eitaa logo
دکترمسعودبازودار(استاد دانشگاه،نویسنده،پژوهشگر)
609 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
765 ویدیو
21 فایل
کاردانی:دینی و عربی،کارشناسی الهیات و معارف اسلامی،کارشناسی ارشد فقه وحقوق اسلامی،دکتری:الهیات گرایش فقه ومبانی حقوق
مشاهده در ایتا
دانلود
' ┄┅═❁💠❁═┅ ◈ سفارشات امام رضا علیه السلام در روزهای پایانی شعبان و استقبال از ماه مبارک رمضان : ۱. زیاد دعا کردن (أَکْثِرْ مِنَ الدُّعَاءِ). ۲. زیاد استغفار کردن (وَ الِاسْتِغْفَارِ). ۳. زیاد تلاوت قرآن کردن (فَاسْتَقْبِلِ الشَّهْرَ بِالْقُرْآن ). ۴. توبه از گناهان (وَ تُبْ إِلَى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِکَ). ۵. ادای تمام امانت هایی که به گردن انسان است (َ لَا تَدَعَنَّ أَمَانَةً فِی عُنُقِکَ إِلَّا أَدَّیْتَهَا) ۶. بیرون ریختن تمام کینه هایی که از مؤمنين در قلب انسان وجود دارد (وَ لَا فِی قَلْبِکَ حِقْداً عَلَى مُؤْمِنٍ إِلَّا نَزَعْتَه ). ۷. ریشه کن کردن گناهان از دل (وَ لَا ذَنْباً أَنْتَ مُرْتَکِبُهُ إِلَّا قَلَعْتَ عَنْهُ) ۸. تقوای الهی پیشه کردن (وَ اتَّقِ اللَّهَ) ۹. توکل بر خدا در امور پنهان و آشکار (وَ تَوَکَّلْ عَلَیْهِ فِی سِرِّ أَمْرِکَ وَ عَلَانِیَتِهِ) ۱۰. زیاد خواندن این دعا : «اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ.» 📚__________ بحارالانوار، ج۹۴. *الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرَج* ┄┅═❁💠❁═┅
👈نماز فارسی!!! *واکنش آیت‌الله ارباب به خواندن نماز به زبان فارسی* آقاى دكتر محمدجواد شریعت نقل کرده‌اند: سال ۱۳۳۲ شمسی، من و عده‌اى از جوانان پر شور آن دوران به این نتیجه رسیده بودیم كه نماز را به زبان فارسى بخوانیم؟! خانواده‌هایمان شدیداُ نگران حال ما شدند. ما را نزد یكى از روحانیان آن زمان بردند. آن روحانى وقتى فهمید ما به زبان فارسى نماز می ‌خوانیم، به شیوه ‏اى اهانت ‏آمیز ، نجس و كافرمان خواند!!! این عمل او ما را در كارمان راسخ‏‌تر ساخت. عاقبت‏ ما را محضر حضرت آیت الله حاج‌آقا رحیم ارباب بردند. ما که 15 نفر بودیم در وقت معینی به خدمت ایشان رسیدیم. در همان لحظه اول، چهره نورانى و خندان وى ما را مجذوب ساخت، آن بزرگمرد را غیر از دیگران یافتیم. آقا در آغاز دستور پذیرایى از همه ما را صادر فرمود، سپس به والدین ما فرمود: شما كه به فارسى نماز نمی‌خوانید، فعلاً تشریف ببرید و ما را با فرزندانتان تنها بگذارید. وقتى آن‏ها رفتند، به ما فرمود: بهتر است ‏شما یكى یكى خودتان را معرفى كنید. آنگاه، به تناسب رشته و كلاس ما، پرسش‏‌هاى علمى مطرح كرد و از درس‏‌هایى مانند جبر و مثلثات و فیزیك و شیمى و علوم طبیعى مسائلى پرسید كه پاسخ اغلب آن‏ها از توان ما بیرون بود!!! پس از آنكه همه ما را خلع سلاح كرد، فرمودند: والدین شما نگران شده‌اند كه شما نمازتان را به فارسى مى‌خوانید، آن‏ها نمى ‏دانند من كسانى را مى ‌شناسم كه - نعوذبالله - اصلاً نماز نمى‏ خوانند!!! شما جوانان پاك اعتقادى هستید كه هم اهل دین هستید و هم اهل همت. من در جوانى مى ‏خواستم مثل شما نماز را به فارسى بخوانم ولى مشكلاتى پیش آمد كه نتوانستم. اكنون شما به خواسته دوران جوانى ‏ام جامه عمل پوشانیده ‏اید، آفرین به همت ‏شما. نخستین مشكل من ترجمه صحیح سوره حمد بود كه لابد شما آنرا حل كرده ‏اید . اكنون یكى از شما كه از دیگران مسلط تر است، بگوید *بسم الله الرحمن الرحیم* را چگونه ترجمه كرده است؟ یكى از دوستان دست خود را بلند کرد آقا با لبخند فرمود: خوب شد طرف مباحثه ما یك نفر هست! زیرا من از عهده ۱۵ جوان نیرومند بر نمى‏ آمدم. بعد به آن جوان فرمود: خوب بفرمایید بسم الله را چگونه ترجمه كردید؟ آن جوان گفت: طبق عادت جارى به نام خداوند بخشنده مهربان! حضرت ارباب لبخند زد و فرمود: گمان نكنم ترجمه درست ‏بسم الله چنین باشد . در مورد «بسم‏» ترجمه «به نام‏ِ» عیبى ندارد. اما «الله‏» قابل ترجمه نیست; زیرا اسم عَلَم (خاص) خدا است و اسم خاص را نمى ‌توان ترجمه كرد. مثلا اگر اسم كسى «حسن‏» باشد، نمى ‏توان به آن گفت «زیبا» . ترجمه «حسن‏» ، زیبا است. اما اگر به آقاى حسن بگوییم آقاى زیبا، خوشش نمى ‏آید. كلمه الله اسم خاصى است كه مسلمانان بر ذات خداوند متعال اطلاق مى ‌كنند. نمى‌توان «الله‏» را ترجمه كرد، باید همان را به كار برد. خب «رحمن‏» را چگونه ترجمه كرده ‏اید؟ رفیق ما پاسخ داد: بخشنده. آقا فرمود: این ترجمه بد نیست، ولى كامل نیست. زیرا «رحمن‏» یكى از صفات خدا است كه شمول رحمت و بخشندگى او را مى ‏رساند و این شمول در كلمه بخشنده نیست. «رحمن‏» یعنى خدایى كه در این دنیا هم بر مؤمن و هم بر كافر رحم مى‏ كند و همه را در كنف لطف و بخشندگى خود قرار مى ‏دهد و نعمت رزق و سلامت جسم و مانند آن عطا مى‏ فرماید. در هر حال، ترجمه بخشنده براى «رحمن‏» در حد كمال ترجمه نیست. خب، رحیم را چطور ترجمه كرده‏‌اید؟ رفیق ما جواب داد:“مهربان. ایشان فرموند: چون رحیم كلمه ‌اى قرآنى و نام پروردگار است، باید درست معنا شود. اگر آن را «بخشاینده‏» ترجمه كرده بودید، راهى به دهى مى ‏برد. زیرا رحیم یعنى خدایى كه در آن دنیا گناهان مؤمنان را عفو مى ‏كند. پس آنچه در ترجمه «بسم الله‏» آورده ‌اید، بد نیست ولى كامل نیست و اشتباهاتى دارد. من هم در دوران جوانى چنین قصدى داشتم اما به همین مشكلات برخوردم و از خواندن نماز فارسى منصرف شدم . تازه این فقط آیه اول سوره حمد بود، اگر به دیگر آیات بپردازیم، موضوع خیلى پیچیده ‌تر مى ‌شود‌. اما من معتقدم شما اگر باز هم بر این امر اصرار دارید، دست از نماز خواندن به فارسى برندارید. زیرا خواندنش از نخواندن نماز به طور كلى بهتر است ! در این‏جا، همگى شرمنده و منفعل و شكست‏ خورده از وى عذرخواهى كردیم و قول دادیم، ضمن خواندن نماز به عربی، نمازهاى گذشته را اعاده كنیم. ایشان فرمود: من نگفتم به عربى نماز بخوانید، هر طور دلتان مى ‏خواهد بخوانید. من فقط مشكلات این كار را براى شما شرح دادم. ما همه عاجزانه از وى طلب بخشایش و از كار خود اظهار پیشمانى كردیم. این است هنر تربیت، این است روش‌مندی در تربیت، این است روش پیامبر، این است روش احیاگری، و بدین جهت گفته‌اند: معلمی شغل انبیاست. 📚کتاب ده رفتار، نوشته علی خادمی، نشر جلوه کمال. 🕊🚩 *منتظران مهدی (عج)* 🕊🚩
✨امام صادق (علیه السلام) فرمود:   🔹 هر كس یك روز ماه رمضان را (بدون عذر)، بخورد - روح ایمان از او جدا مى‏شود  📚   (وسائل الشیعه، ج ۷ ص ۱۸۱، ح ۴ و ۵ _ من لا یحضره الفقیه ج ۲ص ۷۳ ح ۹)
؟ 🤔 ❔ضمیر جمع مذکر در (عنکم) و (یطهرکم) نیز به خاطر رعایت لفظ اهل آمده است و استفاده صیغه جمع مذکر به خاطر رعایت لفظ در لغت عرب بسیار رایج است. در قرآن کریم نیز استعمال ضمیر جمع مذکر برای مفرد مؤنث، استعمال شده است؛ خداوند خطاب به ساره، همسر ابراهیم علیه السلام، می فرماید: «قالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ» [هود:73] در این آیه، مخاطب همسر حضرت ابراهیم است، اما از صیغه جمع مذکر استفاده شده است. یا آنجایی که حضرت موسی به همسرش می فرماید: «و قال لاهله امکثوا» در اینجا نیز صیغه جمع مذکر استعمال شده است. واقعا اگر چنین باشد پس همسران پیامبر هم جزو اهل بیت حساب میشوند. لطفا جواب بدهید ممنون میشم. ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند در آیه تطهیر می فرماید ؛ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً » « خداوند فقط مى‏ خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملا شما را پاك سازد. » ( احزاب 33 ) ❕روایات فراوانی از اهل سنت ، تصریح دارد که پنج تن آل عبا مخاطب آیه مذکور و مصداق اهل بیت هستند و زنان پیامبر ، مصداق اهل بیت مخاطب آیه شریفه نیستند . 👌مسلم در صحیح خود ، در كتاب «فضايل صحابه» در باب فضايل اهل بيت پيغمبر ، به سند خود، از «صفيّه دختر شيبه» او هم از «عايشه» روايت كرده است که می گوید ؛ « بامداد يكى از روزها رسول خدا گليمى را كه از پشم سياه بافته شده بود، بر دوش داشت و عازم بود از خانه بيرون برود، در آنحال، حسن بن على وارد شد، حضرت او را در زير آن گليم جاى داد پس از آن، حسين وارد شد، او را هم در زير گليم قرار داد بعد از آن، فاطمه آمد، او را هم در زير گليم برد پس از آن، على آمد، او را هم در زير گليم در آورد سپس اين آيه تطهیر را تلاوت كرد ؛ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً » « قَالَتْ عَائِشَةُ: خَرَجَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ غَدَاةً وَ عَلَيْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ ، مِنْ شَعْرٍ أَسْوَدَ. فَجَاءَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ فَأَدْخَلَهُ. ثُمَّ جَاءَ الْحُسَيْنُ فَدَخَلَ مَعَهُ. ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا. ثُمَّ جَاءَ عَلِيٌّ فَأَدْخَلَهُ. ثُمَّ قَالَ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ‏ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» 📚صحیح مسلم ج 4 ص 1883 👌 اين حديث را «حاكم نيشابورى» در مستدرك الصحيحين ج 3 ص 147 نقل كرده و گفته است: اين حديث طبق نظريه «بخارى» و «مسلم» از احاديث صحاح است. «بيهقى» هم، در سنن ج 2 ص 149 ، اين روايت را نقل كرده است و «ابن جرير» در تفسير ج 22 ص 5 حديث مزبور را از «عايشه» نقل كرده است و «سيوطى» در «الدّر المنثور»، ذيل آيه تطهير، در سوره احزاب، به نقل آن پرداخته و گفته است: اين حديث را «ابن ابى شيبه» و «احمد» و «ابن حاتم» روايت كرده‏ اند. و «زمخشرى» در «كشّاف» در ذيل آيه مباهله، به مناسبتى متعرض نقل حديث مزبور گرديده است و «فخر رازى» هم، در تفسير آيه مباهله به نقل آن حديث پرداخته است و اظهار مى ‏دارد اين روايت تا حدى مورد اتفاق مفسّران و محدّثان است و صحت آنرا پذيرفته ‏اند. 📚ترجمه فضائل الخمسه من الصحاح السته ، ج 1 ص 377 ❕در روایات دیگری از منابع اهل سنت ، صراحتا آمده است که پیامبر گرامی همسران خود را منع کرد که در جمع اصحاب کساء در آیند و مصداق اهل بیت مخاطب آیه تطهیر شوند . 👌در روايتى ام ‏سلمه مى‏ گويد: «آيا من از اهل‏بيتم؟ پيامبر در جواب مى ‏فرمايد: راه‏ تو به‏ سوى خير است، تو از همسران پيامبرى.» 📚شواهد التنزیل ، ج 2 ص 62 ❕در حديث « ديگر ام ّ‏سلمه عرض مى‏ كند: بارخدايا! مرا نيز با آنها قرارده، پيامبر مى‏ فرمايد: تو در جايگاه خودت هستى، تو بر خيرى. » 📚مستدرک حاکم ، ج 2 ص 416 👌حضرت در روايتى ديگر، « همسرش زينب را از داخل‏ شدن در كساء منع كرد و فرمود: تو در جاى خود مى‏ باشى، تو بر خيرى ان‏شاءاللَّه‏ تعالى. » 📚اسباب النزول ، واحدی ، ص 203 👌بنابر روايتى ديگر عايشه را نيز از داخل‏ شدن در كساء منع كرد. 📚مسند احمد ، ج 6 ص 292 _ الصواعق المحرقه ، ص 143 🔸ادامه 👇 ❕در روايتى ديگر آمده است: عايشه خود را از مصداق اهل‏بيت خارج نموده است. 👌مجمع مى ‏گويد: با مادرم بر عايشه وارد شديم. مادرم از وى سؤال كرد: چرا در روز جمل بر على عليه السلام خروج كردى؟ عايشه گفت: اين تقدير الهى بود؛ آن‏گاه درباره على عليه السلام پرسيد: عايشه گفت: از من درباره محبوب‏ترين فرد نزد خدا و همسر بهترين افراد نزد رسول خدا سؤال مى‏ كنى؟ ❕رسول خدا را ديدم كه روى على و فاطمه و حسن و حسين پارچه‏ اى انداخت
ه و آنان را در زير آن جمع كرده بود؛ آن‏گاه فرمود: بارخدايا! اينان اهل‏بيت من هستند، پس پليدى را از آنان دور كن و پاكشان گردان. سپس عرض كردم: اى رسول خدا! آيا من از اهل توام؟ فرمود: دور شو، تو بر خيرى‏ » 📚سنن بیهقی ، ج 5 ص 112 ح 8409 ❕از سوی دیگر ، ضمایر مذکری که در آیه تطهیر به کار رفته است ، روشن ترین گواه است که مقصود از آیه تطهیر همسران پیامبر نیستند ، چرا که ضميرهايى كه در آيات قبل و بعد آمده عموما به صورت ضمير « جمع مؤنث » است، در حالى كه ضمائر اين قسمت از آيه (إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً) همه به صورت « جمع مذكر » است، و اين نشان مى‏ دهد معنى ديگرى در نظر بوده است. ❕برخی از علمای اهل سنت می گوید که جمع مذکر بودن ضمائر در آیه تطهیر به خاطر کلمه « اهل » است ، در حالی که اگر منظور از اهل، همسران پيامبر باشد ظاهر لفظ مفرد مذكر و معناى آن جمع مؤنث است ، در حاى كه در آيه نه مفرد مذكر شده نه جمع مؤنّث، بلكه به صورت جمع مذكّر آمده است. 📚پیام قرآن ، ج 9 ص 141 👌و اگر در آیه مربوط به حضرت ابراهیم و جریان بشارت به تولد اسحاق و تعجب ساره ، برای اهل بیت و خاندان ابراهیم ع ، از ضمیر جمع مذکر استفاده شده است ؛ « قالُوا أَ تَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ » ( هود 73 ) ❕از این جهت است که مخاطب « اهل » و « علیکم » ، تمام خانواده و خاندان ابراهیم ع است ، اعم از مردان و زنان و نیز پیامبرانی که قرار بود در آینده از نسل ابراهیم ، مبعوث شوند ، لذا از باب تغلیب مذکر بر مونث ، به صورت جمع مذکر آمده است ، چنان که علمای اهلسنت ، متذکر این نکته شده اند ؛ « الرحمة النبوة، و البركات الأسباط من بنى إسرائيل، لأنّ الأنبياء منهم، و كلهم من ولد إبراهيم » 📚الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، ج‏2، ص: 411 _ الجامع لأحكام القرآن، ج‏10، ص: 71 _ روح المعاني في تفسير القرآن العظيم، ج‏6، ص: 297 _ فتح القدير، ج‏2، ص: 580 👌و اگر در آیه مربوط به موسی ع و خانواده او ، از ضمیر جمع مذکر استفاده شده است ؛ « وَ هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسى‏ _ إِذْ رَأى‏ ناراً فَقالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ ناراً لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْها بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدى‏ » ( طه 9 _ 10 ) ❕از این جهت است که مقصود از اهل موسی ع ، تمام خانواده او ، اعم از زنان و فرزندان بوده است که از باب تغلیب ، ضمایر مذکر بر مونث ، ترجیح داده شده است ، نه آنکه تنها مخاطب ، همسرش باشد . مفسرین می نویسند ؛ « در تواريخ نيز مى‏ خوانيم كه موسى ع هنگامى كه مدت قراردادش با شعيب در مدين پايان يافت، همسر و فرزند و همچنين گوسفندان خود را برداشت و از مدين به سوى مصر رهسپار شد، راه را گم كرد، شبى تاريك و ظلمانى بود، گوسفندان او در بيابان متفرق شدند، مى ‏خواست آتشى بيفروزد تا در آن شب سرد، خود و فرزندانش گرم شوند، اما بوسيله آتش‏ زنه آتش روشن نشد در اين اثناء همسر باردارش دچار درد وضع حمل شد. طوفانى از حوادث سخت، او را محاصره كرد در اين هنگام بود كه شعله ‏اى از دور به چشمش خورد، ولى اين آتش نبود بلكه نور الهى بود، موسى به گمان اينكه آتش است براى پيدا كردن راه و يا برگرفتن شعله‏اى، به سوى آتش حركت كرد » 📚تفسیر نمونه ، ج 13 ص 168 _ جامع البیان ، طبری ، ج 16 ص 107 _ مجمع البیان ، ج 7 ص 10 👌بنابراین ، همسران پیامبر اسلام ، داخل مصداق اهلبیت مخاطب آیه تطهیر نیستند ( حتی به صورت اشتراکی ) و از لفظ اهل هم نمی توان استفاده کرد که آیه تطهیر اختصاص به زنان پیامبر دارد ، چنان که در نقلی که در صحیح مسلم آمده است ، زید بن ارقم به این نکته تصریح می کند . ❕ مسلم در صحيح، باب فضايل على عليه السلام نقل مى‏کند ؛ « از زيد بن ارقم درباره اهل‏بيت سؤال شد كه آيا شامل همسران نيز مى‏ شود؟ او پاسخ داد: قسم به خدا! هرگز. زيرا ممكن است شوهر پس از مدتى زندگى با همسرش او را طلاق دهد و او به قوم و پدرش مراجعت كند » « ... إِنَّ الْمَرْأَةَ تَكُونُ مَعَ الرَّجُلِ الْعَصْرَ مِنْ الدَّهْرِ ثُمَّ يُطَلِّقُهَا فَتَرْجِعُ إِلَى أَبِيهَا وَ قَوْمِهَا » 📚صحیح مسلم ، ج 4
🤔 ❓آیا راست است که در اسلام ، کردن با همسر در شب های ماه رمضان و همچنین خوردن و آشامیدن بود ❕❕ 💠💠 🔷از روایات اسلامی چنین استفاده می شود که در آغاز نزول حکم ، مسلمانان تنها حق داشتند قبل از خواب غذا بخورند چنانچه کسی در شب به خواب می رفت سپس ‍ بیدار می شد و بر او حرام بود. 🔷و نیز در آن زمان آمیزش با در روز و شب ماه رمضان مطلقا تحریم شده بود. ❗️یکی از یاران پیامبر به نام بن جبیر که مرد ضعیفی بود با این حال روزه می داشت، هنگام افطار وارد خانه شد، رفت برای افطار او غذا حاضر کند به خاطر خستگی خواب او را ربود، وقتی بیدار شد گفت من دیگر حق افطار ندارم، با همان حال شب را خوابید و صبح در حالی که روزه دار بود برای حفر خندق (در آستانه جنگ احزاب ) در اطراف مدینه حاضر شد، در اثناء تلاش و کوشش به واسطه و مفرط بیهوش شد، پیامبر بالای سرش آمد و از مشاهده حال او متاثر گشت . 👌و نیز جمعی از مسلمان که قدرت کنترل خویشتن را نداشتند شبهای ماه رمضان با همسران خود آمیزش می نمودند. ❕در این هنگام آیه نازل شد و به مسلمانان اجازه داد که در تمام طول شب می توانند بخورند و با همسران خود آمیزش داشته باشند. 📚 ج4 ص98 📚 فی تفسیر القرآن ج1 ص398 👌 خداوند با نزول آیاتی حکم قبلی را کرد ؛ ❕« آمیزش با همسرانتان در شب روزه داری حلال است، آنها شما هستند و شما لباس آنها.(هر دو زینت یکدیگر هستید و باعث حفظ یکدیگر) خداوند می دانست که شما به خود می کردید (و این کار را که ممنوع بود بعضا انجام می دادید) پس توبه کرد بر شما و شما را بخشید. اکنون با آنها آمیزش کنید و آنچه را خدا بر شما مقرر داشته طلب نمائید. بخورید و بیاشامید تا رشته سپید از رشته سیاه (شب ) برای شما آشکار گردد، سپس روزه را تا شب تکمیل کنید، و در حالی که در مساجد مشغول اعتکاف هستید با زنان آمیزش نکنید، این الهی است، به آن نزدیک نشوید، خداوند این چنین آیات خود را برای مردم روشن می سازد، باشد که پرهیزگار گردند» 🔶 187 👌فلسفه این دو چیز بود ؛ 1⃣ مسلمین 2⃣آماده ساختن آنها نسبت به پذیرش احکام روزه از نخوردن و نیاشامیدن و جماع نکردن در طول روزه داری زیرا با توجه به قبلی که دامنه این احکام تر بود و حتی شب های ماه رمضان را نیز شامل می شد ، وقتی در حکم دوم تخفیف لحاظ شود ، پذیرش آن را برای راحت تر می کند. 📚 نمونه ج1 ص650
ولی که شاذ است و مطابق قول اکثر محققین و مورخین نیست!؟ پی‌نوشت: [۱]. احمد بن حسین بیهقی، دلائل النبوة ومعرفة أحوال صاحب الشریعة، بیروت: دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۵ ق، ج ۲، ص ۷۱ ابن کثیر، البدایة والنهایة، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ ق، ج ۲، ص ۳۵۹ ابن کثیر، السیرة النبویة، بیروت: دارالمعرفة للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۳۹۶ ق، ج ۱، ص ۲۶۴ [۲]. احمد بن حسین بیهقی، دلائل النبوة ومعرفة أحوال صاحب الشریعة، بیروت: دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۵ ق، ج ۲، ص ۷۲ [۳]. حلبی، السیرة الحلبیة، بیروت: دارالمعرفة، ۱۴۰۰ ق، ج ۱، ص ۲۲۹ [۴]. عبدالحی عکری حنبلی، شذرات الذهب فی أخبار من ذهب، بیروت: دارإحیاء التراث العربی، ج ۱، ص ۱۴، حوادث سال ۱۱ [۵]. حاکم نیشابوری، المستدرک، ج ۳، ص ۱۸۲ [۶]. همان. [۷]. بلاذری، انساب الاشراف، مصر: دارالمعارف، ج ۱، ص ۹۸ [۸]. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، بیروت: دارصادر، ج ۸، ص ۱۶ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، بیروت: مؤسسه الرسالة، ۱۴۱۳ ق، ج ۲، ص ۱۱۱ إربلی، کشف الغمة، بیروت: دارالأضواء، ج ۲، ص ۱۳۵، باب فصل فی مناقب خدیجة. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، بیروت: دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۴۱۵ ق، ج ۳، ص ۱۹۳ ابن‌منظور، مختصر تاریخ دمشق: ج ۱، ص ۲۴۵ [۹]. إربلی، کشف الغمة، بیروت: دارالأضواء، ج ۲، ص ۱۳۳، باب فصل فی مناقب خدیجة.
دکترمسعودبازودار (استاد دانشگاه،پژوهشگرتاریخ اسلام ونویسنده وسخنران): همگی با این جمله آشناهستیم که تاریخ را قوم غالب می نویسند.بعدازغصب خلافت ،بی مهری به ام المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها آغاز شده وادامه پیداکردودرزمان حاکمیت بنی امیه شدیدترشده وحتی تابه امروز این کینه ادامه یافته که پیروان بنی امیه درعصرحاضر یعنی سلفی های وهابی سعودی قبرمطهرایشان رانیزتخریب کردندواز جهتی دیگربسیاری از بزرگان اهل سنت و راویان و تاریخ نویسان صدر اسلام خوش نداشتند، شخصی را بالاتر از عایشه بنت ابابکردر بین همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) معرفی کنند؛ لذا دست به پاره‌ای روایات دروغ و استدلالات باطل زده‌اند، و به همین دلیل سن حضرت خدیجه یکی از مسائل پیچیده صدر اسلام است؛ آنچه در منابع معتبر تاريخی معروف و مشهور است، اين است كه سن پیامبر، ۲۵سال و سن خديجه (سلام الله علیها) ۴۰ سال بوده است. ولی از آنجایی که حق هیچگاه مخفی نمانده و نخواهد ماند، در لابلای کلمات مورخین و علما اعترافاتی موجود است، که احتمال تحریف واقعیت خارجی را تقویت می‌نماید. پس از گذشت بیش از نه دهه، منع نقل احادیث، بسیاری از احادیث و حتی اتفاقات تاریخی دچار تحریف و یا تغییر شد. و از طرفی چون پیامبر گرامی چندین زن داشتند، و به اقرار برخی از این زن‌ها به حسادت به حضرت خدیجه (سلام الله علیها)، آنها یا برخی جاعلان، نقل‌های تاریخی جعلی برای سن حضرت خدیجه (سلام الله علیها) روانه بازار تاریخ و روایات کردند. و چون بازار جعل و تحریف حدیث، داغ بود، باعث شد سن حضرت در هنگام ازدواج در هاله‌ای از حق و باطل پوشانده شود. پیر نشان دادن حضرت خدیجه در هنگام ازدواج یکی از آرزوهای دشمنان حضرت خدیجه (سلام الله علیها) و دختر مبارکشان بود، که به این مقصد نایل شدند. درباره سن حضرت خديجه در هنگام ازدواج با پيامبر اكرم نظرات مختلفي وجود دارد؛ برخی مانند بيهقي (از علماي بزرگ اهل سنت) ايشان را ۲۵ ساله می‌دانند. بيهقي می‌گويد: «... بلغت خديجة خمساً وستين سنة، ويقال: خمسين سنة، وهو أصح ... .[۱] بعضی می‌گويند: سن حضرت خديجه (در هنگام وفات) ۶۵ ساله بود و برخی ديگر گفته اند: در آن وقت ايشان ۵۰ ساله بوده است كه قول صحيح هم همين است.» بیهقی در جاي ديگر آورده است: «أن النبي (صلی الله علیه و آله و سلم) زوج بها وهو ابن خمس وعشرين سنة قبل أن يبعثه الله نبياً بخمس عشرة سنة.[۲] ازدواج رسول خدا با حضرت خديجه ۱۵ سال قبل از بعثت بوده است.» بنابراین طبق قول بیهقی وقتی ایشان در زمان وفات یعنی سال دهم بعثت،۵۰ ساله باشند و ۱۵ سال قبل از بعثت هم ازدواج نموده باشند، با این حساب سن حضرت خدیجه (سلام الله علیها)، در زمان ازدواج با پیامبر اکرم ۲۵ سال بوده است. و حلبی هم همین قول را آورده است: «تزوجها رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) وهی یومئذ ... وقیل خمس وعشرین. [۳] پیامبر با خدیجه ازدواج نمود، و در آن هنگام قولی وجود دارد که خدیجه در سن بیست وپنج سالگی بوده است.» قول دیگر که قول اکثر محققین و مورخین است این است که سن ایشان را در زمان ازدواج ۲۸ سال بوده است. ابن‌عماد حنبلی از علمای اهل سنت در شذرات الذهب می‌گوید: «ورجح کثیرون أنها ابنة ثمان وعشرین. [۴] بسیاری از مورخین قول ۲۸ سال را برای حضرت خدیجه در زمان ازدواج با پیامبر اکرم  ترجیح داده‌اند.» حاکم نیشابوری نیز فقط همین قول را برای ابن‌اسحاق (سیره نویس مشهور) نقل می‌کند: «کان لها یوم تزوجها ثمان وعشرون سنة. [۵] خدیجه در زمان ازدواجش با پیامبر، بیست و هشت ساله بود.» و قول هشام بن عروه که اکنون قول مشهور شده است، را شاذ می‌داند. «توفیت خدیجة بنت خویلد (رضی الله عنها) وهی ابنة خمس وستین سنة، هذا قول شاذ. [۶] خدیجه در سن ۶۵ سالگی وفات نمود، که این قول شاذ می‌باشد.» بلاذری هم به عنوان یک قول، ۲۸ سال را ذکر نموده است. [۷] ابن‌سعد، ذهبی، إربلی، ابن‌عساکر به نقل از ابن‌عباس می‌گویند: «وروی عن ابن‌عباس قال: کانت خدیجة یوم تزوجها رسول الله (صلی الله علیه وآله و سلم) ابنة ثمان وعشرین سنة. [۸] خدیجه در زمان ازدواج با آن حضرت ۲۸ ساله بود.» إربلی در جای دیگر به نقل از ابن‌حماد می‌گوید: «وقال ابن حماد بلغنی أن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) تزوج خدیجة علی اثنتی عشرة أوقیة ذهباً وهی یومئذ ابنة ثمانی وعشرین سنة. [۹] حضرت خدیجه در زمان ازدواج با آن حضرت ۲۸ ساله بود.» با این حساب روشن شد که بسیاری از مورخین و محدثین سن آن بزرگوار را حدود ۲۵ تا ۲۸ سال دانسته‌اند. و در آن زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، نیز ۲۵ ساله بودند، بنابراین تفاوت سنی بین پیامبر اکرم و حضرت خدیجه نبوده و یا حدود سه سال بوده است. حالا سؤال اینجاست با این اقوال بیان شده که سن حضرت را کمتر از ۳۰ سال، در هنگام ازدواج بیان می‌کند، چرا کوشش می‌شود، که سن حضرت را چهل سال معرفی کنند؟ آن هم ق