eitaa logo
آستان مقدس امامزاده حسین ( ع ) قزوین
904 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
871 ویدیو
4 فایل
امامزاده حسین (علیه السلام) فرزند بلافصل حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام اطلاع رسانی مراسمات و گزارشات آستان و مطالب ناب
مشاهده در ایتا
دانلود
باز هم شهر مدینه شب رؤیایی داشت یاس حیدر به برش غنچه ی زیبایی داشت متولد شده بود آینه ی حجب و حیا دختری که دم او هیبت مولایی داشت بس که از آمدنش چشم روشن شد باز حیدر هوس خواندن لالایی داشت مانده بودم چه بگویم به خدا این نوزاد دختری بود که صد آینه آقایی داشت عشق باباست به دختر همه اش کار دل است بی سبب نیست که بابا تب بالایی داشت یاسمن منتظر آمدن دلبر بود علت این بود اگر دیده ی دریایی داشت یک نفر گفت آمد و او غوغا کرد ناگهان دیده ی نورانی خود را وا کرد آمده آینه ی بشود آمده زینت جان و دل بابا بشود دختر فاطمه و ام ابیهای علیست پس عجب نیست که او زینب کبری بشود نام که می آید به خدا جا دارد کوه دریا شود و موج زنان پا بشود می تواند همه دم با نظر فاطمی اش هرکسی را که نظرکرد مسیحا بشود شب میلاد قرار دل نامه ام را برسانید که امضا بشود : (س) صبح من با یاد تو امروز زیبا می شود السلام ای عمه ی سادات، دستم را بگیر سلام عليكم ورحمة الله، صبحتون بخیر، ولادت با سعادت قهرمان فصاحت و بلاغت، مظهر مهربانی و عطوفت، عقیله‌ی بنی هاشم، حضرت (س) و روز مبارک باد.
رود بودم حسرت دریا به فریادم رسید روضه های حضرت سقا به فریادم رسید حسرت شش گوشه دارم در دل دیوانه ام تا ابد این مرقد زیبا به فریادم رسید من فقط از روضه های کربلا دم میزنم بارگاه زاده ی به فریادم رسید مادرم در روضه شیرم داده، ای ارباب من روز اول این دل شیدا به فریادم رسید در جوانی راه را گم کرده بودم بارها دیدم آخر به فریادم رسید اشک چشمم دادی و حال مناجات و دعا لطف کردی و همین نجوا به فریادم رسید وقت مردن دوست دارم تا بیایی در برم تا بگویم به فریادم رسید خواب میدیم که محشر بود و من چشم انتظار در همان دم به فریادم رسید کل محشر سینه زن شد با نوای شال مشکی تو در عقبی به فریادم رسید : 💔 مرا به خاطر این عشق سرزنش کردند بگو ببینم، کنایه هم بخورم؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
هردم به آخرین سخنت گریه میکنم یاد غروب و زخم تنت گریه میکنم یکدم بیا ببین که فتادم زپا حسین دائم به غصه و محنت گریه میکنم پیراهنت به سینه گرفتم بیا ببین بر خون روی پیرهنت گریه میکنم یادم نمی رود که چه دیدم به قتلگاه با یاد دست و پا زدنت گریه میکنم در زیر آفتابم و یاد تن توأم از طرز زیر و رو شدنت گریه میکنم شد بوریا کفن به تن نعل خورده ات هر لحظه من،بر آن کفنت گریه میکنم کی میرود، زخاطر من مجلس شراب بر چوب دشمن و دهنت گریه میکنم : عمرم تمام و مدح تو مانده ست ناتمام معنای عشق ست والسلام سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت اسوه ی صبر و استقامت خانم حضرت سلام الله علیها بر عموم شیعیان تسیلت باد🏴 🏴 🏴 .
هرگز کسی شبیه تو خواهر نبود و نیست در آسمانِ عاطفه اختر نبود و نیست دار و ندار تو همه وقف حسین بود مانند تو، به پای برادر نبود و نیست حتی تو از عصاره‌ی جانت گذشته‌ای در کربلا، شبیه تو مادر نبود و نیست آیینه‌ی شکسته‌ی صحرای کربلا مانند ماجرای تو دیگر نبود و نیست بر شانه‌ی صبور تو بار رسالت است مانند تو کسی که پیمبر نبود و نیست در ذیل خطبه‌های فصیح تو گفته‌اند: اصلاً کسی شبیه تو نبود و نیست شیوایی کلام تو را هیچ کس نداشت از ذوالفقار نطق تو خوشتر نبود و نیست زینب شدی که زینت شیر خدا شوی یعنی کسی شبیه تو زیور نبود و نیست : چه چیز بهتر از این در ستایشت بانو که بعد مـادر خود سَـروَر زنـانـی تـو.... سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخیر، ولادت با سعادت قهرمان فصاحت و بلاغت، مظهر مهربانی و عطوفت، عقیله‌ی بنی هاشم، حضرت (س) و مبارک.🌺
تا که لطفت شامل خودکار و دفتر میشود حال شعرم با غزلـهای تو بهتر میشود باز در کارم گره افتاد و مادر گفت که حلّ مشکل روضه ی موسی بن جعفر میشود مشهد و شیراز و قم جزء وطنهای من است عمر من با مِهر فرزندان تو سر میشود "بضعةٌ منی رضا" فرموده ختم المرسلین پس یقیناً منکر شأن تو ابتر میشود تا که تکرار و شود با رضای تو فقط خواهر میشود با دو خورشید طلایی بر فراز آن حرم خاک شهر کاظمینت برتر از زر میشود معجزات چشمهایت کار خود را کرده است چون زن بدکاره یک انسان دیگر میشود چند زندانبان به لطف تو مسلمان گشته اند گوشه ی زندان برایت نیز منبر میشود ساقه ی خشکیده ی اسلام عباسی شکست تا که زخم ساق پاهای تو بدتر میشود بس که نام مادرت را برده بر لب، عاقبت قاتلت زخم زبانهای مکرر میشود با وجود پای زخمی و غل و زنجیرِ تن ایستادن سختی اش چندین برابر میشود امرِ تشییع تو را در عرش برپا کرده اند گرچه در ظاهر به روی تخته ی در میشود : 💔 ما را غلام و عَبد و ملازم نوشته اند از نــوکـرانِ حضرتِ کاظم نوشته اند سلام عليكم و رحمة الله، شهادت غریبانه ی علیه‌ السلام تسلیت باد🏴 🏴 🏴