🍃🌹▪️
/#یادداشت_تحلیلی_ثامن_20/
🍃بسم الله الرحمن الرحیم 🍃
با تبریک سال جدید و فرارسیدن ماه رمضان و با آرزوی قبولی طاعات و عبادات همه بزرگواران.
✏️📚:مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای شعار امسال(۱۴۰۱) را نیز همچون سالهای گذشته با موضوع تولید و با سه کلیدواژه ی👇
✅#تولید
✅#دانش بنیان
✅#اشتغال آفرین
اعلام کردند و تولید را مانند همیشه سرنوشت ساز،محرک، تعیین کننده دانسته و شعار سال را تولید دانش بنیان و اشتغال آفرین که به عنوان نقشه راه دولت و همچنین مردم است اعلام نمودند.
مقام معظم رهبری سال ۱۴۰۰را همچون سالهای پیش دارای فراز و فرود های دانستند که فراز های سال قبل شامل:
✅انتخابات مهم ریاست جمهوری که با وجود بیماری همه گیر کرونا و خطر جدی آن باز هم مردم پرشور شرکت کردند و همچنین👇
✅مقابله جدی با ویروس کرونا که با کاهش قابل توجهی از تلفات به واسطه تولید و توزیع واکسن برای همه ی مردم وجود داشت را از دیگر فراز های سال قبل بر شمردند.
✅ همچنین پیشرفت های مختلفی در زمینه علم و فناوری به عنوان مثال تولید چندین نوع واکسن موفق و معتبر ،همچنین پرتاب ماهواره را از جمله فراز ها عنوان کردند.
✅ اعتراف آمریکایی ها به شکست خفت بارشان در فشار حداکثری علیه ایران را جمله شیرینی های دیگر سال ۱۴۰۰ را در عرصه جهانی و بین المللی برشمردند و افزودند که ایستادگی ملت ایران باعث ایجاد این پیروزی ها شده است و این در واقع ملت ایران هستند که پیروز شدند.
🔴 اما از جمله مهمترین فرود سال پیش میتوان به:
«تنگیِ معیشت مردم، مسئله گرانیها و تورم» اشاره کرد که رهبری این موضوع را تلخترین مسئله سال ۱۴۰۰ دانستند و افزودند: مشکلات اقتصادی علاجپذیر است و حتماً باید علاج شود؛ البته عجله و توقع رفع دفعیِ آنها واقعبینانه نیست؛ اما امیدواریم بخشی از آنها در سال جدید که سال اول قرنِ ۱۵ هجری شمسی است، برطرف شود.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
❇️نامگذاری امسال نشان دهنده موضوع تولید در دهه های گذشته و آینده است،تولید تنها مقوله اقتصادی است که با ایجاد تغییر و تحول در آن، سایر شاخصهای اقتصادی تحت تاثیر قرار می گیرد.
قرار دادن نام امسال قطعا منطبق با یک ایدیولوژی اقتصادی و منطقی و علمی میباشد.رهبری امسال فرمودند: در این چندساله بنده برای شعار سال،
🌱تولید🌱 را عمدتا محور قرار دادم با یک "قیدی"، یا یک "خصوصیتی"؛ علت هم این است که "تولید" کلید حل مشکل اقتصادی کشور است.»
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🔴اگر کشوری از لحاظ اقتصادی تنها هدف خود را کاهش تورم بداند و با خام فروشی و واردات کالا سعی در کنترل تورم داشته باشد شاید در کوتاه مدت بتواند دستاوردها اقتصادی را حاصل کند اما موضوعی که نشان دهنده اقتدار، پیشرفت سیستم اقتصادی باید باشد را ایجاد نخواهد کرد بلکه صرفا با حراج منابع ملی و گسترش خام فروشی و بدون توجه به استقلال اقتصادی با افزایش واردات یک وفور تصنعی در جامعه ایجاد میشود.
🔴تولید قطعا باعث پیشرفت درون زای اقتصادی ،کاهش نرخ بیکاری(زیرا افزایش به کارگیری نیروی کار باعث ایجاد کاهش بیکاری است)،اشتغال پایدار،کاهش درست تورم و در نهایت معیشت پایدار می شود،پس همان طور بررسی می کنیم تولید تنها مقوله ای است تاثیر مستقیم و مثبتی بر شاخص ها و پارامترهای گوناگون اقتصادی دارد.
🔴علاوه بر موضوع تولید، دانش بنیان بودن آن امری حیاتی،تاثیرگزار و ضروری است زیرا به کار گیری قشر نخبه و همچنین فارغ تحصیلان رشته ها و حوزه های مختلف علمی دانشگاهی باعث رونق و سرعت در بخش تولید آن هم به صورت ملی می شود و دغدغه ی تمام تحصیل کرده های کشور که در این سالها با توجه به شرایط اقتصادی و بازارکار نتوانستند متناسب با رشته ی خود دارای اشتغال مناسب باشند را برطرف کرده و همچنین باعث جهش به سمت تولید دانش بنیان می شود.
والسلام علیکم
فاطمه مقصودی
@eazahra2
هدایت شده از 🌹یا صاحب الزمان ادرکنی🌹
#تجربه_من ۵٢٣
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#تحصیل
#اشتغال
#بارداری_بعداز_35_سالگی
اول دبیرستان عقد کردم و بعد از پایان دوم دبیرستان عروسی گرفتیم و از شهرستان راهی خونه بختم در تهران شدم.
دبیرستان و دانشگاه رو پشت سرهم خوندم و تمام این مدت با وسواس مواظب بودیم که بچه دار نشیم، چون باید درس میخوندم و کار میکردم و اینطوری انگار باکلاس تر بود.
فرهنگ غلطی که ما دهه شصتیا رو با اون بار آوردن، بعد از ۸ سال تصمیم به بچه دار شدن گرفتیم اما یکسال طول کشید و من با کمک دارو توانستم اولین بارداریمو در سن ۲۵ سالگی تجربه کنم، اونموقع به بارداری بعدی اصلا فکر نمیکردم و فقط از روی اجبار و اینکه بالاخره باید یه بچه داشته باشیم زیر بار رفتیم.
در تمام مدت کودکی دخترم، من نبودم، دانشگاه و کنکور ارشد و فعالیتهای اقتصادی و سیاسی باعث شده بود از دخترم دور باشم و گاها حتی اون رو مزاحم کارام ببینم.
در ۲۷ سالگی کارشناسی ارشد رو شروع کردم، در ۲۹ سالگی وقتی که اوج فعالیتهای سیاسی و اقتصادیم بود و داشتم برای دکترا هم آماده میشدم متوجه بارداری ناخواسته شدم و اونموقع بود که انگار همهی آرزوهام رو بر باد رفته میدیدم،ساعتها گریه و ناراحتی فایدهای نداشت و من محکوم به مادری برای بار دوم بودم.
سه روز مانده به زایمانم دفاع کردم و کمی از کارها رو سبک کردم تا ببینم بعد از دنیا اومدن فرزند دومم که پسر بود چه خواهد شد...
پسرم یکساله بود که عمل ابدومینو پلاستی هم کردم و پرونده بچه رو برای همیشه بسته شده میدونستم تا اینکه...
در ۳۲ سالگی و در اوج کارم که عاشقانه شب و روزم رو صرفش میکردم تا جاییکه شبها ساعت ۷ که مهد کودک تعطیل میشد من فراموش میکردم پسرم اونجاست و مربی تماس میگرفت و میرفتم دنبال بچه، روزی پس از یک تلنگر که طی یک قرارداد کاری بهم خورد شروع به مناجات با امام زمان کردم. در این قرارداد طرف قرارداد ما پیشنهاد مناقصه ما رو میپذیرفت به شرط آنکه سهمی از قرارداد به حساب شخصی او واریز میشد در حالیکه شرکت دولتی بود، این قرارداد سود زیادی برای ما داشت اما.....
دقیقا عبارتی که پیش همکاران به کاربردم این بود که بوی تعفن از این قرارداد میاد و ما نباید آلودهی این لقمه ها شویم.
از آن روز، گویی من پریشانتر از قبل، دنبال هویت خودم و نقش و وظیفهی واقعی خودم بودم، مدام از خداوند راه مستقیم و هدایت و هرآنچه که خیر و صلاح و هدایتم در اون راه بود رو طلب میکردم که نهایتا پس از چند ماه تصمیمم رو گرفتم.
آرامشی که به دنبالش بودم در خانه بود و کنار فرزندانم، طی یک تصمیم گیری و برنامهریزی جدید، جهت فعالیت شرکت رو از تولید و بسته بندی به گردشگری تغییر دادیم و من فقط در تصمیم گیریها و سرمایهگذاری پروژه مشارکت داشتم و وقت زیادی صرف کار بیرون نمیشد.
در ۴ سالگی پسرم با خودم فکر کردم من که به مادری و خانهداری با نگاه خدمت به امام زمانم که به تازگی با ایشان ارتباط عمیقی گرفته بودم، نگاه میکردم ، تصمیم گرفتم وقتم را بجای دو فرزند برای سه فرزند صرف کنم، بعد ازین بود که تازه به واژههای فرزندآوری، جمعیت، سرباز امام زمان، جهاد، وظیفهی زن و.. عمیقتر فکر میکردم.
برای بارداری بعدی دوباره باید از پزشک و دارو و درمان کمک میگرفتم و نتیجه این رفت و آمدها شد دخترهای دوقلوی همسانم که نذر امام زمان بودند.
دوران شیرخوارگی دوقلوها فکر فرزند بعدی و شک و تردیدی که بین تصمیم خودم و نصیحتهای دلسوزانهی اطرافیان در من ایجاد میکرد، تصمیمگیری را برایم بسیار سخت کرده بود، سن ۳۹ سالگی، ۴ فرزند که به نظر همه کافی بود و ضعف و لاغری پس از دو سال شیردهی، باعث نشد که من از تصمیم خودم کوتاه بیام و بلافاصله پس از جدا کردن دخترهام از شیر، دوباره دارو و درمان رو شروع کردم.
و امروز در ۳۹ سالگی دوباره خداوند من رو برای خدمت به دو سرباز دیگهی امامم برگزید و لطفش دوباره شامل حالم شده، ۵ ماه از بارداری چهارمم که یک پسر و یک دختر هست میگذره و من هر روز شاکر خداوند هستم بابت این همه نعمت و لطف بی پایانش...
دوستان و آشنایان مدام دنبال جوابی برای سوالشون هستن که چه منطقی پشت این تصمیماتم هست و من تا جایی که میتونم مخصوصا جوانترها رو سعی میکنم قانع کنم که آرامش زن و نقشش و وظیفهی اون کجاست و هرکس مطابق نیازی که جامعه امام زمان داره و توانایی و قابلیتش، باید نیت و عملش رو در مسیر جهاد و خدمت به امام زمان تنظیم و هدایت کنه.
@eazahra2