با وام ۱۰۰ میلیونی ازدواج چند متر خانه می‌توان رهن کرد؟ @Drsalaam

🖼 #دیوارنگاره| برای تو، قهرمان من... 🔰در آستانه سالگرد شهادت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، از جدیدترین طرح دیوارنگاره میدان ولیعصر(عج) رونمایی شد. @Drsalaam

📸 توییت نیکی ملکی، رئیس مرکز اطلاع رسانی ستاد اجرایی فرمان امام درباره آخرین وضعیت جسمانی داوطلبان واکسن کرونا پس از تزریق @Drsalaam

🎥 آخرین سکانس خانه امن...‌ ‌ 🔻سازندگان سریال "خانه امن" در سکانس پایانی نشان دادند که مامور امنیتی ایران (افشین) به موساد نفوذ می‌کند‌.‌ @Drsalaam

🎥 کدام کشورها در طول تاریخ به طور رسمی به آمریکا حمله کرده‌اند؟! @Drsalaam

🎥 تیزر فرهنگی #سرباز 🌷انتشار در آستانه سالگرد عروج ملکوتی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی @Drsalaam

🎥 سوغاتی حاج قاسم برای بهبود اقتصاد و معیشت؛ سردار سلیمانی ۹ میلیارد دلار وارد ایران کرد 🔹نوبخت، دبیر اتاق بازرگانی ایران و عراق: 🔻 شهید سلیمانی فقط فرمانده نظامی نبود بلکه رابطه ایران و عراق را تنظیم می‌کرد. 🔻 شهید سلیمانی ستاد توسعه روابط اقتصادی را ایجاد و زیرساخت‌های مرزی با عراق را به شدت تقویت کرد و زمینه‌ساز افزایش صادرات به عراق از ۰.۹ به ۹ میلیارد دلار شد. @Drsalaam

🎥 مدال فرزند شهید مدافع حرم بر سینه قهرمان... 🔹روایتی از طرح جدید دیوارنگاره میدان ولیعصر(عج) به مناسبت سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس @Drsalaam

🎥 بخشش‌های بی‌پایان قوه قضائیه @Drsalaam

🎥 تصویر هوایی از محل شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس #یادمان_سلیمانی @Drsalaam

🖼 #پوستر | ما میتوانیم... 💉دانشمندان ایرانی پس از ماه‌ها تلاش بی وقفه موفق به تولید واکسن ایرانی کرونا شدند و مراحل تست انسانی آن را با موفقیت پشت سر گذاشتند. 🖌صادق لطفی زاده @Drsalaam

🎼 قطعه جدید "محمد معتمدی" با نام "عشق زیبا" @Drsalaam

🎥وارثان سردار 🔻کاری از هیأت کودکانه قطره @Drsalaam

لوح | رهبر انقلاب: شهید سلیمانی هم در زمان زنده بودنش استکبار را شکست داد، هم با شهادتش شکست داد. ۹۹/۹/۲۶ @Drsalaam

کنایه مهران مدیری به نظرسنجی ماشینی روحانی! 🔹یکی از مسئولان اعلام کرد زمانی که در ماشین نشسته‌ام هم مردم را رصد می کنم! یعنی دقت می‌کنم که چه کسانی لبخند به لب دارند، چه کسانی عصبانی و چه کسانی در خودشان هستند. 🔹می‌خواهم بگویم که خودتان نمی‌دانید اما کاملا زیر نظر هستید چرا ناشکری می‌کنید! @Drsalaam

🎥 روایت شریعتمداری از خائنانی که تحریم های فلج کننده بر علیه کشورشان را از آمریکا درخواست کردند 🔻 مدیرمسئول روزنامه کیهان: اصل تحریم ها و همین قطعنامه ١۹٢۹ کار فتنه گران در رخداد های سال ۸۸ بود. @Drsalaam

🎥 تحلیلگر شبکه صهیونیستی آی 24: 🔸صبر ایران زیاد است ولی در نهایت عاملان ترور سردار سلیمانی را مجازات خواهد کرد. @Drsalaam

خشم روشنفکرها و پادوهای امریکا از دستیابی ایران به #واکسن_کرونا تعجب ندارد، این جماعت سالهاست از هرچه باعث «اعتماد به نفس ملی» و اقتدار ایران بشود نگرانند. نمونه اش صادق زیباکلام که چند سال قبل گفته بود: «هر وقت تیم ملی در بازی های بین المللی شکست میخورد کیف میکنم» مشکل اینها اقتدار ایران است نه جمهوری اسلامی! ‌ 💬 امیرحسین ثابتی @Drsalaam

🔻 تست واکسن در دقیقه سیزده بازی ایران و مراکش هنوز دقیقه سیزدهم بازی ایران و مراکش در جام جهانی تمام نشده بود که گزارشگر بازی آرزو کرد سوت پایان بازی همینجا به صدا در بیاید. شاید حتی بودند کسانی که اگر جای آقای گزارشگر بودند پیشنهاد ترک زمین را هم می‌دادند و می‌گفتند همین الان سه-هیچ هم ببازیم شرافتمندانه‌تر است از ادامه بازی و ماندن زیر این حملات سنگین. حملات مراکش انصافا نفس‌گیر بود. ایران در شرایطی رفته بود روسیه که بخاطر تحریمها، حتی شرکت نایک هم کفش‌های بازیکن‌هایمان را نمی‌داد. آن بازی در دقیقه سیزده تمام نشد، و از قضا در دقایق پایانی این ایران بود که به هر ضرب و زوری که شده گل زد و برنده شد. در بازیهای بعدی، حتی بیرانوند که قبل از تورنمنت با ویدئوی «چطوری کریس» برای رونالدو کری خوانده بود، پنالتی او را گرفت تا همه آن ایرانی‌هایی که اعتماد بنفسش را سخره گرفته بودند، سنگ روی یخ شوند. حالا هم که دقیقه سیزده کرونا هستیم،آقای گزارشگر تکثیر شده است در کلی اکانت تا یکصدا آرزو کنند کاش بازی همینجا تمام شود و دارند مسخره می‌کنند ویدئوهای مختلفی که از آزمایش واکسن ایرانی منتشر شده است. آن هم در شرایطی که اگر واکسن‌های ایرانی فلج اطفال و سرخک و... نبود، اصلا به این سن نمی‌رسیدند که بخواهند اینطور مزه بریزند. واکسن ایرانی موفق بشود یا نشود، واکسن شرکت فایرز سالم باشد یا مثل خیلی از تولیدات تقلبی این شرکت که باعث جریمه جهانی شده، عیب داشته باشد، ایران واکسن بخرد یا مثل برخی کشورها بخاطر عدم اعتماد به این واکسن‌ها از خرید آن امتناع کند، غربی‌های واکسن سالم بفرستند یا تجربه خون‌های آلوده به ایدز فرانسوی تکرار شود و... فرقی نمی‌کند. واقعیت این است که برای این عده زبان دراز اصلا واکسن مهم نیست. اینها آدم نود دقیقه بازی نیستند. آدم مقاومت، آدم مبارزه، آدم تلاش نیستند. همانطور که آنجا آقای گزارشگر میگفت همین که رسیدیم به جام جهانی برایمان کافیست، اینجا هم برای اینها همینکه در جامعه جهانی داخل آدم حساب شوند کافی‌ست. حالا آن دفعه آخر بازی توپ خورد به سر بازیکن مراکشی و ما بردیم. ممکن است دفعه بعد تقی به توقی بخورد و ما ببازیم. همین است. بازی برد و باخت دارد. اما مهم این است که بازی نود دقیقه است و باید مرد نود دقیقه تلاش و مبارزه و استقامت و حمله بود؛ حتی اگر از روی سکوها، برخی تماشاگرهای خودی هم هماهنگ با گزارشگرهای بی‌بی‌سی و... از دقیقه سیزده هو بکشند و آرزوی پایان بازی را فریاد بزنند. اما این برای مردها تازه شروع بازی‌ست... البته که نامردها به ترک زمین هم راضی‌اند... 📝‌ محمدرضا شهبازی @Drsalaam

📸 انتشار نخستین‌بار؛ تصویری از دیدار خصوصی خانواده شهید سلیمانی با رهبر انقلاب با حضور حاج قاسم @Drsalaam

📸 انتقال باقیمانده خودرو حاج قاسم به محل یادمان در فرودگاه بغداد @Drsalaam

📸 انتشار نخستین‌بار؛ تصویری از دیدار خصوصی خانواده شهید سلیمانی با رهبر انقلاب با حضور حاج قاسم @Drsalaam

🎥 خون نهضت 🔹 وقتی دیدند که هر شخصی را که اینها ترور کردند بازار نهضت گرمتر شد و مردم بیشتر به این نهضت اقبال کردند 📅 امام خمینی(ره) | ۲۸ آذر ۱۳۵۸ @Drsalaam

🔻اواخر اسفند نود و سه بود. اولین بار در تهران دیدمش ؛ در میان صفحات تاریک ذهنم آن شب سرد زمستانی مانند یک نقطه‌ی سپید درخشان میماند ؛ از ماشین پیاده شد. من اما با فاصله از او ایستاده بودم. چند نفری دورش را گرفته بودند. به رسم نیکان با تک تک آن ها احوالپرسی کرد. من از فاصله چند متری محو خنده های دلنشین و شیرینش شده بودم. لبخندهایش مرا یاد لبخندهای جادویی پدرم می‌انداخت ؛ دلگرمم می‌ساخت . از قبل آن «مَرد» را میشناختم. اما فکرش را هم نمیکردم که او هم مرا بشناسد ؛ او کجا و من کجا ... ذهنم مشغول همین چیزها بود که در یک آن نوایی آشنا به گوشم خورد: مهدی... مهدی... آقا مهدی گل ! خشکم زده بود ! نمیدانستم باید چه بگویم و چه کنم ... همه اما به من خیره شده بودند. اندکی که گذشت آرام سلام کردم. محو جلوه‌اش بودم. چشمان نافذش تا اعماق دلم را دید ؛ آن لحظات پدرم را بیش از هر زمان دیگری در کنارم حس میکردم ؛ نا خود آگاه سرم را پایین انداختم ؛ راستش را بخواهید آن بغض فرو خفته‌ی کهنه خیلی زود سر باز کرد. اشکهایم به اتکای بودن او چنان می‌جوشید که حس میکردم گریه‌ام بی پایان است ... آن دقایق ؛ تنها میخواستم بگریم ؛ بی هیچ ملاحظه‌ای ... کمی که گذشت برای اینکه حال و هوایم را عوض کند به شوخی گفت: خوب جلوی دوربین صحبت میکنی ها مهدی آقا ! امشب هم میتونی توی مراسم شعر برای ما بخونی؟ اشک هایم را با آستین لباس گرفتم. بریده بریده گفتم : بله ؛ چشم ... دستم را گرفت. چه حال عجیبی بود ؛ همراه با او از پله ها بالا رفتم ؛ باقی هم پشت سر ما می آمدند. آن شب فیلم صحبت های من در مراسم پخش میشد.من اما در کناری ، غرق در تبسم های او شده بودم. البته آن شب چشمهایش ، بارانی هم شد ؛ اشکهایش امانم را برید ؛ حال که فکرش را میکنم چه شب عجیبی بود. اشکها و لبخندها مکمل هم شده بودند !!! ساعت پنج صبح بود که خبر شهادتش را به من دادند؛ بلافاصله سراغ فیلم های همان شب رفتم. تا شب بیشتر از بیست بار نگاه کردم. آنقدر نگاه کردم و گریستم که دیگر رمقی برایم نمانده بود . گویا اشقیا دوباره یتیمم کرده بودند ... ای مالکِ سید علی ؛ من و ماندم یادِ تو ... «حاج قاسِم» ؛ نگفتی که با رفتنت بیش از پیش تنها میشویم ؟! به آن دست غرق به خونت قسم که همانند تک تک این خلق رنجور و مظلوم ؛ انتقام در میان سینه‌ام موج میزند ... به حق که او حال بیشتر از هر زمان دیگری پیش ماست ... 📝 مهدی زاده اکبر، فرزند شهید زاده اکبر @Drsalaam