eitaa logo
آستان مقدس امامزاده حسین ( ع ) قزوین
756 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
773 ویدیو
4 فایل
امامزاده حسین (علیه السلام) فرزند بلافصل حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام اطلاع رسانی مراسمات و گزارشات آستان و مطالب ناب ادمین @tahan1367
مشاهده در ایتا
دانلود
گرچه هستم پست و بی مقدار تحویلم بگیر خواهشی دارم بیا این بار تحویلم بگیر اهل دنیا که مرا بد جور دور انداختند من زمین خوردم، خودت ای یار تحویلم بگیر یوسف مصری و من هم دست خالی آمدمم آمدم اما سر بازار، تحویلم بگیر به همه گفتم که من هم نوکرت هستم، نکن نسبتم را با خودت انکار، تحویلم بگیر کم که یادت می کنم تو بیشتر یادم بکن باز هم منت سرم بگذار، تحویلم بگیر آبروی نوکرت را حفظ کن ای با وفا پیش مردم دست کم یکبار تحویلم بگیر از تو خیر دائم و از ما به تو شر می رسد گرچه دائم دادمت آزار، تحویلم بگیر جان آقایی که برد از کوچه تا خانه خودش مادرش را با دو چشم تار... تحویلم بگیر : ... این جمعه ها به دور کدامین گناه من خط می کشی که آمدنت دیر می شود؟ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام
شاید او آمده و بار دگر برگشته وای بر حال من و تو که اگر بر گشته نصف یک روز در این شهر اقامت کرده سر شب آمده و وقت سحر برگشته زانوی غم به بغل داشته در ندبه خویش گریه کرده است و با دیده ی تر برگشته چقدر خون دل از دست من و تو خورده ست با دو پیمانه از این خون جگر برگشته از چه معلوم که این وقت که ما منتظریم چقدر آمده اینجا چقدر برگشته شاید این مرد به کرات سفر کرده و باز طبق تشخیص خود او ز سفر برگشته آه ای مرد جهان منتظر مقدم توست باز برگرد که امروز خطر برگشته : پشت ابر معصیت ماندیم و نابینا شدیم حاضر کامل شما هستی و ما در غیبتیم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
از دست هجر دلهره دارم چه میشود؟ آقا بگو که آخر کارم چه میشود؟ یابن الحسن سیاه شده زندگی اگر پایان دهی بر این شب تارم چه میشود؟ چیز زیادی از تو نمیخواهم ای کریم بنشینی از کرم به کنارم چه میشود؟ بی ارزشم، قبول ولی لطف کن بیا هنگام مرگ سوی مزارم چه میشود؟ نذرم نشد ادا که شوم زائر رضا با این بساط قول و قرارم چه میشود؟ دلتنگ کربلا شدم و جنت الحسین سر روی مرقدش بگذارم چه میشود؟ لطفی کن و مرا برسان زیر قبه اش با هیچ چیز کار ندارم چه میشود؟ جانم فدای دلهره ی زینب غریب می گفت جسم بی سر یارم چی میشود؟ : ... بی‌خود دلم خوش است به اشعار انتظار ايـن حـرفهـا بــراي مــن آقــا نـمـی‌شـود صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام
کسی که درد ندارد دوا نمی خواهد کسی که هجر ندیده لقا نمی خواهد قسم به ساحت قدس مقام ابراهیم کسی که ذبح نموده منا نمی خواهد کسی که محرم بیگانه شد ز یارش ماند اقامت حـرم آشنا نمی خواهد زبان به شکوه نگرداند عاشق مخلص اسیر درد محبت شفا نمی خواهد کسی که رنگ شهادت به جبهه اش دادند برای جلوه، خضاب حنا نمی خواهد دوباره این دل و این آستانه ی پر فیض کسی نگفته نگارم گدا نمی خواهد اگر چه زشتم از این خانه پا دمی نکشم کسی نگفته به من، او تو را نمی خواهد دل شکسته ی ما دلبرا مگر دل نیست؟ زیارت نمی خواهد؟ : تو بیا روضه بخوان گریه به پایش با ما جان ‌سپـردن ز غم کـرب و بلایش با ما صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبداللهع الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
امشب که می خواهد دلم سامان بگیرد باید که چشمانم کمی باران بگیرد وقتی که شعری می نویسم روی کاغذ شاید که بغضی در گلویم جان بگیرد مثل همیشه این غزل تا بیت آخر حال و هوایی مبهم و پنهان بگیرد با چشم گریان ندبه می خوانم برایت شاید دعا با دیده ای گریان بگیرد آقا بیا تا در میان قلب شیعه این زخم کهنه عاقبت درمان بگیرد هر جمعه من روی تو را چشم انتظارم تا اینکه عصر غیبتت پایان بگیرد : ... يوسف ما ز تهیدستی خلق آگاه است به چه اميد به بازار رساند خود را صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام
يک عمر، انتظار، مرا پير کرده است دنيا مرا دوباره زمين گير کرده است شب در سکوت مبهم خود آفتاب را در چشم کور صاعقه زنجير کرده است از ابرهای تيره بپرسيد اين سؤال: خورشيد اين قبيله چرا دير کرده است؟ هر وقت از زمانه تو را کرده ام طلب در پاسخم اشاره به تقدير کرده است آيينه ای شکسته به همراه بادها نام تو را شنيده و تکثير کرده است برگرد ای حماسه ی جاويد روزگار حال خوشم بدون تو تغيير کرده است اين جمعه کاش بشنوم از سوی آسمان شاعر، دعای عهد تو تأثير کرده است. : ... تمـام قـافیه هـایم فـدای آمـدنت بیا ردیف کن این جمعه های درهم را صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، معطر بنام
ای که گره ز کار دلم باز میکنی جانم به  لب رسیده  چرا ناز میکنی مثل همیشه تا که ز تو دور می شوم با یک نگاه عاشقی آغاز میکنی در انتظار سیصد و سیزده نفر عمری بُوَد که صحبت سرباز میکنی صاحب  نفس بیا و به داد دلم برس ای آنکه با دعای  خود  اعجاز  میکنی تاکه به روی بال و پرم دست میکشی دل را ز عشق لایق پرواز میکنی در بین گریه کردنم احساس می کنم داری محبتت به من ابراز می کنی تا که درعاشقی به دربسته میخورم با یک سلام در به رویم باز میکنی در وقت مرگ بردلم افتاده ای حبیب این روسیاه را تو سرافراز میکنی با یک نگاه تا به خدا  میبری مرا کی یک غروب کرب وبلا میبری مرا : از سفره ای که وقت پهن می کنی مانده غذا و خورده ی نانی به ما بده صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
ازمحضر حق، فيضِ دعا بايد خواست اين فيض، به بركتِ بكا بايد خواست در ، عيدى ز پابوسىِ بايد خواست هنگام تشرُّف، به شايد تو بگويى كه مِنا بايد خواست اما نظرِ شاعرِ اين بيت، اين است درصحنِ رضا، كرب وبلا بايد خواست وقتى قسمت شد از وصلِ بايد خواست درمانِ هزار دردِ بى درمان را از ذكرِ مَن اسمُهُ دوا بايد خواست پايانِ شبِ درد و غمِ جانبازان از تُربتِ ذِكرهُ شفا بايد خواست از اهلِ جفا گلايه مندى، غم نيست اينجا مدد از بايد خواست اى اهل حرم بخوان از خضرِحرم آب بقا بايد خواست ايام اجابتِ دعاى است تقريرِ از بايد خواست : ... روز عید است همه دیدن سادات روند ای بزرگ همه سادات کجا خیمه زدی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، و بر همگی مبارک باد🌺
بر سر کوی تو عمری به تماشا ماندیم در کویر دل سودا زده تنها ماندیم تا نجویند رقیبان ز دلـم بوی تو را سر بازار تو پیوسته به حاشا ماندیم دل شیدایی ما شیفته ی روی تو بود سالیانیست که با این دل شیدا ماندیم آنچنانم دل ما سوخته ی عشق تو بود که در این مرحله از سینه ی خود جا ماندیم تشت رسوایی ما عاقبت از بام افتاد نرسیدیم به گرد تو و رسوا ماندیم رهرو عشق تو بودیم وبه سودای وصال از همه بود و نبود دل خود وا ماندیم همه شب سوخته دل از غم هجران تو باز به امید سحری در ره فردا ماندیم رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد ما به قربان تو رفتیم و همانجا ماندیم : ❤️ روز عید است همه دیدن سادات روند ای بزرگ همه سادات کجا خیمه زدی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، جشن رهایی از اسارت نفس و شکوفایی ایمان و یقین و عید بندگی، بر همه‌ی مسلمانان مبارک باد❤️
یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست خوابمان برده ست، در اینجا کسی هشیار نیست تو دعامان می‌کنی، ما بی‌محلی می‌کنیم هیچ کس انگار مشتاق تو ای دلدار نیست بیقراری از غم هجر تو کار عاشق است من که عاشق نیستم، وقتی که حالم زار نیست آخرش میمیرم و رویت ندیده میروم ظاهرا این نوکر تو لایق دیدار نیست زحمتت دادم، برایت دردسر بودم، ببخش در میان نوکرانت مثل من سربار نیست باز هم بار گناهانم مرا زد بر زمین توبه و بدقولی من که همین یکبار نیست من فقیر و روسیاهم، بی‌نوایم، بی‌کسم همنشینی کریمان با فقیران عار نیست این دل ویرانه را آباد کن بهر این ویرانه‌دل غیر از شما معمار نیست دست من در محضرت خالیست میدانم ولی مطمئنم با کریمان کارها دشوار نیست من که سر تا پا گناهم، غیر گریه بر حسین مرهمی بر زخمهای این دل بیمار نیست زینب و دروازه‌ی ساعات و یک شهر شلوغ یک مسلمان در میان این همه اغیار نیست؟ بین بازار از روی ناقه صدا زد یا أخا جای خواهرهای تو در بین این بازار نیست مثل اینکه باز از زوار او جا مانده‌ام قسمتم کرب و بلا در اربعین انگار نیست : 💔 ای رفیقی که همه زحمت ما گردن توست ما محال است که دست از سر تو برداریم سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
از دست هجر دلهره دارم چه میشود؟ آقا بگو که آخر کارم چه میشود؟ یابن الحسن سیاه شده زندگی اگر پایان دهی بر این شب تارم چه میشود؟ چیز زیادی از تو نمیخواهم ای کریم بنشینی از کرم به کنارم چه میشود؟ بی ارزشم، قبول ولی لطف کن بیا هنگام مرگ سوی مزارم چه میشود؟ نذرم نشد ادا که شوم زائر رضا با این بساط قول و قرارم چه میشود؟ دلتنگ کربلا شدم و جنت الحسین سر روی مرقدش بگذارم چه میشود؟ لطفی کن و مرا برسان زیر قبه اش با هیچ چیز کار ندارم چه میشود؟ جانم فدای دلهره ی زینب غریب می گفت جسم بی سر یارم چی میشود؟ : ... بی‌خود دلم خوش است به اشعار انتظار ايـن حـرفهـا بــراي مــن آقــا نـمـی‌شـود سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام
یار ما هر نیمه شب که بر سر سجاده است آنقدر آقاست یاد قوم نوکر زاده است گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه نیست ما نمیخواهیم ورنه لطف او آماده است گریه هایم کم شده یعنی که بی برکت شدم بی حیایی من آخر کار دستم داده است به دل سنگی من این حرفها سودی نکرد حل کار سنگ کی در طاقت سمباده است امر مولا روی چشم و نهی مولا روی چشم کار سختی نیست اصلا،عبد بودن ساده است در تمام سالها من فکر خود بودم ولی او دم خیمه به شوق دیدنم اِستاده است فاطمیه جمع را یک کربلا مهمان کنید قلب ما سینه زنان دربه بدر آن جاده است بوی دود از خانه مولا به عالم میرسد بوی دود از چادر آن بانوی آزاده است : 💔 ، به خاطر آن سینه‌ی جریح یا منتقم! به سرخیِ بازو ظهور کن.. سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام