eitaa logo
سلام برابراهیم هادے🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
2هزار ویدیو
40 فایل
🌹 ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند🌹 تاریخ فعالیت کانال : 97/2/27
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام برابراهیم هادے🇵🇸
🍃🌷 ﷽ 📚 #فریاد_مهتاب خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه قسمت 6⃣1⃣ لحظه سرنوشت سازى است، آيا عبّاس سخن آن
🍃🌷 ﷽ 📚 خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه قسمت 7⃣1⃣ قرار مى شود كه با خليفه در اين مورد صحبت شود. آرى، وحدت اسلامى در خطر است، شايد طرفداران على (ع) بخواهند بر ضدّ حكومت اسلامى قيام كنند! ما بايد هر چه سريع تر آنها را دستگير كنيم. ابوبكر با نظر آنها موافق است، و دستور حمله به خانه على (ع) را مى دهد. 74 عُمَر از جاى خود برمى خيزد و همراه با گروه زيادى به سوى خانه على (ع) حركت مى كند. در ميان اين جمعيّت، رئيس قبيله اوس هم به چشم مى خورد، وقتى رئيس قبيله اوس به ميدان آمده است يعنى همه اين طايفه به ميدان آمده اند. 75 امّا در خانه على (ع) چه خبر است؟ عدّه اى از ياران آن حضرت در اينجا جمع شده اند، آيا آنها را مى شناسى؟ سلمان، مقداد، عمّار، ابوذر، در اين ميان طلحه و زبير را هم مى بينم. نگاه كن، آن پيرمرد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌(صفحه34) هم، عبّاس، عموى پيامبر است. هيچ كدام از آنها با خليفه بيعت نكرده اند، آنها مى خواهند بر بيعتى كه با على (ع) نموده اند وفادار بمانند. 76 اگر امروز، اكثريّت مردم از امام زمان خود، على (ع)، جدا شده اند، امّا اين جمع كوچك ثابت كرده اند كه مى توان پيرو اكثريّت نبود، مى توان راه صحيح را انتخاب كرد، مى توان طرفدار حق و حقيقت بود. * * * على (ع) با گروهى از ياران خود داخل خانه نشسته اند كه ناگهان سر و صداى جمعيّت زيادى به گوش آنها مى رسد. آرى، عُمَر با هواداران خود آمده است. درِ خانه به شدّت كوبيده مى شود. اين صداى عُمَر است كه در فضا پيچيده است: «اى كسانى كه در اين خانه هستيد هر چه سريع تر بيرون بياييد، اگر اين كار را نكنيد اين خانه را آتش مى زنم». 77 خداى من! چه مى شنوم؟ كدام خانه را مى خواهند آتش بزنند؟ خانه اى كه جبرئيل بدون اجازه وارد نمى شود؟! واى! با لگد به اين در مى كوبند و فرياد مى زنند. اكنون وقت آن است كه زبير از جاى خود بلند شود، او شمشير خود را برمى دارد و به بيرون خانه مى آيد. شمشير در دست زبير مى چرخد و فرياد مى زند: «چه كسى ما را صدا مى زند؟ ». همه سكوت مى كنند. نگاه زبير به عُمَر مى افتد، به سوى او حمله مى كند، عُمَر فرار مى كند و زبير هم به دنبال او مى دود. در اين ميان، يك نفر سنگ بزرگى را برمى دارد و به سوى زبير پرتاب مى كند، سنگ به كمر زبير اصابت مى كند، درد در تمام اندام او ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌(صفحه35) مى پيچد و شمشير از دست او مى افتد. در اين ميان، يك نفر عباى خود را بر صورت زبير مى اندازد، دور زبير حلقه زده، او را دستگير مى كنند. شمشير زبير را بر سنگى سخت مى زنند و مى شكنند. 78 📚 پی نوشتها 74. دلائل الإمامة، أبو جعفر محمّد بن جرير الطبري الإمامي (ق 5 ه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌(صفحه173))،تحقيق:مؤسّسةالبعثة،قمّ: مؤسّسةالبعثة. 75. ذخائر العقبى في مناقب ذوي القربى، أبو العبّاس أحمد بن عبد اللّه الطبري (ت 693 ه)، بيروت: دار المعرفة. 76. روح المعاني في تفسير القرآن (تفسير روح المعاني)، محمود الآلوسي (ت 1270 ه)، بيروت: دار إحياء التراث، الطبعة الرابعة، 1405 ه. 77. روضة الواعظين، محمّد بن الحسن بن علي الفتّال النيسابوري (ت 508 ه)، تحقيق: حسين الأعلمي، بيروت: مؤسّسة الأعلمي، الطبعة الاُولى، 1406 ه. 78. سبل الهدى والرشاد، محمّد بن يوسف الصالحى الشامي (ت 942 ه)، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود، بيروت: دار الكتب العلمية، 1414 👈 .... 📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 🍃 🌸🍃@ebrahiimhadi74
🔅↭🌺﷽🌺↭🔅 به بی حجاب بگوئیم دستور‌ خداست 🍃 🌸🍃@ebrahiimhadi74
شب پردﻩ را پس می‌زند و تمام ﺩاشته‌های فراموﺵ شده را عیان می‌کند خـداღ احسـاسღ وجـدانღ الهی رحمی کن تا با احساﺱ آرامش و وجدانی راحت بخوابیم شـ🌙ـبتون پـر از آرامـش🌟 🍃 🌸🍃@ebrahiimhadi74
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌 سلام صبح گاهی محضر اربابمون 📿 السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. 📿. @ebrahiimhadi74 صبحتان حسینی
❤ کلبه کوچکی در قلبم، سالیانی‌ست منتظر و چشم به راه میهمانی‌ست میهمانی ک با آمدنش، آرامشی عجیب را از سفر به سوغات می آورد. کجایی ای میهمان کلبه قلب‌های ما؟ ♥️اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌ لِوَلیــِـــڪَ الفَـرَجــــ❤️ 🍃 🌸🍃@ebrahiimhadi74
❣🇮🇷❣ گاهي شدن آسان تر از زنده ماندن است! 🇮🇷🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊🇮🇷 اين نكته را اهل معنا و حكمت و دقّت،خوب درك ميكنند. 🇮🇷♥️🇮🇷♥️🇮🇷♥️🇮🇷♥️🇮🇷 گاهي ماندن و زيستن و تلاش كردن در يك محيط ،به مراتب مشكل تر از كشته شدن و شهيد شدن و به لقاي خدا پيوستن است...🤲✨🤲✨ 🕊 🍃 🌸🍃@ebrahiimhadi74
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌🍀ابراهیم روحیات جالب و عجیبی داشت. بارها دیده بودم که در مسابقات، اجازه می داد که حریف او را خاک کند! 🌸به او اعتراض می کردم که چرا فلان فن را نزدی؟ می گفت: "خب این بنده خدا هم تمرین کرده و سختی کشیده. او هم آرزو داره که حریفش را خاک کند." 🌺من واقعا نمی فهمیدم که ابراهیم چی میگه؟! مگه میشه آدم این همه تمرین کنه و توی مسابقه برای حریفش دلسوزی کنه؟! 📚سلام بر ابراهیم جلد۲ 🍃 🌸🍃@ebrahiimhadi74
اگر می‌خواهی شخصیت گیرایی داشته باشی، نباید کاری کنی که دیگران از تو خوششان بیاید؛ بلکه باید کاری کنی که وقتی در کنار دیگران هستی، آنها نسبت به خودشان احساس بهتری داشته باشند! 🍃 🌸🍃@ebrahiimhadi74
سلام برابراهیم هادے🇵🇸
🍃🌷 ﷽ 📚 #فریاد_مهتاب خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه قسمت 7⃣1⃣ قرار مى شود كه با خليفه در اين مورد صح
🍃🌷 ﷽ 📚 خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه قسمت 8⃣1⃣ من اينجا ايستاده‌ام و به زبير نگاه مى كنم! با خود فكر مى كنم: آيا زبير خواهد توانست تا آخرين لحظه، در راه على (ع) باقى بماند؟ تاريخ چه روزهايى را در پيش رو دارد! مى ترسم روزى فرا برسد كه زبير با شمشير را به جنگ على (ع) برود! آن روز هيچ كس باور نخواهد كرد كه زبير، روزى در راه على (ع)، اين گونه جانفشانى كرده است! * * * هنوز جمعى از ياران على (ع) در داخل خانه هستند. عُمَر بار ديگر فرياد مى زند: «اگر از اين خانه بيرون نياييد اين خانه را آتش مى زنم». 79به راستى چه بايد كرد؟ اينان مى خواهند اين خانه را به آتش بكشند. اين خانه، خانه وحى است، محل نزول فرشتگان است. بايد هر طور كه شده حرمت اين خانه را نگه داشت. اكنون فاطمه (س) نزد كسانى كه در اين خانه هستند مى آيد و از آنان مى خواهد تا خانه را ترك كنند. مقداد، سلمان، عمّار، ابوذر و همه كسانى كه در اين خانه هستند بيرون مى روند. 80 نگاه كن! بيرون از خانه گروهى از ياوران خليفه ايستاده اند و همه ياران على (ع) را دستگير مى كنند. 81 اكنون، عُمَر مى خواهد وارد خانه شود، او مى خواهد على (ع) را به مسجد ببرد، امّا فاطمه (س) اكنون به يارى على (ع) مى آيد. اين فرياد بلند فاطمه (س) است كه در همه جا طنين انداخته است: «اى ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌(صفحه36) رسول خدا، ببين كه بعد از تو با ما چه مى كنند». 82 صداى فاطمه (س)، آن قدر مظلومانه است كه خيلى‌ها را به گريه مى اندازد، نگاه كن! خيلى از مردمى كه همراه عُمَر آمده بودند برمى گردند. 83 اكنون، فاطمه (س) از خانه بيرون مى آيد و به سوى ابوبكر مى رود. زنان بنى هاشم خبردار مى شوند و از خانه هاى خود بيرون مى آيند و به دنبال فاطمه (س) حركت مى كنند. فاطمه (س) نزد ابوبكر مى رود و به او مى گويد: «اى ابوبكر، به خدا قسم، اگر على را به حال خود رها نكنى نفرين خواهم نمود». 84 ابوبكر، براى عُمَر پيغام مى فرستد كه هر چه زودتر على (ع) را رها كند. 85 همه مى فهمند تا زمانى كه على (ع)، فاطمه (س) را دارد نمى شود كارى كرد. * * * اكنون، فاطمه (س) به سوى خانه مى آيد، ديگر در اين خانه كسى جز على (ع) نيست و همه ياران او به مسجد برده شده اند. ياران با وفاىِ على (ع) مجبور به بيعت شده اند، آنها را با زور به مسجد برده اند تا با ابوبكر بيعت كنند. شب فرا مى رسد، هوا تاريك مى شود، على (ع) همراه با فاطمه (س)، حسن و حسين (ع) از خانه بيرون مى آيند. آيا تو مى دانى اين عزيزان خدا مى خواهند به كجا بروند؟ آيا موافقى همراه آنها برويم. نگاه كن! آنها درِ خانه يكى از انصار را مى زنند. صاحب خانه با خود مى گويد كه اين وقت شب كيست كه درِ خانه ما را مى زند؟ او سراسيمه بيرون مى آيد، على (ع)، فاطمه (س)، حسن و حسين (ع) را مى بيند، فاطمه (س) با او سخن مى گويد:آيا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌(صفحه37) به ياد دارى كه تو در غدير خُمّ با على بيعت كردى، آيا به ياد دارى كه پدرم او را به عنوان جانشين و خليفه خود معيّن كرد؟ آرى، اى دختر رسول خدا. پس چرا پيمان خود را شكستى؟ اگر على، زودتر از ابوبكر خود را به سقيفه مى رساند ما با او بيعت مى كرديم.آيا مى خواستى على، پيكر پيامبر را به حال خود رها كند و به سقيفه بيايد؟ 📚 پی نوشتها👇 79. سعد السعود، أبو القاسم علي بن موسى الحلّي المعروف بابن طاووس (ت 664 ه)، قمّ: مكتبة الرضي، الطبعة الاُولى، 1363 ه. 80. السقيفة وفدك، أبو بكر أحمد بن عبد العزيز الجوهري البصري البغدادي (ت 323 ه)، تحقيق: محمّد هادي الأميني، بيروت: شركة الكتبي للطباعة والنشر، الطبعة الاُولى، 1401 ه. 81. سنن ابن ماجة، أبو عبد اللّه محمّد بن يزيد بن ماجة القزويني (ت 275 ه)، تحقيق: محمّد فؤاد عبد الباقي، بيروت: دار إحياء التراث، الطبعة الاُولى، 1395 ه.82. سنن أبي داوود، أبو داوود سليمان بن أشعث السجستاني الأزدي (ت 275 ه)، تحقيق: محمّد محيي الدين عبد الحميد، دار ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌(صفحه174)إحياء السنّة النبويّة. 👈 .... 📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 🍃 🌸🍃@ebrahiimhadi74
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام برابراهیم هادے🇵🇸
🍃🌷 ﷽ 📚 #فریاد_مهتاب خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه قسمت 8⃣1⃣ من اينجا ايستاده‌ام و به زبير نگاه مى
🍃🌷 ﷽ 📚 خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه قسمت 9⃣1⃣ 86.او به فكر فرو مى رود و از كارى كه كرده است اظهار پشيمانى مى كند. على (ع) به او مى گويد: «وعده من و تو، فردا صبح، كنار مسجد، در حالى كه موهاى سر خود را تراشيده باشى». 87 او قبول مى كند و قول مى دهد كه فردا، صبح زود آنجا حاضر باشد. اكنون، على (ع)، فاطمه (س)، حسن و حسين (ع) به سوى خانه ديگرى مى روند. و همه اين سخن‌ها را با صاحب آن خانه، هم مى گويند و او هم قول مى دهد فردا، صبح زود بيايد. و خانه بعدى... و باز هم خانه بعدى... سيصد و شصت نفر به على (ع) قول مى دهند كه فردا براى يارى او بيايند، همه آنها عهد و پيمان مى بندند كه تا پاى جان به ميدان بيايند و از حقّ دفاع كنند. على (ع) به سلمان، مقداد، عمّار و ابوذر هم خبر مى دهد كه فردا صبح در محلّ وعده حاضر شوند. 88 * * * امروز شنبه، سوّم ماه ربيع الأوّل است، من صبح زود از خواب بيدار مى شوم و به محلّ وعده مى روم. على (ع) زودتر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌(صفحه38) از همه آمده است، او منتظر كسانى است كه قول داده اند او را يارى كنند. مقداد زودتر از همه آمده است. او در اين روزها، گلِ سرسبد ياران مولا شده است، عشق و ايمان او به راه على (ع) از همه بيشتر است. 89 نگاه كن! او شمشير خود را در دست گرفته است و به مولايش على (ع) نگاه مى كند، او منتظر است تا ببيند مولايش چه فرمانى مى دهد. آفرين بر تو! تو كيستى و چرا ما تو را نمى شناسيم؟ چگونه شد كه گوى سبقت را از همه ربودى! كاش فرصت مى بود درباره مقام تو بيشتر مى نوشتم و دوستانم را با تو بيشتر آشنا مى كردم، در اين لحظه، تو يگانه دوران شدى و مايه افتخار على (ع)! تو تنها كسى هستى كه در قلب خود، ذرّه اى شك به راه على (ع) نكردى! تو مقداد هستى كه لحظه نابِ افتخار را آفريدى! بعد از مدّتى، سلمان، ابوذر و عمّار نيز از راه مى رسند، امّا هر چه صبر مى كنيم شخص ديگرى نمى آيد. 90 آنانى كه ديشب به فاطمه (س) قول دادند كجا رفتند؟ گويا منتظر آنها بودن، هيچ فايده اى ندارد، آنها نمى خواهند به قول خود وفا كنند. امروز مى گذرد، شب فرا مى رسد. بايد حجّت را بر اين مردم، تمام كرد، امشب هم على (ع)، همراه با فاطمه (س)، حسن و حسين (ع) به درِ خانه بزرگان اين شهر مى رود. اين مردم، بار ديگر قول مى دهند كه فردا صبح براى يارى حق قيام كنند، امّا باز هم به عهد خود وفا نمى كنند. آرى، اين مردم از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌(صفحه39) مرگ مى ترسند، آنها مى دانند كه هر كس بخواهد با خليفه در بيفتد جانش در خطر خواهد بود. امروز مخالفت با خليفه يعنى مخالفت با اسلام!! هر كس مخالفتى كند مرگ در انتظار او خواهد بود. در سومين شب، على (ع)، فاطمه (س)، حسن و حسين (ع) به درِ خانه بزرگان انصار و مهاجران مى روند و باز آنها بى وفايى مى كنند. خبر به گوش خليفه مى رسد كه على (ع)، شب‌ها همراه با همسرش به درِ خانه مردم مى رود و از آنها مى خواهد تا براى يارى او قيام كنند. اين خبر، خليفه و هواداران او را بسيار ناراحت مى كند، آنها تصميم مى گيرند تا هر چه سريع تر اقدامى انجام بدهند. * * * روز دوشنبه فرا مى رسد، امروز روز هفتم است كه پيامبر از دنيا رفته است. ديگر صلاح نيست كه على (ع) بدون بيعت با خليفه در اين شهر باشد، بايد هر طور شده است او را مجبور به بيعت كرد. عُمَر نزد ابوبكر مى رود و از او اجازه مى گيرد تا براى آوردن على (ع) اقدام كند. ابوبكر به او اجازه مى دهد و خودش نيز همراه با عُمَر با جمعيّت زيادى به سوى خانه على (ع) حركت مى كنند، آنها مى خواهند هر طور هست او را براى بيعت به مسجد بياورند. 📚 پی نوشتها👇 86. سير أعلام النبلاء، أبو عبد اللّه محمّد بن أحمد الذهبي (ت 748 ه)، تحقيق: شُعيب الأرنؤوط، بيروت: مؤسّسة الرسالة، الطبعة العاشرة، 1414 ه. 87. سيرة ابن هشام (السيرة النبويّة)، أبو محمّد عبد الملك بن هشام بن أيّوب الحميري (ت 218 ه)، تحقيق: مصطفى سقا، وإبراهيم الأنباري، قمّ: مكتبة المصطفى، الطبعة الاُولى، 1355 88. السيرة الحلبيّة، علي بن برهان الدين الحلبي الشافعي (ت 11 ه)، بيروت: دار إحياء التراث العربي. 89. الشافي في الإمامة، أبو القاسم علي بن الحسين الموسوي المعروف بالسيّد المرتضى (ت 436 ه)، تحقيق: عبد الزهراء الحسيني الخطيب، طهران: مؤسّسة الإمام الصادق عليه السلام، الطبعة الثانية، 1410 ه. 90. شرح أُصول الكافي، صدر الدين محمّد بن إبراهيم الشيرازي المعروف بملاّ صدرا (ت 1050 ه)، تحقيق: محمّد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌(صفحه175) خواجوي، طهران: مؤسّسة مطالعات وتحقيقات فرهنگى، الطبعة الاُولى، 1366 👈 .... 📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 🍃 🌸🍃@ebrahiimhadi74
پرسش: چرا در دنیا همواره با مشکلات و سختی ها مواجه هستیم؟ پاسخ از استاد قرائتی 🍃 🌸🍃@ebrahiimhadi74
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌 سلام صبح گاهی محضر اربابمون 📿 السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. 📿. @ebrahiimhadi74 صبحتان حسینی
❣ 📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُؤَمَّلُ لِإِحْیَاءِ الدَّوْلَةِ الشَّرِیفَةِ... 🌱سلام بر تو و بر امید فرح بخش آمدنت، آنگاه که حکومت خدا را نشانمان میدهی و خشکسال آرزوهای ما را با باران مهربانی ات سیراب میکنی؛ آنگونه که بعد از آن هیچ عطشی، هرگز بی تابمان نکند. 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610. سلام صبحتون مهدوی ❣ 🍃 🌸🍃@ebrahiimhadi74
به چهره خندانش نگاه کن...❤️ و به خودت افتخار کن که بین میلیارد ها انسان روی زمین، دست ‌تو را گرفته و تو را انتخاب کرده..☘ 🍃 🌸🍃@ebrahiimhadi74
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁉️بعضی‌ها میگن چادر پوشیدن، و مقنعه و روسری سر کردن، کجای قرآن اومده؟! 🙁 ‼️با دقت بخون👇 ، آیه ۵۹🌷 یٰا أَیُّهَا النَّبِیُّ، قُلْ لِأَزْوٰاجِکَ وَ بَنٰاتِکَ وَ نِسٰاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذٰلِکَ أَدْنیٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلاٰ یُؤْذَیْنَ. 🌟 ای پیامبر! به همسران و دخترانت، و زنان مؤمنان بگو: "چادرهای بلند بر خود بیفکنند، این عمل مناسب‌تر است، تا به عفّت و پاکدامنی شناخته شوند، و مورد آزار قرار نگیرند". 🤔میدونی «جَلابیب» یعنی چی؟ «جَلابیب» جمع «جَلباب»، به معنای پارچه‌ی بلندی است، که تمامِ بدن و سر و گردن رو می‌پوشونه، که میشه همون ☘ 🌻خوب! چادر پوشیدن که تو قرآن اومده بود 🤗👆 🤔حالا مقنعه و روسری و شال چی؟؟ ، آیه ۳۱ 🎀 قُلْ لِلْمُؤْمِنٰاتِ... وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلیٰ جُیُوبِهِنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ. 💎 ای پیامبر! به زنان مؤمن بگو... روسری‌ها و مقنعه‌های خود را بر سینه خود افکنند، تا گردن و سینه آنها پوشانده شود، و زینت خود را آشکار نسازند. ♨️ «خُمُر» جمع «خِمار» به معنی روسری و مقنعه است. و «جُیوب» جمع «جَیب» به معنی گردن و سینه است. 📖قرآن میگه باید روسری و شالِت رو، طوری رو سینه‌ات بندازی، که سر و گردن و سینه‌ات رو بپوشونه، و زینتهای زیرش، مثل گردنبند و گوشواره و لباس و ... هم معلوم نشه🔮 🧕دختر خانوما تمام جنگ‌ها سَر همین 🙃 اگر میگن آزادی... ⭕️قصدشون اینه که حجابِ تو رو بردارند⭕️ 💢جنگِ امروز اسلحه نمیخواد، میخواد🙂✌️ 🌿حضرت زهرا (س) راضی نشد جلوی فقیرِ نابینا، حتّی لحظه‌ای بی‌حجاب حاضر بشه. 😇اگه الگوت فاطمه زهراست، ... 🍃 🌸🍃@ebrahiimhadi74
این توئیت عالی بود 😂👆 حرف حق😐👌🍃 🍃 🌸🍃@ebrahiimhadi74
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام برابراهیم هادے🇵🇸
🍃🌷 ﷽ 📚 #فریاد_مهتاب خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه قسمت 9⃣1⃣ 86.او به فكر فرو مى رود و از كارى كه ك
🍃🌷 ﷽ 📚 خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه قسمت 0⃣2⃣ 91ابوبكر و عُمَر همراه با گروهى از طرفداران به سوى خانه على (ع) به راه مى افتند، وقتى نزديك خانه على (ع) مى رسند، فاطمه (س) آنان را مى بيند، او سريع درِ خانه را مى بندد. عُمَر جلو مى آيد درِ خانه را مى زند و فرياد مى زند: «اى على! در را باز كن و از خانه خارج ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌(صفحه40) شو و با خليفه پيامبر بيعت كن، به خدا قسم، اگر اين كار را نكنى، خونِ تو را مى ريزيم و خانه ات را به آتش مى كشيم». 92 همه نگاه مى كنند، خالد با شمشير ايستاده است، آنها مى خواهند امروز على (ع) را به مسجد ببرند. آيا مى دانى آنها به خالد، لقب «شمشير اسلام» داده اند. آرى، امروز اين شمشير اوست كه به خليفه خدمت مى كند! اين مردم مى دانند كه على (ع) مأمور به صبر است، براى همين جرأت كرده اند كه اين گونه صداى خود را بلند كنند. اينجا خانه همان جوانمرد شجاعى است كه در همه جنگ ها، پهلوانان عرب از او هراس به دل داشته اند، او كسى است كه در جنگ خيبر به تنهايى قلعه خيبر را فتح نمود، امّا امروز براى حفظ اسلام، صبر مى كند. در روزهاى آخر زندگى پيامبر، على (ع) نزد پيامبر بود، پيامبر به على (ع) خبر داد كه بعد از مدّتى، حوادثى در اين شهر روى مى دهد، پيامبر از على (ع) بيعت گرفت كه اگر كسى براى يارى او نيامد، با دشمنان جنگ نكند و خون خود و اهل بيت و شيعيانش را حفظ كند. اكنون همه منتظر هستند تا على (ع) جواب بدهد، امّا اين صداى فاطمه (س) است كه به گوش مى رسد: «اى گمراهان! از ما چه مى خواهيد؟ » عُمَر خيلى عصبانى مى شود فرياد مى زند: به على بگو از خانه بيرون بيايد، و اگر اين كار را نكند من اين خانه را آتش مى زنم! اى عُمَر! آيا مى خواهى اين خانه را آتش بزنى؟ به خدا قسم، اين كار را مى كنم، زيرا اين كار براى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌(صفحه41)حفظ اسلام بهتر است. 93 چگونه شده كه تو جرأت اين كار را پيدا كرده اى؟ آيا مى خواهى نسل پيامبر را از روى زمين بردارى؟ 94اى فاطمه! ساكت شو، محمّد مرده است، ديگر از وحى و آمدن فرشتگان خبرى نيست، همه شما بايد براى بيعت بيرون بياييد، اكنون، اختيار با خودتان است، يكى از اين دو را انتخاب كنيد: بيعت با خليفه، يا آتش زدن همه شما. 95بار خدايا، از فراق پيامبر و ستم اين مردم به تو شكايت مى كنم. 96عدّه اى از همراهان عُمَر چون سخن فاطمه (س) را مى شنوند پشيمان مى شوند، نگاه كن! اين ابوبكر است كه دارد گريه مى كند، همه كسانى كه صداى فاطمه (س) را مى شنوند به گريه مى افتند. 97آرى، آنها به ياد سفارش هاى پيامبر در مورد فاطمه (س) مى افتند، پيامبر در روزهاى آخر زندگانى خود به ياران خود فرمود: «با خاندان من مهربان باشيد، اى مردم، خانه دخترم، فاطمه (س)، خانه من است، هر كس حريم او را پاس ندارد، حريم خدا را پاس نداشته است». 98آيا به راستى عُمَر مى خواهد اين خانه را آتش بزند؟ عُمَر به كسانى كه گريه مى كنند رو مى كند و مى گويد: «مگر شما زن هستيد كه گريه مى كنيد؟ ». آنگاه با خشم فرياد مى زند: اى فاطمه! اين حرف هاى زنانه را رها كن، برو به على بگو براى بيعت با خليفه بيايد آيا از خدا نمى ترسى كه به خانه من هجوم آورد؟ 📚 پی نوشتها👇 91. شرح الأخبار في فضائل الأئمّة الأطهار، أبو حنيفة القاضي النعمان بن محمّد المصري (ت 363 ه)، تحقيق: السيّد محمّد الحسيني الجلالي، قمّ: مؤسّسة النشر الإسلامي، الطبعة الاُولى، 1412 ه.92. شرح نهج البلاغة، عزّ الدين عبد الحميد بن محمّد بن أبي الحديد المعتزلي المعروف بابن أبي الحديد (ت 656 ه)، تحقيق: محمّد أبو الفضل إبراهيم، بيروت: دار إحياء التراث، الطبعة الثانية، 1387 ه.93. الشمائل المحمّدية والخصائل المصطفوية، الإمام أبو عيسى محمّد بن عيسى بن سورة الترمذي (ت 279 ه). 👈 .... 📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 🍃 🌸🍃@ebrahiimhadi74
🍃🌷 ﷽ 📚 خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه قسمت 1⃣2⃣ 99در را باز كن، اى فاطمه! باور كن اگر اين كار را نكنى من خانه تو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌(صفحه42)را به آتش مى كشم. 100عُمَر مى بيند فايده اى ندارد، فاطمه (س) براى يارى على (ع) به ميدان آمده است. عدّه اى از هواداران خليفه، به خانه هاى خود مى روند، آنها ديگر طاقت ديدن اين صحنه‌ها را ندارند. امّا عُمَر بسيار ناراحت و عصبانى شده است، او خيال نمى كرد كه فاطمه (س) اين گونه از على (ع) دفاع كند. عُمَر فرياد مى زند: «برويد هيزم بياوريد». 101آنجا را نگاه كن! عدّه اى دارند هيزم مى آورند. 102خداى من چه خبر است؟ اين‌ها چه مى خواهند بكنند؟ هر كس را نگاه مى كنى هيزم در دست دارد، همه آنها به يك سو مى روند. آنها به سوى خانه فاطمه (س) مى آيند. اين دستور عُمَر است كه هيزم بياوريد، آنها دارند در اطراف خانه فاطمه (س)، هيزم جمع مى كنند. 103 خداى من اين‌ها مى خواهند چه كنند؟ آيا عُمَر مى خواهد اين خانه را آتش بزند؟ عُمَر فكر مى كند كه اهل اين خانه، مرتدّ و از دين خدا خارج شده اند، و براى همين بايد آنها را از بين برد، براى حفظ اسلام بايد دشمنان خليفه را نابود كرد. لحظه اى نمى گذرد تا اين كه هيزم زيادى در اطراف خانه جمع مى شود. عُمَر را نگاه كن! او شعله آتشى را در دست گرفته و به اين سو مى آيد. او فرياد مى زند: «اين خانه را با اهل آن به آتش بكشيد». 104 هيچ كس باور نمى كند، آخر به چه جرم و گناهى مى خواهند اهل اين خانه را آتش بزنند؟ اينجا خانه اى است كه جبرئيل بدون اجازه وارد نمى شود، اينجا خانه اى است كه فرشتگان آرزو مى كنند به آن قدم نهند.اى مسلمانان، مگر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌(صفحه43)فراموش كرده ايد؟ اين خانه، همان خانه اى است كه پيامبر چهل روز آمد و در كنار درِ اين خانه ايستاد و به اهل اين خانه سلام داد و آيه تطهير را خواند. آيا آيه تطهير را مى شناسى؟ سوره «أحزاب»، آيه 33، آنجا كه قرآن مى گويد: «إِنّمَا يُرِيدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا: خدا اراده كرده است كه خاندان پيامبر را از هر پليدى پاك نمايد ». آرى، اهل اين خانه، به حكم قرآن، معصوم و از هر گناهى پاك هستند. پس چرا عُمَر مى خواهد اين خانه و اهل اين خانه را در آتش بسوزاند؟ عُمَر مى خواهد كار را يكسره كند، بايد كارى كرد كه ديگر هيچ كس جرأت مخالفت با خليفه را نداشته باشد، بايد اين خانه را آتش زد، اين خانه محلِ جمع شدن دشمنان خليفه است، اينجا را بايد آتش زد تا ديگر كسى نتواند در اينجا جمع شود. 105 آرى، وقتى اين خانه را آتش بزنند ديگر هيچ كس جرأت مخالفت با حكومت اسلامى را نخواهد داشت، آن وقت ديگر همه مردم تسليم خليفه پيامبر خواهند بود. تا زمانى كه على (ع) بيعت نكرده است حكومت اسلامى در خطر است، بايد به هر قيمتى شده على (ع) را مجبور به بيعت كرد و اگر او حاضر به بيعت نشود بايد او را سوزاند. عدّه اى جلو مى آيند و به عُمَر مى گويند: در اين خانه فاطمه، حسن و حسين هستند. باشد، هر كه مى خواهد باشد، من اين خانه را آتش مى زنم. 106 هيچ كس جرأت نمى كند مانع كارهاى عُمَر شود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌(صفحه44)، آخر او قاضى بزرگ حكومت است، او فتوا داده كه براى حفظ اسلام، سوزاندن اين خانه واجب است. 📚 پی نوشتها👇 99. الصراط المستقيم إلى مستحقّي التقديم، زين الدين أبي محمّد علي بن يونس النباطي البياضي (ت 877 ه)، إعداد: محمّد باقر المحمودي، طهران: المكتبة المرتضويّة، الطبعة الاُولى 1384 ه.100. الطبقات الكبرى، محمّد بن سعد كاتب الواقدي (ت 230 ه)، 👈 .... 📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 🍃 🌸🍃@ebrahiimhadi74