eitaa logo
دکترمسعودبازودار(استاد دانشگاه،نویسنده،پژوهشگر)
966 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
30 فایل
کاردانی:دینی و عربی،کارشناسی الهیات و معارف اسلامی،کارشناسی ارشد فقه وحقوق اسلامی،دکتری:الهیات گرایش فقه ومبانی حقوق
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴اعلام مراسم هفتگی 🎙سخنران: دکتر مسعود بازودار (تحلیل وپاسخ به شبهات مظلومیت حضرت زهرا(س) همراه باپخش کلیپ وتحلیل محتوایی) 🎤مداحان: سیدرضاعلیزاده علی ضمیری 🕰زمان: چهارشنبه،هشتم اسفند،ساعت ۲۱:۱۵ مکان: خیابان گاز،بین گاز 12و14،مسجدسید ✅دوستان امام حسینی به ساعت شروع جلسه دقت بفرماییدوباحضوربه موقع خودازفیض زیارت عاشورا وسخنرانی نیزبهرمند شوید.اجرتون با امیرالمومنین(ع) شام برقرار است
دکتر مسعود بازودار: اخوندهای ایران بر خلاف دستور قرآن ( آیه 22 سوره فاطر که می فرماید: کسانیکه در گور خفته اند صدای انسانها را نمی شنوند) معتقدند امام رضا صدای انسانها را همانند خداوند می شنود و خداوند این اذن را به امام رضا داده است که صدای همه انسانها را همانند الله بشنود اما سوال اینجاست این اذن کجاست و چگونه آخوندها از این اذن اطلاع پیدا کردند در حالیکه در هیچ جا به این اذن اشاره نشده است. پاسخ : 📌این که ما معتقدیم مردگان صدای انسان های زنده را می شنوند و می شود و با انان پس از مرگشان ارتباط گرفت بر گرفته از روایات متعددی است که در کتب شیعه و سنی امده است. بخاری روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: « بنده زمانی که در قبر گذاشته میشود و اقوامش از نزدش می روند ( به مقداری هوشیار است) که حتی صدای پای تشییع کنندگان را هم می شنود» 📚صحیح بخاری ج2 ص90 🗯ویا نقل می کند که پیامبر گرامی پس از جنگ بدر با مشرکین صحبت می کرد و وقتی به ایشان گفته شد که ایا با مردگان صحبت می کنند پاسخ دادند: « شما از انها شنواتر نیستید اما انان نمی توانند جواب دهند» 📚 صحیح بخاری،کتاب الجنائز باب ما جائ فی عذاب القبر 🗯ویا علمای اهل سنت نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود: « هر کس نزد قبر من به من سلام دهد می شنوم و اگر از راه دور به من سلام دهد سلامش به من می رسد» 📚کنزالعمال ج1 ص492 📚فتح الباری ج6 ص353 📚الجامع الصغیر،ج2 ص618 📚شرح سنن نسائی،سیوطی،ج4 ص110 ویا نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود: « حیات من برای شما بهتر است ،حدیث می گویید و حدیث می شنوید و وفات من برای شما بهتر است زیرا اعمالتان بر من عرضه می شود و هر چه از اعمال خیر می بینم خدا را شکر می کنم و انچه از اعمال شر می بینم برای شما استغفار می کنم» 📚مجمع الزوائد ،ج9 ص24 📍گذشته از این قران نیز بر صحت ارتباط با مردگان صحه می گذارد و خطاب به پیامبر می فرماید: « از پیامبران پیشین بپرس ایا غیر از خدای رحمان خدایی قرار دادیم که مورد پرستش قرار گیرد» 📖زخرف45 📌ظاهر ایه این است که پیامبر گرامی می تواند از همین دنیا با پیامبرانی که در این دنیا نیستند تماس بگیرند و از انان سوال کنند 📌این که ما معتقدیم که امامان صدایان ما را می شنوند بر گرفته از همین دلائل است مضافا بر این که : قاعمال بر انان صبح و شام عرضه می شود و انان مطلع بر احوال شیعیان هستند 📚بحار الانوار ج23 ص333 باب 20 📌امام صادق فرمود: « انبیا و اوصیای انبیا چنین هستند که سلام شما به انان از راه دور می رسد و اگر از نزدیک قبورشان به انها سلام کنید خوشان می شنوند» 📚بحار الانوار ج27 ص299 به نقل از بصائر الدرجات 📌لذا زیارت پیامبر و امامان از راه دور فراوان در روایات توصیه شده است و فرموده اند که انان مطلع می شوند چنان که اگر از نزدیک قبورشان زیارت صورت گیرد انان می شنوند 📚بحار الانوار ج98 ص365 باب32 📚مستدرک الوسائل ج10 ص186 باب 4 📚وسائل الشیعه،ج14 ص337 باب 4 اما پاسخ ایه سوره فاطر که می فرماید: « تو نمی توانی سخن خود را به انها که در گور خفته اند برسانی» 📌پاسخ ان است: ❗️ایه اشاره دارد به اجسادی که در زیر قبر و خاک هستند انان قادر بر ادراک و شنیدن نیستند ولی باید توجه کرد که طرف خطاب ما اجساد نهفته در قبور نیستند بلکه ما با ارواح پاک و زنده که با اجساد برزخی در جهان برزخی به سر می برند و طبق ادله گذشته حی و زنده هستند سخن می گوییم نه با بدن نهفته در خاک و فلسفه حضور بر سر قبور انها این است که سبب توجه آن ارواح برزخی به زائر خود می شود» 📚الملل و النحل،سبحانی،ج4 ص534 📌وغرض خداوند از این بیان این است که هر قدر بیان پیامبر زیبا و دلنشین باشد اجساد نهفته در زیر خاک‌ چیزی از ان را درک نمی کنند و سخنان پیامبر برایشان سودی ندارد زیرا وقت عمل گذشته است چنان که مشرکانی که در گناه و تعصب و عناد و ظلم وفساد غوطه ور هستند روح خود را از دست داده اند و همانند ان اجساد نهفته در زیر خاک چیزی از سخنان پیامبر را نمی فهمند» 📚تفسیر نمونه ج18 ص231
دکتر مسعود بازودار: 🌹چرا مردگان و نوزاد انسان همه چیز را می‌توانند ببینند؟🌹 💎بخش اول💎 🍂🍃 انسان بعد از مرگ وارد عالم برزخ می‌شود که همه حقایق را در آن می‌بیند. ✨📖✨لقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَٰذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ (22 - ق) ⚡️و تو (ای آدمی نادان) از این (روز سخت مرگ) در غفلت بودی تا آنکه ما پرده از کار تو برانداختیم و امروز چشم بصیرتت بیناتر گردید. 🍂🍃 نادان‌ترین انسان در دنیا و ظالم‌ترین انسان روی زمین بعد از مرگ، بلافاصله حقایق خلقت را که در حیات بدان یا جاهل بود یا در جحد بود و به عمد دانسته انکارش می‌کرد، آگاه می‌شود و دانا می‌گردد. 🍂🍃 نوزاد انسان هم تا 6 ماهگی به فرمایش امیرالمومنین (ع) همبازی فرشتگان است. ❓حال سؤال اینجاست که چرا انسان در شرایط عادی و قبل از مرگ نمی‌تواند حقایق را با چشم سر ببیند؟ 🌐 پاسخ این سؤال در حدیث زیبای نبوی است: 📗 لولا أنَّ الشَّياطينَ يَحُومونَ على قُلوبِ بَني آدمَ لَنَظَروا إلى مَلَكوتِ السَّماءِ اگر شیاطین، گرد دل‌های آدمیان نمی‌چرخیدند، هر آينه آنان ملكوت آسمانها را مى‌ديدند. 🍂🍃 پس شیطان مانع دیدن انسان می‌شود و اگر انسان قادر به مهار شیطان باشد و آن را از میان خود و خالقش بردارد، قطعاً می‌تواند بمیرد و جهان بعد از مرگ را ببیند. هر اندازه انسان بتواند شیطان نفس را مهار کرده و رام کند چشم برزخی او باز می‌شود و با درک معارف و حقایق بعد از مرگ راه درست زندگی خود را پیدا می‌کند و این توفیق الهی برای کسی است که در این راه تلاش کند. ❓حال سؤال اینجاست که چرا حضرت حق چشم برزخی همه خلایق را در زمان حیات‌شان باز نمی‌کند تا حقایق را ببینند و معصیت الهی نکنند؟ 🌐 پاسخ روشن است که در چنین حالتی انسان تفکر و اندیشه‌اش از بین می‌رود و از سوی دیگر وقتی خوبی را به چشم ببیند اختیارش از دست می‌رود؛ چون مجبور به انتخاب خوبی‌ها می‌شود. 💠💠💠 در آیه 201 سوره اعراف به اذن الله تعالی تدبر می‌کنیم: ✨📖✨إنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ ⚡️چون اهل تقوا را از شیطان، وسوسه و خیالی به دل فرا رسد همان دم خدا را به یاد آرند و همان لحظه بصیرت و بینایی پیدا کنند. 💠1- مخاطب آیه، پرهیزگاران هستند نه مؤمنان؛ پس پرهیزگاران هم در معرض تهدید وسوسه‌های شیطان هستند و نباید به خود مغرور شوند. 💠2- عنایت خدا در حق پرهیزگاران این است که آن‌ها بر خلاف افراد عادی که نزدیکی شیطان را به خود حس نمی‌کنند، پرهیزگاران آن را حس می‌کنند که لطف خاص خدا به آنهاست. 💠3- «إِذَا» یعنی همان زمان شروع و حمله شیطان؛ یعنی وقتی شیطان به شما حمله و برای گناه در قلب شما طواف کرد، همان لحظه باید اقدام کنید و تأخیر در اقدام شما به نفع شیطان است؛ چون شیطان در لحظات آغاز حمله ضعیف است و در صورت تسلیم شدن انسان قوی‌تر می‌شود. 🔅 مثال: وقتی می‌خواهی به فقیری کمک کنی همان لحظه اگر نکنی با تأخیر و تردید و تسویف تو، شیطان تو را منصرف خواهد کرد. 🔅مثال: وقتی با نامحرمی هم‌کلام شدی سریع دور شو؛ چون با توقف و ماندن کار را برای تو با قوی کردن خود شیطان سخت‌تر خواهد کرد. 🔅 دقیقاً مانند کسی که سکته مغزی می‌کند ساعت‌های اول، زمان طلایی برای نجات اوست. لحظه درک شیطان هم لحظه‌ای طلایی برای رهایی از حمله‌ی اوست که اگر انسان درنگ کند قطعاً از سوی شیطان زمین‌گیر خواهد شد. 📗 نبی مکرم اسلام (ص) در حدیث بسیار زیبایی می‌فرمایند: «شیطان از آتش است؛ وقتی جایی ورود کرده و مستقر شود با گسترش خود (آتش) برای خود جا باز می‌کند.» 🔅 مثال: وقتی مردی با زن نامحرمی در یک محل خلوت کند، شیطان کافی است که جرقه‌ای بزند، آتش همه جا را گرفته و کاری که نباید بشود می‌شود و دین و ایمان هر دو نفر را می‌سوزاند. پس باید همان جا وقتی شیطان جرقه زد سریع خاموش کنی و از محل خلوت دور شوی. 🔅 وقتی عصبانی هستیم باید سریع ذکر خدا کنیم تا شیطان دور شود؛ چون اگر این ذکر با تأخیر باشد شیطان ما را با حرکات خشمگین و وحشتناک، زمین‌گیر و مغلوب خودش خواهد کرد. 💠4- آخرِ آیه اشاره‌ی صریح دارد که اگر یاد خدا کنی شیطان از تو دور خواهد شد و با دور شدن شیطان از قلب تو، چشمِ بصیرت تو برای فهم حقایقِ آفرینش و توحید و حتی دیدن آنها با چشم بازتر خواهد شد. ادامه دارد...
❓ چرا امیرالمؤمنین(ع) در حکومت خود از افرادی مثل زیادبن‌ابیه استفاده نمود؟ 🔻 وجود کسانی چون زیادبن‌ابیه در میان کارگزاران امام علی(ع) سؤال‌انگیز است. پس از شورش‌هایی که در دیار فارس صورت گرفت و مردمان آن سامان از پرداخت مالیات سربرتافتند، علی(ع) به پیشنهاد عبدالله‌بن‌عباس و تأیید جاریة‌بن‌قُدامه، زیاد را با نیروی نظامی برای آرام ساختن آشوب‌های آن دیار به فارس فرستاد که زیاد نیز با تدبیر و سیاستی ویژه بر آن سامان چیره گشت. 🔻 زیاد، به آلودگی در نَسَب متهم بود. او با وجود ضعف بنیادهای ایمانی‌اش، از زیرکی و هوشیاری شگفتی برخوردار بود؛ تا جایی که می‌توان او را نمونه متخصص نامتعهدی دانست که آتش‌نهادی و تیره‌جانی را با تدبیر و زیرکی یک‌جا داشت. همراهی وی با معاویه، با آن همه هشدارهای علی(ع) و نیز عملکرد وی در «عراقین»، نشانی است از پلیدی درونی او؛ اگرچه در زمان علی(ع) این پلیدی را بروز نداد. 🔻 بدین نکته باید توجه داشت که علی(ع) در مسند حکومت، مانند هر حاکمی با واقعیت‌های انکارناپذیری رویاروی بود. علی(ع) با توجه به لزوم اداره جامعه و بهره‌گیری از نیروها و با توجه به خالی بودن دست خود، چاره‌ای جز استفاده از این‌گونه کسان نداشت؛ اما این‌همه را یکسر با نظارت و هشدار درمی‌آمیخت و زیر ذره‌بین می‌نهاد. 📕 دانش‌نامه امیرالمؤمنین(ع)، ج13، ص12
🌷🌷🌾🌷🌷🌾🌷🌷🌾 💠 پرداخت حقّ الناس: حقّ مالی که بر عهدۀ شخص است بر دو قِسم است: 💠 قِسم اوّل: مورد حقّ عین مال موجود نزد او است. مثلاً یقین دارد که نصف دارائیش مال فلان شخص است یا معادل صد تومان از فلان دارائیش متعلّق به فلان کس است. 💠 قِسم دوّم این است که حقّ دیگری بر ذمّه اش ( عهده اش ) باشد نه در عین مالش. مانند قرضی که گرفته و مصرف کرده، ذمّه اش مشغول طلبکار است و مانند انواع ضمانها و نفقات واجبه. 💠 قِسم اول چهار صورت دارد: 👇👇👇 🌷🌷🌾🌷🌷 🌷🌷🌾🌷🌷🌾🌷🌷🌾 💠 مقدار مال و صاحبش معلوم است: 💠 ١ ــ مقدار حقّ و صاحب حقّ هر دو معلوم و معیّن باشد به اینکه می داند فلان مقدار از مالش متعلّق به فلان شخص است. در این صورت واجب است آن مقدار را تسلیم صاحبش کند و چنانچه مُرده باشد به ورثه اش مطابق قانون ارث بپردازد. 🌷🌷🌾🌷🌷🌾🌷🌷 🌷🌷🌾🌷🌷🌾🌷🌷🌾 💠 مقدار مال معلوم و مالک مجهول: ۲ ــ مقدار حقّ معلوم است لیکن صاحب حقّ معیّن نباشد، بلکه مُردّد است. در صورتی که مردّد بین چند نفر محصور باشد، مثلاً می داند فلان مقدار از مالش مال یکی از سه یا پنج نفر معیّن است، پس احتیاط آن است که تمام آنها را از خودش راضی کند به هر جوری که بشود و در صورتی که راضی کردن آنها میسّر نشد، در این مورد سه قول است، ☄یکی آنکه به توسّط قرعه یکی از آنها تعیین شود و آن مال را به او تسلیم کند، ☄دیگر آنکه آن مال را به طور تساوی بین ایشان قسمت کند. ☄سوّم آنکه در حکم مجهول المالک است که باید به اذن حاکم شرع (بنابر احتیاط) صدقه داده شود ۱. 💠 و در صورتی که مردّد بین افراد غیر محصور باشد مثل اینکه اطراف شبهه صد یا بیشتر است یا اینکه اصلاً صاحب حقّ را نمی شناسد. پس آن مال در حکم مجهول المالک است که باید بنابر احتیاط به اذن حاکم شرع صدقه داده شود. 📚 پاورقی: ۱) -کسانی که این مسأله مورد احتیاجشان است باید از مرجع تقلید خود کسب تکلیف نمایند. 🌷🌷🌾🌷🌷🌾🌷🌷 🌷🌷🌾🌷🌷🌾🌷🌷🌾 💠 مال مجهول و مالک معلوم: 💠 ۳ ــ مقدار حقّ معلوم نیست ولی صاحبش معیّن است: 💠 یعنی می داند مقداری از دارائیش متعلّق به فلان شخص است ولی نمی داند ثلث مال یا نصفش متعلّق به او است در این صورت واجب است طرف اَقَلّ( کمتر) که یقینی است، یعنی ثلث دارائیش را به آن شخص بدهد و احتیاط آن است که نسبت به مقدار زائد، او را راضی و مصالحه نماید. 🌷🌷🌾🌷🌷🌾🌷🌷 🌷🌷🌾🌷🌷🌾🌷🌷🌾 💠 مقدار مال و مالک هر دو مجهول: ۴ ــ مقدار حقّ و صاحب آن هر دو مجهول باشد. با اینکه اجمالاً یقین دارد مقداری از دارائیش که موجود است حرام و مال مردم است. ولی نه مقدار حرامش را می داند و نه صاحبان آن را حتّی در عدد محصوره در این صورت واجب است خمس (یک پنجم) تمام دارائی خود را به اهل خمس بپردازد، آنگاه تمام مالش حلال می شود و مسائلش به کتاب خمس از رساله های عملیّه مراجعه شود. 🌷🌷🌾🌷🌷🌾🌷🌷 🌹🌹🌿🌹🌹🌿🌿🌹🌹 💠 قِسم دوّم در پرداخت حقّ النّاس این است که حقّ دیگری بر ذمّه اش ( عهده اش ) باشد نه در عین مالش. مانند قرضی که گرفته و مصرف کرده، ذمّه اش مشغول طلبکار است و مانند انواع ضمانها و نفقات واجبه. که این قِسم به ۴ مورد تقسیم میشود: ✅ ۱ــ مقدار حقّ و صاحبش هردو معلوم باشد، شکّی نیست که واجبست آن مقدار را در وجه صاحب حقّ بپردازد. 🌹🌹🌿🌹🌹🌿🌹🌹 🌹🌹🌿🌹🌹🌿🌹🌹 ✅ ٢ــ مقدار ذمّه اش معلوم است لیکن صاحب آن معیّن نیست. پس اگر بین چند نفر محصور، مردّد باشد باید آنها را از خود راضی کند. به تفصیلی که در قِسم اوّل گذشت و اگر بین افراد زیادی که غیر محصور است مردّد باشد یا اینکه اصلاً طلبکار را نشناسد باید آن مبلغی که در ذمّه اش هست به حاکم شرع بدهد یا به اذن او به قصد صاحب واقعی آن صدقه دهد. ✅ ٣ــ مقدار ذمّه مجهول، لیکن طلبکار معیّن است. پس باید اقلّ آن را که یقینی است به آن شخص بدهد و نسبت به زیادتر با او مصالحه نماید. ✅ ۴ــ مقدار ذمّه و صاحب آن هر دو مجهول باشد. در این صورت با حاکم شرع به مبلغی که حدّ وسط بین کمتر و بیشتر باشد صلح کرده و آن مبلغ را از طرف صاحب واقعی آن صدقه دهد. 🌹🌹🌿🌹🌹🌿🌹🌹🌿 🍃🍂🍃🌹🍃🍂🍃 🔰داستان معاذ بن جبل: 🍁در تفسیر صافی، سوره آل عمران، روایت کرده: از معاذ بن جبل که وارد شد بر رسول خدا درحالی که گریان بود. و سلام کرد و رسول خدا او را جواب داد و فرمود: چه چیز تو را به گریه آورده؟ 🔰 گفت: یا رسول اللّه، بیرون خانه جوانی است خوش صورت که بر جوانی خود مانند زن بچه مرده می گرید و می خواهد بر حضرتت وارد شود. پس رسول خدا فرمود: او را حاضر کن. پس معاذ جوان را وارد کرد و سلام نمود و رسول خدا «صلّی اللّه علیه و آله» او را جواب داد و فرمود: ای جوان چه چیز تو را به گریه آورده؟ گفت: چگونه نگریم و حال آنکه گناهان زیادی به جا آورده ام که اگر خدای من مرا به پاره ئی
از آنها مؤاخذه کند، مرا به آتش جهنّم می سوزاند. و می دانم که مرا مؤاخذه خواهد کرد به آنها و مرا نخواهد آمرزید. 🍁پس رسول خدا «صلّی اللّه علیه و آله» فرمود: آیا شریک برای خدا قرار داده ای؟ گفت: پناه به خدا می برم از اینکه شریک برای او قائل شده باشم. پس فرمود: آیا کسی را بدون حقّ کشته ای؟ گفت: نه. پس آن حضرت فرمود: خدا می آمرزد گناهان تو را هرچند مانند کوههای محکم باشد. 🔰جوان گفت: گناهانم بزرگتر از کوههای سخت است. رسول خدا «صلّی اللّه علیه و آله» فرمود: می آمرزد گناهان تو را، هرچند در سنگینی مانند زمینهای هفتگانه و دریاها و رملها و درختها و آنچه در آنها است از خلق بوده باشد. 🍁جوان گفت: گناهانم از همه اینها بزرگتر است. پس رسول خدا «صلّی اللّه علیه و آله» فرمود: می آمرزد خدا گناهانت را هرچند به مانند آسمانها و ستارگان و عرش و کرسی باشد. جوان گفت: از اینها هم بزرگتر است. پس رسول خدا «صلّی اللّه علیه و آله» مانند شخص غضبناکی به او نظر کرد و فرمود: وای بر تو ای جوان، گناهان تو بزرگتر است یا پروردگارت؟ 🔰پس جوان به سجده افتاد و گفت: منزّه است پروردگار من، چیزی از خدای من بزرگتر نیست و خدای من از هر بزرگی بزرگتر است. پس رسول خدا «صلّی اللّه علیه و آله» فرمود: آیا می آمرزد گناهان بزرگ را مگر خدای بزرگ؟ جوان گفت: نه به خدا قسم یا رسول اللّه. پس ساکت شد. 🍁پس رسول خدا فرمود: وای بر تو ای جوان آیا خبر می دهی مرا به یکی از گناهانت؟ جوان گفت: بلی من هفت سال نبش قبر می کردم و مردگان را برهنه می ساختم و کفنهای آنها را بیرون می آوردم و می فروختم. پس دخترکی از بعض انصار مُرد و چون او را در قبرش دفن کردند، در شب، قبر او را شکافتم و کفنهای او را بیرون آوردم و چون خواستم برگردم شیطان مرا فریب داد و بدن آن دختر را برایم جلوه داد، تا اینکه با او زنا کردم. و چون خواستم برگردم ناله ای از پشت سرم شنیدم که می گفت: ای جوان وای بر تو از مجازات روز قیامت، مرا عریان ساختی و جنب کردی، پس وای بر تو از آتش الهی. 🔰پس گفت: یا رسول اللّه «صلّی اللّه علیه و آله» گمان نمی کنم بوی بهشت را بشنوم شما مرا چگونه می بینید؟ رسول خدا «صلّی اللّه علیه و آله» فرمود: ای فاسق دور شو از من، می ترسم از آتش تو بسوزم چقدر نزدیک به آتشی. و این جمله را تکرار فرمود تا جوان از نزد آن حضرت خارج شد. پس توشه ای از شهر برداشت و به کوههای مدینه رفت و دستهای خود را به گردنش زنجیر نموده و در ناله هایش می گفت: بندهء ذلیل توأم، گناهکارم، و از کردار خود پشیمانم و نزد پیغمبرت رفتم و مرا ردّ کرد و ترسم را زیادتر ساخت. تو را به بزرگیت قسم می دهم مرا ردّ مفرما و از رحمتت محروم مساز. و در این حال چهل شبانه روز بود به طوری که جانوران برایش گریان می شدند. 🍁 پس از چهل روز گفت: خدایا با من چه کردی؟ اگر مرا آمرزیدی پس به رسولت خبر ده و اگر نیامرزیدی و می خواهی مرا عذاب کنی، پس زودتر مرا به آتش بسوزان یا به عقوبت دیگری مبتلا فرما و مرا از رسوائی قیامت نجات ده. پس خداوند بر پیغمبرش «صلّی اللّه علیه و آله» این آیات را نازل فرمود: ☄«و آنان که هرگاه گناه بسیار زشتی کنند، یا به خود ستم کنند به اینکه گناه بزرگتری بجا آورند، یاد کنند خدا را یا عذاب او را. پس پشیمان از گناهان خود شده توبه کنند و از خدا طلب آمرزش کنند و کیست که گناهان را بیامرزد جز خدا و بر گناه خود هم مُصرّ نباشند درحالی که به آن دانا باشند. ایشان، جز ایشان آمرزش است از پروردگارشان و بوستان هائی که جاری می شود از زیر آنها جویها، درحالی که همیشه در آنها هستند و چه نیکو است جزای کسانی که با خدا معامله می کنند» ۱.☄👇👇👇👇 ادامه....ـ. 📚 پاورقی: ١) - وَ اَلَّذِینَ إِذٰا فَعَلُوا فٰاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اَللّٰهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ اَلذُّنُوبَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلیٰ مٰا فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ أُولٰئِکَ جَزٰاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ جَنّٰاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْهٰارُ خٰالِدِینَ فِیهٰا وَ نِعْمَ أَجْرُ اَلْعٰامِلِینَ. آل عمران آیه ١٣۵. 🍃🍂🍃🌹🍃🍂🍃🌹 🍃🍂🍃🌹🍃🍂🍃🌹 🔰و چون این آیه نازل شد، رسول خدا «صلّی اللّه علیه و آله» از خانه درآمد و این آیه را می خواند و تبسّم می نمود و به اصحاب فرمود: کیست که مرا از جای آن جوان تائب خبر دهد؟ گفتند یا رسول اللّه، در فلان کوه است. 🍁 پس حضرت با اصحاب بدان جا رفتند و جوان را دیدند که بین دو سنگ ایستاده، دستهایش را به گردن زنجیر کرده، صورتش از تابش آفتاب سیاه شده، مژگان چشمش از گریۀ زیاد ریخته و می گوید: خدایا تو به من خیلی نعمت دادی و احسان کردی کاش می دانستم آخر کارم مرا به بهشت می فرستی یا به جهنم؟ 🔰 خدایا گناهم از آسمانها و زمینها و عرش و کرسی عظیم تر است و کاش می دانستم مرا می آمرزی یا
در قیامت رسوایم می کنی و این کلمات را تکرار می کرد و گریه می نمود و خاک بر سر می ریخت و جانوران اطرافش و پرندگان بالای سرش با او هم ناله شده بودند. 🍁 پس رسول خدا «صلّی اللّه علیه و آله» نزد او آمد، زنجیر را از گردنش باز کرد، خاکها را از سرش پاک نمود و فرمود: بشارت بادت که خداوند آمرزیدت پس به اصحاب فرمود: این طور گناهان را جبران کنید، چنانچه این جوان کرد. پس آیه قرآن را بر او خواند و او را به بهشت بشارت داد. 🔰ناگفته نماند اینکه رسول خدا «صلّی اللّه علیه و آله» آن جوان را از خود دور کرد، شاید برای این بوده که چون گناهش بزرگ و سخت بوده، قصد فرمود که آتش خوفش زیادتر گردد بلکه ریشۀ گناهش سوخته گردد و به اشک چشمش تاریکیهای گناهش برطرف شود و مستحقّ رحمت حقتعالی گردد. چنانچه همین قِسم هم شد. 🍁 هرچه حالت ندامت و سوختگی دل بیشتر باشد، به رحمت و مغفرت نزدیک تر است.و خلاصه ردّ کردن رسول خدا «صلّی اللّه علیه و آله» لطفی بود درباره آن جوان و به نفع او تمام شد. 🍃🍂🍃🌹🍃🍂🍃🌹 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ✅1- عدم عجله و شتابزدگی در کارها و اعمال ✅2- عدم اسراف و اعتدال داشتن در امور فردی و اجتماعی ✅ 3- عدم انجام غیبت، تهمت، دروغ و خُرد کردن شخصیت دیگران ✅4- کسب آگاهی و طلب مغفرت دعا برای دوستان ، خانواده، اجتماع و خود ✅ 5- در صورت انجام گناه سریعاً پشیمان و توبه واصلاح عمل صورت گیرد. ✅ 6- با کرامت از کنار اشتباهات دیگران گذشتن ✅ 7- دوری از گناه با تواضع ✅ 8- گوش فرادادن به دستورات و اجرای آنها تا آخرين حدّ توان ✅ 9- نسبت به انجام اعمال صبر پیشه کردن ✅ 10- نسبت به حقّ الله و حقّ الناس کوشا بودن ✅ 11- خشم و غضب خویش را کنترل کردن ✅ 12ــ اوّل وقت خواندن نماز به خصوص نماز صبح ✅ 13- خواندن دعاها و زیارت هر روز طبق مفاتيح ✅ 14- خواندن حداقل یک جزء قرآن هر روز با تفکّر ✅ 15- خواندن سوره واقعه هر شب ✅ 16- خواندن دعای عهد امام زمان (عج) هر روز صبح ✅ 17-صله برای امام زمان (عج) دادن هر ماه 1000تومان یا بیشتردر حدّتوان ✅ 18- انجام ذکر یونسیه هر شب در سجده 100مرتبه (لااله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمين) " ✅ 19-همیشه با وضو بودن ✅ 20-ترک بیهوده گویی و اجتناب از بیهوده شنیدن ✅ 21-پرهیز از پرخوری 🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🤔 ❔سنی وغیر دوازده امامی ناصبی وکافرند ! ➖ و رواه الكليني في الحسن كالصحيح عنه قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: أ يحج الرجل عن الناصب؟(أي غيرالاثني عشري أو السني) أو" المعادي لأهل البيت) عليهم السلام فقال لا (1) فإن الجميع كفار و لا ينتفعون بعبادة و لا يجوز السعي في تخفيف العذاب عنهم أيضا، بل يستحب اللعن عليهم ➖ در کتاب کلینی با سند حسن همانند صحیح از جعفر صادق روایت شده که از ابو عبدالله علیه السلام سوال شد آیا میتوان برای نواصب حج کرد؟ (یعنی غیر اثناعشری یا همان سنی یا دشمن اهل بیت) ابو عبدالله فرمود: خیر نمی توان برای آنها حج کرد چرا که همه آنها کفار هستند و هیچ عبادتی به درد آنها نمی خورد و جایز نیست که سعی کنیم که از عذاب آنها کم شود بلکه مستحب است که آنها را لعن کنیم! 📚 منبع: روضه المتقین، محمد تقی مجلسی جلد5، صفحه23 🔅 معنای در اسلام را متوجه شدید ؟! 💠💠 👌نخست باید متذکر شد که معاند در صدد شبهه پراکنی با دروغگویی و تزویر است . مطلب فوق از کتاب روضه المتقین مجلسی اول ، پدر مجلسی دوم صاحب بحار نقل شده است . ❕علامه محمد مجلسی ، ابتدا این روایت را از کتاب کافی شریف نقل می کند که راوی از امام صادق علیه السلام سوال می کند ؛ « آیا می توان برای ناصبی حج نیابتی به جا آورد ؟ امام علیه السلام فرمود ؛ « خیر » 📚الکافی ج 4 ص 309 🔸آنگاه مجلسی دوم در توضیح می نویسد ؛ « ناصبی غیر اثنی عشریه ها هستند که یا سنی ها هستند یا دشمنان اهل بیت ، ( حکم آمده در روایت ) به خاطر آن است که جمیع آنان هستند و از عبادت بهره نمی برند و جایز نیست که در صدد رفع عذاب از آنان سعی کرد ، بلکه مستحب است که آنان لعن کرده شوند » 📚روضه المتقین ج 5 ص 22 👌می بینیم که در روایت حکم فوق برای ثابت دانسته شده است ، نه عموم اهل سنت این مطلب چیزی است که در روایت آمده است . ادامه نقل مورد اشکال بیان کننده کلام مجلسی اول است که می گوید ؛ « ناصبیان به صورت قطعی غیر اثنی عشریه ها هستند ، اما این که ناصبیان تمام اهل سنت هستند یا خصوص دشمنان اهل بیت ، ( این جا مورد تردید است ) » 🔸مجلسی اول به عنوان یک احتمال بیان می کنند که شاید منظور از ناصبی عموم اهل سنت باشند ، اما با توجه به ادله قطعی که عنوان « » را منحصر می داند در « دشمنان اهل بیت علیهم السلام » این احتمال مجلسی اول از اعتبار می افتد . ❕در گذشته مفصلا در پاسخی آوردیم که ؛ « ناصبی به کسی گفته می شود که دشمنی با اهل بیت داشته و بغض آنها را به دل دارد و به هر مسلمانی ناصبی گفته نمیشود. 👌ناصبی از ماده « نصب» در اصل به معنای بر پا داشتن چیزی است و از آنجا که شخص عداوت و دشمنی خویش را آشکار می سازد در معنای دشمنی نیز به کار می رود و یکی از معانی « نصب» عداوت و دشمنی است 📚مفردات راغب ص807 👌لذا طریحی می نویسد: « ناصبی و نواصب هستند که بغض علی ( و اهل بیت ) را داشته و با آنها دشمنی می کنند » 📚مجمع البحرین ج2 ص174 🔸در روایات اهل بیت نیز آمده است که ناصبی کسی است که با آنان دشمنی کند نه عموم مسلمانان . 👌امام صادق علیه السلام فرمود: «ناصبی کسی است که دشمن ما اهل بیت باشد» 📚بحار الانوار ج27 ص226 👌در روایت دیگر آمده است که عبدالله بن سنان از امام صادق سوال کرد: « کسی است که نصب و دشمنی او با شما آشکار است و ناصبی است آیا مومن می تواند با او ازدواج کند؟ فرمود: خیر 📚الکافی ج5 ص349 👌پیامبر گرامی فرمود: « هر کس ناصب و دشمن علی باشد دشمنی خدا را کرده است» 📚امالی صدوق ص673 🔸اهل سنت ناصبی و دشمن اهل بیت نیستند زیرا آنان محبت اهل بیت را به دل دارند و در کتبشان روایت کرده اند که پیامبر گرامی فرمود: « اهل بیتم را به خاطر من دوست بدارید» 📚صحیح ترمذی ج2 ص308 🔶ونقل می کنند که فرمود: «اساس اسلام حب من و اهل بیتم است» 📚کنزالعمال ج6 ص218 👌وفرمود: « هر کس بر حب آل محمد بمیرد شهید و آمرزیده و تائب و با ایمان کامل مرده است» 📚تفسیر فخر رازی ج27 ص165 👌و در مورد بغض داشتن و دشمنی کردن با اهل بیت نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود: « هر کس بغض و دشمنی اهل بیت را داشته باشد خداوند او را وارد آتش جهنم می کند» 📚مستدرک الصحیحین ج3 ص150 ❕با توجه به این که اهل سنت محبت اهل بیت را دارند و شهادتین را بر زبان جاری می کنند شیعیان طبق آنان را مسلمان می دانند و جان و مالشان را محترم می شمارند. 📚بحار الانوار ج65 ص225 باب 24