🕊فرازی از وصیت نامه #شهید محمد جهان آرا
🇮🇷خداوندا! تو خود شاهدی که من #تعهد این #آزادی را با گذراندن تمام وقت و هستی خویش ارج نهادم. با تمام دردها و رنج هایی که بعد از انقلاب بر جانم وارد شد #صبر و #شکیبایی کردم ولی این را می دانم که این #سران تازه به دوران رسیده، نعمت #آزادی را درک نکردهاند چون دربند نبودهاند یا در گوشه های تریاهای پاریس، لندن و هامبورگ بوده اند و یا در ...
🇮🇷و تو ای امامم! ای که به اندازه ی تمام قرنها سختیها و رنجها کشیدی از دست این #نابخردان خرد همه چیزدان! لحظه لحظهای این زندگی بر تو همچن نوح، موسی و عیسی و محمد (ص) گذشت. ولی تو ای امام و ای عصارهی تاریخ بدان که با حرکتت، #حرکت_اسلام را در تاریخ جدید شروع کردی و آزادی مستضعفان جهان را تضمین کردی. ولی ای امام کیست که این همه رنجها و دردهای تو را درک کند؟! کیست که دریابد لحظه ای کوتاهی از این حرکت به هر عنوان، خیانتی به تاریخ انسانیت و کلیه انسان های حاضر و آینده تاریخ می باشد؟
🇮🇷ای امام! درد تو را، رنج تو را می دانم چه کسانی با جان می خرند، #جوان با #ایمان، که هستی و زندگی تازه ی خویش را در راه هدف رسیدن حکومت عدل اسلامی فدا می کند. بله ای امام! درد تو را #جوانان درک می کنند، اینان که از مال دنیا فقط و فقط رهبری تو را دارند و جان خویش را برای هدفت که اسلام است فدا می کنند.
🇮🇷ای امام تا لحظه ای که خون در رگ های ما جوانان پاک اسلام وجود دارد لحظهای نمیگذاریم که خط پیامبر گونه تو که به خط انبیاء و اولیاء وصل است به #انحراف کشیده شود.
🇮🇷ای امام! من به عنوان کسی که شاید کربلای #حسینی را در کربلای #خرمشهر دیده ام سخنی با تو دارم که از اعماق جانم و از پرپر شدن جوانان خرمشهری برمی خیزد و آن، این است؛ ای امام! از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد من یک ماه بطور مداوم کربلا را می دیدم هر روز که حملهی دشمن بر برادران سخت می شد و فریاد آنها بی سیم را از کار می انداخت و هیچ راه نجاتی نبود به اتاق می رفتم، #گریه را آغاز می کردم و فریاد می زدم ای رب العالمین بر ما مپسند #ذلت و #خواری را.
🌹محمد جهان آرا
💠تاریخ شهادت: ۱۳۶۰/۰۷/۰۸
#افق_روشن