eitaa logo
"در مسیر قرآن و اهل بیت"(علیهم السلام)
113 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
2هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺روش های قرآنی برای داشتن حال خوب :🌺 🍂گذشت از بدیهای دیگران: 🔸وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (نور/٢٢) ⚡️ترجمه : و بايد عفو كنند و چشم بپوشند; آيا دوست نمى داريد خداوند شما را ببخشد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است! 🔴 «عفو» به معناى بخشيدن است و «صَفح» به معناى ناديده گرفتن كه مرحله بالاتر از عفو است. 🍃بخشیدن دیگران، قبل از این که برای فرد خطاکار مفید باشه، برای فردی که می بخشه مفیده. چون: اولا باعث میشه خدا هم گناهان اونو ببخشه. ثانیا حالش خوبه و اعصابش آرومه، چون کدورت‌ها و افکار منفی رو از خودش دور کرده. ثالثا از محبت فرد خطاکار هم بهره مند میشه. ⛅ اللَّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّکَ الفَرَج ⛅️
10.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چرا خداوند ما را به دنیای پر از بلا آورد؟ 🎙 حجت‌الاسلام 🌷اللَّهُمَ صَلِّ عَلی محمَّد وَ آلِ محمَّد وَ عجِّل فَرَجَهُم 🌷
‍ 🌷 – قسمت 1⃣5⃣ 💥 صمد ایستاده بود روبه‌رویم، با سر و روی خاکی و موهای ژولیده. سلام داد. نتوانستم جوابش را بدهم. نه این که نخواهم، نایِ حرف زدن نداشتم. گفت: « بچه به دنیا آمده؟! » باز هم هر کاری کردم، نتوانستم جواب بدهم. نشست کنارم و گفت: « باز دیر رسیدم؟! چیزی شده؟! چرا جواب نمی‌دهی؟! مریضی، حالت خوش نیست؟! » می‌دیدمش؛ اما نمی‌توانستم یک کلمه حرف بزنم. 💥 زل زد توی صورتم و چند بار آرام به صورتم زد. بعد فریاد زد: « یا حضرت زهرا(س)!  قدم، قدم! منم صمد! » یک‌دفعه انگار از خواب پریده باشم، چند بار چشم‌هایم را باز و بسته کردم و گفتم: « تویی صمد؟! آمدی؟! » صمد هاج ‌و واج نگاهم کرد. دستم را گرفت و گفت: « چی شده؟! چرا این‌طوری شدی؟! چرا یخ کردی؟! » گفتم: « داشتم برف‌ها را پارو می‌کردم، نمی‌دانم چی بر سرم آمد. فکر کنم بی‌هوش شدم. » پرسیدم: « ساعت چند است؟! » گفت: « ده صبح. » 💥 نگاه کردم دیدم بچه‌ها هنوز خواب‌اند. باورم نمی‌شد؛ یعنی از ساعت شش صبح یا شاید هم زودتر خوابیده بودم. صمد زد توی سرش و گفت: « زن چه‌کار کردی با خودت؟! می‌خواهی خودکشی کنی؟! » نمی‌توانستم تنم را تکان بدهم. هنوز دست‌‌ها و پاهایم بی‌حس بود. پرسید: « چیزی خورده‌ای؟! » گفتم: « نه، نان نداریم. » گفت: « الان می‌روم می‌خرم. » گفتم: « نه، نمی‌خواهد. بیا بنشین پیشم. می‌ترسم. حالم بد است. یک کاری کن. اصلاً برو همسایه بغلی، گُل‌گز خانم را خبر کن. فکر کنم باید برویم دکتر. » 💥 دستپاچه شده بود. دور اتاق می‌چرخید و با خودش حرف می‌زد و دعا می‌خواند. می‌گفت: « یا حضرت زهرا(س)!   خودت به دادم برس. یا حضرت زهرا(س)!  زنم را از تو می‌خواهم. یا امام حسین(ع)! خودت کمک کن. » گفتم: « نترس، طوری نیست. هر بلایی می‌خواست سرم بیاید، آمده بود. چیزی نشده. حالا هم وقت به دنیا آمدن بچه نیست. » گفت: « قدم! خدا به من رحم کند، خدا از سر تقصیراتم بگذرد. تقصیر من است؛ چه به روز تو آوردم. » دوباره همان حالت سراغم آمد؛ بی‌حسی دست‌ها و پاها و بعد خواب‌آلودگی. آمد دستم را گرفت و تکانم داد. « قدم! قدم! قدم جان‌! چشم‌هایت را باز کن. حرف بزن. من را کشتی. چه بلایی سر خودت آوردی. دردت به جانم قدم! قدم! قدم جان! » 💥 نیمه‌های همان شب، سومین دخترمان به دنیا آمد. فردای آن روز از بیمارستان مرخص شدم. صمد سمیه را بغل کرده بود. روی پایش بند نبود. می‌خندید و می‌گفت: « این یکی دیگر شبیه خودم است. خوشگل و بانمک. » مادر و خواهرها و جاری‌هایم برای کمک آمده بودند. شینا تازه سکته کرده بود و نمیتوانست راه برود. نشسته بود کنار من و تمام مدت دست‌هایم را می‌بوسید. خواهرها توی آشپزخانه مشغول غذا پختن بودند، هر چه با چشم دنبال صمد گشتم، پیدایش نکردم. خواهرم را صدا زدم و گفتم: « برایم یک لیوان چای بیاور. » 💥 ‌چای را که آورد، در گوشش گفتم: « صمد نیست؟! » خندید و گفت: « نه. تو که خواب بودی، خبر دادند خانم آقا ستار هم دردش گرفته. آقا صمد رفت ببردش بیمارستان. » شب با یک جعبه شیرینی آمد و گفت: « خدا به ستار هم یک سمیه داد. » چند کیلویی هم انار خریده بود. رفت و چند تا انار دانه کرد و توی کاسه‌ای ریخت و آمد نشست کنارم و گفت: « الحمدللّه، این‌بار خوش‌قول بودم. البته دخترمان خوب دختری بود. اگر فردا به دنیا می‌آمد، این‌بار هم بدقول می‌شدم. » 💥 کاسه‌ی انار را داد دستم و گفت: « بگیر بخور، برایت خوب است. » کاسه را از دستش نگرفتم. گفت: « چیه، ناراحتی؟! بخور برای تو دانه کردم. » کاسه را از دستش گرفتم و گفتم: « به این زودی می‌خواهی بروی؟! » گفت: « مجبورم. تلفن زده‌اند. باید بروم. » گفتم: « نمی‌شود نروی؟! بمان. دلم می‌خواهد این‌بار اقلاً یک ماهی پیشم باشی. » خندید و سوتی زد و گفت: « او... وَه... یک ماه! » گفتم: « صمد! جانِ من بمان. » گفت: « قولت یادت رفته. دفعه‌ی قبل چی گفتی؟! » گفتم: « نه، یادم نرفته. برو. من حرفی ندارم؛ اما اقلاً این‌بار یک هفته‌ای بمان. » رفت توی فکر. انگشتش را لای کوک‌های لحاف انداخته بود و نخ را می‌کشید گفت: « نمی‌شود. دوست دارم بمانم؛ اما بچه‌هایم را چه کنم؟! مادرهایشان به امید من بچه‌هایشان را فرستاده‌اند جبهه. انصاف نیست آن‌ها را همین‌طوری رها کنم و بیایم این‌جا بیکار بنشینم. » التماس کردم: « صمد جان! بیکار نیستی. پیش من و بچه‌هایت هستی. بمان. » 🔰ادامه دارد...🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅┅✿❀🍀🦋🍀❀✿┅┅┄ 🔹 حكم گرفتن روزه مستحبی با داشتن روزه قضا ❓آیا کسی که روزه ی قضا بر گردنش است می تواند نیت روزه ی مستحبی کند؟ ✅ پــــاســـخ: ◻️ کسی که روزه قضا یا روزه واجب دیگری دارد، نمی تواند روزه مستحبی بگیرد، و چنانچه فراموش کند و روزه مستحب بگیرد، در صورتی که پیش از ظهر یادش بیاید، روزه مستحبی او به هم می خورد و می تواند نیت خود را به روزه واجب برگرداند و اگر بعد از ظهر ملتفت شود، روزه او باطل است و اگر بعد از مغرب یادش بیاید، روزه اش صحیح است، گر چه بی اشکال نیست. ✏️ مقام معظم رهبری: 🔹اگر قضاى روزه ماه رمضان بر ذمّه ‏اش ( گردنش) باشد، نيت روزه مستحبى حتى بعد از فوت وقت نيت روزه واجب، از وى صحيح نيست. ┄┅┅✿❀🍀🦋🍀❀✿┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭◈‌⃟💙─◈‌⃟💙━◈‌⃟💙━◈‌⃟💙─• · · ·     ‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍ روزمان را با سلام به ساحت مقدس چهارده معصوم علیهم السلام منور و متبرک کنیم.🌹 🔆 بسْمِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ 🔆 💙اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ و رحمة الله و بركاته 🌻ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ علي بن ابي طالب و رحمة الله و بركاته 💙السلام علیکِ یا فاطمةَﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀو رحمة الله وبركاته 🌻ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ و رحمة الله و بركاته 💙اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها الشهيد و رحمة الله وبركاته 🌻ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦِ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ و رحمة الله وبركاته 💙السلا‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ایّها ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ و رحمة الله وبركاته 🌻اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ایّها ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ و رحمة الله وبركاته 💙اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ایّها ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ و رحمة الله وبركاته 🌻ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ايّها ﺍﻟﺮﺿَﺎ و رحمة الله وبركاته 💙اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ و رحمة الله وبركاته 🌻السلاﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ايّها ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ و رحمة الله وبركاته 💙اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ و رحمة الله وبركاته 🌻السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی و یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القرآن اِمامَ الاِنسُ و الجّانّ و رحمة الله وبركاته. 🌷السّلام عليكم جميعاً ورحمة الله و بركاته🌷 ╭━━━⊰•🍃‌⃟🕊•⊱━━━ اللهم عجل لولیک الفرج ╰━━━⊰•🍃‌⃟🕊•⊱━━━╯