eitaa logo
حبیب | سامانه مبلغین اربعین کشور
4.5هزار دنبال‌کننده
406 عکس
262 ویدیو
46 فایل
حبیب | سامانه مبلغین اربعین کشور E-habib.ir ارتباط با ادمین: @E_habib_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
⚘️ *مبلغین و سخنرانان گرامی* 🎤فیش خطابه ⚘️ *بمناسبت میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام برگرفته از کتاب رمضان درتاریخ اثر مرجع ولایی آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره* 🔹️ *داستان ولادت و نامگذاری حضرت* از آن خانه ای که خدا رخصت داده تا برافراشته و بلندقدر باشد و در آن نام او برده شود، پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، سّید جوانانِ اهل بهشت و نوزاد عزیز اهل بیت و سِبطِاکبر خود را در__ شب نیمۀ ماه مبارک رمضان سال سوّم پذیرا شد. وقتی ولادت نوزاد را به پیغمبر صلی الله علیه و آله مژده دادند؛ امواج سرور و شادمانی، دل آن حضرت را فرا گرفت؛ و مشتاقانه و باشتاب، به خانه دختر محبوبه اش، سیّدۀ زنان عالمیان، و داماد گرامی اش، امام مسلمین آمد و فرمود: «یا أسماء! هاتینی ابنی»؛ «ای اسماء! پسرم را به من بده». پس از اینکه اسماء نوزاد عزیز خاندان نبوّت را به جدّ بزرگوارش داد، رسول خدا صلی الله علیه و آله در گوش راستش اذان، و در گوش چپش اقامه را قرائت فرمود و بدین گونه نخستین صدایی که گوش نوزاد با آن آشنا شد، صدای آشنای جدّش، خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله بود؛ صدایی که ندادهندۀ توحید، تکبیر، تهلیل و نبوّت بود: «ألله أکبر، أشهد أَن لا إله إلّا الله». با این کلمات و جملات، گوش دل مولود، به نغمات روحانی آشنا شده و اعماق و نهانی‌های روان او پذیرای آن گشت؛ تا زندگی وی، از آن جملات نشاطبخش روح، و توان افزای خرد، مُلهَم باشد. پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام فرمود: «آیا این نوزاد مبارک را نام گذارده ای؟ ». حضرت علی علیه السلام فرمود: «من بر شما سبقت نمی گیرم! ». هنوز لحظاتی نگذشته بود که بشیرِ وحی - جبرئیل - نازل شد و فرمان خدا را به پیغمبر صلی الله علیه و آله رساند: «سَمِّهِ الحَسَن»؛ «او را حسن نام گذار». پیغمبر صلی الله علیه و آله شخصاً برای حسن علیه السلام عقیقه کرد: و «بسم الله» گفت و دعا کرد. 🔹️ *برخی القاب حضرت* از جمله القاب آن حضرت عبارت است از: سیّد، مجتبی، سبط، ولی، طیّب، زکی و تقی و پیغمبر صلی الله علیه و آله، آن حضرت را به «أبی محمّد»، مکنّی فرمود. 🔹️ *فضایل امام علیه السلام* شیعه و اهل سنّت، به اتّفاق براین عقیده اند که آن حضرت، یکی از اصحاب «کساء» است؛ که آیه «تطهیر»، در شأن آنان نازل شد. و طبق حدیث متواتر «ثقلین»، عدل قرآن، و نیز یکی از چهار نفری است که پیغمبر صلی الله علیه و آله او را برای مباهله با نصارای «نجران»، حاضر فرمود.پیغمبر صلی الله علیه و آله او را دوست می‌داشت و می‌فرمود: «این پسرم آقا است». اسامة بن زید روایت کرده که پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: این دو (حسن و حسین)، پسران من، و پسران دخترم هستند. خدایا! من آنها را دوست دارم؛ پس، آنها را دوست بدار و هر که آنها را دوست می‌دارد، دوست بدار. از زید بن ارقم روایت شده است که پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: «مَنْ أَحبَّ هؤُلاءِ فَقَدْ أَحَبَّنی، وَ مَنْ أَبْغَضَ هؤُلاءِ فَقَدْ أَبْغَضَنی»؛ «هرکس اینها (علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام) را دوست دارد مرا دوست داشته، و هرکس اینها را دشمن بدارد مرا دشمن داشته است». «عایشه» نقل کرده: اِنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله کانَ یَأخُذُ حَسَناً فَیَضُمْهُ إِلَیهِ ثُمَّ یَقُولُ: «اللّهُمَّ إنَّ هذا ابْنی وَ أَنَا احِبُّهُ فَأَحِبَّهُ وَ أَحِبَّ مَنْ یُحِبُّهُ». به درستی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حسن را می‌گرفت و بر سینه خود می‌چسبانید و می‌فرمود: «خدایا به درستی که این پسر من است. من او را دوست دارم، پس تو او و دوستدار او را دوست بدار». انس بن مالک می‌گوید: حسن علیه السلام بر پیغمبر صلی الله علیه و آله وارد شد. خواستم او را از پیغمبر صلی الله علیه و آله دور سازم که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «وای بر تو ای انس! پسرم و ثمره زندگی‌ام را واگذار. هرکس او را اذیّت کند، مرا اذیّت کرده؛ و هرکس مرا اذیّت کند، خدا را اذیّت کرده است». ---------- 🔹️ *داستانی بسیار زیبا از علم امام حسن علیه السلام* ازجمله روایت شده است که: مردی اعرابی از ابوبکر پرسید: من محرم بوده ام، و تخم شترمرغ برگرفته و پخته و خورده ام، کفّاره ای که بر من واجب شده است، چیست؟ ابوبکر متحیّر شد و نتوانست به آن سؤال پاسخ دهد. ازاین رو پاسخ گفتن را به عمر ارجاع کرد. عمر نیز از پاسخ به سؤال بازمانده، و پاسخ گفتن به سؤال را به عبدالرّحمن بن عوف حواله کرد. او نیز از پاسخ به سؤال درماند، هر چهار تن، به باب مدینة العلم، حضرت علی علیه السلام پناه بردند. اعرابی سؤال را مطرح کرد و از امام علیه السلام پاسخ خواست. امام علیه السلام فرمود:
«سَلْ أَیَّ الْغُلامَیْنِ شِئْتَ، وَ أَشارَ إِلَی الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ»؛ «از هریک از این دو پسر (حسن و حسین) خواهی سؤال کن». (و این در موقعی بود که سن امام حسن علیه السلام از نه و سن امام حسین علیه السلام از هشت سال، بیشتر نبود! ) اعرابی از امام حسن علیه السلام سؤال کرد. امام علیه السلام فرمود: آیا شتر داری؟ اعرابی گفت: بلی! امام علیه السلام فرمود: «به تعدادی که تخم مرغ خورده ای، شترهای مادّه را به شترهای نر بزن و هرچه نتیجه آنها شد، به مکّه بفرست (تا در آنجا به کفّاره این عمل نحر شود) ». امیرالمومنین علیه السلام فرمود: «إِنَّ مِنَ النُّوقِ السَّلُوبُ وَ (مِنها) ما یَزْلِقُ»؛ «برخی از شتران ماده، بچه را سقط می‌کنند و بچۀ برخی از آنها می‌میرند». امام حسنعلیه السلام به پدر بزرگوار، پاسخ داد: «إِنْ یَکُنْ مِنَ النُّوقِ السَّلُوبُ وَ ما یَزْلُقُ فَإِنَّ مِنَ الْبیضِ ما یَمْرِقُ»؛ «اگر بعضی از شتران مادّه آن چنان هستند که فرمودید، بعضی تخم مرغ‌ها هم فاسد می‌شوند (و جوجه از آنها بیرون نمی آید! ) ». این پاسخ با آنچه که در فقه اسلامی و در بحث کفّارات حال احرام مقرّر شده، موافق است. و پیرمردی مانند ابوبکر - که مسند خلافت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله را تصرّف کرده بود - و عمر و عبدالرّحمن بن عوف به آن جاهل بودند. ازاین رو این پاسخ مورد تحسین امیرالمؤمنین علیه السلام واقع شد، و به حضار مجلس روکرده و غزارت علم، فضل و مواهب خداوند را که به فرزندش اعطا شده، آشکار و اعلام کرد و فرمود: «مَعاشِرَ النّاسِ إِنَّ الّذی فَهَّمَ هذَا الْغُلامَ هُوَ الَّذی فَهَّمَ سُلَیْمانَ بْنَ داوُدَ»؛ «ای گروه مردم، آن کسی که به این پسر فهم و علم داده، همان کس است که به سلیمان بن داوود فهم و علم بخشیده است». یعنی همان گونه که سلیمان بن داوود، از تفهیم و تعلیم و آموزش غیبی برخوردار گردید، حسن نیز، از همان افاضات غیبی و آموزش ها، بدون واسطۀ احدی از خلق، برخوردار است. ---------- 🔹️ *بخشش، پیش از ابراز نیاز* فردی اعرابی و نیازمند به محضر مبارک امام علیه السلام شرفیاب شد. امام علیه السلام دستور دادند که آنچه در خزانه است به او عطا کنند. بیست هزار درهم در خزانه بود؛ به او بخشیدند. اعرابی گفت: مولای من! چرا فرصت ندادی تا حاجتم را بگویم و مدح و سپاسم را تقدیم کنم. امام علیه السلام فرمود: «نَحْنُ اناسٌ نَوالُنا خُضَلٌ یَرْتَعُ فیهِ الرَّجاءُ وَالْأَمَلُ تَجُودُ قَبْلَ السُّؤالِ أَنْفُسُنا خَوْفاً مِنْ ماءِ وَجْهِ مَنْ یَسِلُ لَوْ عَلِمَ الْبَحْرُ فَضْلَ نائِلِنا لَفاضَ مِنْ بَعْدِ فَیْضِهِ خَجَلُ» [۱۳] «ما مردمی هستیم که بخشش ما بسیار است؛ که در آن امید و آرزو می‌چرد. قبل از اینکه از ما بخواهند، عطا می‌کنیم که مبادا آبروی سؤال کننده بریزد. اگر دریا از آنچه به دیگران می‌بخشیم، مطّلع شود، از عطای خود شرمنده می‌گردد». ---------- 🔹️ *اهمّیّت امام علیه السلام به زندگی مردم* وقتی امام مجتبی علیه السلام در کوچه‌های مدینه عبور می‌کردند، شنیدند که شخصی از خدا ده هزار درهم درخواست می‌کند. ازاین رو خود را به منزل رساندند و به سرعت آن مبلغ را برای او فرستادند. نمونه‌های بسیاری از سخاوت و کرامت آن حضرت در تاریخ نقل شده است. عید میلاد ولیّ راستین سبط اکبر یادگار مصطفی است شبل شیر حقّ امیر المؤمنین حضرت مولا علی مرتضی است روی و خوی او حسن، نامش حسن حُسن اندر حُسن از سر حسن منابع [۱]: اشاره به آیه ۳۶ سورة نور. [۲]: صدوق، الامالی، ص ۱۹۷-۱۹۸؛ همو، علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۳۷-۱۳۸؛ همو، معانی الاخبار، ص ۵۷؛ بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم، ص ۱۵-۱۹؛ ابوعلم، اهل البیت علیهم السلام، ص ۲۶۳-۲۶۴. [۳]:کلینی، الکافی، ج ۶، ص ۳۲-۳۳؛ بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم، ص ۲۰؛ حر عاملی، [۴]: ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۳، السلام، ص ۲۶۶
ای عید! بدان جهان گرفتار علی‌ است این کهنه و نو شدن فقط کار علی‌ است از سرخی چشم غنچه‌ها فهمیدم امسال بهار هم عزادار است
های یا الله اللهم صل على محمد وآل محمد وعجل فرجهم
برای کارها باید برنامه ریزی کرد ظرفیت ها را در نظر گرفت نیازها و اولویت بندی اون ها زمان بندی و ترتیب آن تجربه و نظرات نافذ همه افراد بالاخص خبرگان و نخبگان تحلیل ها و وضعیت سنجی در امورات انجام شده نتایج رصد میدان و ارزیابی کمی و کیفی کارها نیرو انسانی ماهر آموزش دیده و مخلص برمبنای طراحی و هدف گذاری قبل از عملیات رایزنی ،گفتگو، جلسات کارشناسی و تعامل درین راستا همراه باشید. دائمی مبلغین اربعین کشور
قائل بودن به ظرفیت های مردمی یعنی دانستن و ایمان عملی به افرادی که غالبا توانایی خوبی در موضوعاتی دارند و هنوز ناشناخته هستند و یا بصورت جدی بکارگیری نشدند و اینکه باور به توان آنان نداشته باشیم. لذا باید اول بدانیم مسائل پیش رو در انجام عملیات یا ماموریت ما چیست که آنرا به مجموعه های مردمی بسپاریم و بتوانیم تعامل دوجانبه ایجاد کنیم. آنوقت هست که کار دقیق منطبق با هدف اولیه و تمیز نتیجه خواهد داد. حضرت آقا امسال در پیام نوروزی کلید واژه حل مشکلات مقطعی و حتی جدی مملکت را بدست مردم و ظرفیت های مردمی دانستند. در ماموریت های فرهنگی .تبلیغی و...حتما مجموعه های خودجوش مردمی نقش بسزا و جدی خواهند داشت. مبلغین اربعین کشور
🏴به هوای حمزه یا «لا یخسر من یهواکم» ▪️شیر «ثُوَیبه» باعث شده بود که با هم برادر شیری شوند و حتی هنگام خواستگاری از خدیجه هم، برادرش را تنها نگذارد. به حبشه نرفت و حتی در شعب ابی‌طالب هم در کنار برادرزاده‌اش ایستاد. ▪️ده‌ها سال بعد، حضرت صادق شهادت داد که: «هیچ حمیت و تعصبی نیست که صاحبش را وارد بهشت کرده باشد مگر تعصّب به نبیّ‌اکرم.» در فضیلت «جعفر طیّار»، برادریِ «علی» کافی است اما پسر ابوطالب در هنگام نداریِ پدرش به حمزه سپرده شد تا لابدّ بال‌های بهشتی‌اش را مدیون حمزه هم باشد. ▪️در سریّه‌ی «سیف‌البحر»، وقتی برای اولین بار مسلمین عازم جنگ شدند، پیامبر پرچم را برای حمزه بست و عموی پیامبر، فرمانده‌ی سپاه خدا شد. طوری برای تشکیل حکومت نبوی شمشیر زد که ابوسفیان سال‌ها بعد و در دوران خلافت عثمان، نتوانست کینه‌اش را پنهان کند و به سراغ مزار سردار اسلام آمد و لگدی به آن زد که: «آنچه برای آن بر روی هم شمشیر کشیدیم، امروز در دستان کودکان ماست.» ▪️وقتی به قول حضرت باقر «بر ستون عرش نوشته شده: حمزه؛ شیرخدا و شیر رسول خدا و سرور شهداء»، معلوم می‌شود که چرا پیامبر می‌گفت: «حمزه را از همه‌ی عموهایم بیشتر دوست دارم و [یکی از] محبوب‌ترین اسم‌ها برای من حمزه است.» ▪️چه وقتی که علی می‌خواست بر ضدّ غاصبان خلافت احتجاج کند و چه هنگامی حسن و حسین و علی‌بن‌الحسین می‌خواستند مکر بنی‌امیه را باطل کنند، می‌گفتند: «حمزه‌ی سیدالشهداء از ما بود» و دشمن خفه‌خون می‌گرفت. چون ردپای عموی پیامبر در آیات قرآن هم باقی مانده بود و از «هذان خصمان اختصموا فی ربهم» و «من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه» تا «ام نجعل المتّقین کالفجار» و «فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء»، شجاعت‌های حمزه بود که به شأن‌نزول‌‌ها رنگ بنی‌هاشمی می‌زد. ▪️فرقی نمی‌کند که بعضی گفته باشند پانزده شوال و عدّه‌ی دیگری بگویند هفده شوال. به هر حال همین روزها بود که وعده‌ی پیامبر محقق شد. یکسال از جنگ قبلی گذشته بود؛ همان جنگی که کفار با شمشیر علی در بدر دربه‌در شده بودند و پسر ابوطالب راضی نشده بود که کسی را به اسارت بگیرد و همه را از دم تیغ گذرانده بود یعنی علی از هفتاد اسیرِ کفار حتی یک سهم هم نداشت اما از هفتاد کشته‌ی مشرکین، بیست‌هفت تا را شکار شمشیرش کرده بود. همان‌جا بود که بعضی‌ها به فکر برگرداندن پول‌های‌شان افتادند و‌ به پیامبر گفتند: «این اسراء از قوم تو هستند آنها را آزاد کن و در مقابل، فدیه بگیر.» نبیّ‌خدا هم با این که می‌دانست بشر به عقلانیت خودش بیشتر از خبرهای خدایی ایمان دارد و باور نمی‌کند که کفر ذرّه‌ای از دشنه و دشنامش نمی‌گذرد و در برابر فروختن اسیر، شهید می‌خرد؛ اجازه داد اما وعده کرد: «ولی هر تعداد اسیر دشمن را که در قبال فدیه آزاد کنید، به همان تعداد در جنگ سال بعد، از شما کشته خواهد شد.» ▪️همین شد که سال بعد و در شبی که فردایش جنگ احد آغاز می‌شد، پیامبر با عمویش خلوت کرد و از او خواست حالا که قرار است غیبت طولانی مدّتی داشته باشد، به توحید و نبوّت و امامت شهادت دهد و سپس گواهی کند که حمزه سیدالشهداست! آنجا بود که حمزه چشمان برادرزاده‌اش را بوسید و به گریه افتاد و با صورت به زمین خورد و با رضایت به تقدیر از خاک برخاست. صبح، وقتی اشعه‌ی خورشید روی قلب سپاه ـ جای همیشگی حمزه ـ افتاد، سایه‌ی دو شمشیر روی زمین نقش بست؛ اسدالله و اسدالرسول با دو شمشیر می‌جنگید و در نزدیک‌ترین نقطه به سپاه کفر ایستاده بود تا تنها کسی باشد که به جای پنج تکبیر، مهمانِ هفتاد تکبیر نبیّ‌اکرم بر بالای پیکر پاره پاره‌اش شود. ▪️فاطمه هم این پیکر پاره پاره را رها نمی‌کرد. از پدر شنیده بود که حمزه فقط سید شهدای احد نیست که سرور همه‌ی شهیدان به جز انبیاء و اوصیاست. این شد که بعد از پیامبر، فاطمه مزار حمزه را ترک نکرد و طوری روی خاک عمویش اشک می‌ریخت که محمود بن لبید گفت: «به خدا که رگ‌های قلبم را با گریه‌ات قطع کردی!» البته ابن لبید نگفته که فاطمه در کنار قبر شیر خدا چه روضه‌هایی می‌خوانده ولی کسی چه می‌داند؟ شاید فاطمه روضه‌ی بی‌کسیِ علی را برای حمزه خوانده و به عمو گفته که در روزهای بعد از پیامبر چقدر جایش خالی است. شاید همان عباراتی را برای اسدالرسول نقل کرده باشد که اسدالله وقتی برای بیعت به سمت مسجد کشیده می‌شد، به زبان آورد‌: وا حمزتاه ... و لا حمزه لی الیوم ... 🏴 پی‌نوشت: امیدوارم که این نوشته را به حساب این بگذارید که هوای شما را کرده‌ام و بخاطر همین، نگذارید که ورشکسته شوم؛ یا اسدالله و اسد رسوله! اصلا از زیارت خودتان یاد گرفته‌ام که: «انتم اهل بیت لایشقی من تولّاکم و لایخیب من أتاکم و *لا یخسر من یهواکم*... هر کس هوای شما را کند، دچار خسران نمی‌شود...
هم فکری ،هم حسی،هم راهی، هماهنگی بهمراه داره دوستانی که اربعین را تمدنی می‌دانند اهمیت بیشتری می‌دهند. ساعت۱۲/۳۰الی۱۴ ۵شنبه ۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳
جلسه ویژه برادران می‌باشد. انشاالله بزودی مقدمات پخش زنده جلسات جهت حضور مجازی عزیزان در استان های غیر قم هم فراهم خواهد شد.
ادامه دارد جلسات محورهای مختلف تبلیغی هم‌اندیشی آسیب شناسی استفاده از راهکارهای تبلیغ نوآورانه و تحولی در ماه‌های گذشته بعد از اربعین ۱۴۰۲ تاکنون ادامه دارد. مدیران گروه‌های تبلیغی افراد حقیقی و نخبگان تبلیغی در این جلسات به بحث و تبادل نظر در مورد نوع برنامه‌ریزی راهبردها چگونگی تعامل بامتولیان امر تبلیغ چگونگی انجام تبلیغ با توجه به آورده‌های اپ حبیب بر مبنای نیاز. اولویت و ظرفیت‌های موجود می‌پردازند. تاکنون جلسات محورهای تبلیغی در مسجد کوفه و سهله. طریق علما کوفه به کربلا. شهر نجف .مرز زرباطیه عراق. مرز مهران. شهر مقدس نجف. و کربلای مقدسه برگزار و در حال برگزاری می‌باشد. تا بتوانیم با برنامه‌ریزی و عقل جمعی و مشورت همه فعالان این عرصه خدمات بهتر تبلیغی دینی به زائرین حضرت سیدالشهدا و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام داشته باشیم. شما برای اربعین از الان برنامه‌ریزی کرده‌اید؟ مردمی و دائمی مبلغین اربعین کشور