فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داشت تو حال خودش مداحی میخوند
که تا اومدم فیلم بگیرم تموم شد.
فضای ورودی مهد، چون که خیلی در مورد مهدشون میپرسید.
البته اینجا همیشه پر از بچه است چون یه قسمت از فضای بازی مهد کودکه.
#قسمت_ساخت_و_ساز
کانال #دکتر_موتا در ایتا
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
انتشار مطلب فقط با ذکر منبع
اومدم تو نونوایی نزدیک خونه که یه چایی بخورم
و کارهام رو سرو سامون بدم، ترکیبات کیک رو هم از فروشنده پرسیدم، ولی باز دلم راضی نشد ، قبل خوردن خودم چک کنم تو اینترنت
هیچی دیگه یه ربعه دارم تو اینترنت و فیس بوک مطلب میخونم در مورد ترکیباتش، چاییم سرد شد و تلخ خوردم، به کارهام هم فعلا که نرسیدم، واقعا دیگه از این وضع خسته شدم. من سخت گیر نیستم، زندگی اینجا واقعا سخت شده، تو هر چیزی الکی میریزن و به هزار بهونه اعلام نمیکنن یا واضح نمیگن مثل همین کدها...
یا نوشته تو فلان مدل شیرینی الکل میریزیم اما فقط زمان عید کریسمس و نمیدونم یه وقت دیگه.
خب این چه مرضیه اخه🤐
تو عصاره وانیل، آروما ها خیلی وقت ها الکل هست اما قابلیت پیگیری و چک کردن نداره.
مجبوریم از هر شیرینی و نونی که الکل داره صرف نظر کنی.
گاهی وقت ها اینجا میگم برای سلامتیم مضره ( یه چیزی شبیه آلرژی) تا بهم دقیق تر جواب بدن. البته دروغ هم نیست الکل برام خوب نیست.
یاد این افتادم که این سری که ایران اومدم چند روز اول، تهران، چند جا پیش اومد آب معدنی بخوام و بعد دیدم مارک آب معدنی اش از همون مارک های ممنوعه ( وابسته به رژیم...) بود و من برای اینکه هی به همه توضیح ندم میگفتم ببخشید این مارک آب به من نمیسازه، مارک دیگه ای برام بیارین.
کانال #دکتر_موتا در ایتا
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
انتشار مطلب فقط با ذکر منبع
جدا اینقدر بد گفتم؟؟؟
مارک های ممنوعه که این روزها موضوعش خیلی داغه،فکر میکردم واضح باشه😔
مارک های وابسته به رژیم ...
داخلش الکل نداره ولی من بیش از ۱۵ ساله که هر مارکی رو که فهمیدم مربوط به .... می شود رو تحریم کردم. از گوشی گرفته تا خوراکی تا کرم های آرایشی بهداشتی
این جنگ اخیر باعث شد کلی برند جدید هم بره تو لیست سیاهِ من. برای سلامت جسم و روحم مضره اخه.
کانال #دکتر_موتا در ایتا
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
انتشار مطلب فقط با ذکر منبع
میدونستین من الان هم مثل زمان فرودگاه قشنگ وسط یه سری ماجراهای استرسی دیگه هستم، حتی خیلی حساس تر...
برای همین نوشتن داستان طولانی میشه، چون کلی ماجرا دارم که باید بهشون رسیدگی کنم.
حالا علی الحساب شما لطفا من و مشکلاتم رو ویژه دعا بفرمایین.
منم همه سعیم رو میکنم زودتر بنویسم، البته فکر کنم دیگه به اخراش رسیدیم😊
این داستان، #هنر_این_نیست_که...
#قسمت_یازدهم
در لحظه فقط به مامانم نگاه میکردم
با دکترم حرف می زدم و تشکر میکردم چون واقعا خارج از وظیفه شون لطف زیادی کرده بودن و من هم تو دلم کاملا به عصبانیتشون حق میدادم و همزمان به این فکر میکردم که به دکتر ارنست چی بگم🤐😥
تلفن که تموم شد به معنای واقعی چند لحظه ای تو بهت و شوک بودم...
تصمیم گرفتم اول زنگ بزنم به اون آقای دکتر ببینم اوضاع در چه حد خرابه؟
یه بوق...
دو بوق...
سه بوق...
تو دلم گفتم تموم شد این دیگه تلفن ما رو دیگه جواب نمیده...
که یک دفعه صدا اومد الو...
و من شروع کردم به توضیح و توجیه و شرح دلایل رفتار دکترم و در یک کلمه ماست مالیزاسیون!
و بالاخره از دلش درآوردم و طبق صحبت قبلیش قرار شد علاوه بر نامه دکتر زنان گزارش سونوگرافی رو هم براش بفرستم.
تو این فاصله با دکتر سونوگرافیم که اوائل ایران اومدنم رفته بودم پیششو تماس گرفتم و شرایط رو توضیح داده بودم
بیرون و تو راه منزل بودن
قرار شد هر وقت رسیدن خونه برام بنویسن و بفرستن.
داشتم همین ها رو به اقای دکتر ایران ایر میگفتم که گفت ببین من گزارش رو تایپی میخوام ها نه دست نویس😮
خدایا این رو دیگه کجای دلم بگذارم؟
حالا من چطور به خانم دکتر بگم بشینید این وقت شب تایپ کنید بعد تو سر نسخه پرینت بگیرین؟ اصلا نمیدونم پرینتر دارن یا نه.
تنظیم کردن پرینتر رو سایز سر نسخه کار آسون و روتینی نیست و ....
اونم دکتر من که دوتا بچه کوچک دارن و الان بالاخره درگیر بچه هان.
ولی چاره ای نبود،گفتم باشه.
زنگ زدم دوباره به خانم دکتر...
گفتن من پرینترم خرابه، همسرم هم الان نیست و من همچین شرایطی ندارم...
حتی الان هپ موقع نوشتنش نفس عمیق کشیدم از حجم فشار و استرس و اعصاب خوردی
حالا چه زمانیه؟ جمعه حدود هفت هشت شب که دیگه معمولا هیچ تایپ و تکثیری هم باز نیست...
گفتم خانم دکتر بی زحمت فعلا متن دست نویس رو برام بفرستین با عکس سر نسخه خالی تا ببینم چکار میتونم بکنم
زنگ زدم به دکتر ارنست و شرح ماوقع دادم و بعد هر دو شروع کردیم تو لیست دفترچه تلفن گوشیمون به گشتن دنبال فتوشاپ کار و تایپیست هایی که تا حالا باهاشون انلاین کار کرده بودیم تا ببینیم کدوم در دسترسه و از بینشون کدوم میتونه الان فوری و فوتی تایپ کنه و در سر نسخه برامون پرینت بگیره.
از همین جا این نکته رو بگیرین که ما قبلا چقدر تو شرایط مشابه بودیم که از طراح ها و تایپیست ها لیست داریم تو گوشیمون😥🤦🏻♀️
خلاصه دکتر ارنست یک نفر رو پیدا کردن...
عکس سر نسخه رسید چون تار و ناواضح بود امکان پرینت گرفتن عکس نبود، هیچی به طرف گفتیم بشین یه سر نسخه طراحی کن🤐🤐
همزمان منم یه نفر دیگه رو پیدا کردم اما حتی فرصت اینکه به دکتر ارنست اطلاع بدم نبود.
با هر دو طراح همزمان پیش رفتیم چون احتمال اینکه یکی وسط کار بگه دیگه نمیتونم یا ادامه نمیدم همیشه هست و ما زمانی برای از دست دادن نداشتیم
ساعت ۸ شب بود و ده باید کارت پرواز میگرفتم😮 و من هنوز اجازه پرواز نداشتم.
طراح شروع کرد به طراحی که کلی زمان برد و وسطهای کار بود که مدل دوم سر نسخه دکترم رسید و فکر کردیم اگر روی اون چاپ کنیم معتبر تر به نظر میرسه پس پروسه طراحی دوباره از اول شروع شد.
از اون طرف چون طراح مشهد نبود با خواهرم هماهنگ کردیم که آماده باشه به محض اینکه طرح اماده شد میفرستیم براش، تو خونه پرینت بگیرن و ببرن دم خونه دکترم تا امضا و مهر کنن و بعد عکسش رو بفرستن برام
حالا این وسط هزارتا اتفاق ریز دیگه هم افتاد که دیگه خودم توان نوشتنشون رو ندارم اما شما گمون نکنید به همین سر راستی جریان گذشت. من تمام مدت با سه تا گوشی درگیر بودم و مسئول سالن تشریفات هرازگاهی میومد سمتم می دید من چقدر درگیرم، در سکوت برمیگشت.
طرح سر نسخه ها آماده شد
متن رو برای طراح خودم فرستادم تا تایپ کنه توش، که ترسید.
گفت وای اینا چیه، اینا مسئولیت داره من انجام نمیدم فردا دردسر میشه برام
باز شروع کردم به توضیح دادن شرایط و اینکه نسخه بدون امضا و مهر اعتباری نداره و نترس و دردسر نمیشه و ....
تا بالاخره راضی شد ...
طرح دکتر ارنست هم اماده شده بود اما روی سرنسخه دوم که بهتر بود پس اون رو فرستادیم برای خواهرم
ساعت ۲۰:۴۰ ...
خیلی دیر شده بود و میترسیدم دکتر ایران ایر رو دیگه پیدا نکنم یا تلفنش رو جواب نده یا دیر بشه و ...
زنگ زدم بهش...
گفت استرس نداشته باش، اگر ببینم استرس داری بهت اجازه نمیدما.
خدا خیرش بده خیلی سعی کرد من رو اروم کنه.
دکتر ارنست هر سی ثانیه زنگ میزدن چی شده؟ به کجا رسید کار...
زنگ زدیم به همسر خواهرم
پرینترشون یک دفعه و بی علت کار نمیکرد😶
کانال #دکتر_موتا در ایتا
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
انتشار مطلب فقط با ذکر منبع
آزادی عقیده و پوشش به سبک اروپایی
کلا هر دم از این باغ اروپا بری می رسد...
چطور خودشون روشون میشه بعد این همه تناقض حرف از آزادی و حقوق بشر و ... بزنن من موندم
کانال #دکتر_موتا در ایتا
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
انتشار مطلب فقط با ذکر منبع
نکته آخر رو در مورد تحریم مارک های ... بگم و این موضوع رو ببندیم.
من یه لیست جامع و کامل از این برندها ندارم که بخوام برای شما بفرستم.
خودم تو کانال های مختلف لیست ها رو نگاه کردم و خوندم و اونچه که مورد استفاده خودم بوده رو به ذهن سپردم یا اسکرین گرفتم. الان اینقدر بحثش داغه که احتمالا گوگل هم بکنید براتون بیاره.
پس لطفا از من نخواین که براتون لیستی بفرستم🌱
حجاب یکی از مشتری های این کافه ترکی در آلمان
این سبک حجاب و پوشش اینجا رایجه
خودشون اهل ترکیه نبودن البته
کانال #دکتر_موتا در ایتا
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
انتشار مطلب فقط با ذکر منبع
درد مشترک...
قبلا هم در این مورد نوشتم، اینجا نونوایی ها همزمان کافه هم هستن و محیطشون فوق العاده سالم و خوبه. حتی الکل هم که اینجا رایجه تو نونوایی ها نیست.
فقط چای و قهوه با شیرینی و ساندویچ سرو میشه در یک محیط روشن و باز نه تاریک پر از دود
و البته در سکوت نه انواع و اقسام موسیقی های مخرب
کانال #دکتر_موتا در ایتا
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
انتشار مطلب فقط با ذکر منبع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه است و یاد شهدا حتی با یک صلوات...
کانال #دکتر_موتا در ایتا
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
انتشار مطلب فقط با ذکر منبع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گلی که به سبزه نیز آراسته شد😐
این سوال در انواع و اشکال مختلف دیروز خیلی تکرار شد فکر کردم که بهتره یه توضیح عمومی در موردش بدم.
ببینید سبک زندگی تو ایران از یه شهر استان تا شهر و استان دیگه فرق میکنه و گاهی ایت تفاوت بسیار زیاده و چشمگیره، حالا دیگه شما خودتون تصور کنید سبک زندگی بین دوتا کشور در دوقاره مختلف با دین و فرهنگ و سیستم سیاسی اقتصادی متفاوت چقدر میتونه فرق بکنه.
بنابراین اگر با عدم شناخت خوب و کامل از سبک زندگی در یک کشور بخوایم رفتارهای اون ملت رو قضاوت کنیم قطعا دچار خطا میشیم
اینجا رفتن به این نونواییها و خرید یه قهوه و چندتا ساندویچ یا کیک خیلی وقت ها روتین زندگی آدم هاست.
یعنی خیلی ها صبح به صبح که میخوان برن سرکار قبلش میرن همین نونوایی ها و چندتا پاکت ساندویچ و کیک کوچولو میخرن و جای صبحانه و نهارشون میبرن با خودشون.
شاید تو ایران بشه گفت شبیه همون کیکی که خیلی از خانواده ها به عنوان چلشت به بچه هاشون میدن.
حتی بچه مدرسه ای ها از این نونوایی ها برای چاشت مدرسه شون خرید میکنن
و قیمتش هم خیلی مناسبه با اون کافی شاپ رفتن تو ایران دنیاش خیلی فرق میکنه.
اصلا اون تنوع و شیکی رو نداره و طبعا قیمتش هم اونقدر بالا نیست.
تهش ساندویچ پنیره یا کالباس یا تخم مرغ یا تن ماهی.
قهوه هم که برای اینا حکم همون چایی ما رو داره.
این از این حالا بریم سراغ نکته یا تفاوت دوم سبک زندگی اینجا.
قبلا هم گفتم برعکس ایران که شما صبح تا ظهر سرکار هستین و بعد یه زمان استراحت چند ساعته دارین و دوباره عصر تا آخر شب میرید سرکار فرضا اینجا کار یکسره است از صبح تا غروب.
یعنی ادارات که خب مثل ایرانه اما فروشگاه ها هم از صبح که باز میکنن یکسره هستن تا ۶ یا ۸ شب و بعد شهر میشه شهر ارواح. دیگه همه جا تعطیله جز پمپ بنزین، بعضی سوپرمارکت ها و گاها بارها.
بنابراین شما اگر برای انجام کارهات بری بیرون دیگه اصلا ظهر خونه نمیای یکسره هستی تا غروب.
من این روزها غالبا از ۷ صبح که میرم بیرون و همه رو میرسونم سر کار و مهدکودک دیگه تا غروب خیلی وقت ها خونه نمیام و طبعا بین روز میرم تو همون کافه ها یه ساندویچ یا قهوه یا کیک میخورم.
نکته بعدی که مربوط به منه نه سبک زندگی اینجا من باید به خاطر قند بارداری پیاده روی طولانی برم و خب به خاطر سنگینی بارداری نمیتونم یک نفس راه برم که بینش نیاز به استراحت دارم و تو سرمای منفی چند درجه ناچاری بری تو کافه.
شهرهای شمالی رو دیدین راه به راه دکه دارن نون شیرمال و کیک یزدی و اینجور چیزا میفروشن این نونوایی ها هم همون سبکی هستن تو فرهنگ اینجا با این تفاوت که چای و قهوه هم دارن و چون نونوایی هستن ساندویچ هم دارن.
امیدوارم که تونسته باشم سبک زندگی اینجا رو و تفاوت زیادش رو با ایران توضیح بدم.
اها یکی نوشته بود چرا اصلا توخونه نیستی و از خونت عکس نمیگذاری همش از کافه است.
من کلا عکس گذاشتن زیاد از خونه و زندگی و حریم شخصی رو نمیپسندم. البته این که فعلا خونه هم نداریم بی تاثیر نیست😅 و مدلم اینطوریه.
من مبخولم فرهنگ و فضای آلمان رو بشناسونم و نشون بدم نه خونه زندگیم رو...
یکی دیگه گفته بود هر کی اونجاست زیاد کافه میره معلومه اونجا وضع درآمدها خیلی خوبه. فکر کنم توضیحم به قدر کافی گویا بود.
کسی اگر بخواد از خونش هم با خودش ساندویچ بیاره اونقدری ارزونتر در نمیاد.
چون نون که همونه، کالباس هم اینجا قوت غالب مردمشه و خیلی ارزونه براشون دیگه میمونه یه ورق کاهو و یه ذره سس. خلاصه که تقریبا همون در میاد و اگر کسی خواست با این کافه رفتناش براتون کلاس بگذاره اجازه ندین😉
فقط خدا میدونه بعد خوندن این پیام چقدر خنده ام گرفت
البته نسبت به خودم و سبک زندگیم😅
من زمانی که دارم رانندگی میکنم، زمان استراحتم حساب میشه، زمانی هست که نشستم، بقیه روز که سر پا در حال بدو بدو و کار و ... هستم معمولا.
مخصوصا اون اولش که سوار ماشین میشی تا هنوز راه نیافتادی و داری کمربند میبندی خداییش خیلی خوبه. قشنگ کمر آدم آروم میگیره بعد از تحمل سنگینی وزن بچه در حالت ایستاده...
24.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*پزشکان و کادر درمان دنیا هم صدا با غزه*
با انتشار این کلیپ در رساندن صدای کادر درمان دنیا به گوش کادر درمان مقاوم و مظلوم غزه نقش داشته باشید.
لطفا پست زیر را در صفحه
https://www.instagram.com/reel/C0LyD_XAiso/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
استوری و حمایت خود را با استفاده از هشتک زیر اعلام کنید
#hospitalmeanshospital
در سایر شبکه های اجتماعی نیز این ویدیو را منتشر کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ رو شما فرستادین برام...
این آقا در اینستاگرام زبان آلمانی درس میده و گاهی هم ویژگیهای آلمان رو اینطوری نقد میکنه.
این داستان #هنر_این_نیست_که...
#قسمت_دوازدهم
ساعت شد بود ۹ شب...
همسر خواهرم سریع حاضر شده و رفته بودن تو مرکز شهر در به در دنبال یک تایپ و تکثیری که باز باشه و این رو پرینت بگیره
چقدر استرس کشیدم فقط خدا میدونه
البته که ته دلم میگفتم هرچی صلاح خداست من راضیم ولی بالاخره شرایط سختی بود
بارها و بارها رسیدم به شرایطی که بگم من دیگه...
اما زبونم رو گاز گرفتم و گفتم همین مواقعه که ...
میدونی هر بار میخواستم بگم من دیگه عمرا با ایرلاین ایرانی پرواز کنم یاد حرف های خودم میافتادم موقع تبلیغ خرید جنس ایرانی.
وقتی بقیه میگفتن هر موقع جنس ایرانی هم اندازه خارجی ها با کیفیت بود بعد ما هم حمایت میکنیم در جوابشون میگفتم اگر جنس ایرانی همون کیفیت رو داشت و تازه ارزونتر هم بود شما هنر نکردی جنس ایرانی بخری، این اصلا اسمش حمایت نیست
حمایت جاش همین الانه که کالای داخلی اون کیفیت عالی خارجی رو شاید نداشته باشه و حتی گاهی قیمتش هم بیشتره اما چون کالای وطنی هست شما حمایت میکنی و میخری تا کشورت کم کم ساخته بشه
برای همین اون روز با همه سختیش هر طور که بود جلو زبونم رو گرفتم و نگفتم من دیگه هیچ وقت با ایران ایر نمیام
چون که ترکیش گاهی حتی ارزونتر از ایران ایر در میاد
من دفعه بعدی هم باز با ایران ایر پرواز میکنم چون فعلا تنها ایرلاین ایرانیه که به آلمان پرواز داره
دکتر ایران ایر زنگ زد و گفت می ترسم بچه ات زودتر از نامه دکترت به دنیا بیاد😫🙁
گفتم شرمنده آقای دکتر
گفت اشکالی نداره پاشو برو از شام سالن بخور تا نامه ات برسه استرس هم نداشته باش
من هستم و میخوام کمکت کنم
خدا خیرش بده واقعا
ساعت یه ربع به ده شب بود که عکس نامه سونو امضا و مهر شده رسید به دستم، سریع فرستادمش برای آقای دکتر و بهش خبر هم دادم و تازه بعد به دکتر ارنست زنگ زدم
حالا دکتر انلاین نمیشد تو واتساپ که گواهی رو ببینه
روم هم نمیشد دوباره بهش زنگ بزنم
شاید یه ربع یا کمی بیشتر گذشته بود که زنگ زد
البته برای من مثل یه قرن گذشت هر ثانیه اش
و گفت کارت درست شد با مسئول خدمات ویژه هماهنگ کردم و با سر مهماندار پرواز
فقط اون نامه اولیه سونو که تاریخ اشتباه نشون میده رو گم و گورش کن و نشون نده
دنیا رو بهم داده بودن انگار
تازه تلفن رو قطع کرده بودم که دوباره گوشیم زنگ خورد
پیکی بود که داشت وسیله های مشهد رو میاورد
وای خدای من اون رو کجای دلم بگذارم الان
باز استرس اون شروع شد که به موقع برسه
خلاصه اش کنم رسید
رفتم سر وقت قسمت بار
دادم جعبه ها رو یکی یکی سلفون کشیدن و وزن کردن
مسئول کارت پرواز ها اومد و گفت اجازه پروازتون به دست ما هنوز نرسیده و فعلا منتظریم😮
انگار قرار بود من تا ثانیه آخر استرس بکشم
لحظه ای که به من گفتن کارت قطعی اکی شده همزمان گفتن بدو جا نمونی از پرواز
چجوری عوارض خروج دادم و با مامانم خداحافظی کردم و رفتم قسمت پاس کنترل خدا میدونه
همینقدرش رو بگم که از گیت که رد شدیم تازه متوجه شدم از یه سالن سرو سرویس طور پر از انواع غذاها دسر و میوه و نوشیدنی و چای و شیرینی رایگان من با دوتا بچه گرسنه و تشنه اومدم بیرون.
هر سه تامون هلاک یه قطره آب بودیم اما اینطرف پاس کنترل هیچ خوراکی و فروشگاهی نبود جز تعدادی آب معدنی مارک دسانی که ممنوعه است
هیچ جوری دلم نمیومد از اون آب به بچه ها بدم، بهشون توضیح دادم و اونا هم نخوردن اما کلی تا لحظه سوار هواپیما شدن غر زدن که حق داشتن چون کلی طول کشید و من با چه آرامش و لذتی نازشون رو می کشیدم البته که خودم هم داشتم از تشنگی بیهوش میشدم
و بالاخره سوار شدیم
و نکته عجیبش اینجا بود که وقتی به مهماندار گفتم به من یه بالشت اضافی بدین تا بگذارم زیر شکمم گفت مگر شما باردارین؟🤦🏻♀️
زهرایاس که همون اول بعد بلند شدن هواپیما صندلیش رو تخت کرد و تخت خوابید تا موقع فرود
محمد مهدی اما کمی با من بیدار موند و صبحانه خورد و بعد خوابید
و چه خوب که بلیط هامون بیزینس شده بود اجبارا
چون بچه ها راحت خوابیدن و دیگه به من کاری نداشتن
منم کمی استراحت کردم اما استرس نماز صبح نمیگذاشت که با خیال راحت بخوابم، فکر میکردم تو پرواز وقت نماز باشه اما مهماندارها میگفتن نه وقتی پرواز بشینه موقع اذونه.
استرس داشتم که برای دست به سر کردن من باشه بنابراین تو چند فرصت مختلف از مهماندارها پرسیدم تا که دیدم واقعا یکیشون رفت از کابین خلبان پرسید و همون جواب رو بهم داد،دیگه خاطرم جمع شد و آروم گرفتم.
چون مهماندار اولی خیلی راحت گفت قضاش رو بخونید خب🤨😐
ضمنا دکتر ارنست گفته بودن هر نیم ساعت پاهام رو حرکت بدم به خاطر آمبولی
خلاصه که من با سختی فراوان بالاخره رسیدم
کانال #دکتر_موتا در ایتا
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
انتشار مطلب فقط با ذکر منبع