اعتبارِ فانی
واقعیت باقی
به کدام دلخوشی؟
همگی شما عزیزان از آثار و برکت های صلوات خبر دارید.
پس ضرورتی ندارد که دربارۀ آثار دنیوی و اخروی صلوات برای شما عزیزان چیزی بنویسم.
سعدیا گفتار شیرین پیشِ آن کام و دهان
دُر به دریا میفرستی زر به معدن میبری
از واقعی بودن این آثار هم سخن نمی گویم که کار خداوندی همگی از جنس «كُنْ فَيَكُون» است.
اما
می خواهم حکایتی بگویم و نتیجه ای شگفت تر به محضرتان عرضه کنم:
اکثریت مجلس از طلاب تازه وارد و جوانان حوزوی بودند،
جمعی نورانی که برای روشن تر کردن دلهای خود و دوستان شان به حوزه آمده اند.
این بندۀ روسیاه که به ظاهر بیشتر از آنان قرآن و روایت خوانده بودم، یکی از پیرمردان این جمع بودم و از حضور تاریک خود شرمنده بودم،
نزیبد مرا با جوانان چمید
که بر عارضم صبح پیری دمید
از آنجا بر این جمع فرشته ها حسرت خوردم که خود را به آداب و رسوم اهل دنیا و خوشی های اعتباری، تربیت کرده بودند.
با تعجب دید که حاضران، برای تشویق طلاب برتر، کف می زنند.
الآن که این را برای شما تعریف می کنم، هنوز هم در عجبم که چه شد؟
چقدر سریع این استحالۀ فرهنگی رخ داده است؟!
آخر این «کف زدن» یا «سوت زدن» چگونه می تواند جایگزین صلوات بر واسطۀ عالم خلقت باشد؟
ارزش کف چیست؟
جز این است که اگر برای تشویق باشد، چون صدایش تمام شود، اثرش هم تمام می شود؟!
و اگر برای تنبیه یا هو کردن کسی باشد هم با تمام شدن صوتش، اثرش تمام می شود.
اما صلوات چه؟
به هر نیتی باشد، اثر واقعی و تکوینی آن در اختیار صاحب امر «کُن فَیَکُون» است. جالب اینکه چون نیت تشویق شونده در پیدایش آن هیچ اثری ندارد، به این راحتی هم از بین نمی رود، مگر اینکه گرفتار هبط شود -أعاذنا الله-
#لهو
بعد از مقایسۀ آثار صلوات و کف، به معنای لهو (دل مشغولی غافل کننده) پی بردم.
بیاییم به سنت اصیل خود برگردیم.
#صلوات
#لهو
#کف_زدن
#استحالۀ_فرهنگی
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB