eitaa logo
آستان مقدس امامزاده حسین ( ع ) قزوین
730 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
727 ویدیو
4 فایل
امامزاده حسین (علیه السلام) فرزند بلافصل حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام اطلاع رسانی مراسمات و گزارشات آستان و مطالب ناب ادمین @tahan1367
مشاهده در ایتا
دانلود
در این حرم چیزی ندیدم غیرِ زیبایی کم نیست در صحنت نفس های مسیحایی هر کس به دیدار تو آمد کـربلایی شد اینگونه خواهی کرد از مهمان پذیرایی از کـودکـی با پنجـره فـولاد مـانوسم وقت گرفتاری نخواهم رفت هر جایی از آب سقاخانه هر کس خورده، می فهمد زمـزم ندارد این چنین آب گـوارایی وقتی که نام مادرت را می بَرَد زائر در صحن غوغا می شود آن هم چه غوغایی وقتی برای دستگـیری مـیـرسی از راه صحرای محشر تازه خواهد شد تماشایی حـاجـات سائل را نگفته مـیدهـی، یعنی در دست و دلـبازی نداری هیچ همـتـایی چشم انتظارت می نشینم در صف محشر بـی شک به دیـدار مـنِ سـرمست می آیی : # رونقی نیست اگر در دل دیوانه ی من می روم و از صفا می گیرم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... سالروز شهادت غریبانه و مظلومانه ی امام رضا علیه السلام تسلیت باد.
میل اگر داشت فدای حرمش خواهم‌شد و یکی از شهدای حرمش خواهم‌شد گرد و خاکم ولی از لطف کریمانه ی او خادم صحن و سرای حرمش خواهم‌شد هر زمان حال و هوای حرمش را بچِشم شاعر حال و هوای حرمش خواهم شد شاید آن روز دل سنگ به دردم بخورد گوشه‌ای سنگ بنای حرمش خواهم شد حرمش را که بسازند به‌حج خواهم‌رفت بعد از آن وقف برای حرمش خواهم‌شد مثل مشهد که مناجات سحر میخوانند هر سحر سوز دعای حرمش خواهم‌شد : هر شفایی دیده ای در و در   از غباری شد که طوفان از آورده است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
غرق عصیانم ولی پای تو گیرم  لااقل عاشق روی تو ای ماه منیرم لااقل تا مسیر عاشقی سمت خراسان شماست من هم از آوارگان این مسیرم لااقل کاشکی می شد که یک ساعت نشانِ خدمتِ خادمان افتخاری را بگیرم لااقل گر نشد توفیق تا من کشته ی عشقش شوم دلخوشم از اینکه بر عشقش اسیرم لااقل ساکن صحن رضا بودن اگر ممکن نشد کاش می شد در رواق او بمیرم لااقل من ندارم جز گدایی بر درش سرمایه ای باز هم شکرانه دارد من فقیرم لااقل وعده داده در سه جا آید به دیدارم رضا می شود در روز محشر دستگیرم لااقل تا ابد این حیدری بودن برای ما بس است هر که هستم عبد مولای غدیرم لااقل شد علی نامش که جاویدان شود یاد علی عمر ما خورده گره با یاد اولاد علی : حال شیرین زیارتنامه خواندن درحرم می‌کشاندسوی عاقبت فرهادرا سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
قامت سرو در آن کوچه بهم ریخته بود زهر انگار ز سر تا به قدم ریخته بود هر قدم، زیر لبش ناله ی داشت دردها بود که بر زانوی خَم ریخته بود گفته بود از غمِ خود پیشِ اباصلت کمی وای اگر دیدی عبا روی سرم ریخته بود با سر و صورت و زانو وسط حجره فتاد همه ی عرش، کفِ حجره ی غم ریخته بود مثل یک مار گزیده، به خودش می پیچید یادِ گودال در آنجا ز قلم ریخته بود خوب شد زودتر از مرگ، جوادش آمد دید بر جان پدر، زهرِ ستم ریخته بود روی زانوی پسر، جان پدر بر لب شد روی لبهای پسر نوحه و دم ریخته بود آه، این واقعه در کرب و بلا برعکس است اشکِ بابا به پسر، پیش حرم ریخته بود پدری پیش پسر با سرِ زانو آمد چه پسر، آه که سر تا به قدم ریخته بود إرباً إربا شده بود آن قد و بالای رشید یک بدن بود ولی چند رقم ریخته بود دست خواهر که سرِ دوش برادر افتاد دید احوال حسینش چه بهم ریخته بود خوب شد آمدی ای خواهر مظلومه ی من غم عالم به خدا روی سرم ریخته بود : رونقی نیست اگر در دل دیوانه ی من می روم و از صفا می گیرم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت غریب الغربا، امام مهربانیها، حضرت تسلیت و تعزیت باد🏴
گریه ام خنده ندارد دل من تنگ شده باز کن گوشه ای از خلوت ایوان مرا حال شبهای گدا را چه کسی میداند صبح کن جان شب هجران مرا چند وقتست نخورده به ضریحش دستم بفرستید به ، غمِ مرا از همین فاصله ی دور سلام مهربان دست بکش موی پریشان مرا تن بیمار مرا باز در آغوش بگیر اینقدر طول نده مهلت درمان مرا آی مردم همه ی آبرویم دست رضاست من گُنَه کردم و داده همه سامان مرا قلبم از شوق وصال تو به هم میریزد قدمی رنجِه کن آن لحظه ی پایان مرا نمک سفره ی ما چیست میدهد از سر این سفره فقط نان مرا : مَحرمی نیست که مرهم بنهد بر دل من جز تو، ای دوست که خود محرم اسرار منی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
دلگیر شد دریا، تلاطم می کند گاهی اشکم مرا رسوای مردم می کند گاهی بیچاره چشمانم تمام عمر را لال است نامت که می آید تَکَلُّم می کند گاهی این بار بُنجُل را نخر اصلاً، نگاهی کن معشوقه بر عاشق ترحم می کند گاهی وقتی کبوترهای بامت اینقَدَر مَستَند حتّی کلاغی میل گندم می کند گاهی وقت اذان، جبریل بالش را به خاکت زد اینگونه او قصدِ تیمم می کند گاهی شبها دلـم مثل کبوترهای صحن تو گاهی هوای و می کند، گاهی دختر ز داغت سالیان سال باریده... دختر نمی خندد، تبسّم می کند، گاهی با روضه های تو چُنان می سوزد آن دم که زندان سردی را تجسّم می کند گاهی از بس تمام عمر با غم همنشین بودی تقویم تو را گُم می کند گاهی : 💚 مست بودیم از دوباره عید شد تو به دنیا آمدی مستیِ ما تمدید شد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخیر، سالروز ولادت حقیقت همیشه فروزان ولایت، علیه السلام مبارک باد🌸