#فقه
#عبادات
#احكام_مشتركه_عبادات
احكامى كه در عبادت به طور مشترك جريان دارند عبارتند از:
اول- اسلام و ايمان: و اعتقاد به معتقدات مذهب اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام)
دوم- قصد قربت
سوم- خُلُوّ از رياء: رياء يعنى انجام دادن كارى به خاطر كسب ثناء و طلب بزرگى در دل مردم.
چهارم- خُلوّ از عُجْب: عُجب آن است كه كسى در عبادت فخر و طلب بزرگى براى خويش كند، و بر خداى تعالى منّت گذارد كه حق او را كاملًا اداء كرده است.
پنجم- خُلوّ از إدلال: إدلال آن است كه شخص علاوه بر داشتن عُجب از خداى تعالى نترسد، و خود را نزد او عزيز بداند، يعنى به جهت عبادات و اعمال خويش معتقد باشد كه بر خدا حق دارد، و استبعاد كند كه خدا او را به مكروه مبتلاء كند.
ششم- خلوّ از سَمعه (شنواندن): اگر مكلّف عبادتى- مثلًا نماز- را به قصد شنواندن به مردم بجا آورد، و اين قصد تمام انگيزه يا جزء انگيزهاش باشد، مبطل عبادت است.
هفتم- متّحد نبودن عبادت با ضمائم محرّمه: عبادت نبايد با ضمائم محرّمه متّحد باشد، پس اگر چيز حرامى- مانند دست بسته نماز خواندن، يا آمين گفتن بعد از قرائت حمد- متّحد با نيّت عبادت و يا متّحد با جزئى از اجزاء عبادت شود، عبادت را باطل مىكند؛ ولى اگر چيز حرامى با عبادت به نحو اجتماع امر و نهى باشد، يعنى چيز حرام خارج از عبادت و مقارن با آن باشد- مانند خواندن نماز در وقت وجوب إزاله نجاست از مسجد- عبادت را باطل نمىكند.
هشتم- ضمائم راجحه يا مباحه محرّك انجام عبادت نباشند: اگر ضميمه مباحه يا راجحه در عبادت باشد- مثلًا مكلف وضوء بگيرد به قصد قربت و خنك شدن، يا به قصد قربت و تعليم غير- چنانچه قصد قربت سبب اصلى عبادت باشد، عبادت صحيح است؛ و اگر ضميمه سبب اصلى باشد، عبادت باطل مىباشد؛ و اگر هر كدام جداگانه يا با هم سبب و محرّك براى انجام عمل باشند، أحوط اعاده آن عمل است.
نهم- وجوب مقدّمه واجب
دهم- حرمت مقدّمه حرام
يازدهم- انجام واجب موقّت مشكوك در وقتش
دوازدهم- جائز نبودن عبادت به نيابت از زنده
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
هندسه فقه
رایج ترین تقسیمبندی ابواب علم فقه -در آثار فقهای امامیه- دسته بندی محقق حلی در کتاب «شرایع الإسلام» است که کتاب خود را در چهار بخش تدوین کرده است: «عبادات؛ عقود؛ ایقاعات؛ احکام»
و شهید اول (متوفی ۷۸۶) در کتاب «القواعد و الفوائد» در توضیح این تقسیمبندی و فلسفۀ آن فرموده است:
هدف حکم شرعی یا آخرت است و یا دنیا،
احکامی که برای سعادت اخروی، تشریع شده است، #عبادات است
و احکام مربوط به سعادت دنیوی بشر نیز بر دو گونه است:
نخست: آنکه به تعبیر لفظی(صیغه) احتیاج دارد و خودش به دو گروه تقسیم میشود:
عقود (عبارت لفظی از دو نفر) و ایقاعات (عبارت لفظی از یک نفر)
دوم: آنکه به تعبیر لفظی احتیاج ندارد پس در گروه احکام آورده میشود.
نقد شهید مطهری:
1. جدا کردن عقود و ایقاعات، سبب شده است که ابواب نکاح و طلاق در دو باب مختلف بررسی شوند با اینکه هر دو مربوط به حقوق خانوادگی است، یكی برقراری پیوند زناشویی است و دیگری گسسته شدن آن،
2. بر اساس این تقسیم بند، اجاره وجعاله با همه قرابت ذاتی و ماهوی میان آنها، به دلیل اختلاف در عقد و ایقاع بودن، از یكدیگر جدا شده اند.
3. سبق و رمایه به دلیل اینكه مشتمل بر عقد است از جهاد كه به خاطر آن تشریع شده، به كلّی جدا شده است،
4. اقرار كه از توابع كتاب القضاء است، در بخشی غیر از بخش كتاب القضا واقع شده است.
5. كتاب القضا و كتاب الاطعمه و الاشربه و كتاب الارث، بدون هیچ مشابهتی؛ به دلیل این كه نه عبادتند و نه عقد و نه ایقاع، داخل در یك گروه (احکام) شناخته شده اند.
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB