eitaa logo
محمد فنایی اشکوری
1.8هزار دنبال‌کننده
305 عکس
203 ویدیو
101 فایل
به نام او سلام این فضا فرصتی است برای طرح مباحث و اندیشه های مبتلابه انسان معاصر در حوزه های فلسفه, عرفان, دین و مسایل اجتماعی با رویکرد عقلانی و معنوی. راه های ارتباط: @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Fanaei.ir@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶معرفی کتاب📗 دفاع از عقلانیت: پاسخی به پرسش ها و شبهات رایج درباره فلسفه اسلامی مولف : محمد فنایی اشکوری ناشر کتاب : انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) سال نشر : ۱۳۹۸ تعداد صفحات : ۹۶ در مقدمه کتاب آمده است: برخی از عالمان دینی در فرهنگ اسلامی از فلسفه به عنوان پشتوانه عقلانی باورهای دینی بهره برده اند، اما گروهی دیگر از آنان با فلسفه به مخالفت برخاسته اند.  در این نوشتار میکوشیم برخی از زمینه ها و علل مخالفت با فلسفه را بررسی، و پاره ای از برداشت های ناصواب در این زمینه را نقد و از تفکر فلسفی که چیزی جز اِعمال عقلانیت نیست، دفاع کنیم. http://eitaa.com/dreshkevari
https://www.instagram.com/tv/CNYV8qxhq_R/?utm_medium=share_sheet پرفسور لگنهاوزن: چطور مسلمان و شیعه شدم؟ http://eitaa.com/dreshkevari
نخستین عالم شیعی که با فلسفۀ غرب آشنا شد و به نقد آن پرداخت چه کسی بود؟ از نخستین عالمانی که با فلسفه و اندیشه جدید غرب آشنایی پیداکرد مبارز ضد استعمار و استبداد سید جمال الدین اسدآبادی (۱۲۱۷–۱۲۷۵ خورشیدی) است. وی پس از آموختن علوم اسلامی در حوزه های ایران و نجف به هندوستان رفت و ریاضیات جدید، علوم و فلسفه غرب را در آنجا آموخت. او در رساله نیچیریه یا «حقیقت مذهب نیچریه و بیان حال نیچریان» که در سال 1298 قمری منتشر شد، مباحثی را در نقد عقاید مادیون مطرح کرد. سید جمال در این رساله برای نخستین بار به زبان فارسی نظریه تطور انواع داروین را که در هند طرفداران و مدافعانی پیدا کرده بود نقد کرد. سید جمال رسالۀ نیچریه را در هند و ناظر به اوضاع فکری آن منطقه و در پاسخ به پرسشی که یک استاد ریاضی در مدرسه حیدرآباد دكن بنام مولوی محمد واصل از او کرده بود نگاشت. این کتاب در همان زمان به زبان اردو ترجمه شد و محمد عبده آن را به زبان عربی ترجمه کرد. این کتاب در شکل گیری جریان نواندیشی نهضت بیداری در عالم اسلام اثرگذار شد. وی در این رساله از تفکر طبیعی گرا یا دهری بحث می کند و سیر تاریخی این گرایش را از یونان باستان و کلبیان و اپیکوریان تا فلاسفه جدید مانند ولتر و روسو و سوسیالیست های فرانسه پی گیری می کند. بحث سید جمال در این موضوع بسیار عمیق و از روی بصیرت و هوشمندی است. برخلاف مباحث سنتی فلسفی، بحث سید جمال از طبیعتگرایی و مادیگری انتزاعی محض نیست؛ بلکه او پیوند مسایل نظری فلسفی را با مباحث عملی و اخلاقی از یک سو و واقعیات تاریخی ملت ها از سوی دیگر به خوبی نشان می دهد و به پیامدهای منفی فردی و اجتماعی آن اشاره می کند. او بیان می کند که چگونه رواج عقاید مادی موجب انحطاط و شکست ملت هایی همچون ملت مصر و عثمانی شده است. این شیوه بحث که پیش از او سابقه نداشت، حتی امروزه نیز در میان عالمان دین کمتر دیده می شود. سید جمال با تحلیل عناصر اصلی تفکر مادی و بیان ناسازگاری آن با آموزه های دینی، نشان می دهد که اسلام می تواند ملتها را از گزند مادیون در امان دارد و زمینه را برای خوشبختی و سعادت آنها فراهم سازد. شرط این امر تقویت عقلانیت و خرافه زدایی از تفکر دینی و روآوردن به دانش و بازگشت به دینداری راستین و اتحاد امت اسلامی است. از نظر سید یکی از عقاید باطلی که باید با آن مبارزه کرد، اعتقاد به جبر و سرنوشت محتوم است که مانع حرکت و کوشش افراد و جوامع برای تغییر می شود. او با تمسک به آیه یازده سوره رعد با این گرایش به ستیز برمی خیزد، آیه ای که می گوید: «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّى يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم.» خداوند سرنوشت مردمی را دگرگون نمی کند، مگر زمانی که خود آن مردم آنچه را که در درونشان هست تغییر دهند. http://eitaa.com/dreshkevari
نقش خواجه نصیرالدین طوسی در اندیشه و تمدن اسلامی گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس: خواجه نصیرالدین طوسی با تمام فراز و نشیب‌‌های دوران زندگی خود در بسیاری از رشته‌ه‌ای علمی صاحب‌نظر بوده و کتاب‌هایی را تألیف کرده است. تعداد کتب و رساله‌‌هایی که به خواجه نصیر نسبت داده می‌شود، به 190 عنوان می‌‌رسد. زمانی که خواجه وارد میدان علم کلام شد، ‌کلام شیعی جان گرفت. او نه‌تنها این علم را ارتقا بخشید، بلکه کلام شیعی را به فلسفه الهی تبدیل کرد. اگر خواجه نصیرالدین طوسی به ظهور نرسیده بود، امروز حکیمی مانند ملاصدرا و پیروان او همچون حکیم زنوزی و علامه طباطبایی را نداشتیم. به‌مناسبت سالروز تولد خواجه نصیرالدین طوسی با دکتر محمد فنائی اشکوری به گفت‌وگو نشستیم که گزارش آن را در ادامه می‌خوانیم: 1. به‌عنوان سؤال نخست، سهم خواجه نصیرالدین طوسی در فلسفه اسلامی چه اندازه است؟ پاسخ: خواجه نصیر دست‌کم سه نقش مهم در فلسفه اسلامی داشته است: اول شرح و تفسیر فلسفه سینائی است. بدون شرح قویم خواجه طوسی، اشارات بوعلی به‌سختی قابل فهم بود. شرح خواجه فقط شرح لفظی یا کوشش برای آسان سازی فهم عبارت‌های اشارات نیست؛ کاری که بسیاری از شرح‌ها و کتاب‌های کمک درسی انجام می‌دهند. این کارها از سنخ خدمات علمی است، نه مشارکت در پیشبرد علم. کار خواجه از سنخ و جنس دیگر و بسی فراتر از آن است. او تحلیل و تفسیر فلسفی می‌کند. یعنی عناصر و لوازم دعاوی فلسفی ‌ابن‌سینا را کشف می‌کند و عقلانیت آن دعاوی را تبیین می‌کند و از این طریق، فلسفه را گام به گام به پیش می‌برد. نقش دوم او احیای فلسفه و دفاع از تفکر فلسفی است. خواجه با دفاع منطقی و متین از حمله‌هایی که به فلسفه می‌شد، فلسفه را احیا کرده و از مرزهای فلسفه پاسداری و نگاهبانی کرد. از این جمله است پاسخ‌های او به شبهات و پرسش‌های فخرالدین رازی در شرح اشارات که به تعبیر خواجه، جرح اشارات بود و همین‌طور دفاع او از فلسفه در کتاب مصارع‌المصارع در پاسخ به حمله‌های شهرستانی در کتاب مصارع‌الفلاسفه. خواجه با این آثارش، نه‌تنها فلسفه را از رکود و نابودی نجات داد، بلکه به پویایی و سرعت رشد فلسفه کمک کرد. نقش سوم خواجه طوسی، نوآوری‌های فلسفی خواجه است که هم در این شرح‌ها و مباحثات و هم در رسائل مستقل خواجه آشکار است و جا دارد پژوهش‌گری آنها را استخراج و سهم خواجه را در این حوزه نشان دهد. 2. آیا خواجه طوسی متکلم بود یا فیلسوف؟ پاسخ: خواجه نصیر هم فیلسوف بود و هم متکلم. هم استاد در فلسفه بود و هم نام‌آور در کلام، و چون چنین بود توانست طرحی نو دراندازد و کلام فلسفی را تأسیس کند. کتاب «تجریدالاعتقاد» نقطه عطفی در اندیشه کلامی اسلامی و شیعی است که علم کلامِ پس از خود را در قبضه گرفت و خط و مسیر کلام را برای همیشه ترسیم کرد. شرح‌های فراوانی که عالمان شیعه و سنی بر تجرید نوشته‌اند، خود نشان‌دهنده عظمت این کار سترگ و ابتکاری بود. خواجه بنیان‌های عقلانی کلام را استوار کرد؛ کاری که حتی امروز هم ما از آن بهره می‌بریم و مدیون آن هستیم. بنابراین خواجه یک فیلسوف و الهی‌دان تمام‌عیار بود. 3. اخلاق ناصری از مهم‌ترین کتب خواجه نصیرالدین طوسی است. این کتاب و آثار شبیه به آن، چه اندازه می‌تواند در دنیای امروز که گرفتار بی‌اخلاقی است به ما در حرکت در مسیر اخلاقیات کمک کند؟ پاسخ: خواجه حکیمی جامع و محیط به علوم و معارف اسلامی است و ازاین‌رو در هیچ دسته‌بندی محدودی مثل مشائی و اشراقی و عرفانی و کلامی نمی‌گنجد. بلکه از همه ظرفیت‌های اندیشه بهره می‌برد و از هیچ‌کدام در نمی‌گذرد. او اخلاق فلسفی که ریشه در یونان دارد را تنقیح و تبیین و تدوین می‌کند، اما به آن قانع نمی‌شود. بلکه با نگارش رساله شریف «اوصاف الاشراف »در اخلاق نیز راهی نو و افقی جدید می‌گشاید که خلأها و کمبودهای اخلاق فلسفی را جبران می‌کند. در این رساله، او بنای یک اخلاق عرفانی برخاسته از متون وحیانی را پی می‌ریزد. بنابراین ما به مجموعه اندیشه اخلاقی و معنوی خواجه نیازمندیم؛ اعم از آنچه در اخلاق ناصری و اوصاف الأشراف و سایر کتب او مثل «رساله آغاز و انجام» آمده است. البته غیر از آثار خواجه، به آثار اندیشه‌وران دیگری ـ چه پیش از او و چه پس از او ـ هم باید مراجعه کنیم. افزون بر این، ما نباید به افتخار کردن به فضل پدر بسنده کنیم، بلکه خود نیز باید با استفاده از منابع دینی و تراث عقلی و معنوی خود در این راه، افق‌های تازه‌ای را بگشاییم و راه امثال خواجه طوسی را ادامه دهیم. 4. خواجه نصیر را به‌عنوان فردی که به تمدن‌‍سازی اسلامی کمک کرده می‌شناسند. ما امروز برای حرکت در مسیر بازتولید تمدن‌سازی اسلامی چه باید بکنیم؟
پاسخ: تمدن‌سازی فرمول پیچیده‌ای دارد و نمی‌توان به آسانی درباره آن سخن گفت. اما نکته مهم در اینجا این است که کسانی مثل خواجه نصیر می‌توانند سرمشق در این زمینه باشند؛ چراکه اولاً خواجه نصیر بر علوم و معارف زمان خودش (اعم از علوم عقلی، نقلی، ریاضی و تجربی) مسلط بود. ثانیاً دارای همت عالی و اهل عمل بود که تأسیس رصدخانه مراغه یکی از این اعمال بوده و یک گام بزرگ علمی و عملی خواجه در تمدن‌سازی است. ثالثاً در تمدنی که با الهام از اندیشه خواجه می‌توان تصویر کرد، معنویت و اخلاق رکن و اساس است. رابعاً خواجه نصیر در سیاست و شکل دادن به سیر حرکت تاریخ ایران و اسلام نیز سهم دارد. بنابراین کسب علوم زمانه و عبور از مرزهای دانش، اهتمام در برنامه‌ریزی، مدیریت و عمل همراه با حکمت و معنویت و اخلاق، ارکان ضروری برای تمدن‌سازی در هر زمان، از جمله امروز است. درس دیگری که می‌توان از زندگی خواجه آموخت، این است که برای تمدن‌سازی و پیشرفت ـ چه در مقیاس فردی و چه در مقیاس اجتماعی ـ نباید منتظر فراهم شدن شرایط آرمانی و رفع همه مشکلات اقتصادی و سیاسی و امنیتی ماند. خواجه در یکی از سخت‌ترین و آشوب‌ناک‌ترین دوران‌ها می‌زیست و با ناامنی و دربه‌دری و مصیبت و گرفتاری دائم دست و پنچه نرم‌می‌کرد؛ به‌طوری که خود می‌گفت: به گرداگرد خود چندان که بینم بــلا انگشتـــری و مـن نگینم شگفت اینجاست که وی در یک چنین وضعیتی توانست چنان سهمی سترگ در تمدن اسلامی و ایرانی داشته باشد. فرهیختگان و نخبگان امروز ما به آموختن این درس از خواجه سخت نیازمندند. منبع: فنایی اشکوری، تفکر فلسفی ص 125. http://eitaa.com/dreshkevari
https://youtu.be/VXYsGuBdzM4 امپراطوری آمریکا درحال فروپاشی سخنرانی با عنوان پایان امپراطوری http://eitaa.com/dreshkevari
مقاله نقد نظریه نقد دیدگاه استاد کدکنی دربارۀ ماهیت عرفان در کتاب «زبان شعر در نثر صوفیه» نویسنده محمد فنایی اشکوری فصلنامه نگاه آفتاب، شماره5، زمستان 1400، ص 176. http://eitaa.com/dreshkevari
در مقدمه این کتاب می خوانیم 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 از شگفتی‌های فلسفه، بحث از خود فلسفه و چیستی و جایگاه آن است که یکی از مباحث داغ و پرماجرای فلسفه محسوب می‌شود. نکته خاص دیگر درباره فلسفه این است که به‌رغم قدمتی که فلسفه در تاریخ اندیشه بشری دارد، کمتر دانشی یافت می‌شودکه تا این میزان درباره ماهیت و ارزش آن بحث و مناقشه مطرح باشد. علوم تازه به‌دوران رسیده‌ای را می‌بینیم که چیستی و اعتبارشان این‌گونه کانون بحث و مناقشه نیست. اما فلسفۀ چند هزار ساله که به‌عنوان مادر و ملکه علوم شهرت دارد و بیشترین آثار و انظار نیز در آن مطرح است و بزرگ‌ترین مغزهای تاریخ بشر هم با عنوان فیلسوف شناخته می‌شوند، به‌عنوان یک علم و حتی به‌عنوان نوعی معرفت محل تردید واقع می‌شود. این خود بخشی از دشواری فلسفه است. پرسش‌های بنیادین فلسفی پرسش‌هایی وجودی هستند و نمی‌توان آنها را نادیده گرفت یا کم‌اهمیت تلقی کرد. فلسفه از زیربنایی‌ترین عناصر سازنده فرهنگ و تمدن بشری است. ازاینجاست که شناخت چیستی، چگونگی و چرایی فلسفه، اهمیت به‌سزایی دارد. در بخش‌های هفت‌گانه این 📗، عناوین زیر کانون بحث واقع شده‌اند: ۱_چیستی فلسفه ۲_تاریخ فلسفه اسلامی ۳_ آموزش و پژوهش در فلسفه ۴_فلسفه اسلامی معاصر ۵_ فلسفه و علوم انسانی و اجتماعی ۶_فلسفه‌هراسی و فلسفه‌ستیزی ۷_و نسبت فلسفه و دین. http://eitaa.com/dreshkevari 🔶
🔸به گفته سفیر جمهوری اسلامی ایران در اوکراین، تعداد قابل توجهی از ایرانی‌های مقیم اوکراین به دلیل این‌که پاسپورت اوکراینی دارند و دولت اوکراین فراخوان سربازی داده است، امکان خارج شدن از خاک اوکراین را ندارند! @westanews آن روز که پس از دریافت تابعیت بیگانه جشن گرفتند فکر این روز را نکرده بودند. کسی که خربزه می خورد باید پای لَرزش هم بایستد. کشته شدن در راه اوکراین! چو اوکراین نباشد تن من مباد!!! عین این مطلب درباره کسانی که به ایران سر زمین مادری خود پشت کرده و تابعیت هرکشور بیگانه ای را گرفته اند مطرح است مثل آمریکا و کانادا و استرالیا و... از شرایط تابعیت سوگند به وفاداری و شرکت در جنگ آن کشور با هرکشوری از جمله با کشور مادری است! و کسی تضمین نکرده در این کشورها جنگی رخ نخواهد داد! که داند به جز ذات پروردگار که فردا چه بازی کند روزگار! http://eitaa.com/dreshkevari
امام صادق عليه السلام : اِنَّ لاَِهْلِ الْجَنَّةِ اَرْبَعَ عَلاماتٍ: وَجْهٌ مُنْبَسِطٌ وَ لِسانٌ لَطيفٌ وَ قَلْبٌ رَحيمٌ وَ يَدٌ مُعْطيَةٌ؛ بهشتى ها چهار نشانه دارند: روى گشاده، زبان نرم، دل مهربان و دستِ دهنده. http://eitaa.com/dreshkevari
وحدت حوزه و دانشگاه در گفت و گوی تسنیم با فنایی اشکوری قسمت دوم
• جوانمردی چیست و جوانمرد کیست؟ جوانمردی گذشت و فداکاری است.اهل فتوت یا جوانمردان با خصلت هایی همچون عدل، احسان، جود، امانت‌داری، خدمت، خوش‌روئی، صفای دل، دستگیری از خلق، بردباری، بخشش، تواضع، پاکدامنی، شجاعت، ایستادن در مقابل ستمگر و ستاندن حق مظلوم از ظالم معروفند. اسوه و مَثَل اعلای جوانمردان و اهل مروّت امیر المؤمنین علی ابن ابی طالب (ع) است. همو که در حقش گفته شد: "لا فتی إلّا علی لاسیف إلّا ذوالفقار." جوانمردی برخورداری از خصلت های والای انسانی است و به جنسیت، شغل، سن، تحصیلات و طبقه نیست. جوانمردی چمران بودن است. http://eitaa.com/dreshkevari
کتاب “تفکر فلسفی در چیستی و چرایی فلسفه و نسبت آن با دیگر علوم و معارف” اثر دکتر محمد فنائی اشکوری منتشر شد. فلسفه، تفکر عقلی روشمند دربارۀ پرسش‌های بنیادین بشر و از زیربنایی‌ترین عناصر سازندۀ فرهنگ و تمدن است. بسیاری از اثرگذارترین شخصیت های متفکر تاریخ در جوامع مختلف فیلسوفان هستند. از اینجاست که شناخت چیستی و چرایی فلسفه اهمیت بسزایی دارد. دربارۀ فلسفه، اهمیت و اعتبارش پرسش‌ها و ابهام‌های فراوانی مطرح است. برخی از این پرسش‌ها بدین قرار است: 1⃣ روش تفکر فلسفی چیست؟ 2⃣چگونه می‌توان در فلسفه نوآوری کرد؟ 3⃣ فلسفه با علوم و معارف دیگر چه نسبتی دارد؟ 4⃣ نسبت فلسفه با دین چیست؟ 5⃣فلسفه چه نقشی در زندگی بشر دارد؟ 6⃣ چرا گروهی با فلسفه مخالف هستند؟ نویسنده می کوشد در فصل‌های گوناگون کتاب به این پرسش ها پاسخ دهد. این کتاب توسط انتشارات حکمت اسلامی منتشر و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفت توزیع در قم 1 بوستان کتاب 2 فروشگاه مجمع (پلاک 104) در مجتمع ناشران شماره فروشگاه . 02537842658 آقای پرهیزکار @dr_fanaei http://eitaa.com/dreshkevari
تلفات و مجروحین امروز در مراسم شادی کنان چهارشنبه سوری چند برابر بیشتر از تلفات و مجروحین روزانه جنگ اوکراین شد!!! معلوم نیست این چه نوع شادی است که از راه مرگ، قطع عضو، کور شدن، سوختگی، معلولیت و آتش سوزی و ویرانی بدست می آید! آیا هیچ ملتی در دنیا هست که اینگونه شادی خود را ابراز کند؟ از قبایل بدوی در جنگل های آموزون تا جوامع توسعه یافته جایی نمی توان یافت که مردم اینگونه شادی کنند!😲😲😲 http://eitaa.com/dreshkevari
غایت حکمت از نظر ملاصدرا توغّل در فلسفه برای ملاصدرا فقط یک مشغله و سرگرمی عقلانی نیست. حتی تحصیل معرفت و کشف حقیقت هم به‌تنهایی مقصود او نبوده است. غرض او صرف دانستن فلسفه هم نیست (فلسفه برای فلسفه)، بلکه برای رفع نقایص نفسانی و تحصیل کمال انسانی و کسب سعادت جاودانی است. چنین غایتی تنها با تفکر نظری حاصل نمی‌شود. سلوک باطن هم بدون پشتوانه عقلانی و هدایت وحیانی کامل نیست. اینجاست که به حکمت متعالیه می‌رسیم. در این مسلک هم تفکر لازم است و هم تعبد، هم فکرت و هم عزلت و عبادت، هم سلوک عقلانی و هم سفر روحانی. جمع غیب و شهود، معرفت به خدای سبحان و اسماء، صفات و افعال او، شناخت نفس، راه تکمیل آن، نهایت و رستاخیزش، و تهذیب آن، غلبه بر هوی، رهایی از تعلقات، انس با خدا، ریاضت، عبادت، تضرع و زاری در بارگاه حضرت باری است که طالب سالک را به‌سوی آنچه که غایت حکمت است نزدیک می‌کند. در‌های ملکوت را به‌سوی سالک می‌گشاید و او را جلیس عرشیان می‌کند. لذا در حکمت متعالیه صدرایی بین حکمت نظری و عملی پیوندی نظام‌مند و ضروری بر قرار است. فقر وجودی ماسوی مبنای فقر سلوکی عبد است. وحدت عینی هستی مبنای وحدت غایت و توجه به مراتب عالم، مبنای منازل و مدارج قرب است. منبع: فنائی اشکوری، تفکر فلسفی، ص 140. http://eitaa.com/dreshkevari
ترجمه انگلیسی ابیات سعدی: بنی آدم اعضای یکدیگرند... Human beings are members of a whole, in creation of one essence and soul. If one member is afflicted with pain, other members uneasy will remain. If you have no sympathy for human pain, the name of human you cannot retain. Sa’adi Shirazi (the great Persian poet) http://eitaa.com/dreshkevari
زیبایی و آراستگی رسول خدا من سنن النبی (ص): انه کان ینظر فی المرآة و یرجل جمته و یمتشط، و ربما نظر فی الماء و سوَی جمته فیه و لقد کان یتجمل لاصحابه فضلاً علی تجمله لاهله، و قال: ان الله یحب من عبده اذا خرج الی اخوانه ان یتهیا لهم و یتجمل » (وسائل الشیعه، ص 344) رسول خدا (ص) همیشه در آینه نگاه می کرد؛ موهای سرش را شانه می کرد و می آراست؛ گاهی (هنگامی که آیینه نبود)، در آب نگاه می کرد و موی سرش را می آراست، نه تنها برای خانواده اش خود را آرایش می کرد بلکه برای یاران خود نیز چنین می کرد و می فرمود: خداوند دوست دارد وقتی بنده اش نزد برادرانش می رود، خود را آماده کند و بیاراید. 🌹🌺🥀🌹 http://eitaa.com/dreshkevari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهترین راه برای حمایت از حیات وحش و مقابله با شکار غیر قانونی حیوانات. وقتی می بینند انسان ها کاری نمی کنند خودشان دست بکار می شوند. بخش معظم طبیعت و حیات وحش ایران بر اثر بی کفایتی مسولان و مدیران نالایق در نیم قرن اخیر نابود شده و باقیمانده آن نیز به سرعت در حال نابودی است. اگر این افراد برای پاسخگویی و تادیب به این گوزن غیور معرفی می شدند کار به اینجا نمی رسید.
نسبت به طبیعت غیور باشیم. اجازه ندهیم کسی به آن تعرض کند. طبیعت یعنی حیات، نابودی طبیعت مرگ ماست. گونه ای گیاهی یا جانوری که منقرض میشود برای ابد محو می شود و قابل احیا و بازگشت نیست. http://eitaa.com/dreshkevari
قبح بدگویی و غیبت از نظر فتیان ( اهل فتوت و جوانمردی) ، چند طائفه اند که فتوت بر ایشان روا نیست. اول سخن‌چینان هستند. پیامبر خدا (ص) فرمود: «حُرِمت شفاعتی علی ثلث: الغمازین و المشائین بالنمیمة و المفرقین بین الأحبة.» سه گروه از شفاعت من محرومند: سخن چینان و کسانی که به بدگویی اقدام می کنند و آنان که بین دوستان جدایی می افکنند. «روی عن ابی عبدالله، (ع): ثلاثة لایدخلون الجنة: السفاک للدم و شارب الخمر و شمّاء بالنمیمة.» سه کس است که وارد بهشت نمی شود: خون ریز، شرابخوار و سخن چین. چنانکه می‌دانیم افراد خون ریز اندک هستند. شرابخوار نیز در میان متشرعان کم است. اما نمامی و سخن چینی جمعیتی بیش از همه دارد و بسیاری از متشرع نمایان و مدعیان دینداری به این بیماری مبتلا هستند. از اینجا معلوم می‌شود بیشتر اهل جهنمْ سخن چینان و بدگویان هستند و عاملی که بیش از هرچیزی آدمی را به عذاب جهنم مبتلا می‌کند زبان است. پس می‌توان گفت که از مهمترین راه‌های تربیت نفس مهار زبان است. http://eitaa.com/dreshkevari