#بازدید از #نمایشگاه امروز دوشنبه، نهم اردیبهشت ۱۳۹۸ شمسی، بعد از کلاس درس دانشگاه ظهر به نمایشگاه کتاب تهران رفتم. هدف اصلی من خرید کتاب «آن سوی مرگ» نوشته آقای جمال صادقی بود، ولی چند کتاب دیگر نیز تهیه کردم: 1. «ترجمه‌شناسی قرآن کریم» روی‌کرد نظری و کاربردی (مطالعه از سطح واژگان تا ساخت جمله) تألیف آقای دکتر احمد پاکتچی، انتشارات دانشگاه امام صادق علیه السلام 2. کتاب «مهارت‌های مسئله‌یابی و تصمیم‌گیری» نوشته آقای محمد علی گودرزی و همکاران، مرکز نشر دانشگاهی باهمکاری دانشگاه جامع علمی کاربردی 3. کتاب «ذهن کامل نو» گذر از عصر اطلاعاتی به عصر مفهومی نوشته‌ی دانیل اچ پینگ ترجمه رضا امیر رحیمی بعد از بازگشت از نمایشگاه کتاب، ۵۲ صفحه مرتب از این کتاب به علاوه صفحات پراکنده‌ای از آن را خواندم. 4. کتاب «لایک ممنوع» نوشته دکتر سید بشیر حسینی و طاها ساقیان در رابطه با آسیب زودباوری در فضای مجازی به منظور بالا بردن سطح سواد رسانه‌ای کاربران. 5. کتاب «بینامتنیت» تألیف گراهام آلن، ترجمه‌ی پیام یزدانجو، نشر مرکز، چاپ ششم، چاپ اول این کتاب در سال ۱۳۸0بوده است. این کتاب از کتاب‌هایی بود که من دنبال آن می‌گشتم عنوان اصلی کتاب انگلیسی intertextuality است. 6. از کتاب «آن سوی مرگ» چهار نسخه خریداری کردم که بعضی از آن‌ها برای هدیه دادن به دوستان بود. نماز ظهر و عصر را به جماعت در یکی از چادرهای برپا شده در نمایشگاه اقامه کردم. ناهار را نیز در نمایشگاه خوردم. نکته‌ی مهمی که از این بازدید به دست آمد این‌که حتماً از باجه‌های راهنما برای یافتن محل انتشارات مورد نظر کمک بگیریم. امروز مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌‌ای از نمایشگاه کتاب بازدید کرده بود. از این رو برای رعایت مسائل امنیتی، محدودیت‌هایی در تردّد بازدیدکنندگان در داخل نمایشگاه ایجاد شده بود. داربست‌های زیادی نصب و بر روی آن‌ها برزنت کشیده شده بود. این امر سبب دشواری دسترسی به بعضی از راهروها و غرفه‌ها به یکدیگر شده بود. مسئولان مربوط به حفاظت جا داشت بلافاصله بعد از بازدید آقا به سرعت این محدودیت‌ها را بردارند تا تردد بازدیدکنندگان به حالت عادی برگردد. امّا متأسفانه در این کار تعلل ورزیده بودند. پس از ساعاتی اقدام به برداشتن برزنت‌ها کردند و بخشی از داربست‌ها همچنان برپا بود. و مردم، زن و مرد برای اجتناب از دور زدن و طی یک مسیر طولانی از لابلای داربست‌ها به سختی جابجا می‌شدند که صحنه‌ی مناسبی به نظر نمی‌رسید و بهانه‌ای بود که برخی افراد نظام را مورد توهین و فحاشی قرار دهند. (یک مورد را من مشاهده کردم.) بعد از خرید کتاب به دانشگاه برگشتم و یک دانشجوی کارشناسی ارشد برای تحویل اصلاحات انجام شده بر روی پایان نامه‌اش به من مراجعه کرد. بعد از رسیدگی به کار او و تحویل گرفتن برگه‌های امتحانی خودخوان تعدادی از دانشجویان به سوی منزل برگشتم. /#حسین_صفره