eitaa logo
"در مسیر قرآن و اهل بیت"(علیهم السلام)
113 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
2هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 خدایا هروقت تو را خواندم با تمام عظمتت نگاهم کردی، وهرگاه تو مرا باتمام کوچکیم خواندی من تو را فراموش کردم... ببخش که رفیق نیمه راهم... خدای عزیزم، باز هم رفیق نیمه راهت را بپذیر.... ═✧❁🌸❁✧═ اللَّهُمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ═✧❁🌸❁✧═ ‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📿 با ذکر حالت رو خوب کن! ➕معرفی چند ذکر استاد پناهیان •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : کسى که در دنیا دو چهره باشد، روز قیامت با دو چهره از آتش محشور مى شود. 📓 الترغیب و الترهیب : 3 / 603 /
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🌷 – قسمت 2⃣5⃣ 💥 سرش را انداخت پایین و باز کوک‌های لحاف را کشید. تلویزیون روشن بود. داشت صحنه‌های جنگ را نشان می‌داد؛ خانه‌های ویران‌شده، زن‌ها و بچه‌های آواره. سمیه از خواب بیدار شد. گریه کرد. صمد بغلش کرد و داد دستم تا شیرش بدهم. سمیه که شروع کرد به شیر خوردن، صمد زل زد به سمیه و یک‌دفعه دیدم همین‌طور اشک‌هایش سرازیر شد روی صورتش. گفتم: « پس چی شد...؟! » سرش را برگرداند طرف دیوار و گفت: « آن اوایل جنگ، یک وقت دیدم صدای گریه‌ی بچه‌ای می‌آید. چند نفری همه جا را گشتیم تا به خانه‌ی مخروبه‌ای رسیدیم. بمب ویرانش کرده بود. صدای بچه از آن خانه می‌آمد. رفتیم تو. دیدیم مادری بچه‌ی قنداقه‌اش را بغل کرده و در حال شیر دادنش بوده که به شهادت رسیده. بچه هنوز داشت به سینه‌ی مادرش مک می‌زد. اما چون شیری نمی‌‌آمد، گریه می‌کرد. » 💥 از این حرفش خیلی ناراحت شدم. گفت: « حالا ببین تو چه آسوده بچه‌ات را شیر می‌دهی. باید خدا را هزار مرتبه شکر کنی. » گفتم: « خدا را شکر که تو پیش منی. سایه‌ات بالای سر من و بچه‌هاست. » کاسه‌ی انار را گرفت دستش و قاشق‌قاشق خودش گذاشت دهانم و گفت: « قدم! الهی اجرت با حضرت زهرا‌(س). الهی اجرت با امام حسین‌(ع). کاری که تو می‌کنی، از جنگیدن من سخت‌تر است. می‌دانم. حلالم کن. » 💥 هنوز انارها توی دهانم بود که صدای بوق ماشینی از توی کوچه آمد. بعد هم صدای زنگ توی راهرو پیچید. بلند شد. لباس‌هایش را پوشید، گفت: « دنبال من آمده‌اند، باید بروم. » انارها توی گلویم گیر کرده بود. هر کاری می‌کردم، پایین نمی‌رفت. آمد پیشانی‌ام را بوسید و گفت: « زود برمی‌گردم. نگران نباش. » 💥 صبح زود با صدای سمیه از خواب بیدار شدم. گرسنه‌اش بود. باید شیرش می‌دادم. تا بلند شدم و توی رختخواب نشستم، سمیه خوابش برد. از پشت پنجره آسمان را می‌دیدم که هنوز تاریک است. به ساعت نگاه کردم، پنج‌ونیم بود. بلند شدم، وضو گرفتم که دوباره صدای گریه‌ی سمیه بلند شد. بغلش کردم و شیرش دادم. مهدی کنارم خوابیده بود و خدیجه و معصومه هم کمی آن‌طرف‌تر کنار هم خوابیده بودند. دلم برایشان سوخت. چه معصومانه و مظلومانه خوابیده بودند. 💥 طفلی‌ها بچه‌های خوب و ساکتی بودند. از صبح تا شب توی خانه بوند. بازی و سرگرمی‌شان این بود که از این اتاق به آن اتاق بروند. دنبال هم بدوند. بازی کنند و تلویزیون نگاه کنند. روزها و شب‌ها را این‌طور می‌گذراندند. یک لحظه دلم خواست زودتر هوا روشن شود. دست بچه‌ها را بگیرم و تا سر خیابان ببرمشان، چیزی برایشان بخرم، بلکه دلشان باز شود. اما سمیه را چه‌کار می‌کردم. بچه‌ی چهل روزه را که نمی‌شد توی این سرما بیرون برد. 💥 سمیه به سینه‌ام مک می‌زد و با ولع شیر می‌خورد. دستی روی سرش کشیدم و گفتم: « طفلک معصوم من، چقدر گرسنه‌ای. » صدای در آمد. انگار کسی پشت در اتاق بود. سینه‌ام را به زور از دهان سمیه بیرون کشیدم. سمیه زد زیر گریه. با ترس و لرز و بی‌سر و صدا رفتم توی راه‌پله. گفتم: « کیه... کیه؟! » صدایی نیامد. فکر کردم شاید گربه است. سمیه با گریه‌اش خانه را روی سرش گذاشته بود. پشت در، میزی گذاشته بودم. رفتم پشت در و گفتم: « کیه؟! » 💥 کسی داشت کلید را توی قفل می‌چرخاند. صمد بود، گفت: « منم. باز کن. » با خوشحالی میز را کنار کشیدم و در را باز کردم. خندید و گفت: « پس چه‌کار کرده‌ای؟! چرا در باز نمی‌شود. » چشمش که به میز افتاد، گفت: « ای ترسو! »دستش را دراز کرد طرفم و گفت: « سلام. خوبی؟! » صورتش را آورد نزدیک که یک‌دفعه مهدی و خدیجه و معصومه که از سر و صدای سمیه از خواب بیدار شده بودند، دویدند جلوی در. هر دو چند قدم عقب رفتیم... 🔰ادامه دارد... 🌷اللَّهُمَ صَلِّ عَلی محمَّد وَ آلِ محمَّد وَ عجِّل فَرَجَهُم 🌷
🔻شُکر ✍ یک «عمل» است، نه «حرف». 👈 واقعی کسی است که به هر نعمتی، «پاسخِ عملی» بده. ❌ در واقع، اگر فقط بگیم: «خدایا شکر» و هیچ اقدامِ عملی انجام ندیم، هنوز نیستیم. مقامِ خیلی بالائیه. اصلاً یکی از اسم‌هایِ خداست.☝️ خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: 🕋 اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُکْراً، وَ قَلِیلٌ مِّنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ (سبأ/۱۳) 💢 ای خاندان داود! به عمل کنید، که عدّه‌ی کمی از بندگان من شکرگزارند. ❗️ دقّت کنید! در این آیه کلمه‌ی «اعْمَلُوا» به کار رفته. اعْمَلُوا👈 یعنی: عمل کنید، انجام دهید. اعْمَلُوا شُکْراً👈 یعنی: به شکر عمل کنید، شکر را انجام دهید. پس: ✔ «عمل کردنی» است، نه «گفتنی». ✔ به «عمل» است، به «زبان» نیست. ☝️ «عملِ به شکر»، یعنی استفاده‌ی درست از ، یعنی خدا، و برخوردار کردنِ اونها از . ☝️ «عملِ به شکر»، یعنی توسعه‌ی نعمت‌ها و برکاتِ الهی؛ چون خودِ خدا در قرآن، وعده داده است: 🕋 لَئِن شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ (ابراهیم/۷) 💢 اگر کنید، من هم بر شما زیاد خواهم کرد. 👌 یعنی هر نعمتی، متناسب با شکرگزاریِ عملی، بیشتر میشه. و وعده‌ی «لَاَزِیدَنَّکُم» تحقّق پیدا میکنه. ❌ خلاصه اینکه ، مفت‌خور نیست. بلکه هر نعمتی رو، چه مادّی و چه معنوی، با بهترین «پاسخِ عملی» انجام میده. اصلاً این خصلتِ رو از خدایِ خودش یاد گرفته. خیلی‌ها فکر می‌کنند فقط باید نسبت به خداوند شاکر و سپاسگزار باشه. ❌ نخیر! اصلاً اینطور نیست. خداوندِ مهربان، خودش بالاترین و قدردانه. اصلاً ، حقیقتِ و سپاسه.❤️ 👌 محاله که کسی خدمتی خالصانه و صادقانه داشته باشه، و نسبتِ به او و قدردان نباشه. ✔ و از اسم‌های خداست. 🔔 هیچ کارِ خیری رو (هر چقدر کوچیک هم باشه) بی‌جواب نمیذاره. این خصلتِ ذاتیِ خداست: 🕋 وَ کَانَ اللهُ شَاکِرًا عَلِیمًا (نساء/۱۴۷) 💢 خداوند در برابرِ اعمالِ بندگان قدردان است، و از آن آگاه است. ✅️ دقّت کنیم که و از اون اسم‌هایی هستند که در قرآن، هم برای به کار رفته، و هم برای . ✔ یعنی هم «خالق» رو در بر می‌گیره، و هم «مخلوق» رو. پس یک «تعاملِ دو طرفه» است: 👈هم و هم .👉 📣 ما انسان‌ها، هر سعی و تلاشِ خالصانه‌ای که برای خشنودی انجام بدیم، بدون شکّ موجبِ سپاس و قدردانیِ عملیِ میشه.❤️ همچنانکه قرآن می‌فرماید: 🕋 وَ کَانَ سَعْیُکُم مَّشْکُوراً (انسان/۲۲) 💢 و سعی و تلاش شما، مورد قدردانی است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔥 گناه شناسی ❌❌ سخن چینی 📌 سخن‌چینی، نَمیمه یا نَمّامی از گناهان کبیره به معنای بازگو کردن سخنان فردی نزد دیگران با هدف بر هم زدن روابط دوستانه آنان است. سخن‌چینی از گناهان مربوط به زبان است و در قرآن و روایات نکوهش شده است. این عمل غالباً با برخی دیگر از رذایل اخلاقی همچون غیبت و تهمت همراه است و از برخی از آنها مانند حسادت نشأت می‌گیرد. قتل نفس و ذلت و خواری از پیامدهای دنیوی و محرومیت از بهشت، از پیامدهای اخروی آن بیان شده است. 🔴 آثار و پیامدهای سخن چینی در روایات 🔺عذاب قبر: ابن عباس روایت کرده است که یک سوم عذاب قبر مربوط به سخن‌چینی است. 🔺محرومیت از بهشت: در روایتی از امام باقر(علیه السلام ) سخن‌چین در شمار کسانی ذکر شده است که از رفتن به بهشت محروم‌اند. 🔺عدم استجابت دعا: به گزارش کعب الاحبار، بنی‌اسرائیل دچار قحطی شدند. حضرت موسی چندین بار از خدا تقاضای باران کرد؛ اما خدا درخواست او را اجابت نمی‌کرد. خدا به موسی وحی کرد در میان شما سخن‌چینی هست که تا زمانی که بر سخن‌چینی خود اصرار کند، پاسخ شما را نمی‌دهم. موسی از خدا خواست تا سخن‌چین را به او معرفی کند. خداوند فرمود: من شما را از سخن‌چینی نهی می‌کنم؛ چگونه خودم سخن‌چینی کنم؟ 🔺ذلت و خواری: نقل شده است که سخن‌چینی بر دروغ، حسد و نفاق استوار است و اجاقی است که با آتش آن ذلت و خواری می‌پزند. 🔺ایجاد کینه و اختلاف: از حضرت علی(علیه السلام ) روایت شده است که از سخن‌چینی بپرهیزید؛ زیرا بذر کینه را می‌افشاند و بین خدا و مردم فاصله می‌اندازد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا