🌼عـــلامه طــباطـــبایی(ره):
وضـو نور است، بســمالله هم نـور
و اگر بســم الله گـــــفته نشـود اثـر
مخصوص آن نور را نخواهد داشت ،
هر ڪاری مـثل خـوردن و آشامیدن
و... اگر با نـام خدای متعال انجام
پذیرد اثر معــــنوی در انسان به جا
خـــواهد گـــذاشت.
#کلام_بزرگان
💞@dyosofezahra💞
💢برنامه های کانال قرآنی یوسف زهرا
✴با عرض سلام خدمت همراهان عزیز شما میتوانید با کلیک روی هر کدام از هشتگ های زیر به مطلب مورد نظر دست پیدا کنید 👇👇👇
❇برنامه های ثابت و مناسبتی کانال:
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#سلام_امام_زمانم
#حدیث_روز
#کلام_بزرگان
#کلام_ولی
#انگیزشی
#تلنگر
#هیئت_مجازی_یوسف_زهرا
#چله
#چهارشنبه_امام_رضایی
#داستان
#زندگینامه_حضرت_زهرا
#خاطره_شهدا
#سیره_شهدا
#تلاوت
#پیشنهاد_دانلود
#کلیپ
#مرد_میدان
#بنر_کانال
#مسابقه
#مولا_علی_در_پرتو_آیات
🟣روزهای زوج :
#طب_اسلامی
#نکات_حفظ
#تاریخ_اسلام
#اخلاق_اسلامی
🟠روزهای فرد:
#خانواده_در_قرآن ( #موضوعات )
#سخن_در_قرآن
#احکام_شرعی
#فروش_محصولات_فرهنگی
#آشپزی_سنتی
🟢جمعه:
#ختم_صلوات
#مهدویت
#اخلاق_مهدوی
#دین_شناسی
#گزارش_عملکرد
از اینکه در کنار شما هستیم خرسندیم❣
━━━💠🍃🌸🍃💠━━━ http://eitaa.com/joinchat/217776134C8d89e92271
@dyosofezahra
━━━💠🍃🌸🍃💠━━━
🕯ما سامرا نرفته
🖤گدای تو می شويم
🕯ای مهربان امام
🖤فدای تو می شويم
🕯هادیِ خلق،
🖤ڪوری چشمان گمرهان
🕯پروانگان شمع
🖤عزای تو می شويم
شهادت امام هادی (ع) تسلیت باد
#هیئت_مجازی
🏴@dyosofezahra🏴
#قسمت_چهارم
روزي حلال
📜راوی: خواهر شهيد
پيامبراعظم(ص) ميفرمايــد: (فرزندانتان را در خوب شدنشــان ياري كنيد
زيرا هر كه بخواهد ميتواند نافرماني را از فرزند خود بيرون كند.)۱
بر اين اساس پدرمان در تربيت صحيح ابراهيم و ديگر بچه ها اصلا كوتاهي
نكرد. البته پدرمان بسيار انسان با تقوائي بود. اهل مسجد و هيئت بود و به رزق
حلال بسيار اهميت ميداد. او خوب ميدانست پيامبر (ص) ميفرمايد:
(عبادت ده جزء دارد كه نه جزء آن به دست آوردن روزي حلال است)
براي همين وقتي عده اي از اراذل و اوباش در محله اميريه(شاپورآن زمان)،
اذيتش كردند و نميگذاشتند كاسبي حلالي داشته باشد، مغازه اي كه از ارث
پدري به دست آورده بود را فروخت و به كارخانه قند رفت.
آنجا مشــغول كارگري شد. صبح تا شــب مقابل كوره مي ايستاد. تازه آن
موقع توانست خانه اي كوچك بخرد.
ابراهيــم بارها گفته بود: اگر پــدرم بچه هاي خوبي تربيــت كرد ، به خاطر
سختي هائي بود كه براي رزق حلال ميكشيد.
هــرزمان هم از دوران كودكي خودش يــاد ميكرد ميگفت: پدرم با من
حفــظ قرآن را كار ميكرد. هميشــه مرا با خودش به مســجد ميبرد. بيشــتر
وقت ها به مسجد آيت الله نوري پائين چهارراه سرچشمه ميرفتيم.
آنجا هيئت حضرت علي اصغر(ع) بر پا بود. پدرم افتخار خادمي آن هيئت
را داشت.
يادم هســت كه در همان سالهای پاياني دبســتان، ابراهيم كاري كرد كه
پدر عصباني شد و گفت: ابراهيم برو بيرون، تا شب هم برنگرد.
ابراهيم تا شب به خانه نيامد. همه خانواده ناراحت بودند كه براي ناهار چه كرده. اما روي حرف پدر حرفي نميزدند.
شــب بود كه ابراهيم برگشــت. با ادب به همه سالم كرد. بلافاصله سؤال
كــردم: ناهار چيكار كردي داداش؟! پدر در حالي كه هنوز ناراحت نشــان
ميداد اما منتظر جواب ابراهيم بود.
ابراهيم خيلي آهسته گفت: تو كوچه راه ميرفتم، ديدم يه پيرزن كلي وسائل
خريده، نميدونه چيكار كنه و چطوري بره خونه. من هم رفتم كمك كردم.
وسايلش را تا منزلش بردم. پيرزن هم كلي تشكر كرد و سكه پنج ريالي به من داد.
نميخواستم قبول كنم ولي خيلي اصرار كرد. من هم مطمئن بودم اين پول
حلاله، چون براش زحمت كشيده بودم. ظهر با همان پول نان خريدم و خوردم.
پدر وقتي ماجرا را شنيد لبخندي از رضايت بر لبانش نقش بست. خوشحال
بود كه پسرش درس پدر را خوب فرا گرفته و به روزي حلال اهميت ميدهد.
دوستي پدر با ابراهيم از رابطه پدر و پسر فراتر بود. محبتي عجيب بين آن
دو برقرار بود كه ثمره آن در رشــد شخصيتي اين پسر مشخص بود. اما اين رابطه دوستانه زياد طولاني نشد!
ابراهيم نوجوان بود كه طعم خوش حمايت هاي پدر را از دســت داد. در
يك غروب غم انگيز ســايه ســنگين يتيمي را بر سرش احساس كرد. از آن
پس مانند مردان بزرگ به زندگي ادامه داد. آن ســالها بيشــتر دوســتان و
آشنايان به او توصيه ميكردند به سراغ ورزش برود. او هم قبول كرد.
1( -نهج الفصاحه حديث370)
2( -بحار االنوار ج 103ص 7)
#داستان
#سلام_بر_ابراهیم
🏴@dyosofezahra🏴