eitaa logo
محمد فنایی اشکوری
1.5هزار دنبال‌کننده
293 عکس
157 ویدیو
81 فایل
به نام او سلام این فضا فرصتی است برای طرح مباحث و اندیشه های مبتلابه انسان معاصر در حوزه های فلسفه, عرفان, دین و مسایل اجتماعی با رویکرد عقلانی و معنوی. راه های ارتباط: @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Fanaei.ir@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
طبیعت زیبای املش گیلان
ریشه قساوت صهیونیسم شیوه مقابله صهیونیستها با مخالفان در تورات موجود (کتاب مقدس یهودیان) که مبنای اسراییل برای قلع و قمع فلسطینیان و مخالفان است. In the Old Testament God permits, in fact requires, the Israelites to engage in massacres. In the land God has given to the Israelites, the inhabitants of a city that surrenders will be enslaved, but if the city resists, “you shall not leave a single soul alive” (Deuteronomy 20:11, 16). “You must utterly destroy them; you shall make no covenant with them, and show no mercy to them” (Deuteronomy 7:2). If in some Israelite city some inhabitants practice idolatry, “you shall surely put the inhabitants of that city to the sword, destroying it utterly, all who are in it and its cattle” (Deuteronomy 13:16). Moses himself carried out a massacre of Israelites who had practiced idolatry (Exodus 32:25–9). Moses was angry when the Israelites spared women and children, and ordered them to kill all the prisoners except the virgins, whom they could keep for themselves (Numbers 31:13–18). Samuel was angry with Saul when the army let some animals live; for that sin, God deprived Saul of the kingdom (1 Samuel 15). Samuel himself hewed a prisoner to pieces (1 Kings 15:32–3). ترجمه: در عهد عتیق، خداوند به اسرائیلی‌ها اجازه می‌دهد که در قتل عام شرکت کنند. در سرزمینی که خدا به بنی اسرائیل داده است، ساکنان شهری که تسلیم می شود برده خواهند شد، اما اگر شهر مقاومت کند، «شما حتی یک نفر را زنده نگذارید» (تثنیه 20:11، 16). شما باید آنها را کاملاً نابود کنید. با آنها عهد نبند و به آنها رحم نکن» (تثنیه 7: 2). اگر در برخی از شهرهای اسرائیلی برخی از ساکنان بت پرستی کنند، "به یقین ساکنان آن شهر را به شمشیر بکشید و تمام کسانی که در آن هستند و چهارپایانش را نابود کنید" (تثنیه 13:16).[به گفته عهد عتیق] خود موسی قتل عام اسرائیلیانی را که بت پرستی کرده بودند انجام داد (خروج 32:25-9). موسی از زمانی که بنی اسرائیل از زنان و کودکان در امان ماندند عصبانی شد و به آنها دستور داد که همه زندانیان را بکشند به جز باکره‌ها که می‌توانستند آنها را برای خود نگه دارند (اعداد 31: 13-18).هنگامی که لشکر به برخی از حیوانات اجازه زندگی داد، سموئیل بر شائول خشمگین شد. به خاطر آن گناه، خدا پادشاهی شائول را محروم کرد (اول سموئیل 15). خود سموئیل یک زندانی را تکه تکه کرد (اول پادشاهان 15:32-3). این در حالی است که فرمان ششم از ده فرمان خدا به حضرت موسی این است که: Thou shalt not kill! قتل مکن. http://eitaa.com/dreshkevari
در این یادنامه از ابعاد گوناگون اندیشه های آیت الله مصباح یزدی رحمه الله بحث شده است. "رویکرد عرفانی آیت الله مصباح یزدی" عنوان بحث فنایی اشکوری در این مجموعه است که حاوی متن سخنرانی همراه با پرسش و پاسخ و مباحثه علمی است. http://eitaa.com/dreshkevari
عرفان و صلح مدعاي ما اين است که جهانبيني عرفاني الهام¬گرفته از تعاليم اسلامي جهانبيني صلح است. عناصر بسياري در عرفان هست که مقتضي و مشوق صلح و دوستي و برادري است و جنگ و خشونت در قطب مخالف عرفان قرار دارد. عناصر کليدي عرفان همچون عدالت، رحمت، عشق و محبت، تهذيب نفس و قطع تعلقات دنيوي، و سعه صدر مناسبترين زمينه را براي استقرار صلح و برادري فراهم مي کنند. جنگ و خشونت از ستمگري، خودخواهي، نفرت، ناپاکي، دلبستگي به دنيا، جهل، تعصب و تنگ نظري بر مي خيزد و سلوک عرفاني اساسا براي مقابله و خشکاندن ريشه هاي اين رذايل است. تنها با دروني سازي و نهادينه کردن اين ارزش هاست که مي توان به استقرار صلح حقيقي و پايدار دست يافت. هر نوع کوششي براي مقابله با جنگ و استقرار صلح از راه هايي همچون مذاکرات ديپلماتيک و معاملات سياسي بدون توجه به تربيت معنوي انسان بر اساس عناصر يادشده هر چند قابل ستايش است، اما چونان بريدن سطح ظاهر علف¬هرزهايي است که همچنان در خاک ریشه دارد و به محض مناسب شدن زمينه دوباره سر از خاک برخواهد آورد. از اين رو صلحي که صرفا بر مبناي منافع سياسي و اقتصادي و ناشي از محاسبه معادلات قدرت باشد هر چند ممکن است بطور مقطعي و موقتي شعله هاي جنگ را خاموش کند، اما خاکستر سوزان آن هر لحظه ممکن است با تغير شرايط و وزيدن نسيمي دوباره شعله ور شود. در کنار آنچه گفتيم بايد توجه داشت که مراد ما از صلح پذيرش ستم و تجاوز و تسليم و سکوت در برابر متجاوز و اشغالگر نيست. بلکه عارف پيش از ديگران و بيش از ديگران خود را موظف به مقابله و ستيز با ستم و تجاوز مي داند. عارف همانگونه که از ظلم و تجاوز نفرت دارد، از قبول ظلم و تجاوز نيز بيزار است. عارف اهل تجاوز و تهاجم نيست، اما در مقابل تجاوز و تهاجم نيز تسليم نمي شود؛ بلکه مدافعي شجاع و از جان گذشته است و نبرد دفاعي را به عنوان جهاد مقدس تکليف الهي خود مي داند. الگو و سرمشق عارفْ پيامبر خدا (ص) و اصحاب او همچون علي ابن ابي طالب (ع) است که ياور مظلوم و دشمن ظالم بودند. همانگونه که در ياري مظلوم ترديدي به خود راه نمي دادند در ايستادگي در مقابل ظالم و متجاوز نيز درنگ نمي کردند. متأسفانه امت اسلامي به دليل دوري از تعاليم اسلامي بويژه عرفان اصیل اسلامي امروزه مبتلا به هردو مشکل است. آنجا که بايد صلح و برادري حاکم باشد نفرت و خشونت حاکم است و آنجا که بايد دفاع و مقامت باشد تسليم و ذلت ديده مي شود. از يک سو برخي از گروه هاي مسلمان به جهت بي اطلاعي از اين تعاليم و به دليل فقدان تربيت معنوي و عرفاني گرفتار انواع اختلافات و جنگ هاي فرقه اي و قومي هستند و برادرکشي و خونريزي را در سرلوحه کار خود قرار داده اند. از سوي ديگر، برخي از مسلمانان بويژه دولت ها در مقابل تجاوز استکبار و صهيونيسم راه تسليم و ذلت را برگزيده و حتي براي سرکوب مسلمانان مبارز با استکبار جهاني همکاري هم مي کنند. آنها برخلاف آموزه های قرآنی نسبت به مسکبتران و متجاوزان تسليم و نسبت به مسلمانان شديد هستند. توجه مسلمانان به تعاليم عرفاني اسلام و بازگشت به سنت اصيل عرفان اسلامي و رواج فرهنگ عرفاني نقشي تعيين کننده در کاهش درگيري ها و اختلافات و برادر کشي ها از يکسو و تقويت روحيه ايستادگي در مقابل مستکبران و متجاوزان و دفاع از حقوق پايمال شده مظلومان و مستضعفان از سوي ديگر خواهد داشت. نتیجه مقاله عرفان و صلح نوشته فنائی اشکوری در فصلنامه الاهیات اجتماعی، شماره 3. http://eitaa.com/dreshkevari
حدیثی تکان دهنده برای مشتغلان به علوم دینی. دنیا طلبی فقط طلب مال نیست، بلکه شامل هرانگیزه غیر الهی بویژه طلب شهرت و جاه و محبوبیت می شود.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
Islamic Perspective on Modern Approach to Religous Experience Presentation at Shia-Mennonite Dialogue 8 June 17-18, 2023 By Mohammad Fanaei Eshkevari Professore of Comparative Philosophy http://eitaa.com/dreshkevari
👆دیدگاه اسلامی درباره رویکرد مدرن به تجربه دینی مقاله ای که در نشست گفتگو بین شیعه و منونایت توسط فنایی اشکوری ارایه شد.
شهید چمران قهرمان و سرمشقی برای جوانان کمال جو یکی از جوانمردان شاخص روزگار ما شهید مصطفی چمران بود که به حق شایستۀ عنوان جوانمردی در این عصر است. او که در اوج موقعیت علمی و دانشگاهی قرار داشت، از همۀ مزایا و برخورداری‌های دنیا چشم پوشید و برای نجات مظلومان سلاح بدست گرفت و جانش را برای دفاع از حق و مقابله با متجاوزان ایثار کرد. او دانشمندی برجسته، عارفی عاشق و دلسوخته، سیاستمداری با بصیرت و مبارزی شکست ناپذیر در میدان نبرد بود، ترکیبی که نظیر آن را دشوار بتوان یافت. نبوغ علمی او چنان بود که در همۀ مقاطع تحصیلی شاگر اول بود. او دکترایش را در دانشگاه برکلی کالیفرنیا در رشته فیزیک پلاسما گذراند و نفر اول و برتر این رشته در زمان خود شد، که در پی آن برخی از معروف ترین شرکت های آمریکایی به او پیشنهاد استخدام با حقوق و مزایای بالا را دادند. همزمان با تحصیلش در آمریکا به همراه تنی چند از دوستانش انجمن اسلامی دانشجویان در آمریکا و کانادا را تأسیس کرد که منشأ فعالیت های بیدارگرانه ای در آمریکا و اروپا شد. اما روح پرشور و بی قرار چمران نمی گذاشت او به این امور قانع باشد. چمران که از جوانی مبارزات سیاسی را دنبال می کرد، برای گذراندن آموزشهای چریکی به مصر رفت که در آن زمان تحت رهبری جمال عبدالناصر قطب مبارزه و آزادی خواهی در جهان اسلام و عرب بود. پس از گذراندن این دوره ها به لبنان رفت و به همراه امام موسی صدر جنبش امل را تأسیس کرد و شیعیان را که محروم ترین جمعیت لبنان بودند سر و سامانی داد و با تأسیس مدارس و آموزشگاه هایی به تجهیز جوانان شیعه از لحاظ علمی، فنی، دینی، سیاسی و مبارزاتی پرداخت. این فعالیت ها به رهبری امام موسی صدر و تلاش های دکتر چمران زمینه را برای خیزش معاصر شیعیان در لبنان و شکل گیری حزب الله فراهم آورد. با پیروزی انقلاب اسلامی دکتر چمران به ایران آمد و همۀ تجارب علمی، فنی، سیاسی و نظامی خود را در خدمت انقلاب اسلامی قرار داد و در مناصب مختلف سیاسی و نظامی انجام وظیفه کرد و تا لحظۀ پرشکوه شهادتش دمی نیاسود. چمران با نبوغ نظامیش نقش مهمی در سازمان دهی نیروهای مسلح برای دفاع و مقابله با دشمن و توقف پیشروی آن ایفا کرد. یکی از اقدامات او تأسیس ستاد جنگ های نامنظم بود. چمران از هر نظر یک استثنا بود. او سالها در حوزه علمیه با فراغ بال نزد اساتید علم و عرفان شاگردی نکرده بود و در فضای معنوی شور و حماسه انقلاب یا در صحنه های ایثار و جهاد دفاع مقدس چمران نشد، او زمانی چمران شد و در فضایی چنان شد که خبری از این ارزشها نبود. سرانجام در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ هجری شمسی در منطقۀ دهلاویه خوزستان بر اثر اصابت ترکش خمپارۀ دشمن در ۴۹ سالگی روح آسمانی این جوانمرد راستین به سوی ملکوت پر کشید. او که به همۀ فضایل آراسته بود با شهادتش به زندگی پربرکت و سراسر افتخارش مهر سعادت و نیکبختی زد. چمران باید برای ابد به عنوان یکی از قهرمانان ملی ایران و حتی جهان اسلام شناخته شود. https://eitaa.com/dreshkevari
| خلا نظریه سیاسی ایرانی هر کشوری برای پیشرفت واقعی و بقا در عرصه بین‌الملل، نیازمند چارچوب‌های نظری است تا با آن سیاست‌های منسجمی را برای بقا و پیشرفت اتخاذ کند. دوران گذار در نظام بین‌الملل از جمله بزنگاه‌هایی است که ما می‌بایست با استفاده از چارچوب‌های نظری بومی خود، منافع ملی کشور را تامین کنیم. اما متاسفانه هنوز چنین نظریه‌ای نداریم. مخاطرات مهیبی که تابحال از آن عبور کرده‌ایم بیشتر متکی به نبوغ و شایستگی‌های راهبری شخص ولی‌فقیه بوده است، تا بر اساس برنامه ای مدون و سیاستی طراحی شده. اما چیزی که کشور در سیرش به سوی پیشرفت به آن نیازمند است علوم سیاسی بومی است. «علم سیاست» که به دنبال شناخت واقعیت های اجتماعی-سیاسی است، دارای الزامات معرفتی است که بدیهی‌ترین آن «فلسفه علم سیاست» یا همان مباحث فرانظری ناظر به سیاست است. مباحث فرانظری، چارچوب و پایه‌های نظری را فراهم می‌کند که برای درک پدیده‌های سیاسی و تحلیل سیستم‌های سیاسی از آن استفاده می‌شود. از آنجا که فلسفه علم سیاست وابسته به نوع نگاه ما در جهان‌بینی و نظام ارزشی است، مکتب ها و فرهنگ‌های مختلف دیدگاه‌های فلسفی متفاوتی درباره سیاست و اجزائش دارند. بنابراین، محلی‌سازی یا بومی‌سازی علم سیاست (در معنای حداقلی آن) به معنای سازگارسازی نظریه‌ها، مفاهیم و روش‌های آن با زمینه و واقعیت‌های خاص هر کشور است. این امر به درک دقیق‌تر و جامع‌تری از پدیده‌های سیاسی کمک می‌کند و عوامل تاریخی، اجتماعی و فرهنگی خاصی را که سیاست در هر کشور را شکل می‌دهد، در نظر می‌گیرد. پایه‌ریزی یک علم بومی برای علم سیاست در ایران تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گرفته است. در ادامه چند مولفه که بی‌توجهی به آن باعث تحقق نیافتن علم سیاست و روابط بین‌الملل بومی در ایران شده را ذکر میکنم: 🔸عوامل تاریخی: برای تدوین علم سیاسی بومی به درک عمیقی از بافت تاریخی کشور نیازمندیم، از جمله جنبش‌ها و تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن. پاشنه آشیل درک تاریخی ایران، اختلالات و آشوب‌های سیاسی ، استعمار و تحولات فرهنگی وارداتی است که پیوستگی اندیشه‌های سیاسی ایرانی را مختل کرده و شکل دهی به علم بومی ایرانی را منحرف ساخته است. 🔸سنت‌های فکری: سنت‌های فکری و اندیشه های غالب در یک کشور می‌توانند به توسعه علم سیاست جهت دهند. اگر چشم‌انداز فکری یک کشور به طور قابل توجهی تحت تأثیر نظریه‌ها و الگوهای خارجی باشد، رویکرد بومی مغفول واقع میشود؛ مگر آنکه یک نابغه‌ای با کاریزمای بالا، ره صد ساله را یک شبه طی کند و علم بومی سیاست را بر کرسی بنشاند که تا اینجای کار چنین شخصی در ایران پیدا نشده است. 🔸جدی گرفتن نظریه‌پردازی و علوم انتزاعی: تأمین مالی تحقیقات و دایر نمودن مراکز پرورش علم بومی هم می‌تواند بر توسعه علم سیاست بومی تأثیر بگذارد. تخصیص منابع ناکافی یا عدم حمایت ممکن است توانایی محققان را در انجام تحقیقات عمیق و توسعه نظری محدود کند. فرانظریه بومی برای علوم سیاسی بومی می‌تواند به توسعه نظریه‌های بومی، رهنمودهای حکمرانی برای مقابله موثرتر با چالش‌ها و راهبرد‌هایی که برای پاسخ به نیازها و آرزوهای خاص ملت مناسب‌تر هستند، کمک کند. ضمنا، تفکر بومی، (به جای انفعال و وابستگی به نظریه‌ها و مفاهیمی خارجی) احساس مالکیت و قدرت را در میان محققان ایرانی تقویت می‌کند، چون حس خواهند کرد که در پیشبرد تمدن‌شان سهم داشته‌اند. ✴️اگر نمیخواهید تمام علوم انسانی را بومی کنید، و اسلامی‌سازی علوم انسانی را آرمانی دور از دسترس می‌دانید خود دانید؛ اما نظم دنیا تغییر کرده و تنها متکی بودن به خضر طریق و ولی‌فقیه برای همیشه عملی نیست. لازم است حداقل نظریه و رویکرد سیاسی بومی داشته باشیم تا در پیچ‌های تاریخی پیش‌روی مان سردرگم نباشیم و مملکت را به سلایق شخصی وزرا و معاونین و مشاورین و چهره های صاحب نفوذگره نزنیم. @JalaleddinFanaei
جایگاه خرد نزد خردمند پارسی حکیم ابوالقاسم فردوسی: خرد افسر شهریاران بوَد خرد زیور نامداران بود خرد زندۀ جاودانی شناس خرد مایه زندگانی شناس خرد چشم جان است چون بنگری تو بی چشم شادان جهان نسپری کسی کاو خرد را ندارد به پیش دلش گردد از کردۀ خویش ریش همیشه خرد را تو دستور دار بدو جانت از ناسزا دور دار به بیان الهی قمشه ای: درون‌مایه بنیادین این نمایشنامه (شاهنامه) پیکار مستمر انسان با دیوهای درون و بیرون است و جایگاه آدمی در این نمایش، گاه “دوزخ| است، یعنی “فرمان‌روایی دیو بر انسان|؛و گاه “برزخ” است،یعنی “ستیز آدمی با دیو” ؛ و گاه “بهشت” است،یعنی “پیروزی انسان بر دیو”. https://eitaa.com/dreshkevari
18 (22).pdf
272.1K
در روزنامه ایران. سهم فلسفه و نقش فیلسوف در گذار از بحران های اجتماعی فنایی اشکوری. http://eitaa.com/dreshkevari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فلسفه و چالش کارامدی 1 فنایی اشکوری 7/4/1402
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فلسفه اسلامی و چالش کارآمدی 2 پرسش و پاسخ فنایی اشکوری 7/4/1402 http://eitaa.com/dreshkevari
🔵 دکتر محمد فنایی اشکوری، استاد تمام مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره، در نشست «فلسفه اسلامی و چالش کارآمدی»: ✅ این موضوع از مدت‌ها قبل در جامعه ما مطرح بوده و افراد زیادی در این زمینه نظر داده‌اند که بین فلسفه و مخصوصا فلسفه اسلامی و زندگی اجتماعی ارتباطی وجود دارد یا خیر و فلسفه چه کمکی به پیشرفت و تمدن‌سازی می‌کند؟ آیا فلسفه فقط بُعد نظری و تئوریک دارد یا با عمل هم مرتبط است؟ ✅ در عصر ما علامه طباطبایی اولین کسی است که با تفکر فلسفی، به طرح مسائل جدید و ناظر به پرسش‌های روز پرداخته و اندیشه‌ها و تأملاتی در این زمینه داشته و منشأ جریانی جدید در فلسفه اسلامی شده که امروزه در میان شاگردان با واسطه و بی‌واسطه وی ادامه دارد. ✅ معتقدم نه فلسفه با مسائل اجتماعی بیگانه است؛ آن گونه که در قرون گذشته مشاهده می‌کنیم و نه اینکه حلال همه مشکلات است؛ چراکه بسیاری از مسائل در اجتماع و تمدن‌سازی نقش دارند که یکی از آنها فلسفه است. ✅ سؤال این است که آیا فلسفه اسلامی می‌تواند در پیشرفت و تمدن‌سازی نقش داشته باشد؟ ✅ اگر بزرگانی همانند علامه طباطبایی، شهید مطهری، آیت‌الله مصباح و دیگران، در حوزوه‌های دیگر معرفتی، فلسفه‌ورزی کردند به خاطر این بود که فلسفه را به هستی‌شناسی محدود نکردند بلکه تلاش داشتند فلسفه اسلامی را در حوزه‌های مختلف بسط دهند. پ ن: این نشست به همت پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی در روز هفتم تیر برگزار شد. لینک گزارش نشست در خبرگزاری ایکنا:👇 https://iqna.ir/fa/news/4151031 🌸 کانال "مطالعات فلسفه سیاسی و انقلاب اسلامی"👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2640969940Ccb3214bb46
من آتشم من آتشم عارف محو در خدا همچون آهن گداخته در آتش اخیرا در اثری به زبان انگلیسی درباره عرفان خواندم که نویسنده می گوید جان رویزبروک عارف فلاندری اتحاد با خدا را به آهن در آتش و آتش در آهن تشبیه می کند: Jan van Ruysbroeck (1293–1381) described union as “iron within the fire and the fire within the iron.” مثل بسیاری از موارد که غربی ها اندیشه های مسلمانان را استفاده و بنام خود ثبت می کنند، باید بخاطر داشت که مولانا جلال الدین (‪1207-1273‬ میلادی) پیش از تولد رویزبروک از این تشبیه به زیبایی سخن گفته است:  رنگ آهن محو رنگ آتشست       ز آتشی می‌لافد و خامش وشست چون به سرخی گشت همچون زر کان پس انا النارست لافش بی زبان شد ز رنگ و طبع آتش محتشم گوید او من آتشم من آتشم آتشم من گر ترا شکیست و ظن آزمون کن دست را بر من بزن آتشم من بر تو گر شد مشتبه  روی خود بر روی من یک‌دم بنه "من آتشم" مولانا همان "اناالحق" منصور حلاج است. البته این فقط یک تشبیه برای تقریب به ذهن است نه از باب حلول بلکه از باب "داخل فی الاشیا لا بالممازجه. " شایان ذکر است که ترجمه نیکلسون از این ابیات هم در اختیار انگلیسی زبان ها هست و انتظار می رود محقق انگلیسی زبان عرفان آن را دیده باشد: The colour of the iron is naughted in the colour of the fire: it (the iron) boasts of (its) fieriness, though (actually) it is like one who keeps silence. When it has become like gold of the mine in redness, then without tongue its boast is “I am the fire.” It has become glorified by the colour and nature of the fire: it says, “I am the fire, I am the fire.  I am the fire; if thou have doubt and suspicion, make trial, put thy hand upon me. I am the fire; if it seem dubious to thee, lay thy face upon my face for one moment.” 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌺🌺🌺🌺🌺🌺 http://eitaa.com/dreshkevari
از رباعیات افضل الدین مرقی کاشانی معروف به بابا افضل:   ای صوفی صافی که خدا می‌طلبی   او جای ندارد، ز کجا می‌طلبی؟ گر زانکه شناسی اش چرا می خواهی  ور زانکه ندانی اش که را می‌طلبی؟ ترجمه انگلیسی ابیات فوق توسط ویلیام چیتیک: O pure Sufi seeking God, He has no place, from where do you seek him If you do know Him, why do you seek Him? If you don’t know Him, whom are you seeking? 🌹🌺🌹 http://eitaa.com/dreshkevari
👆👆👆 عرفان در ايران (جايگاه عرفان و تصوف و تعليم و ترويج آن در ايران معاصر) محمد فنائی اشکوری فهرست مندرجات مقاله: چكيده، مقدمه، آموزه ها و تعاليم عرفانی، گونه¬هاي حضور تصوف و عرفان در ايران، فرقه هاي صوفي، عرفان نظري، عرفان عملي، عرفان در ادبيات، نقش سياسي و اجتماعي عرفان، عرفان در عرصه عمومي، عرفان و اخلاق، عرفان و فلسفه، عرفان و تفسير قرآن و حديث، پژوهشهاي عرفاني، فرقه هاي شبه عرفاني نوظهور، مخالفت با تصوف و عرفان، نتيجه گيري. اين نوشته برگردان و بازنويسي مقاله اي است با عنوان Mysticism in Iran كه در همايش بين المللي "بررسي موضوعات و روش هاي آموزش در حوزه هاي علمي مسيحي و شيعي" در دانشگاه درهام انگلستان در تاريخ 25/3/1389 ارائه گرديد. سپس در سال 1392 با مشخصات زیر منتشر گردید: فصلنامه انديشه ديني دانشگاه شيراز، دوره 13، شماره 1، بهار 1392، ص 47-68. و اینک ویراست جدید مقاله تقدیم خوانندگان فرهیخته می شود. http://eitaa.com/dreshkevari