eitaa logo
انقلابی بمانیم ثامن الائمه
10.3هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
881 ویدیو
2.5هزار فایل
ارتباط باما @e_beman 09151564390 https://eitaa.com/joinchat/3854106624Cf45f39fbd0 🚨 گروه اندیشه ورزان خراسان رضوی وابسته به ڪانال نخبگانی انقلابے بمانیم ثامن‌الائمه(👇) 🆔 eitaa.com/joinchat/1422655548C96e48cff85
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 چه قدر این حیله و نیرنگ آشناست !!! * پروژه شیلی سازی* نمیدونم تا حالا از پروژه چیزی شنیدین یا نه ؟ در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ میلادی که اوج حکومتها و دولتهای پدید آمده از کودتاهای آمریکایی در منطقه آمریکای‌لاتین بود ولی برخلاف خواسته ، در رئیس جمهوری روی کار آمد با نامِ (سالوادور ) دولتها و نظامیانِ وابسته به آمریکا که از حمایت CIA برخوردار بودند با شعار مبارزه با کمونیسم و مبارزه با شوروی همه حکومتهای مردمی رو قلع و قمع میکردن اما استثنائا در شیلی به مشکل برخوردن.. سرنخِ تمامِ کودتاها و توطئه‌ها هم, طبقِ معمول در بود. 🔶آلنده (رئیس جمهور مردمی) شیلی با آگاهی از این مسئله راه‌های ارتباطی با سفارت آمریکا رو محدود کرده بود. او با پشتوانه به رهبری قدرتمند در منطقه تبدیل شده بود. بطوریکه در خودِ ارتش هم ازش حمایت میکردن و کسی را یارای مخالفت با آلنده نبود.. در این شرایط تمام راه های بسته شده بود و آمریکا در این کشور به مشکل بر خورده بود. طوریکه غربی‌ها شیلی رو هم به مثل از دست رفته میپنداشتند، 🔷اینجا بود که سازمان سیا، موقتا فرمول انقلابات‌رنگین و مخملی رو تعطیل کرد و از راه مکر و وارد شد. با استخدامِ افراد نفوذی و استفاده از جاسوسهایی که در ‌آلنده داشتند، خدمات را در کشور بالا بردند. هزینه درمان هزینه سوخت هزینه تحصیل هزینه بهداشت هزینه رفت و آمد وووو 🔶هدف آنها ایجادِ مصنوعی در کشورِ شیلی بود، نفوذیها، برای صف های طولانی جهت پرداخت کوپن‌های غذا و یا یک کاسه سوپ و یا سبدکالا ترتیب میدادند و طی آن افرادی را وارد صف‌ها میکردند تا به آلنده فحاشی کنند. *نفوذیها مرتب به مردم القا میکردند که سایه بر کشور سایه افکنده (میگفتند ناوهای هواپیمابر در اقیانوس بسمتِ آبهای شیلی حرکت کردند ) 🔷 و خطرِ قحطی‌ها و های کشنده، بزودی و قریب الوقوع خواهد بود! و تقصیر تمام این بدبختیها به گردن و اعتقادات ِضد آمریکایی اوست !😳 نفوذی‌های cia سوبسیدها( یارانه‌ها) رو برداشتند و قیمتها لحظه‌به‌لحظه بالاتر میرفت. آنها آلنده که در اوج محبوبیت بود رو مسئول این قحطی‌ها و کمبودها معرفی میکردند. نه آمریکا و نفوذی هایش را‌! قیمتِ و رو بالا بردند و و مایحتاجِ مردم در انبارها عمدا از بین میرفت اما بدست مردم نمیرسید. رادیوی اسپانیایی زبانِ‌ آمریکا مرتبا برنامه داشت و دلیلِ این مشکلات را دکتر آلنده معرفی میکرد 🔶و به مردم القا میکرد که سیاستهای غلط و ضدآمریکایی او کشور رو به ناکجاآباد برده و مردم اگر خواهان برآورده شدن خواسته های حداقلی برای زنده ماندنِ خود هستند، ❌*باید دست از حمایت از آلنده بر دارند !*❌ آمریکائیها آلنده و خانواده شو به دروغ، معرفی میکردند که از قِبَلِ های اقتصادی آمریکا به ثروتِ هنگفتی رسیده‌اند. آنها با انواع و اقسام شیوه‌های (رهبر رئیس ‌جمهورِ محبوب ‌شیلی ) را نا کارآمد معرفی میکردند و آلنده را ترور شخصیت می‌نمودند. کار بجایی رسید که مردم و انقلابیونِ شیلی به خیابانها ریختند و فریاد می‌زدند: *ما نمی‌خوایم* *ما نمی‌خوایم* *ما نمی‌خوایم* 🔷*ما نان می‌خوایم تا از نمیریم...!* مردم با هدایت ( نظامی شیلیایی که مامورِ سیا بود) به کاخ ریاست ‌جمهوری حمله‌ ور شدند و رهبر شیلی ‌آلنده را سر بریدند. معترضان که روزی حامی آلنده بودند، با چاقو و چوب به رهبرشون هجوم بردن و سرشو از بدن جدا کردن !*😞 دولت مردمی آلنده سقوط کرد و پینوشه بلافاصله با کشتاری تاریخی که در شهرِ به راه انداخت، قدرت رو بدست گرفت. و ابتدا همان مردمی را که سرِ آلنده را بریده بودند کُشت و سپس برای زهرِچشم گرفتن حکومت ‌نظامی اعلام کرد و هزاران نفر دیگه از مردم رو به جوخه های سپرد! 🔶این پروژه در سال۶۰ خورشیدی هم قرار بود توسط بنی صدر ایران اجرا شود، که انقلابیونِ ایرانی ، بدرستی دست بنی‌صدر را خواندن و در تظاهرات‌ هایی که علیه او در گوشه و کنارِ کشور برگزار میشد شعار میدادن: *ابوالحسن پینوشه* *ایران شیلی نمیشه* *که منظور ابوالحسن بنی صدر بود.* و البته صد درصد باز هم آمریکا در ایران پینوشه هایی در آستین داره 🔷که با توجه به موقعیتِ ویژه ، این پینوشه ها دیگه نظامی نیستند و اتفاقا حتی خود نیز اعلام میکنند که سرهنگ نیستند، پس مراقب ها و پینوشه‌های زمان باشیم و اجازه ندیم که باز هم آلنده ها رو سر ببرند. حالا چه کسانی برای مردم گرانی می تراشند و نارضایتی ایجاد میکنند.. همانها دشمن اصلی مردم هستند.. یادمان باشد، پشت دیوار ، مرگ و بردگی خوابیده.. http://sapp.ir/e_beman
⭕️ * گرگها ‌برای آزادی !*⭕️ 📔چوپان گله گوسفندان را به آغل برد و همه درهای آن را بست. چون گرگ‌های گرسنه سر رسیدند، درها را بسته یافتند و از رسیدن به گوسفندان ناامید شدند. برگشتند تا نقشه ای برای آزادی گوسفندان از آغل پیدا کنند.❌ سرانجام ها به این نتیجه رسیدند که راه چاره، برپایی تظاهراتی جلوی خانه است که در آن گوسفندان را فریاد بزنند.❌ گرگ‌ها تظاهرات طولانی را برپا کردند و به دور آغل چرخیدند. چون گوسفندان فریاد گرگ‌ها را شنیدند که از آزادی و شان دفاع می‌کنند، برانگیخته شدند و به آنها پیوستند. ❌ آنها شروع به انهدام دیوارها و درهای آغل با شاخهایشان کردند تا اینکه دیوارها شکسته شد و درها باز گردید و همگی شدند.❌ *گوسفندان به صحرا گریختند و گرگ‌ها پشت سرشان دویدند. چوپان صدا میزد و گاهی فریاد میکشید و گاهی عصایش را پرتاب می‌کرد تا بلکه جلویشان را بگیرد. اما هیچ فایده ای نه از فریاد و نه از عصا دستگیرش نشد.*❌ گرگ‌ها گوسفندان را در صحرایی بدون چوپان و نگهبان یافتند. آن شب، شبی تاریک برای گوسفندان آزاد و بود و شبی اشتها آور برای گرگ‌های به کمین نشسته.❌ روز بعد چون چوپان به صحرایی که گوسفندان در آن آزادی خود را بدست آورده بودند رسید، جز لاشه های پاره پاره و استخوان های به خون کشیده شده، چیزی نیافت.*❌ 🌹 *این حکایت، حکایت آشنایی است.. حکایت است که به دعوت و دام و شیپور خود به خیابان میریزند!* https://eitaa.com/e_beman
پیرمردی با چهره‌ای زیبا و نورانی وارد مغازه طلا فروشی شد فروشنده با احترام از شیخ نورانی استقبال کرد. پیرمرد گفت: من عمل صالح تو هستم! مرد زرگر قهقهه‌ای زد وبا ناباورانه گفت: درست است که چهره‌ای دلربا دارید اما هرگز گمان نمیکنم عمل صالح چنین شکلی داشته باشد! درهمین حین، یک زوج جوان وارد مغازه شدند و سفارشی دادند. مرد زرگر از آنهاخواست که تا اوحساب کتاب میکند، در مغازه بنشینند. باکمال تعجب دید که خانم جوان رفت و در بغل شیخ نشست. با تعجب از زن سوال کرد: که چرا دربغل شیخ نشستی؟ خانم جوان با تعجب گفت: کدام شیخ؟ حال شما خوبست؟ ازچه سخن میگوئی؟ اینجا کسی نیست. و با اوقات تلخی گفت: بالاخره طلا رابه ما میدهی یانه؟ مرد طلافروش با تعجب وخجالت، طلای زوج جوان را به آنها داد و مبلغ را گرفت و زوج جوان مغازه را ترک کردند. شیخ رو به زرگر کرد و گفت: غیر از تو کسی مرا نمی‌بیند و این فقط برای صالحین و خواص محقق میشود. دوباره مرد و زن دیگری نیز وارد شدند و همان قصه تکرار شد!!! شیخ به زرگر گفت: من چیزی از تو نمیخواهم! این دستمال را بصورتت بمال تا رزق و روزیت بیشتر شود . زرگر باحالت قدسی و روحانی دستمال را گرفت و بو کرد و به قصد تبرک به صورت مالید و نقش بر زمین شد. شیخ دروغین و دوستانش هرچه پول وطلا بود، برداشته و مغازه را جارو زدند! 👌 بعد از 4سال همان شیخ دروغین با غل و زنجیر، همراه پلیس وارد مغازه شد افسر پلیس شرح ماجرا را از شیخ و زرگر سوال کرد و آنها به نوبت بازگو کردند. افسرپلیس گفت: برای اطمینان بیشتر باید دقیقا صحنه جرم را تکرار کنید و شیخ دستمال را به زرگر داد و زرگر بو کشید و به صورت مالید و دوباره نقش بر زمین شد و این‌بار شیخ و پلیس دروغین و دوستانش، دوباره مغازه را جارو زدند! 👌 نتیجه: هرچهارسال یکبار، انتخابات تکرار میشود، وما ملت، همان زرگران غارت زده ایم. که فرق بین راستگو و دروغگو را نمیدانیم!!! 👌 دوستان انتخابات نزدیکست، مراقب مغازه زرگری و رأی طلائی خودتان باشید. به زودی بازار وعدهای دروغین و نطقهای آتشین و سینه چاک کردن افساد طلبان برای دفاع از آزادی! و دفاع از حق زن! و حقوق شهروندی! وحتی دفاع از قاتل! وخائن! و وطن فروش! گرم میشود! 👌 مراقب تغییر رنگها ازسبز به بنفش! واز بنفش به مخملی! باشیم چراکه هیچ رنگی جز همرنگی با مردم وانقلابی بودن حقیقت ندارد رنگ فقط رنگ خاکی لباس سرباز ولایت! رنگ فقط رنگ وصیت نامه سردار دلها! والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد به کسی رای دهید که همرنگ و همراه شهید جمهورشان بوده نه کسی که ضد او هست