☘ سلام بر ابراهیم
💥قسمت سی و سوم : تسبیحات
✅ راوی : امیر سپهر نژاد
🔸دوازدهم مهر 1359 است. دو روز بود كه ابراهيم مفقود شده! براي گرفتن خبر به ستاد اسراي جنگي رفتم اما بيفايده بود.
تا نيمه هاي شب بيدار و خيلي ناراحت بودم. من ازصميم يترين دوستم هيچ خبري نداشتم.
بعد از نماز صبح آمدم داخل محوطه. سكوت عجيبي در پادگان ابوذر حکم فرما بود.
روي خاكهای محوطه نشستم. تمام خاطراتي كه با ابراهيم داشتم در ذهنم مرور ميشد.
🔸هوا هنوز روشن نشده بود. با صدايي درب پادگان باز شد و چند نفري وارد شدند.
ناخودآگاه به درب پادگان نگاه كردم. توي گرگ و ميش هوا به چهره آنها خيره شدم.
يكدفعه از جا پريدم! خودش بود، يكي از آ نها ابراهيم بود. دويدم و لحظاتي بعد در آغوش هم بوديم.
خوشحالي آن لحظه قابل وصف نبود. ساعتي بعد در جمع بچه ها نشستيم.
🔸ابراهيم ماجراي اين سه روز را تعريف ميكرد:
با يك نفربر رفته بوديم جلو، نميدانستيم عراقيها تا كجا آمده اند. كنار يك تپه محاصره شديم، نزديك به يكصد عراقي از بالاي تپه و از داخل دشت شليك ميكردند.
ما پنج نفرهم دركنار تپه در چال هاي سنگر گرفتيم و شليك ميكرديم.
تا غروب مقاومت كرديم، با تاريك شدن هوا عراقيها عقبنشيني كردند.
دو نفر از همراهان ما كه راه را بلد بودند شهيد شدند.
از سنگر بيرون آمديم، كسي آن اطراف نبود. به پشت تپه و ميان درختها رفتيم.
🔸در آنجا پيكر شهدا را مخفي كرديم. خسته و گرسنه بوديم. از مسير غروب آفتاب قبله را حدس زدم و نماز را خوانديم.
بعد از نماز به دوستانم گفتم: براي رفع اين گرفتاريها با دقت #تسبيحات حضرت زهرا را بگوئيد.
🔸بعد ادامه دادم: اين تسبيحات را #پيامبر، زماني به دخترشان تعليم فرمودند كه ايشان گرفتار مشكلات و سختيهاي بسيار بودند.بعد از تسبيحات به سنگر قبلي برگشتيم. خبري از عراقيها نبود. مهمات ما هم كم بود.
يكدفعه در كنار تپه چندين #جنازه عراقي را ديدم. اسلحه و خشاب و نارنجكهاي آنها را برداشتيم. مقداري آذوقه هم پيدا كرديم و آماده حركت شديم. اما به كدام سمت!؟
🔸هوا تاريك و در اطراف ما دشتي صاف بود. تسبيحي در دست داشتم و مرتب ذكر ميگفتم. در ميان دشمن، خستگي، شب تاريك و... اما آرامش عجيبي داشتيم!
نيمه هاي شب در ميان دشت يك جاده خاكي پيدا كرديم. مسير آن را ادامه داديم.
به يك منطقه نظامي رسيديم که دستگاه رادار در داخل آن قرار داشت.چندين #نگهبان هم در اطراف آن بودند. سنگرهائي هم در داخل مقر ديده ميشد.
🔸ما نميدانستيم در كجا هستيم. هيچ اميدي هم به زنده ماندن خودمان نداشتيم، براي همين تصميم عجيبي گرفتيم!
بعد هم با تسبيح استخاره كردم و خوب آمد. ما هم شروع كرديم!
با ياري #خدا توانستيم با پرتاب نارنجك و شليك گلوله، آن مقر نظامي را به هم بريزيم.
وقتي رادار از كار افتاد، هر سه از آنجا دور شديم. ساعتي بعد دوباره به راهمان ادامه داديم.
🔸نزديك صبح محل امني را پيدا كرديم و مشغول استراحت شديم. كل روز را استراحت كرديم.
باور كردني نبود، آرامش عجيبي داشتيم. با تاريك شدن هوا به راهمان ادامه داديم و با ياري خدا به نيروهاي خودي رسيديم. #ابراهيم ادامه داد: آنچه ما در اين مدت ديديم فقط عنايات خدا بود.
🔸تسبيحات حضرت زهرا گره بسياري از مشكلات ما را گشود.
بعد گفت: دشمن به خاطر نداشتن #ايمان، از نيروهاي ما ميترسد.
ما بايد تا ميتوانيم نبردهاي نامنظم را گسترش دهيم تا جلوي حملات دشمن گرفته شود.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم
💠 عوامل شادمانی
1⃣ #خردمندی:
💌امام صادق(ع) در حدیث معروف «جنود عقل و جهل» ضمن برشمردن سپاهیان عقل و جهل
شادی و شادابی را از زمرة لشکریان خردمندی و
کسالت و اندوه را از جمله لشکریان نابخردی دانستهاند.
💌 همچنین امام علی(ع)میوة #خردمندی را، شادمانی ذکر کردهاند.
2⃣ #ایمان:
💌رسول اکرم(ص) میفرمایند: «خداوند از روی حکمت و فضل خویش،
آسایش و شادمانی را در یقین و خرسندی از خود قرار داد و
غم و اندوه را در شک و ناخرسندی از خود.»
3⃣ #اعتماد_کردن_به_خدا:
💌امام علی(ع) میفرمایند:
«هر کس به خدا اعتماد کند، خداوند شادمانی را به وی مینمایاند.»
4⃣ #خوش_خلقی:
💌امام علی(ع): «با اخلاق خوش، زندگی نیکو میگردد.»
5⃣ #خدمت_به_مردم:
💌امام علی(ع): «نیکوترین زندگی از آن کسی است که مردم در سایة فضیلت او زندگی کنند.»
6⃣ #مدارا_کردن:
💌امام حسن(ع) میفرمایند:
«شادمانی در سازگاری با برادران است و در مراعات حقوق همسایگان.»
7⃣ #شوخی_کردن:
🍄در سیرة رسول خدا(ص) و ائمة اطهار(ع) بسیار دیده میشود که با اصحاب و یا کسانی که به دیدار آن بزرگواران رسیده بودند، شوخی و مزاح میفرمودند.
💌نقل است که پیرزنی نزد پیامبر(ص) آمد و ایشان به او فرمودند: «پیر به بهشت نمیرود.» و پیرزن گریست. پیامبر(ص) سپس با استناد به آیة 35 و 36 سورة واقعه فرمودند: «ابتدا جوان میشوند و سپس وارد بهشت میشوند.»
💌امام صادق(ع) هنگامی که شنیدند اصحابشان با یکدیگر کم شوخی میکنند، فرمودند: «این گونه نباشید، زیرا شوخی از خوشخویی است، و تو بدان وسیله برادرت را شاد میسازی. پیامبر خدا(ص) برای اینکه کسی را شاد کند، با او شوخی می کرد.
🌸🍃﷽🌸🍃
🔹 درسهایی از قــرآن
🔻تقوا و عاقبت بخیری🔻
✍ قرآن کریم در ابتدای سوره بقره میفرماید:
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
🕋 الم (۱) ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ، هُدًی لِّلْمُتَّقِینَ (۲)
💢 این کتاب با عظمتی است، که هیچگونه شکّ و تردیدی در آن نیست.
💢 و مایه هدایتِ #متقین و پرهیزکاران است.
همین اوّلِ کار، خدا میفرماید: این قرآن، اهلِ #تقوا رو هدایت میکنه.
⁉️ سوال؟!
مگه ما نمیگیم قرآن برای هدایت همه انسانها اومده: مسلمان و غیر مسلمان.
پس چرا اینجا میفرماید این قرآن فقط #متقین رو هدایت میکنه؟!
جواب:
از این آیه معلوم میشه که، قبل از #ایمان و #دینداری هم میشه #تقوا داشت.
👈 یعنی میشه #مسلمان نبود، ولی #تقوا داشت. البته «تقوای عمومی».
✅️ چون ما دو نوع #تقوا داریم: «تقوای عمومی» و «تقوای مؤمنانه».
1⃣ «تقوای عمومی»👈 یعنی اینکه شخص، حتّی #ایمان هم نداره، امّا اهل #مراقبت هست. اهل حساب و کتاب هست. توی زندگیش ضابطه حاکم هست. اگر جایی سخنِ درستی بشنوه، عمل میکنه.
درسته که این شخص، خدا و دستورِ خدا رو نمیشناسه، ولی وجدانش بیداره، و اخلاقیات رو درک میکنه.
#دین نداره، ولی خوبیها رو میفهمه، و عمل میکنه.
✔ چنین شخصی، اگر با #قرآن برخورد داشته باشه، قرآن هدایتش میکنه،✨ و دستش رو میگیره.
بسیاری از افرادی که در دنیا میشنویم، یک صفحه از قرآن رو خوندن، یا یک آیه قرآن رو شنیدن، و مسلمان شدند، از این دسته از افراد هستند.❤️
2⃣ «تقوای مؤمنانه»👈 یعنی اینکه شخص #ایمان داره و #مسلمان هست، و در عینِ حال #تقوا هم داره. چنین شخصی، وقتی به قرآن میرسه، این تقوا کمکش میکنه، و ایمانش رو قویتر میکنه، و باعثِ هدایت بیشترش میشه.
امّا اگر کسی #مسلمان باشه، ولی #تقوا نداشته باشه، این #ایمان به دردش نمیخوره، و عاقبت بخیر نمیشه. چون خودِ قرآن میفرماید:
🕋 وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ. (قصص/۸۳)
💢 عاقبتبخیری و سرانجامِ نیک، از آنِ #متقین است.
پس یادمون باشه.
📣 اوّلین درسِ سوره بقره اینه که:
قرآنِ کریم، فقط #متقین رو هدایت میکنه:
👈 هُدًی لِّلْمُتَّقِینَ.
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
🌿🌺﷽🌿🌺
⚠️یکی از اسم های دنیا
«دار الغرور» است، یعنی
#خانه_ی_فریب.
❎ انسان ها دائماً خودشان را با #مقیاس_اهل_دنیا مقایسه می کنند
〽️و تمام تلاش شان در شب و روز این است که مثل بقیه اهل دنیا با مقیاس ها و معیارهای آنها زندگی و رشد کنند.
🔱 در اینجاست که #ایمان، آخرت، عبادت به خصوص قرآن و انس با آن و نماز و آماده شدن برای ابدیت یک کار #حاشیه ای و #جنبی می شود؛ نه اینکه دیگر شخص نماز نمی خواند یا روزه نمی گیرد یا حج و زیارت نمی رود؛ بلکه اینها را دارد،
#اما
به عنوان یک کار جنبی و حاشیه ای و تفریحی کنار کارهای دنیایی خودش؛ اما برای او آخرت #اصالت ندارد و این خیلی #خطرناک است.
«دارالغرور» یعنی انسان فریفته می شود به دنیا و هدفش از دنیا را از دست می دهد،
#یعنی
# خیری از دنیا نمی ببیند و #ابدیت را از دست می دهد.
#قرآن از ما می خواهد که در زندگی دنیا، به #آخرت_اولویت بدهیم
👌 وقتی انسان به سمت آخرت حرکت کند، مثل #جنینی است که نطفه اش درست بسته می شود و #سالم به سوی دنیا می آید.
👌 یعنی درحالی که به زندگی جنینی اش ادامه می دهد،
#اصل را گذاشته برای حرکت به سوی تولد در دنیا.
🚨گاهی انسان صبح تا شب در مسجد، حسینیه، هیئت و... است، اما به سمت آخرت حرکت نمی کند و فقط به دنیا فکر می کند؛
✅ از آن طرف کسانی را داریم که ظاهرشان هم خیلی نشان نمی دهد که آخرتی باشند؛ اما جان شان به سمت آخرت است.
#نکته_مهم👇👇👇
محال است انسانی دلش به سمت آخرت باشد،
ولی
آدم پژمرده، بداخلاق، حسود، خودکم بین و زودرنج باشد.
✨ اگر کسی اهل آخرت بود، #حتماً آدم #آرام، #شاد و بانشاط و پر تلاشی است.✨
#پای_درس_استادمحمدشجاعی
#زیبا_زندگی_کن
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✅آب و تنور
قرآن در سوره هود میفرماید: وقتی که نوح کشتی رو ساخت، طوفان شروع شد، و از زمین و آسمان، آب جوشیدن گرفت
حتّی إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَ فَارَ التَّنُّورُ (هود/40)
هنگامی که فرمانِ ما فرا رسید، حتّی از تنورِ خانهها هم، آب جوشیدن گرفت.
سوال: این تمثیلها برای چی در قرآن اومده؟!
از تنور فقط آتش میجوشه، نه آب...
آب دقیقاً ضدّ آتش هست...
چرا اینجا میگه حتّی از تنورهای خانهها هم آب جوشید؟!
خدا چی میخواد به ما بگه؟!
جواب: خدا میخواد بگه: اگر وقتش برسه، و منِ خدا بخوام، برای نجاتِ اهلِ #ایمان، از تنورِ آتشزا هم، آب بیرون میارم...
من همون خدایی هستم، که آتش رو بر ابراهیم گلستان کردم.
برای شما هم از تنور آب بیرون میارم، تا شما رو سوارِ بر این کشتیِ نجاتبخش کنم، و بر فرازِ این آبها به حرکت در بیارم.
لذا در آیه بعد، نوح به اهلِ #ایمان میگه: حالا سوارِ کشتی بشید...
اون کشتی که هم حرکتش و هم مقصدش (مَجْرَاهَا وَ مُرْسَاهَا) هر دوش به نامِ خدا و در آغوشِ خداست.
وَ قَالَ ارْکَبُوا فِیهَا بِسْمِ اللهِ مَجْرَاهَا وَ مُرْسَاهَا (هود/41)
او گفت: «در آن کشتی سوار شوید، به نام خدا. در هنگام حرکت و توقّفش»
☝️ اگر کسی با خدا باشه،
خدا براش همه کار میکنه..
حتّی از تنورِ آتشزا، براش آب بیرون میاره...
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•