از قامت رعناي او ميبيند. طبيعت زيباست، در اوج زيبايي؛ اگر «زمين چرکين است» و زشتي و آلودگي در آن ميبينيم نتيجۀ رفتار غيرمسئولانۀ ما آدميان ديگر آزار است: ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النّاسِ.
💠طبیعت در نگاه مادی و دینی
در نگاه مادی، طبيعت، مرده و بيجان، تاريک، حاصل تصادف کور، فاقد شعور، زشت، بيهدف و بي معناست. بر اساس اين نگاه است که نيچه ميگويد: که هرجا انگشت فرو ميکنم بوي تعفن ميآيد. اين تعفن از طبيعت نيست، از درون بشري است که نميداند از کجا آمده، براي چه آمده و به کجا ميرود.
اما بر اساس نگاه ديني و بهويژه عرفاني عالم ازجمله طبيعت چون مظهر جمال الهي است زنده و آگاه و زيبا و نوراني و در حرکت بهسوي مقصدي است. هر پديدۀ مادي نمادي از حقيقتي معنوي است.
💠طبیعت در نگاه عارف
طبيعت براي عارف، مدرسۀ درس آموزي و عبرت است. مظهر بودن، آيه بودن، زيبا بودن، فرحبخش بودن و اسرارآميز بودن طبيعت است که آن را خاستگاه و الهامبخش هنر مقدس ميسازد. با اين ويژگيهاست که توجه به طبيعت رفع ملال و ايجاد آرامش و انبساط ميکند. اين است سرّ توجه عرفا بهويژه عارفان شاعر پارسيگو مانند: نظامي و مولانا و سعدي و حافظ به طبيعت و پديدههاي طبيعي.
💠توجه عرفا و شاعران به طبیعت
ديوانهاي شاعران عارف ما مملو است از ذکر گل و بلبل و سنبل و ياسمن و ابر و باد و باران و نسيم و طوفان و سرو و لاله و چمن و کوه و دشت و دمن و صحرا و دريا و رود و سبزه و درخت و برگ و بار و قمري و طاوس و هدهد و شير و آهو و بهار و خزان و شب و روز و سحر و سپيده و فلق و شفق و ستاره و ماه و خورشيد و فلک و گنبد دوار و...
اين توجه شاعرانه و عارفانه به طبيعت و پديدههاي آن ملهم از قرآن کريم است که از اين پديدهها به زيبايي سخن ميگويد و ما را به توجه به زيباييهاي طبيعت بهعنوان مواهب الهي دعوت ميکند و در کنار ذکر سودمندي مادي حيوانات براي ما، به بعد زيباييشناختي آنها هم اشاره ميکند: ... وَلَكُمْ فِيها جَمالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسْرَحُونَ؛ «و چارپايان را آفريد كه شما در آنها پوشش و منافع ديگر داريد و از آنها ميخوريد و در آنها زيبایياي در زندگيتان داريد، هنگامي که از چراگاه ميآيند و زماني که بهسوي آن ميروند. و بارهاي شما را بهسوي شهري که جز به دشواري به آن نميرسيد، حمل ميكنند که پروردگارتان رئوف و مهربان است. و اسبها و قاطرها و الاغها که سوارشان ميشويد و مايۀ زينت هستند و نيز چيزهایي بسيار زياد را که نميدانيد ميآفريند».
📚کتاب «آفاق عرفان اسلامی»، فصل نهم / دکتر فنایی اشکوری
#مفاخرگیلان
https://eitaa.com/joinchat/691798023C0216686926