اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا قَرینَ الْمُصيبَةِ الرّاتِبَة
[ سلام بر تو اى آقایی که
همدم مصیبت پیدرپی بودی.. ]
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَی الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین❤️
🤍🕊
✨ امام حسین یه جوره عجیبی گفته
هَل مِن ناصر یَنصُرُنی
که بعد از هزارو چهارصد سال
هنوز دارن بهش میگن
لبیک یاحسین✨
🤍🕊
#لبیک_یا_حسین
#سلام_بر_ابراهیم
به یک نگاهِ خدایی شهید خواهی شد
شهید اگر بشوی، روسپید خواهی شد🕊
#شهیدابراهیم_هادی🥀
هدایت شده از رفیقشهیدم🤍🕊️
کسیهست ⁵ تا ✋ممبرمتقبل بشهبه ما؟!🙂❤️🩹
#فورمعرفتی
هدایت شده از رفیقشهیدم🤍🕊️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنجشنبه ها ...🥀
چه خوشحال می شوند🥺
عزیزانی که🤍🕊
دستشان از دنیا کوتاه است💔
و منتظر قلب پرمهرتان هستند❤️🩹
جایشان همیشه خالیست🖤
با فاتحه و صلوات یادآورشان باشید🤍🕊
پدر مرحوم من رو هم دعا بفرمایید😔💔
•┈••✾❀🖤🥀❀✾••┈••
@rafigh_shahidamm
#محرم
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
اه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست :(
#یا_اباعبدالله...
زیر علمت امن ترین جای جهان است..
چیزی که عیان است! چه حاجت به بیان است
#ما_ملت_امام_حسینیم
✿ ﷽ ✿
گــــــمـــنــامــــــی؛
تنهــــــا بـــــــــراےِ
شهــرتپرسـتان
درد آور اســــــت
وگــــــــــــــــــــرنـــه،
همـهے اجـــرهـا
در گمنامیست!
#شهیدابراهیمهادی🕊
#مــحــــرمِحســـیــنــے🖤
.
کلامشهید
همیشهمیگفت!!
برایرضایخداکارکنید؛نهرضایمردم🥲
#شهید_ابراهیم_هادی🌱
زهرایی ها شهید می شوند
این را من نمیگویم
نگاه کن
نگاهشان
حتی لبخندشان هم
عطر یاس دارد...
رمزپرواز یا زهراست
#رفیق_شهیدم
#شهید_ابراهیم_هادی
هدایت شده از رفیقشهیدم🤍🕊️
¹/²⁰بهیادعموقاسم💔
🌙ماهشبتارهزندگیموندلتنگتیم🥺
•┈••✾❀🌚🌜❀✾••┈••
@rafigh_shahidamm
#محرم🖤
#روزجهانیماه🌚🌜
دوباره مرغ دلم میل کربلا دارد🤍
همان حریم که یک بام و دو هوا دارد💔
یکی هوای اباالفضل یکی هوای حسین🤍
چه با صفاست هوایی که کربلا دارد💔
#شهیدابراهیمهادی🤍🕊
#سلامبرابراهیم📚
ما از داخل يك شيار باريك با شيب كم به سمت نوك تپه حركت كرديم.در بالای تپه ســنگرهاي عراقي كاملا مشــخص بود. من وظيفه داشــتم به محض رسيدن آنها را بزنم.
يك لحظه به اطراف نگاه كردم. در دامنه تپه در هر دو طرف ســنگرهايي
به ســمت نوك تپه كشيده شده بود. عراقيها كاملا ميدانستند ما از اين شيار
عبور ميكنيم! آب دهانم را فرو دادم، طوري راه ميرفتم كه هيچ صدايي بلند
نشود. بقيه هم مثل من بودند. نفس در سينهها حبس شده بود!
هنوز به نوك تپه نرسيده بوديم که يكدفعه منوري شليك شد. بالای سر ما
روشن شــد! بعد هم از سه طرف آتش وگلوله روي ما ريختند. همه چسبيده
بوديم به زمين. درست در تيررس دشمن بوديم. هر لحظه نارنجك، يا گلولهاي
به سمت ما ميآمد. صداي ناله بچههاي مجروح بلند شد و...
درآن تاريكي هيچ كاري نميتوانستيم انجام دهيم. دوست داشتم زمين باز ميشد و مرا در خودش مخفي ميكرد. مرگ را به چشم خودم ميديدم. در همين حال شخصي سينه خيز جلو ميآمد و پاي مرا گرفت! سرم را كمي از روي زمين بلند كردم و به عقب نگاه كردم. باورم نميشد.چهرهايكه ميديدم، صورت نوراني ابراهيم بود.
#اینحکایتادامهدارد...
اومدم دعوتتون کنم
به کنج خلوتمون!(:
کانالشون پر از وایب خوب و آرامشِ..
با پست هاشون حس خوب رو به وجودتون تزریق میکنن🥲
لینک کانال تقدیم به شما؛ @doch_ar
حضورتون مایه افتخاره:)) https://eitaa.com/doch_ar