هیچ انتهایی
بدون مقصد نیست
هیچ جاده ای بدون مسافر
هیچ پنجره ای
بدون گنجشک
هیچ بارانی
بدون عاشق ،
هیچ کجای این دنیا
تک و تنها نیست
بجز "من"
که تنها ترینم
بی "تو" ...
•| #حسین_عربی |•🌿🌙
💠 @e_adab 💠
عقل منطق داشت، حرفش را به کرسی مینشاند.
دل سراسر دست و پا میزد ولی بیهوده بود ...🌱
#فاضل_نظری
💠 @e_adab 💠
به تو گفتم ؛
زیاد ، خیلی خیلی زیاد دوستت دارم!
جواب دادى :
هر چه این حرف را تکرار کنى
باز هم مىخواهم بشنوم!
این گفتوگوى کوتاه را مدام!
مثل برگردان یک شعر ،
مثل تم یک موسیقی!
هر لحظه توى ذهن خودم تکرار کردم ؛
اما هرگز تصور نکن که
حتى یک لحظه توانسته باشم
خودم را با تکرار و با مرور این حرف
تسکین بدهم ؛
نه . . !
من فقط موقعى آرام و آسوده هستم
و تنها موقعى به تو فکر نمیکنم
که تو با من باشى ؛
همین و بس !(:💙'🎼'
#احمد_شاملو
💠 @e_adab 💠
دو برادر با هم در يك مزرعه خانوادگي كار مي كردند. يكي از برادرها متاهل بود و خانواده بزرگي داشت و ديگري مجرد بود. آن دو در پايان هر روز ما حصل كار و زحمتشان را به طور مساوي بين هم تقسيم مي كردند.
روزي برادر مجرد پيش خود انديشيد: اين منصفانه نيست كه ماحصل كار و زحمت مان را به طور مساوي با هم تقسيم كنيم. من مجرد هستم و تنها و بالطبع نيازم هم خيلي كم است. به همين خاطر، او هر شب كيسه اي گندم از انبار كوچك خود بر مي داشت، مزرعه مابين منزل خود و برادرش را پنهاني مي پيمود و كيسه گندم را به انبار برادرش حمل مي كرد.
از طرف ديگر، برادر متاهل هم پيش خود انديشيد: اين منصفانه نيست كه ما حصل كار و زحمت مان را به طور مساوي با هم تقسيم كنيم. از هر چه كه بگذريم، من متاهل هستم و صاحب زن و بچه هايي كه مي توانند در سال هاي آتي زندگي با ياري ام بشتابند. برادرم تك و تنهاست و كسي را ندارد تا در آن سال ها يار و ياورش باشد. به همين خاطر، او نيز هر شب كيسه اي گندم از انبار كوچك خود بر مي داشت، مزرعه مابين منزل خود و برادرش را پنهاني مي پيمود و كيسه گندم را به انبار برادرش حمل مي كرد.
سال هاي متمادي هر دو برادر گيج و مبهوت بودند، چون گندم انبار آن دو هرگز كم نمي شد. يك شب تاريك، زماني كه هر دو برادر پنهاني در حال حمل گندم به انبار برادر ديگر بودند، بناگاه به هم برخوردند. آن دو پس از يك مكث طولاني متوجه حادثه اي كه در طي ساليان گذشته بوقوع مي پيوست، شدند. دو برادر، كيسه هاي گندم را بر زمين نهادند و همديگر را در آغوش كشيدند.
#برادر
#حکایت
💠 @e_adab 💠
#محض_دلبری 🌱
⦙⦙ ٺو•ᰔᩚ•
⦙⦙ دوسٺ داشٺَنت را ⤿
⦙⦙ بہ مَن بسپار ،
⦙⦙ ٺا با ٺار و پود جاٰنم بهٺرٻن
⦙⦙ ٺن پوش ⌯؏•ش•ق⌯ را
⦙⦙ براٻٺ ببافَم جاناٰ ◡‿◡ ⌝🪢♥️⌞
♥️🕊
💠 @e_adab 💠