صبح آمده
برخیز که خورشید تویی
در عالم نا امیدی
امید تویی
در جشن طلوع صبح در باغ وجود
آن گل که
به روی صبح خندید تویی
#احمد_شاملو
#شعر
سلام
صبحتون بخیر شااااادی😍🍁
💠 @e_adab 💠
هدایت شده از هامون
صبح آمده
برخیز که خورشید تویی
در عالم نا امیدی
امید تویی
در جشن طلوع صبح در باغ وجود
آن گل که
به روی صبح خندید تویی
#احمد_شاملو
#شعر
سلام
صبحتون بخیر شااااادی😍🍁
💠 @e_adab 💠
دلهای ما که به هم نزدیک باشد،
دیگر چه فرقی میکند
کجای این جهان باشیم؛
دور باش، امّا نزدیک…
من از نزدیک بودنهای دور میترسم
#احمد_شاملو
💠 @e_adab 💠
نازلي! بهار خنده زد و ارغوان شكفت.
در خانه زير پنجره، گل داد ياس پير.
دست از گمان بدار!
با مرگِ نحس پنجه ميفكن!
بودن به از نبود شدن، خاصه در بهار...
#احمد_شاملو
💠 @e_adab 💠
از پنجره
من
در بهار مینگرم
که عروسِ سبز را
از طلسمِ خوابِ چوبینش
بیدار میکند...
#احمد_شاملو
#سلام_بر_بهار
💠 @e_adab 💠
به تو گفتم: «گنجشک کوچک من باش
تا در بهار تو من درختی پرشکوفه شوم.»
#احمد_شاملو
#سلام_بر_بهار
💠 @e_adab 💠
روزی که تو بیایی، برای همیشه بیایی
و مهربانی با زیبایی یکسان شود.
روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم
و من آن روز را انتظار میکشم
حتی روزی
که دیگر
نباشم.
#احمد_شاملو
#انتظار
💠 @e_adab 💠
کوچهها باریکن، دُکّونا بستهس،
خونهها تاریکن، تاقا شیکستهس،
از صدا افتاده، تار و کمونچه...
#احمد_شاملو
💠 @e_adab 💠
از لذتی جان گرفته ام که از آنِ من نیست
به مرگی جان میسپارم که از آنِ من نیست
#احمد_شاملو
💠 @e_adab 💠
نه
تو را از حسرتهای خویش بر نتراشیدهام
تو را از خشم خویش بر نکشیدهام
تو را به وزنهی اندوه خویش بر نَسَختهام
تو را برگزیدم
رغمارغم بیداد
#احمد_شاملو
💠 @e_adab 💠