۸.هری پاتر، منجی قومی یا آنتی کرایست؟
در آخرالزمانی بودن این فیلم شکی نیست. حملهی شیطان به هاگوارتز، لزوم نظامیگری، درگیری نظامی در سطح گسترده، قربانی شدن افراد مظلوم و بی پناه و… کاملا در فیلم مشهود است.
هری نیز همچون منجی مسیحی، در پایان فیلم کشته شده و دوباره در رستاخیز خود، به این جهان باز میگردد.
اما آیا هری پاتر منجی راستین و مورد انتظار ادیان است؟
به نظر میرسد اینطور نیست. اولا اشاره شد که روح باطنی هری پاتر ، همان خدای شاخدار یا مورد حمایت او است که کاملا جنبه مشرکانهی فیلم را نشان میدهد. ثانیا وولدمورت به عنوان ضد قهرمان، کاملا ویژگی های منجی حقیقی را دارا است. سوم آنکه اصلا هری دغدغه نجات همهی مردم را ندارد.
بلکه به عنوان یک منجی قومی، تنها به دنبال حفظ جادوگران است و ما مبارزهی او را تنها در هاگوارتز (مدرسهی جادوگری) میبینیم. وگرنه او در حال فرار برای حفظ جان خود است. در کنار اینکه اساسا هری یک جادوگر است ، گفتیم که هری پاتر در آخر فیلم، با در دست داشتن چوبدستی ، شنل نامرئی کننده و سنگ حیات، بر مرگ هم فائق میآید و تجلی دهندهی نماد چشم دجال میشود.
۸. هری پاتر، منجی قومی یا آنتی کرایست؟
در آخرالزمانی بودن این فیلم شکی نیست. حملهی شیطان به هاگوارتز، لزوم نظامیگری، درگیری نظامی در سطح گسترده، قربانی شدن افراد مظلوم و بی پناه و… کاملا در فیلم مشهود است.
هری نیز همچون منجی مسیحی، در پایان فیلم کشته شده و دوباره در رستاخیز خود، به این جهان باز میگردد.
اما آیا هری پاتر منجی راستین و مورد انتظار ادیان است؟
به نظر میرسد اینطور نیست. اولا اشاره شد که روح باطنی هری پاتر ، همان خدای شاخدار یا مورد حمایت او است که کاملا جنبه مشرکانهی فیلم را نشان میدهد. ثانیا وولدمورت به عنوان ضد قهرمان، کاملا ویژگی های منجی حقیقی را دارا است. سوم آنکه اصلا هری دغدغه نجات همهی مردم را ندارد.
بلکه به عنوان یک منجی قومی، تنها به دنبال حفظ جادوگران است و ما مبارزهی او را تنها در هاگوارتز (مدرسهی جادوگری) میبینیم. وگرنه او در حال فرار برای حفظ جان خود است. در کنار اینکه اساسا هری یک جادوگر است ، گفتیم که هری پاتر در آخر فیلم، با در دست داشتن چوبدستی ، شنل نامرئی کننده و سنگ حیات، بر مرگ هم فائق میآید و تجلی دهندهی نماد چشم دجال میشود.
۹.چشم دجال ، باطن ماسونی-شیطانی فیلم
دو قسمت پایانی فیلم، یادگاران مرگ نام گرفته است. یادگاران مرگ، سه شیئ است که اگر کسی آن ها را داشته باشد، بر مرگ نیز فائق شده و استاد مرگ میشود.
رولینگ، نویسندهی اثر نیز پس از ده سال، در پرده برداریای بی سابقه، گفته است نماد یادگاران مرگ را از فراماسون ها گرفته است . در پایان فیلم، هری با تصاحب چوبدستی ، سنگ حیات و شِنِل نامرئی کننده، تجلی دهندهی چشم دجال میشود.
یعنی دقیقا دو نمادی که در بعضی آیین های شیطانی ، بر آن تاکید میشود، هری در فیلم با آن ها یکی میشود!
همچنین در تمام فیلم، فقط یک بار نام خدا آورده میشود و آن هم در جملهی اوه خدای من! که بار تعجبی دارد، است. وگرنه در هشت قسمت چند ساعتی، حتی دیالوگ هایی که باید اوه خدای من! یا یامسیح! باشد، تبدیل به به ریش مرلین (از جادوگران مشهور قرون وسطی) یا عبارات دیگر شده است! یعنی حتی اسم خدا هم برای سازندگان قابل تحمل نبوده است. به نوعی هری نماد همان خدای شاخدار در آیین های شیطانی و چیزی شبیه به بافومت است.
۱۰.شوالیه های معبد و هاگوارتز
در هری پاتر، مدرسهی جادوگری هاگوارتز در یک کلیسای قرون وسطایی است که مجسمه ها و ارواح جادوگران مختلف در کنار مجسمهی شوالیه ها، دیده میشود. این مساله نشان از میراث داری فرق نهان روش ماسونی از شوالیه های معبد دارد. به طوری که عدهای مستقیم یا غیر مستقیم، فراماسون ها را امتداد جریان شوالیه های معبد و ژاک دوموله میدانند.
باید دقت شود که این مکان، کلیسای مسیحی نیست. گرچه در معماری و بعضی آداب و رسوم مثل کریسمس، مسیحی مینماید اما در باطن، مدرسهی آموزش جادوگری و مشحون از نماد های ماسونی است.البته دقت شود که در کنار بحث شوالیه های معبد، نشان دادن آیین های مسیحی برای جذب مخاطبان مسیحی توسط سازندگان، ضروری به نظر میرسد.