🔰قابل توجه مشتریان شبکه بانکی
🧾قراردادهای بانکی ، در حکم اسناد رسمی هستند. به این معنا که :
🔸اولا، از طریق دوایر اجرای ثبت، قابلیت صدور اجرائیه را دارند.
🔹ثانیا، صدور قرار تامین خواسته در مورد آنها مستلزم واریز خسارت احتمالی نیست.
📌اما این ویژگی، قراردادهای بانکی را از 'سند عادی' بودن خارج نمیکند.
✅لذا ایراد به اصالت سند (انکار، تردید و ادعای جعل) درخصوص دعاوی ناظر به قراردادهای بانکی مسموع است.
#حقوق_بانکی #سند_رسمی
⚖️سبحان عباس پور⚖️
🔸🔹👇عضوشوید👇🔹🔸
http://eitaa.com/joinchat/3340370399Cd3eb7d2f65
📃 با صدور رای جدید دیوان عدالت:
⚠️اپراتورها دیگر نمیتوانند صرفاً بهدلیل عدم پرداخت بدهی یا عدم استفاده از سیمکارت، آن را مسدود و از مالک سلب امتیاز کنند.
⚖️سبحان عباس پور⚖️
🔸🔹👇عضوشوید👇🔹🔸
http://eitaa.com/joinchat/3340370399Cd3eb7d2f65
استفاده از عناوین و القابی که نیازمند گذراندن کامل یک مقطع و اخذ مدرک مربوطه است، تا قبل از اتمام مراحل رسمی مربوط به آن، جرم تلقی میشود. به متن قانون توجه کنید 👇👇👇
ماده واحده
استفاده از عناوین علمی دکتر، مهندس و مانند اینها که شرایط اخذ آن مطابق قوانین و مقررات مربوط تعیین میگردد توسط هر فرد برای خود مستلزم داشتن مدرک معتبر از مراکز علمی و دانشگاهی داخلی و یا خارجی مورد تأیید رسمی وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری یا بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و شورای عالی انقلاب فرهنگی میباشد. مرتکبین استفاده غیر مجاز از عناوین علمی مذکور به مجازات ماده (556) فصل هشتم کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی محکوم خواهندشد.
تبصره ـ استفاده غیرمجاز از عناوین فوق شامل استفاده در مکاتبات اداری یا در تبلیغ عمومی از طریق وسایل ارتباط جمعی مانند رادیو، تلویزیون، روزنامه، مجله، تارنما (سایت) یا نطق در مجامع و یا انتشار اوراق چاپی یا خطی خواهد بود.
ماده۲۷۸- حد سرقت به شرح زیر است:
الف- در مرتبه اول، قطع چهار انگشت دست راست سارق از انتهای آن است، به طوری که انگشت شست و کف دست باقی بماند.
ب- در مرتبه دوم، قطع پای چپ سارق از پایین برآمدگی است، به نحوی که نصف قدم و مقداری از محل مسح باقی بماند.
پ- در مرتبه سوم، حبس ابد است.
ت- در مرتبه چهارم، اعدام است هر چند سرقت در زندان باشد.
⚖️سبحان عباس پور⚖️
🔸🔹👇عضوشوید👇🔹🔸
http://eitaa.com/joinchat/3340370399Cd3eb7d2f65
شاید برای شما جالب باشد بدانید کیفیت بریدن دست سارق توسط کدام امام معصوم تشریح گردیده است:
در زمان امام جواد علیه السلام، روزی «ابن ابى دُؤاد» که از علمای آن زمان بود، از مجلس معتصم بازمیگشت، در حالى که بشدت افسرده و غمگین بود. زُرقان که با ابن ابى دُؤاد دوستى و صمیمیت داشت، مىگوید: علت را از او جویا شدم. گفت: امروز آرزو کردم که کاش بیست سال پیش مرده بودم! پرسیدم: چرا؟ گفت: به خاطر آنچه از ابوجعفر (امام جواد) در مجلس معتصم بر سرم آمد! گفتم: جریان چه بود!
گفت: شخصى به سرقت اعتراف کرد و از خلیفه (معتصم) خواست که با اجراى کیفر الهى او را پاک سازد. خلیفه همه فقها را گرد آورد و «محمد بن على» (حضرت جواد) را نیز فرا خواند و از ما پرسید: دست دزد از کجا باید قـطع شود؟ من گفتم: از مچ دست. گفت: دلیل آن چیست؟ گفتم: چون منظور از دست در آیه تیمم: «فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَاَیْدِیْکُمْ؛ صورت و دستهایتان را مسح کنید» تا مچ دست است.
گروهى از فقها در این مطلب با من موافق بودند و مىگفتند: دست دزد باید از مچ قـطع شود، ولى گروهى دیگر گفتند: لازم است از آرنج قـطع شود، و چون معتصم دلیل آن را پرسید، گفتند: منظور از دست در آیه وضو: «فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَاَیْدِیَکُمْ اًّلىَ الْمَرافِقِ؛ صورتها و دستهایتان را تا آرنج بشویید» تا آرنج است.
آنگاه معتصم رو به محمد بن على (امام جواد) کرد و پرسید: نظر شما در این مسئله چیست؟ گفت: اینها نظر دادند، مرا معاف بدار. معتصم اصرار کرد و قسم داد که باید نظرتان را بگویید. محمد بن على گفت: چون قسم دادى نظرم را مىگویم. اینها در اشتباهند، زیرا فقط انگشتان دزد باید قـطع شود و بقیه دست باید باقى بماند. معتصم گفت: به چه دلیل؟گفت: زیرا رسول خدا(ص) فرمود: سجده بر هفت عضو بدن تحقق مىپذیرد: صورت (پیشانى)، دو کف دست، دو سر زانو، و دو پا (دو انگشت بزرگ پا). بنابراین اگر دست دزد از مچ یا آرنج قطع شود، دستى براى او نمىماند تا سجده نماز را به جا آورد
و نیز خداى متعال مى فرماید: «وَ أَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا؛ سجده گاهها (هفت عضوى که سجده بر آنها انجام مىگیرد) از آن خداست، پس هیچ کس را همراه با خدا مخوانید (و عبادت نکنید)» و آنچه براى خداست، قـطع نمىشود.
«ابن أبى دُؤاد» مىگوید: معتصم جواب محمدبن على را پسندید و دستور داد انگشتان دزد را قـطع کردند و ما نزد حضار، بى آبرو شدیم و من همانجا از فرط شرمسارى و اندوه آرزوى مرگ کردم.
(منبع : طبرسى، مجمع البیان، ج 10، ص 372)
〰️〰️〰️〰️
🏴 شهادت امام جواد علیه السلام تعزیت باد
🟠لازم به ذکر است، قطع دست سارق، صرفا در «سرقت حدی» است؛ یعنی سرقتی که هر 14 شرط ماده 268 قانون مجازات اسلامی را داشته باشد؛ در صورت عدم وجود حتی یکی از شروط 14 گانه فوق، «سرقت تعزیری» نامیده می شود و در این صورت سارق به مجازاتهای دیگری (غیر از بریدن دست) محکوم می شود.
⚖️سبحان عباس پور⚖️
🔸🔹👇عضوشوید👇🔹🔸
http://eitaa.com/joinchat/3340370399Cd3eb7d2f65
🔹اگر کارگری بدون قرارداد کتبی در کارگاهی فعالیت کند، میتواند با اثبات قرارداد (توافق) شفاهی با کارفرما، حقوق کارگری خود را از کارفرما مطالبه کند.
💡هرچند توصیه همیشگی و موکد ، بر تنظیم قرارداد کتبی در تمامی توافقات، همکاری ها و معاملات است، اما چنانچه به هر دلیل قرارداد کتبی تنظیم نشود، قرارداد شفاهی (به ویژه در رابطه کارگری و کارفرمایی🛠) قابل استناد خواهد بود.
⚖ماده ۷ قانون کار:
قرارداد کار عبارت است از قرارداد کتبی یا شفاهی که به موجب آن کارگر در قبال دریافت حقالسعی کاری را برای مدت موقت یا مدت غیرموقت برای کارفرما انجام میدهد.
🔸🔹👇عضوشوید👇🔹🔸
http://eitaa.com/joinchat/3340370399Cd3eb7d2f65
🔰طرق اثبات توافق شفاهی کارگری
برای اثبات توافق شفاهی میتوانید به شاهد، استشهادیه، پرینت واریزی ها، اسکرین شات و پرینت پیامکها و پیام در فضای مجازی، درصورت لزوم تصاویر دوربین مداربسته، نظریه کارشناسی و هر دلیل محکمه پسند دیگری استناد کنید.
⚖نکته کاربردی قراردادنویسی⚖
‼️تمامی افرادی که نامشان در قرارداد ذکر شده باید امضاء و اثر انگشت خود را در حضور شما درج کنند.
❌ متاسفانه عکس این نکته مهم، بعضا دیده میشود و مثالهای فراوانی برای آن وجود دارد.
🔰مثلا آقای الف قصد دارد، خودروی خانم ب را خریداری کند. همسر خانم ب (آقای ج) در نمایشگاه خودرو حاضر میشود، ابتدا الف پای فروشنامه را امضاء کرده و به آقای ج میسپارد تا بعد از اخذ امضای همسرش ، یک نسخه فروشنامه را به خریدار تحویل دهد.
❗️ غافل از اینکه همسر آقای ج، قرارداد را امضاء نمیزند و شخص دیگری در محل امضاء فروشنده، امضاء میزند. نقطهء فاجعه آمیز این داستان آنجاست که معمولا خریداران بخشی (جزئی یا عمده) از ثمن معامله را ابتدا پرداخت میکنند. حال اگر خانم ب وجه دریافتی را برنگرداند و از طرفی باتوجه به اینکه قانونا تکلیفی به انتقال خودرو ندارد (چون فروشنامه را امضا نزده و در واقع قرارداد صحیحی منعقد نشده است)، در اینصورت آقای الف اولا مالک خودرو نشده و مضافا مبالغی را اشتباها پرداخت کرده که استرداد آن مبالغ، دشوار و شاید غیرممکن باشد!
⚠️ لذا به هیچ عنوان امضاء قرارداد را به طور ناقص انجام ندهید.
✅در جلسه عقد قرارداد باید کلیه طرف ها حاضر بوده و همزمان همهء نسخه های قرارداد را در حضور سایرین امضاء کنند.
⚖️کانال حقوقی سبحان عباس پور⚖️
🔸🔹👇عضوشوید👇🔹🔸
http://eitaa.com/joinchat/3340370399Cd3eb7d2f65
💡خیلی از کارفرماها تصور میکنند کلیهء امور و روابط شغلی و مالی مرتبط با کارگران، به صورت خصوصی قابل توافق هست. در حالیکه قرارداد کار، برخلاف بسیاری از قراردادهای دیگه، جزء توافقاتی هست که بخشی از مفاد توافق به اراده طرفین بستگی داره (مانند نوع شغل، زمان و شیفت حضور در کارگاه و مانند اینها) و از یکجا به بعد قانون بر توافق طرفین حاکمیت داره.
🔻یک نمونه پرسش و پاسخ رو اینجا ملاحظه میفرمایید که مکرر پرسیده شده:
❓سوال: مالک یک واحد قنادی هستم، از اول با کارگرهام طی کردم که بیمه ای براشون رد نمیکنم و فقط بهشون دستمزد پرداخت کنم، الان کارگرم رفته شکایت کرده بابت حق بیمه، چه کار باید کرد؟
✅جواب: به محض آغاز به کار کارگر در کارگاه، رابطه کارگری و کارفرمایی شکل می گیرد و به تبع ایجاد این رابطه، کارفرما مکلف به ارسال لیست بیمه و پرداخت حق بیمه کارگر است
❌ و توافق خصوصی کارگر و کارفرما برخلاف این مقرره قانونی، قابل ترتیب اثر نیست.
↙️ نتیجه: کارفرما نمیتونه با استناد به "توافق با کارگر با موضوع عدم پرداخت حق بیمه" از پرداخت حق بیمه شانه خالی کنه. چه توافق کتبی باشه چه شفاهی؛ چه مستند ادعای کارفرما، قرارداد کار باشه یا شاهد و ... . حق بیمه در هر صورت و تحت هر شرایطی باید پرداخت بشه.
#پرسش_و_پاسخ
#حقوق_کار
#حق_بیمه
⚖️کانال حقوقی سبحان عباس پور⚖️
🔸🔹👇عضوشوید👇🔹🔸
http://eitaa.com/joinchat/3340370399Cd3eb7d2f65
📣 علاوه بر نکات حقوقی متنی که در کانال پست میکنیم، ویدئوهای آموزشی و کاربردی حقوقی ضبط شده تدریجا در صفحه اختصاصی ویدئوها بارگذاری میشه.
🎥برای ملاحظه فیلم های ضبط شده (مانند مباحث وصیت، ارث، کارگری، قراردادها، داوری و ...) میتوانید بصورت رایگان ثبت نام کنید و صفحهء اختصاصی فیلم های حقوق کاربردی را دنبال کنید.👌
برای درخواست خدمات حقوقی میتوانید از طریق این صفحه اقدام نمایید.
🌸🌸🌸
ان شاءالله روز جمعه ساعت ۱۸ در سکوی #ویراستی پرسش و پاسخ حقوقی (لایو) با موضوع #دعاوی_قراردادی خواهیم داشت.
هدف از نگارش این چند سطر واکاوی مفهوم سرقت و تذکاری به رسانهها در استعمال الفاظ تخصصی است. مدتی قبل یکی از رسانهها از «سرقت زبالههای باارزش» یکی از شهرستانها خبر داد. مدتی پیشتر از آن نیز یکی از خبرگزاریها از «فاضلابدزدی» خبر داد.
قبل از ورود به بحث، تبیین این نکته اهمیت فراوانی دارد که هر پدیده اجتماعی از منظرهای متفاوتی قابلیت تحلیل را دارد؛ به طور مثال در بحث زبالهگردی و جمعآوری زبالهها، مسأله باید از منظر اقتصادی و اجتماعی تحلیل شود و اینکه چرا اشخاص متعددی به این امر روی آورده و این مسأله تا چه میزان ساماندهی شده است و یا اینکه این عمل، چه آسیبهای اجتماعی نسبت به شخص زباله گرد و چهره شهر دارد. صرف نظر از نکات فوق، این نوشتار از بعد حقوقی به مسأله مینگرد.
چنانکه میدانیم قانون مدیریت پسماند، جمع آوری، انتقال و هرگونه عملیات جهت بازیافت یا امحاء زباله ها را بر عهده نهادهای متولی قانونی به ویژه شهرداریها قرار داده است. قانون مذکور در ماده 16، جرایمی برای اشخاصی که خارج از سازوکار مقرر قانونی، مبادرت به انتقال زباله می نمایند تعیین نموده است.
تا این مرحله درمییابیم که قانونگذار خواسته برای حفظ و حراست از بهداشت، محیطزیست، نظم و امنیت شهری و چه بسا حکمتهای متعدد دیگر اقتصادی و فرهنگی اقدام مؤثر و بازدارندهای انجام دهد و با وضع مجازات برای برداشت زباله از سطح شهر توسط اشخاص (غیر از مراجع قانونی) مانع از تحقق این آسیب گردد. (تحلیل میزان موفقیت این جرایم در تقلیل زباله گردی موضوع دیگری است)
اما آیا چنانکه رسانهها از این اقدام یاد میکنند، شخصی که زباله را جمعآوری کرده و انتقال میدهد تا پولی به دست آورد، "دزد" محسوب میشود؟
در اصطلاح حقوقی، "سرقت" (دزدی) عبارت است از "ربودن مال غیر"؛ با این توضیح، زباله گرد را زمانی میتوانیم دزد بنامیم که مال غیر را برده باشد. در حالیکه میدانیم، زباله و پسماند، بقایا یا عین مالی است که با رضایت مالک در نقاط تعیین شده قرار داده میشود؛ با این اقدام از سوی شهروند، او در واقع از مال خویش اعراض مینماید. لذا قطعا زباله گرد، مال شهروند را نمیبرد چون آن پسماند یا کالا (اعم از پلاستیک، شیشه، پارچه و ...) دیگر متعلق به شهروند تلقی نمیشود و از این حیث نمیتوان او را "دزد" نامید.
از سوی دیگر، انتقال پسماند به صندوق زباله، شهرداری را هم مالک پسماند نمیگرداند تا چنین توجیه کنیم که زبالهگرد، مال غیر (شهرداری) را ربوده است! زیرا شهرداری در فرضی که صندوق و سطل زباله مشتمل بر زباله باشد، حق و تکلیف انتقال و اجرای تکالیف قانونی خویش را دارد و اینگونه نیست که حق مالکانهای برای او تعریف شده باشد و به مجرّد اعراض شهروند از کالای خود، شهرداری مالک پسماند گردد!
لذا به نظر میرسد بهتر است به جای "دزد" خواندن زباله گردان، که بخش قابل توجهی از ایشان نیز انسانهای نیازمندی هستند و از سر نیاز به این کار روی آورده اند (بدیهی است این گزاره در مقام تطهیر یا تقلیل ماهیت جرم نیست)، بایستی شاخصهای اقتصادی بهبود یابد تا در مرحله اول وقوع چنین تخلفاتی در جامعه کاهش یابد و به موازات نیز با جدیت بر ایجاد و پایداری مراکز دپوی پسماند و فرآوری آن و نیز عملیات جمعآوری نظارت نمود تا زبالهگردی عاملی برای پدیده های مخرب بهداشتی، زیست محیطی و اجتماعی برای فرد و جامعه نگردد و تبدیل به هنجار و حتی شغلی متعارف نگردد!
✍ سبحان عباس پور
#یادداشت
حتماً با ادمین قرارداد ببندید!
هرگونه تخلف، جرم و مطلب نادرست یا تبلیغ مجرمانه که در صفحه شما قرار داده میشود، متوجه مالک صفحه (Page) خواهد بود. اگر برای ادمین (مدیر کانال) چارچوب مشخص تعیین نکنید، ضمانت های لازم از او نگیرید و اصل محرمانگی و اطلاع رسانی را شرط نکنید، در مقابل مقام قضایی شخصاً می بایست پاسخگو باشید.
✍️ سبحان عباس پور
#نکات_حقوقی
آشنایی با چند اصطلاح مشابه اما متفاوت!
1- مذاکره گر: وظیفهء مذاکرهگر، همراهی شما در جلسه قرارداد و هدایت و راهبری مباحث است.🗣
2- تنظیمگر قرارداد: تعهد نظیمگر قرارداد، تنظیم قرارداد براساس خواست و سفارش طرفین است.
ممکن است یک شخص برای به نتیجه رساندن یک قرارداد، هم مذاکرهگر و هم تنظیمگر باشد.📝
3- میانجیگر: میانجیگری به معنای رفع اختلاف بین دو طرف در جرایم خاص، در پرونده های کیفری است. میانجی گر، در صورت موفقیت در خاتمه دادن دعوای کیفری، به قاضی کیفری اعلام میکند و پرونده مختومه میگردد.🧰
4- داور: صلاحیت داور صدور حکم قطعی و لازمالاجرا در خصوص دعاوی طرفین در امور حقوقی با شرایطی که در قانون پیشبینی شده است⚖️
5- سازشگر: سازشگری تشکیل نشست سازشی بین طرفین و حل و فصل اختلاف ایشان از غیرطریق صدور حکم و به صورت ریش سفیدی و مسالمتآمیز🤝
🔔باتوجه به احکام و آثار متفاوت این اصطلاحات توجه کنیم اگر شخصی را تحت هریک از عناوین فوق به رسمیت شناختیم، تابع آثار و اقدامات او خواهیم بود و نمیتوانیم از زیربار آثار الفاظ و کلمات و بار حقوقی آنها شانه خالی کنیم. مثلاً اگر به شخصی به عنوان «داور» اختیار داده ایم، بعداً نمیتوانیم از او درخواست کنیم تا به دعوای حقوقی ما رسیدگی نکرده و رأی صادر نکند و فقط جهت صلح و آشتی، نشست کدخدامنشانهای ترتیب دهد.
#آموزشی
#وکیل_دادگستری
#دانستنیهای_حقوقی
⚖️کانال حقوقی سبحان عباس پور⚖️
🔸🔹👇عضوشوید👇🔹🔸
http://eitaa.com/joinchat/3340370399Cd3eb7d2f65
نقدی بر طرح تأسیس کانون وکلای اداری:
اولا: در نظم حقوقی کنونی، هر شخصی میتواند در صورت وجود شرایط صحت عقد، وکیل مدنی شخصی دیگر باشد؛ وابسته نمودن اعتبار وکالت اداری اشخاص از دیگران به داشتن پروانه وکالت اداری و تأسیس نهادی تحت عنوان کانون وکلای اداری که عملاً ایجاد تشریفات و تضییق دامنه شمول اشخاص است، برخلاف حقوق اساسی، شهروندی و قانون مدنی است. اگرچه ذات عقد وکالت، نیابت است اما از منظر حقوق اساسی و شهروندی، نوعی اشتغال نیز محسوب میشود؛ لذا این پیشنهاد هم مغایر با قانون مدنی و هم مغایر با حقوق اساسی (اصل 28 قانون اساسی) است.
ثانیا: ملزم نمودن افراد به داشتن پروانه وکالت کاری، مستلزم پرداخت حق عضویت به کانون است و این تحمیل هزینه بر اشخاص و شهروندان بوده و برخلاف حقوق شهروندی است که شهروندی، استیفاء حق خویش (پذیرش وکالت مدنی) را با پرداخت مبلغی تحصیل نماید. مضافاً اینکه این طرح برخلاف سیاستهای کلی نظام در حوزه اصل چهل و چهار و نیز برخلاف قانون تسهیل است.
ثالثا: مفروضِ طراح محترم احتمالاً، این بوده است که اشخاصی عموماً به صورت حرفهای، وکالتهای کاری را دنبال میکنند؛ در حالیکه در بسیاری از موارد (اگر نگوییم اغلب موارد) وکالتهای اداری به صورت موردی و مقطعی اعطاء میشود. لذا تحصیل پروانه ضرورتی ندارد.
رابعاً: پاسخگویی به اصیل و وکیل وظیفهء مقام دولتی است. منوط نمودن پاسخگویی و انجام کارشخصی که الزاماً دارای پروانه وکالت کاری است برخلاف حقوق اساسی است زیرا مفهوم مخالف این تصمیم آن است که مقامات دولتی به وکلای مدنی فاقد پروانه پاسخگویی نداشته باشند.
خامساً: تأسیس کانون و صدور پروانه، اگر با قصد حذف دلالی است، باید بگوییم که باوصف تأسیس کانون هم باب دلالی بسته نخواهد شد؛ زیرا در هر صورت سوءاستفاده حتی با داشتن پروانه هم امکانپذیر است (اگر مضاعف نگردد و منجر به باندبازی نشود)؛ چنانکه رقابت (در معنای حقیقی خویش) میان وکلای کاری و اداری در فضای کنونی که کانونی وجود ندارد، برقرار است.
سبحان عباس پور ؛ وکیل دادگستری و مدرس دانشگاه
⚖️کانال حقوقی سبحان عباس پور⚖️
🔸🔹👇عضوشوید👇🔹🔸
http://eitaa.com/joinchat/3340370399Cd3eb7d2f65
ظاهر این است که اگر شخصی ذیل سندی را امضاء نکند، یعنی مفاد آن را قبول ندارد؛ اما در شرایط خاص (و البته با دشواری) میتوان قاضی محترم را متقاعد کرد که شخص ولو آنکه #سند را امضاء نکرده، اما چون عملاً به مفاد #قرارداد پایبند بوده، در حکم پذیرش و قبولی آن قرارداد است. یک نمونه #دادنامه با موضوع احراز وقوع #عقد_هبه که یکی از واهبین آن را امضاء ننموده اما #دادگاه محترم ممتنع از امضاء را به جهت رفتارهای حاکی از قبولی و التزام عملی، واهب توصیف نموده است. اهمیت احراز وقوع هبه در این پرونده از این جهت بوده که واهبین، مالکین مشاعی بوده و با فرض انتفاء وقوع هبه از سوی احدی از ایشان، تصرفات فیزیکی موکلین (به عنوان متهب) با مشکل مواجه میشد.