eitaa logo
دکتر حامد نیکونهاد
193 دنبال‌کننده
249 عکس
78 ویدیو
53 فایل
دکترای حقوق عمومی و معلم حقوق در دانشگاه شهیدبهشتی اندیشه ورز و پژوهشگر شیفته اندیشه و منش شهید آیت الله دکتر بهشتی عضو هیئت مدیره انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران ارتباط با من @hamednikoonahad
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از از بهشتی برای امروز
27.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در راه خدا تقدیم به غلام همّت آنم که زیر چرخ کبود ز هر چه پذیرد آزاد است سخنرانی 23 بهمن 1359 ؛ گرامیداشت شهدای هویزه شهادت برای یک آرمان، وسیله است اما برای یک انسان چیزی است شبیه هدف، اگر نگویم هدف است. شهادت که تا با شهود انسان نسبت به حق و خدا قرین نباشد شهادت نامیده نمی شود مرحله والایی است از حضور تام قلب انسان در پیشگاه خدا، حضورقلب در برابر خدا و کشته شدگان راه خدا؛ آنها که حرکت می کنند، تلاش می کنند، خون می دهند، جان می دهند اینها قبلا ایمان شان را به خدا آنقدر قاطع و محکم و روشن کرده اند که از همه دوست داشتنی های دیگر در ره آن دوست می گذرند. شهیدها آزادگانند. اگر ما خطاب به علیه السلام می گوییم ای برای این است که -حق آزادگانند. شهید تا خودش را از بندگی ها و بردگی ها آزاد نکند، قدم به میدان شهادت نمی گذارد. او خودش را از همه علائق آزاد کرده، زِ هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد شده، آن وقت می رود به خیل پویندگان بپیوندد و اصولا آن آزادی که به صورت یک شعار اصلی در ما درآمد این آزادی بود. منبع: ؛ گفتارها 2؛ (1390) ص۱۹۴ @shahiddoctorbeheshti
آموزه فلسفه حقوقی از بیان تاریخی جناب فإِنّنا إِذاً لا نبالي أَن نموتَ مُحِقِّينَ آنگاه که در مسیر عزیمت کاروان سیدالشّهدا به سوی کوفه، جناب علیِّ اکبر مشاهده کرد که سوار بر مَرکَب آیه إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ تکرار می‌کند، از علت می‌پرسد. چنین می شنود که مرگ در پی این قافله در حرکت است. آنگاه تنها یک سوال می پرسد: «أَلَسنا على الحقِّ»: مگر نه این است که بر راه حق و حقیقت هستیم؟ و آنگاه که تأیید امام را می شنود، بلافاصله می گوید که پس دیگر چه باک و نگرانی که در حال برحق بودن بمیریم. (فإِنّنا إِذاً لا نبالي أَن نموتَ مُحِقِّينَ) الارشاد، شيخ مفيد، محمدبن محمدبن نعمان، ج ۲، ص ۸۲ تنها دغدغه جناب علی اکبر در این مسیر حیاتی و تاریخ‌ساز، یک چیز است: برحق بودن یا نبودن! یعنی آنچه ارزش و اهمیت دارد که در رابطه با تصمیم و رفتار و اقدام خود بدان بیندیشد و تکلیف خود را با آن معلوم کند، نسبت و رابطه حرکت و تصمیم خود با « و و » است. این نگاه، درست در نقطه مقابل دانش حقوق مدرن است که در دانشکده‌های حقوق تدریس می شود. در یادداشت قیام برحق امام؛ تبلور ارتباط وثیق میان حق و حقانیت، توضیح داده شد که در دانشکده‌های حقوق امروزی (که عمدتاً تحت تأثیر اندیشه‌های غربی پسارنسانس هستند) چنین القا می شود که اصولا حساب حق(حق داشتن) از حقیقت(برحق بودن) جداست. یعنی ارتباطی بین حق و حقیقت وجود ندارد و دقیقتر اینکه نباید وجود داشته باشد. حق، همان امتیاز یا فرصتی است که در قانون و مقررات برای افراد پیش‌بینی‌شده، و حقیقت هم در مقابل باطل یا ناحق قرار می‌گیرد و دانش را با آن کاری نیست و مثلاً موضوع دانش فلسفه یا کلام است. اهالی دانش حقوق مفروض می‌گیرند که حقیقت و درستی و راستی و خوبی، یک چیز است و حق و تکلیف که باید و نباید دارد مقوله‌ای دیگر. آنگاه چنین نتیجه می‌شود که ممکن است حقی یا تکلیفی بدون اینکه بر اساس حقیقتی توجیه شده باشد، برای افراد منظور شود و از آن‌سو، حقیقت و درستی و خوبی، مبنایی برای ایجاد و برخورداری از حق یا عهده‌داری تکلیف و تعهدی نمی‌تواند باشد. اما در رویکرد علی اکبری به حقوق و حیات، معیار محوری برای تشخیص «آنچه باید» از «آنچه نباید»، تنها و تنها در مسیر حقیقت و حقانیت و برحق بودن گام زدن است. اینکه اکثریت در کدام سو ایستاده‌اند (إِذاً لا نبالي)؛ اینکه منافع و هزینه دنیایی «آنچه باید» و «آنچه نباید» چقدر است(إِذاً لا نبالي)؛ اینکه تحلیل زمینی و مادی از شکست و پیروزی چه حکمی می‌کند(إِذاً لا نبالي)؛ اینکه نهادی که قدرت را به زور یا تزویر غصب کرده چه اراده کرده است(إِذاً لا نبالي)؛ هیچکدام تعیین‌کننده و یا تغییردهنده تصمیم نیست. در این نگاه، اقدام و تصمیم حقیقت‌بنیاد را باید انجام داد و در مقابل باطل باید ایستادگی کرد؛ به هر قیمتی. ملاک انسانی زیستن، حرکت و استقامت بر مدار حقیقت است. حقیقت، واقعی‌ترین سنجه‌ای است که هویت رفتارهای آدمی را محک می‌زند. بر اساس عقل سلیم و فطرت الهی و وجدان انسانی، هم می‌توان و هم می‌شود حقیقت و راه حقانی را یافت و شناخت. نه می‌شود و نه می‌توان از مواجهه حق و باطل گریخت. شناخت حقیقت، تمییز و جداسازی آن از باطل و ناحق، و تسلیم حق بودن و در برابر باطل ایستادن، شرط زیست حسینی است. پیداست که اگر حق از حقیقت و حقانیت تفکیک شود، دانش حقوق و نظام حقوقی تبدیل به ابزاری بی‌مایه و حتی ترفندهایی حیله‌گرانه برای غالب کردن اراده‌های باطل خواهد شد. https://eitaa.com/drhamednikoonahad