شرائط عامه تکلیف
چهار شرط تکلیف
عقل: یعنی عقل عرفی در مقابل جنون.
قدرت
بلوغ
اسلام (سه مورد قبلی اجماعی و اسلام اختلافی است)
دلیل اشتراط عقل: اجماع، روایات : «ایاک آمر و ایاک اعاقب» «بک اصیب و بک اعاقب»، دلیل عقلی قطعی، لکن دلیل عقلی نمیتواند دلیل حجیت عقلی باشد، چرا که دوری است.
دلیل اشتراط قدرت: اجماع، آیه: «لا یکلف الله نفسا الا وسعها»، عقل قطعی،
اگر قدرت نباشد، اصل تکلیف را برمیدارد یا تنجیز را، اگر اصل تکلیف را بردارد قضا هم لازم نیست و اگر تنجیز را بردارد، قضاء لازم است.
دلیل اشتراط بلوغ: اجماع، موثقه عمار ساباطی(که طبق این روایت پسر به شرطی مکلف میشود که محتلم شود یا سیزده سال را تمام کند، دختر هم اگر سیزده سالگی را تمام کند یا حیض شود مکلف میشود)
اشکال بر موثقه عمار ساباطی: اینکه پسر و دختر در سیزده سالگی بالغ میشوند قابل التزام نیست.
جلسه ی اول👆
جواب مرحوم نائینی از اشکال بر موثقه عمار: تبعض در حجیت، یعنی هر چند بلوغ در سیزده سالگی قابل التزام نیست، ولی لازمه ی آن که اصل بلوغ است که اشکالی ندارد فلذا حجت است.
اشکال به جواب مرحوم نائینی: تبعض در دو فقره صحیح است ولی تبعض در یک فقره نسبت به مدلول مطابقی و التزامی صحیح نیست و مقام از قبیل دومی است.
دلیل دیگر بر اشتراط بلوغ: روایت ابن ظبیان است.
اشکال: روایت مجهول است. مگر اینکه با جابر بودن عمل مشهور جبران کنیم.
دلیل دیگر بر اشتراط بلوغ: استصحاب عدم توجه تکلیف، البته اگر بپذیریم که بین استصحاب حکم خاص و عموم حکم عام، استصحاب مقدم است که همینگونه هم هست چرا که استصحاب حاکم است و شک را رفع میکند و اگر نپذیریم بلوغ شرط نیست تمسکا بالعموم.
شرطیت اسلام:
دلیل عدم شرطیت: آیات شریفه
اما اگر کافر مسلمان شود، مکلف به قضاء نیست چه در عبادات و چه در غیر آن، به خاطر قاعده «جب» که مدرک این قاعده هم سیره نبی مکرم صلی الله علیه و آله است، همچنین آیه ی شریفه هم بر این مطلب دلالت میکند.
کلام صاحب مدارک: تازه مسلمان مأمور به قضاء در عبادات نمیتواند باشد، چون قضاء بشرط اسلام خلاف قاعده ی «جب» است و تکلیف لا بشرط خلاف قصد قربت است که مصحح عبادیت است.
جلسه ی دوم👆
علامت بلوغ
مشهور: خروج منی، روییدن موی خشن بر عانه، 15 سال قمری در پسر و 9 سال در دختر
اگر شک شود، استصحاب عدم جاری میشود
دلیل بر علامت سوم:
1) اجماع،
2) روایت
الف) روایت حمران، اشکال به روایت: سندش دارای اشکال است از حیث حمزه و عبد العزیز.
جواب: میتوان با توثیق عام (مشایخ ثلاث) حمزه را تصحیح کرد ولی عبدالعزیز را نمیتوان تصحیح کرد.
ب) روایت یزید کناسی
اشکال به روایت: یزید کناسی ضعیف است.
پس رویات تامة السند نیستند و نمیتوان به آنها تمسک کرد مگر بناء علی کبری الانجبار بعمل المشهور.
3) استصحاب
البته استصحاب هم نمیتواند بلوغ در 9 سالگی برای دختر را ثابت کند، چون بلوغ برای 9 سالگی برای دختر یقینی نیست.
پس همان اجماع باقی میماند، همچنین میتوان از راه دیگری استفاده کرد یعنی اینگونه بگوییم که اگر سه روایت داشته باشیم که هر چند سندشان ضعیف باشد مخصوصا با لحاظ اختلاف ازمنه و شرائط رواة، میتوان گفت لا اقل این خبر به اندازه خبر واحد ثقه ارزش دارد، چون احتمال کذب در مورد اینها نفی میشود.
جلسه ی سوم👆