eitaa logo
بسیج دانشجویی دانشگاه دامغان
367 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
500 ویدیو
20 فایل
🍃کانال بسیج دانشجویی دانشگاه دامغان🍃 تا ظلم هست مبارزه هم هست و تا مبارزه هست ما نیز هستیم✌ ارتباط با ما: https://zil.ink/du_hamseda
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶️🔹️علی محمودوند تابستان سال ۱۳۶۱ همزمان با آغاز عملیات رمضان در ۱۷ سالگی به جبهه رفت و کارش را در گردان تخریب لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله(ص) آغاز کرد. در عملیات والفجر مقدماتی، همراه گردان حنظله به منطقه فکه رفت و از ناحیه دست مجروح شد. در عملیات والفجر ۸ برای همیشه پایش را از دست داد و با وجود ۷۰ درصد جانبازی که شامل شیمیایی، موجی، قطع پا و ۲۵ ساچمه در دست، باز هم از میهن اسلامی دفاع کرد. 🔺️هدیه به روح بزرگ و ملکوتی او الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و َعَجِّلْ فَرَجَهُمْ •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• 🆔 @DU_HAMSEDA
🌷 تکاور ارتش شهید داوود احمدی بیغش ♦️ فرمانده گردان ویژه شناسایی لشکر ۵۸ ذوالفقار 🌷 تولد اول خرداد ۱۳۴۲ اراک 🌷 ۱۵ اسفند ۱۳۶۶ منطقه عملیاتی سومار استان کرمانشاه 🌷 سن موقع شهادت ۲۴ سال ✍ بخش‌هایی از وصیتنامه این شهید عزیز ✅ هم اکنون اين وظيفه را اسلام مشخص کرده که در مقابل کفر و استکبار دنيا، بايد شجاعت نشان داد و بايدعمل کرد و اکتفا به حرف نشود خصوصاً اين که من نظامي هستم و نامي اين چنين مقدس بر من گذاشته اند. ✅ چون نظامي گري نامي مقدس است و حتماً وظيفه دارم شبانه روز بِدَوَم و يک لحظه از حرکت ايستادن خيانت است. ✅ و باید شبانه روز در راه حراست و تداوم خون اباعبدالله (ع) و شهداي پيرو او بکوشم. ✅ دوستان عزيز قدر خودتان را بدانيد و از اين لحظات حساس کاملاً بهره ببريد که بعداً پشيماني سودي ندارد و جنگ که تمام شود و ان‌شاءالله پيروزي نزديک است؛ آن موقع غم و اندوه مي خوريد که چرا نتوانستيد از اين لحظات استفاده کنيد. ✅ چون جنگيدن در راه خدا شيرين است و شهادت به مراتب شيرين تر. ✅ شهادت فوز عظيمي است که افراد بشر و خاکي از درک آن عاجزند, آنان که رفتند و با روي خوني به حق و اصل گرديدند لذت اين امر عظيم را مي دانند ✅ از برادران مي خواهم که در راه پيروزي و اهداف مقدس اسلام هميشه ساعي و کوشا باشند 🤲 هدیه به ارواح طیبه شهدا، امام شهدا و این شهید عزیز صلوات 🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• 🆔 @DU_HAMSEDA
بسیج دانشجویی دانشگاه دامغان
#شهید_عبدالحسین_برونسی🕊🌹
💠 خاطره شهید عبدالحسین برونسی 🔹همسر شهید برونسی می گوید: ▫️يك روز با دو تا از همرزماش آمده بود خانه. آن وقت‌ها هنوز كوی طلاب می‌نشستيم. خانه كوچک بود و تا دلت بخواهد گرم. فصل تابستان بود و عرق همين‌طور شُرشُر از سرو رويمان می‌ريخت. رفتم آشپزخانه. يک پارچ آب يخ درست كردم و آوردم برايشان. یكی ‌از دوست‌های عبدالحسين گفت:"ببخشيد حاج آقا." اگر جسارت نباشد می‌خواستم بگويم كولری را كه داديد به آن بنده خدا، برای خانه خودتان واجب‌تر بود. يكی ديگر به تاييد حرف او گفت: آره بابا، بچه‌های شما اينجا خيلي بيشتر گرما می‌خورند. 🌹كنجكاو شدم. با خودم گفتم: پس شوهر ما كولر هم تقسيم می‌كند! منتظر بودم ببينم عبدالحسين چه می‌گويد. خنده‌ای كرد و گفت: اين حرف‌ها چيه شما می‌زنيد؟ رفيقش گفت: جدی می‌گويم حاج آقا. باز خنديد و گفت: شوخی نكن بابا جلوی اين زن‌ها! الان خانم ما باورش می‌شود و فكر می‌كند اجازه تقسيم كولرهای دنيا، دست ماست. انگار فهميدند عبدالحسين دوست ندارد راجع به اين موضوع صحبت شود؛ ديگر چيزی نگفتند. من هم خيال كولر را از سرم بيرون كردم. می‌دانستم كاری كه نبايد بكند، نمی‌كند. از اتاق آمدم بيرون. 🔺بعد از شهادتش، همان رفيقش می‌گفت: ▫️آن روزها وقتی شما از اتاق رفتيد بيرون، حاج آقا گفت: می‌شود آن خانواده‌ای كه شهيد دادند، آن مادر شهيدی كه جگرش داغ دار است، توی گرما باشد و بچه های من زير كولر؟! كولر سهم مادر شهيد است، خانواده من گرما را می‌توانند تحمل كنند 🕊🌹 📚منبع: کتاب خاک‌های نرم کوشک 🤲 هدیه به ارواح طیبه شهدا، امام شهدا و این شهید عزیز صلوات 🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• 🆔 @DU_HAMSEDA
بی تعارف بگویم ،آن نیرویی که نمازش را اول وقت نخواند،خوب هم نمی تواند بجنگد ... 🌷شهید حسن باقری🌷 سوار بليزر بوديم. مي رفتيم خط . عراقي ها همه جا را مي كوبيدند. صداي اذان را كه شنيد گفت « نگه دار نماز بخونيم.» گفتيم «توپ و خمپاره مي آد، خطر داره .»گفت «كسي كه جبهه مي ياد ، نماز اول وقت را نبايد ترك كنه.» ▫️ خاطره ای از شهید حسن باقری 🤲 هدیه به ارواح طیبه شهدا، امام شهدا و این شهید عزیز صلوات 🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• 🆔 @DU_HAMSEDA