🔹حتماً در هنگام قرائت قرآن كريم با حروفي مانند ( م ـ لا ـ ج و ...) كه روي بعضي از كلمات قرار داده شده است برخورد كرده ايد!
🔸اين حروف علائمي هستند كه قاريان قرآن را به محلهاي وقف و ابتدا راهنمايي مي كنند.
✔️محل وقف : محل مناسبي است كه قاري قرآن تلاوت خود را به طور موقت قطع نموده و تجديد نفس مي نمايد
✔️محل ابتدا : محل مناسبي است كه قاري قرآن تلاوت خود را از آن محل ابتدا مي كند
🌟توجه کردن به این محل ها ،از آداب تلاوت قرآن است زیرا بدون توجه به این علائم ممکن است با وقف های نا مناسب ,معنی آیات را تغییر دهیم
🔻پر کاربرد ترین علائم وقف در مصاحف عربی این علائم هستند:
🔸م : وقف لازم ، اين علامت بيانگر آن است كه وقف ، حتماً بايد انجام شود و از بعد از آن شروع به تلاوت نمود
🔸لا : وقف ممنوع ، اين علامت بيانگر آن است كه نبايد وقف نمود و تا علامت بعدی باید تلاوت را ادامه داد ؛ اما اگر این علامت در آخر آیه بود، وقف به آن بلا مانع است .
🔸ج : وقف جايز ، اين علامت بيانگر آن است كه وقف و وصل آن بلا مانع است و از بعد آن مي توان شروع نمود .
🔸قلي : اين علامت یعنی وقف بهتر از وصل است و از بعد آن مي توان شروع كرد
🔸صلي : اين علامت بيانگر آن است كه وصل بهتر از وقف است ؛ اما وقف نيز بلا مانع است
🔸 وقف معانقه که علامت آن
سه نقطه(.:) است ،همیشه روی دو کلمه در یک آیه قرار میگیرد، یعنی وقف بر يكي از آن دو جايز است ،یعنی اگر بر روی یکی وقف کردید بر روی کلمه دوم نمیتوانید وقف کنید البته اگر اصلا وقف نکنید هم اشکالی ندارد اما بهتر است بر روی یکی از کلمات وقف کنید.
🔰این علائم از مهمترین علائم بودند که البته در برخی مصاحف ، علامت های دیگری نیز به این علائم اضافه کرده اند که برای آشنایی با معنا و مفهوم آن می توانید ،به انتهای همان مصحف مراجعه کنید به احتمال زیاد، علامت ها را توضیح داده است .
❓آیا شما هم به این علائم توجه می کنید یا با تقلید از قاری تلاوت میکنید؟
#نکات_حفظ
#علائم_وقف
🏴@dyosofezahra🏴
#انگیزشی
اميركبير:
اگر نيت يكساله داريد،گندم بكاريد
اگر نيت ده ساله داريد، درخت بكاريد
واگر نيت صدساله داريد، انسان تربيت كنيد.
٢٠ دی ١٢٣٠ سالروزشهادت امیر کبیر
روحش شاد و یادش گرامی 🥀
🏴@dyosofezahra🏴
❤❤❤❤
🔔 #تـــݪنگـــرامــروز
اگر میخواهید با خدا حرف
بـــزنیـــد #نــــــــــماز بخــــــوانیــد.
اگر می خواهـــید خدا باشما
حرف بزند #قـــرآن بخوانید.
👌 #نـــــماز_قــــرآن
🏴@dyosofezahra🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
با هر دست بدهی با همان دست میگیری🤲
#مهربانی
🏴@dyosofezahra🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چله دعای صحیفه سجادیه
برای تعجیل درظهور امام زمان(عج)
رفع گرفتاریها وبلاها
حاجت روایی
و ...
التماس دعا .🙏
#هیئت_مجازی_یوسف_زهرا(عج)
🏴@dyosofezahra🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 السّلام علیک ایّتها الصّدیقة الشّهیده
درپناه چادرخاکی مادر باشید
🎙حاج سعید حدادیان
#فاطمیه
#روضه_مجازی
#هیئت_مجازی_یوسف_زهرا
🏴@dyosofezahra🏴
🔴 #سه_دقیقه_در_قیامت
📌قسمت۱۸
☘به جوانی که پشت میز بود گفتم: دستم خالی است نمیشود کاری کنی که من برگردم؟
♦️ نمیشود از مادرمان حضرت زهرا بخواهی مرا شفاعت کنند،شاید اجازه دهند تا برگردم و حق الناس را جبران کنم یا کارهای خطای گذشته را اصلاح کنم... جوابش منفی بود.
اصرار کردم...
🔆لحظاتی بعد جوان پشت میز نگاهی به من کرد و گفت: به خاطر اشک های این کودکان یتیم و به خاطر دعاهای همسر و دختری که در راه داری و دعای پدر و مادر،حضرت زهرا شمارا شفاعت نمود تا برگردی.
🍀 به محض اینکه به من گفته شد برگرد،یک بار دیدم که زیر پای من خالی شد.. تلویزیون های سیاه و سفید قدیمی وقتی خاموش می شود حالت خاصی داشت،چند لحظه طول می کشید تا تصویر محو شود.
💠 مثل همان حالت پیش آمد، به یکباره رها شدم کمتر از یک لحظه دیدم روی تخت بیمارستان خوابیده و تیم پزشکی مشغول زدن شوک برقی به من هستند.
دستگاه شوک چند بار به بدن من زدند تا به قول خودشان بیمار احیا شد.
♦️روح به جسم برگشته بود،حالت خاصی داشتم.
هم خوشحال بودم که دوباره مهلت یافتم و هم ناراحت که از آن وادی نور دوباره به این دنیای فانی برگشتم.
پزشکان کار خود را تمام کرده بودن،در مراحل پایانی عمل بود که من سه دقیقه دچار ایست قلبی شده بودم و بعد هم با ایجاد شک مرا احیا کردند.
🔰در تمام لحظات، شاهد کارهای ایشان بودم.
مرا به ریکاوری انتقال داده و پس از ساعتی اثر بیهوشی رفت و درد و رنج ها دوباره به بدن برگشت.
حالم بهتر شده بود، توانستم چشم راستم را باز کنم اما نمیخواستم حتی برای لحظهای از آن لحظات زیبا دور شوم.
🍃 من در این ساعات تمام خاطراتی که از آن سفر معنوی را داشتم را با خودم مرور میکردم.
چقدر سخت بود،چه شرایط سختی را طی کردم و بهشت برزخی را با تمام نعمت هایش دیدم.
افراد گرفتار را دیدم.
من تا چند قدمی بهشت رفتم.
مادرم حضرت زهرا با کمی فاصله مشاهده کردم و مشاهده کردم که مادر ما در دنیا و آخرت چه مقامی دارد...
🌸حالا برای من تحمل دنیا واقعا سخت بود.
دقایقی بعد دو خانم پرستار وارد سالن شدند. آنها میخواستند تخت چرخدار مرا با آسانسور منتقل کنند.
💠 همین که از دور آمدند از مشاهده چهره یکی از آن ها واقعا وحشت کردم من او را مانند یک گرگ می دیدم که به من نزدیک میشد...
💥مرا به بخش منتقل کردند برادر و برخی از دوستانم بالای سرم بودند.
🔆 یکی دو نفر از بستگان میخواستم به دیدنم بیایند.. آنها از منزل خارج شده و به سمت بیمارستان در حال در راه بودند...
به خوبی اینها را متوجه شدم،اما یک باره از دیدن چهره باطنی آنها وحشت زده شدم....
🔰بدنم لرزید و به همراهان گفتم: تماس بگیر و بگو فلانی برگرده تحمل هیچکس را ندارم.
💥احساس میکردم که باطن بیشتر افراد برایم نمایان است، باطن اعمال و رفتار...
🔅به غذایی که برای آوردن نگاه نمیکردم میترسیدم باطن غذا را ببینم...
✔️ دوست نداشتم هیچ کس را نگاه کنم برخی از دوستان آمده بودند تا من تنها نباشم،اما وجود آنها مرا بیشتر تنها میکرد.
☘ بعد از آن تلاش کردم تا رویم را به سمت دیوار برگردانم. میخواستم هیچ کس نبینم.
⚠️ یکباره رنگ از چهره ام پرید! صدای تسبیح خدا را از در و دیوار می شنیدم...
♻️ دو سه نفری که همراه من بودند به توصیه پزشک اصرار می کردند که من چشمانم را باز کنم
اما نمی دانستند که من از دیدن چهره اطرافیان ترس دارم.
❎ آن روز در بیمارستان با دعا و التماس از خدا خواستم که این حالت برداشته شود نمیتوانستم ادامه دهم.
💠خدا را شکر این حالت برداشته شد اما دوست داشتم تنها باشم.دوست داشتم در خلوت خودمان را در مورد حسابرسی اعمال دیده بودم و مرور کنم.
چقدر لحظات زیبایی بود آنجا،زمان مطرح نبود،آنجا احتیاج به کلام نبود.
با یک نگاه آنچه میخواستیم منتقل میشد.حتی برخی اتفاقات را دیدم که هنوز واقع نشده بود.
✅ برخی مسائل را متوجه شدم که گفتنی نیست و در آخرین لحظات حضور در آن وادی برخی دوستان و همکاران را مشاهده کردم که شهید شده بودن!
🔷می خواستم بدانم این ماجرا رخ داده یا نه به همین خاطر از نزدیکانم خواستم از احوال آن چند نفر برایم خبر بگیرند تا بفهمم زنده اند یا شهید شده اند؟!
🖇ادامه دارد...
🏴@dyosofezahra🏴
شفای بیمار با دعای توسل شهید جاویدالاثر ابراهیم هادی🌹
🌸فراموش نميكنم، يكبار بچه ها پس از ورزش در حال پوشيدن لباس و مشغول خداحافظی بودند يكباره مردی سراسيمه وارد شد! بچه خردسالي را نيز در بغل داشت.
🌸بــا رنگی پريده و با صدائی لرزان گفت: حاج حسن كمكم كن. بچه ام مريضه، دكترا جوابش كردند. داره از دستم ميره. نََفس شما حقه، تو رو خدا دعا كنيد. تو رو خدا... بعد شروع به گريه كرد.
🌸ابراهيم بلند شد و گفت: لباساتون رو عوض كنيد و بيائيد توی گود. خودش هم آمد وسط گود.
🌸آن شب ابراهيم در يك دور ورزش، دعای توسل را با بچه ها زمزمه كرد. بعد هم از سوز دل برای آن كودك دعا كرد.
آن مرد هم با بچه اش در گوشه ای نشسته بود و گريه ميكرد.
🌸دو هفته بعد حاج حسن بعد از ورزش گفت: بچه ها روز جمعه ناهار دعوت شديد!
با تعجب پرسيدم: كجا ⁉️
🌸گفت: بنده خدائی كه با بچه مريض آمده بود، همان آقا دعوت كرده.
🌸بعد ادامه داد: الحمدالله مشكل بچه اش برطرف شده. دكتر هم گفته بچه ات خوب شده برای همين ناهار دعوت كرده.
🌸برگشتم و ابراهيم را نگاه کردم. مثل کسی که چيزی نشنيده، آماده رفتن میشد.
🌸اما من شک نداشتم، دعای توسلی که ابراهيم با آن شور و حال عجيب خواند کار خودش را کرده است.
#خاطره_شهدا
🏴dyosofezahra🏴
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#شهید_ابراهیم_هادی
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
بنامدوست
گشاییم دفترصبح را
به فر عشق فروزان کنیم محفل را
بسم الله النور
روزمان را بانام زیبایت آغازمیکنیم
دراین روز بما رحمت وبرکت ببخش
وکمکمان کن تازیباترین روز را
داشته باشیم
سلام صبحتون بخیر
الهی به امید تو🧡❤
🏴@dyosofezahra🏴
💥حضرت زهرا سلاماللهعلیها فرمودند:
اوّل باید در فكر مشكلات و آسایش همسایه و نزدیكان و سپس در فكر خویشتن بود.💥
#حدیث_روز
🏴@dyosofezahra🏴