🌸🍃🌸🍃
#سواد_زندگی
یادمان باشد....
با شڪستن پای دیگران ما بهتر راه نخواهیم رفت!
یادمان باشد....
با شڪستن دل دیگران ما خوشبخت تر نمی شویم!
ڪاش ...
بدانیم اگر دلیل اشڪ ڪسی شویم دیگر با او طرف نیستیم ;باخدای او طرفیم
و ڪاش انسانها ...
انسان بمانند ...!
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
سلام برابراهیم هادے🇵🇸
🍃🌷 ﷽ 📚 #فریاد_مهتاب خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه قسمت 5⃣2⃣ ابوبكر به فكر فرو مى رود و جوابى ندارد
🍃🌷
﷽
📚 #فریاد_مهتاب
خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه
قسمت 6⃣2⃣
عُمَر رو به على (ع) مى كند و مى گويد: «تو هيچ چاره اى ندارى، تو حتماً بايد خليفه بيعت كنى». 138
على (ع) رو به او مى كند و مى گويد: «شيرِ خلافت را خوب بدوش كه نيمى از آن براى خودت است، به خدا قسم، حرصِ امروز تو، براى رياست فرداى خودت است». 139
آنگاه رو به جمعيّت مى كند و مى گويد: «اگر ياورانى وفادار داشتم هرگز كار من به
(صفحه53)
اينجا نمى كشيد». 140
در اين هنگام يكى از ميان جمعيّت بلند مى شود و نزد على (ع) مى آيد و چنين مى گويد: «اى على! ما هرگز علم و مقام تو را انكار نمى كنيم، ما مى دانيم كه تو از همه ما به پيامبر نزديك تر بودى، امّا تو هنوز جوان هستى! نگاه كن، ابوبكر پيرمرد و ريش سفيد ماست و امروز شايستگى خلافت را دارد، تو امروز با او بيعت كن، وقتى كه پير شدى نوبت تو هم مى رسد، آن روز، هيچ كس با خلافت تو مخالفت نخواهد كرد. 141
آرى، اشكال در اين است كه على (ع) جوان است، سنّ زيادى ندارد، ريش هاى صورتش سفيد نشده است.
اين سخن، خيلى چيزها را براى تاريخ روشن مى كند،
بعد از وفات پيامبر سنّت هاى جاهليّت زنده شده اند، عرب هاى آن زمان، هميشه رياست پيران را قبول مى كردند و براى آنها قابل تحمّل نبود كسى بر آنها حكومت كند كه سنّ او از آنها كمتر است.
امروز مولاى تو حدود سى سال دارد، درست است كه او همه خوبىها و كمالها را دارد، امّا براى اين مردم هيچ چيز مانند يك مشت ريش سفيد نمى شود، براى آنها ارزش ريش سفيد از همه خوبىها بيشتر است.
البتّه بعضى از اين مردم، فكر مى كنند كه خليفه بايد خيلى جدّى باشد و هميشه قيافه اخمو داشته باشد تا همه از او بترسند، امّا على (ع) هميشه لبخند به لب دارد و اهل شوخى است و براى همين به درد خلافت نمى خورد. 142 * * * آن خانم كيست كه وارد مسجد مى شود
(صفحه54)
؟ او اينجا چه مى خواهد؟ آيا او را مى شناسى؟ او امّ سَلَمه، همسر پيامبر است.
او به اينجا آمده است تا يارى حق را نمايد. او رو به عُمَر مى كند و مى گويد: «چقدر زود حسد خود را نسبت به آل محمّد نشان داديد؟ » همه اهل مسجد به سخنان اُمّ سَلَمه گوش مى كنند، عُمَر مى ترسد كه اگر
او به سخن خود ادامه بدهد همه چيز خراب شود، براى همين فرياد مى زند: «ما چه كار به سخن زنان داريم؟ »
نگاه كن! عُمَر دستور مى دهد تا اُمّ سَلَمه را از مسجد بيرون كنند. 143
مگر اُمّ سَلَمه همسر پيامبر نيست، مگر احترام او بر همه واجب نيست، مگر او امّ المؤنين (مادر مؤنان) نيست، پس چرا بايد با او اين گونه برخورد كرد؟
چرا بايد ناموس پيامبر را اين گونه از مسجد بيرون كرد؟ ابوبكر بار ديگر فرياد مى زند: «اى على! برخيز و بيعت كن، زيرا اگر اين كار را نكنى ما گردن تو را مى زنيم».
هنوز ريسمان بر گردن على (ع) است، او نگاهى به قبر پيامبر مى كند و آيه 150 از سوره اعراف را مى خواند: (إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِى وَكَادُواْ يَقْتُلُونَنِى). «مردم مرا تنها گذاشتند و مى خواستند مرا به قتل برسانند ».
آرى، تاريخ تكرار مى شود، موسى (ع)، برادرش هارون را به جاى خود در قوم بنى اسرائيل قرار داد و خود به كوه طور رفت.
بعد از رفتن او، قوم بنى اسرائيل، گوساله پرست شدند و هارون هر چه به آنها نصيحت كرد سخنش را
نپذيرفتند.
آنها هارون را تنها(صفحه55)
گذاشتند و او را در مقابل دشمنش يارى نكردند.
وقتى موسى از كوه طور بازگشت و ديد همه مردم دچار فتنه شده و كافر شده اند از هارون توضيح خواست.
هارون به موسى گفت: «مردم مرا تنها گذاشتند و مى خواستند مرا به قتل برسانند».
امروز هم على (ع) همان سخن هارون را به زبان مى آورد، آرى امروز، امّت اسلامى، على (ع) را تنها گذاشتند. 144
📚پی نوشتها👇
138. لباب النقول في أسباب النزول، أبو الفضل جلال الدين عبد الرحمن السيوطي (ت 911 )، تحقيق: أحمد عبد الشافي،
139. لسان الميزان، أبو الفضل أحمد بن علي بن حجر العسقلاني (ت 852 ه)، بيروت140. اللمعة البيضاء في شرح خطبة الزهراء، المولى محمّد علي بن أحمد القراچه داغي التبريزي الأنصاري (ت 1310 ه)141. المبسوط، شمس الدين محمّد بن أحمد بن أبي سهر السرخسي (ت 483 ه)، تحقيق: جماعة من المحقّقين، بيروت دار المعرفة.
142. مثالب النواصب في نقض بعض فضائح الروافض (النقض)،
143. مجمع البحرين، فخر الدين الطريحي (ت 1085 )، تحقيق: السيّد أحمد الحسيني، طهران: مكتبة
نشر الثقافة الإسلاميّة، الطبعة الثانية، 1408 144. مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، نور الدين علي بن أبي بكر الهيثمي (ت 807 )تحقيق: عبد اللّه محمّد درويش
👈 #ادامه_دارد....
📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی
#یا_زهرا_اغیثینی
#ایام_فاطمیه
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
🍃🌷
﷽
📚 #فریاد_مهتاب
خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه
قسمت 7⃣2⃣
على (ع) نگاهى به آسمان مى كند و چنين مى گويد: «بار خدايا! تو شاهد هستى كه پيامبرت به من دستور داد اگر بيست يار وفادار يافتم با اينان جنگ كنم».
افسوس كه على (ع)، جز سلمان، مقداد، عمّار و ابوذر، يار وفادار ديگرى نيافت، او بايد صبر پيشه كند. 145
به راستى چه خواهد شد؟ آيا على (ع) بيعت خواهد كرد؟ شمشير را بالاى سر على (ع) نگاه داشته اند، همه منتظر دستور خليفه اند.
نفسها در سينه حبس شده است، همه نگاه مى كنند. تاريخ، مظلوميّت على (ع) را به تماشا نشسته است. آيا
او با ابوبكر بيعت خواهد كرد؟ ناگهان فريادى بلند مى شود: «پسرعمويم، على را رها كنيد! به خدا قسم، اگر او را رها نكنيد، نفرين خواهم كرد».
عُمَر و هواداران او تعجّب مى كنند، آنان كه فاطمه (س) را نقش بر زمين كرده و محسن او را كشته بودند، به راستى فاطمه (س) چگونه توانست خود را به اينجا برساند و اين گونه على (ع) را يارى كند؟
اكنون فاطمه (س) كنار قبر پيامبر است، او آمده است تا از امامِ خود دفاع كند، صداى فاطمه (س) به گوش مى رسد: «به خدا قسم، اگر على را رها نكنيد، گيسوان خود را پريشان مى كنم، پيراهنِ پيامبر را(صفحه56)
بر سر مى افكنم و شما را نفرين مى كنم... ».
ناگهان لرزه بر ستون هاى مسجد مى افتد، گويا زلزله اى در راه است، همه نگران مى شوند، نكند فاطمه (س) نفرين كند!!
خليفه و هواداران او مى فهمند كه اينجا ديگر فاطمه (س) صبر نخواهد كرد، فاطمه (س) آماده است تا نفرين كند، ترس تمام وجود آنان را فرا مى گيرد، چشم هاى آنان به ستون هاى مسجد خيره مانده است كه چگونه به لرزه در آمده اند! عذاب خدا نزديك است!!
سلمان به سوى فاطمه (س) مى دود تا با او سخن بگويد، او مى بيند كه فاطمه (س) دست هاى خود را به سوى آسمان گرفته است و مى خواهد نفرين كند، سلمان با فاطمه (س) سخن مى گويد: «بانوى من! پدر تو براى مردم، مايه رحمت و مهربانى بود، مبادا تو مايه عذاب براى اين مردم باشى! ».
فاطمه (س) به ياد مهربانى هاى پدر مى افتد و دست هاى خود را پايين مى آورد، لرزش ستون هاى مسجد تمام مى شود، همه جا آرام مى شود، خليفه دستور داده است كه على (ع) را رها كنند.
اكنون شمشير از سر على (ع) برمى دارند و ريسمان را هم از گردنش باز مى كنند. على (ع) مى تواند به خانه خود برود.
آرى، تا زمانى كه فاطمه (س) هست، نمى توان از على (ع) بيعت گرفت!
📚 #پی نوشتها👇
146دار الفكر، الطبعة الاُولى، 1412 ه.
145. المجموع (شرح المهذّب)، الإمام أبو زكريا محي الدين بن شرف النووي (ت676 ه)، بيروت: دار الفكر.
146. المحبَّر، محمّد بن حبيب الهاشمي البغدادي (ت 245 ه)، بيروت: دار الآفاق الجديدة، 1361
👈 #ادامه_دارد....
📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی
#یا_زهرا_اغیثینی
#ایام_فاطمیه
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥درد دلهای همسر شهید دانیال رضازاده: مگه نگفته بودی دوست نداری کسی اشکهای منو ببینه..😔
💔 تسلی دل همسر شهید و هدیه به روح پاک شهدای امنیت #صلوات
@ebrahiimhadi74
#عصبانیت خود را
با حرفهای #تند همراه نکنید🖐
فرصتهای زیادی برای #تعویض
حالتان خواهید داشت
اما☝️
🛑هرگز
فرصت #تغییر گفته هایتان
را نخواهید داشت...
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
هدایت شده از سلام برابراهیم هادے🇵🇸
🕌 سلام صبح گاهی محضر اربابمون
📿 السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. 📿.
@ebrahiimhadi74
صبحتان حسینی
◽️ نهی از منکرشهیدهادی به مردی که
حجاب همسرش برایش مهم نبود!👇
🌱دوست عزیز!
همسر شما برای خود شماست،
نه برای نمایش دادن جلوی دیگران!
میدانی چقدر از جوانان با دیدن همسر بیحجاب شما به گناه میافتند؟!
#حجاب 🌺
#ایران_قوی
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
🍃🌷
﷽
#کلام_ناب
✅ از عارفی پرسیدند:
علامت محبت خدا چیست؟
عارف گفت: آن کسی که خدا او را دوست دارد سه خصلت بدو دهد:
سخاوتی چون سخاوت دریا،
محبتی چون محبت آفتاب
و تواضعی چون تواضع زمین.
آیت الله قاضی (ره)
#فاطمیه
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
45.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 انتشار مکالمات محرمانه مسیح علینژاد با دختران فریب خورده
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
#بدون_شرح
#امربه_معروف و #نهی_از_منکر
توسط راننده تاکسی
(وصیت تکان دهندهٔ شهید)
#_اندکی_تفکر
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
وقتی ناراحتی
ميگن خدا اون بالا هست
وقتی نااميدی
ميگن اميدت به خدا باشه
وقتی مسافری
ميگن خدا پشت و پناهت
وقتی مظلوم واقع باشی
ميگن خدا جای حق نشسته
وقتی گرفتاری
ميگن خدا همه چيز رو درست میکنه
وقتی هدفی تو دلت داری
ميگن از تو حرکت از خدا برکت
پس وقتی خدا حواسش
به همه و همه چی هست
ديگه غصه چرا ؟؟؟
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
سلام برابراهیم هادے🇵🇸
🍃🌷 ﷽ 📚 #فریاد_مهتاب خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه قسمت 7⃣2⃣ على (ع) نگاهى به آسمان مى كند و چنين
🍃🌷
﷽
📚 #فریاد_مهتاب
خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه
قسمت 8⃣2⃣
اكنون على (ع) به سوى فاطمه (س) مى آيد...
فاطمه (س) نگاهى به على (ع) مى كند، او خدا را شكر مى كند و لبخندى به روى على (ع) مى زند، همه هستىِ فاطمه (س)، على (ع) است، تا فاطمه (س) هست چه كسى مى تواند هستىِ فاطمه (س) را از او بگيرد.
خدا مى داند كه فاطمه (س) چگونه و با چه حالى خود را به اينجا رسانده است تا حق و حقيقت را يارى كند... * * * فاطمه (س) در بستر بيمارى قرار گرفته است، اين همان چيزى بود كه دشمنان مى خواستند، آنها مى خواستند
(صفحه57)فاطمه (س) را خانه نشين كنند تا ديگر براى دفاع از على (ع) از خانه بيرون نيايد.
فاطمه (س) از يك طرف داغدار پدر است، هنوز مصيبت او را فراموش نكرده است، از طرف ديگر مظلوميّت على (ع)، قلب او را به درد آورده است.
اگر چه فاطمه (س) بيمار شده است، امّا هنوز به فكر يارى امام خود است، او دختر خديجه (س) است، همان بانويى كه تمام ثروت خود را در راه پيامبر خرج كرد و او را يارى نمود. فاطمه (س) هم مى خواهد اكنون با ثروت خود على (ع) را يارى كند.
اگر ابوبكر با پول توانست عدّه زيادى را به سوى خود جذب كند، چرا من اين كار را نكنم؟
وقتى آنها پول را در راه باطل خرج مى كنند، چرا من پول خود را در راه حقّ صرف نكنم؟ فاطمه (س) به فكر آغاز يك نبرد اقتصادى است، امّا او چگونه مى
خواهد اين كار را انجام بدهد؟
مگر او چقدر پول دارد؟ شايد تو هم خيال مى كنى فاطمه (س) فقير است. اگر من به تو بگويم كه كسى در مدينه بيش از او سرمايه ندارد، تعجّب مى كنى.
افسوس كه ما فاطمه (س) را فقير معرّفى كرده ايم ؛ كسى كه محتاج نان شب خود بود! ما بايد فاطمه (س) را از نو بشناسيم.
فاطمه (س) كسى است كه ساليانه هفتاد هزار دينار سرخ درآمد دارد. آيا مى دانى اين مقدار يعنى چقدر پول؟ بيش از سيصد كيلو طلاى سرخ!
حالا تو بنشين حساب كن، هر مثقال طلا (پنج گرم) چقدر قيمت دارد، آن را در شصت هزار ضرب كن! 147
اين فقط(صفحه58)درآمد يك سال اوست، اصلِ سرمايه او خيلى بيش از اين حرف هاست. دشمن خيال نكند فاطمه (س) بيمار است و ميدان را خالى كرده است، نه، او تازه به ميدان مبارزه آمده است. * * * آقاى نويسنده، براى من گفتى كه فاطمه (س) ساليانه هفتاد هزار دينار درآمد دارد، امّا نگفتى چگونه و از كجا.
خوب، اين سؤل شما بود، ولى سؤل من از شما كه
دوست خوب من هستى: آيا نام فدك را شنيده اى؟
فدك! تو چه مى دانى كه فدك چيست. فدك، شمشير برّنده فاطمه (س) است. نام فدك است كه لرزه بر اندام حكومت سياهىها مى اندازد.
فدك، سرزمينى آباد و حاصلخيز است، اين سرزمين، چشمه هاى آب فراوان و نخلستان هاى زيادى دارد، فاصله آن تا مدينه حدود دويست و هفتاد كيلومتر است. 148
📚پی نوشتها👇
147. المحتضر، حسن بن سليمان الحلّي، (ق 8 ه)، تحقيق: سيّد علي أشرف، انتشارات المكتبة الحيدرية، الطبعة الاُولى، 1424 ه.
148. مختصر بصائر الدرجات، حسن بن سليمان الحلّي (ق 9 ه)، قمّ: انتشارات الرسول المصطفى.
👈 #ادامه_دارد....
📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی
#یا_زهرا_اغیثینی
#ایام_فاطمیه
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
سلام برابراهیم هادے🇵🇸
🍃🌷 ﷽ 📚 #فریاد_مهتاب خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه قسمت 8⃣2⃣ اكنون على (ع) به سوى فاطمه (س) مى آيد.
🍃🌷
﷽
📚 #فریاد_مهتاب
خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه
قسمت 9⃣2⃣
مى دانم دوست دارى قصّه فدك را برايت بگويم. جريان به سال هفتم هجرى برمى گردد، يعنى حدود سه سال قبل.
آن روز، يهوديانِ قلعه خيبر دور هم جمع شدند و تصميم گرفتند تا به مدينه حمله كنند، امّا پيامبر از تصميم آنها باخبر شد و با سپاه بزرگى به سوى خيبر حركت كرد. قلعه خيبر به محاصره نيروهاى اسلام در آمد.
سپاه اسلام به سوى قلعه نزديك شد، امّا برق شمشير «مَرحَب»، پهلوان يهود، همه را فرارى داد. سپاه اسلام مجبور به عقب نشينى شد و سرانجام پيامبر تصميم گرفت تا على (ع) را به جنگ پهلوان يهود بفرستد. صداى على (ع) در فضاى ميدان طنين افكند: «من آن
كسى(صفحه59)هستم كه مادرم مرا حيدر نام نهاد».
و جنگ سختى ميان اين دو پهلوان در گرفت و سرانجام «مَرحَب» به قتل رسيد. على (ع) به قلعه حمله كرد و آن را فتح كرد.
خيبر منطقه آبادى بود، نخل هاى خرما و زمين هاى سرسبزى داشت و پيامبر همه غنيمت هاى اين سرزمين را در ميان رزمندگان اسلام تقسيم كرد.
در نزديكى هاى خيبر، گروهى ديگر از يهوديان، در فدك زندگى مى كردند. آنها نيز با يهوديانِ خيبر همدست شده بودند، پيامبر قصد داشت كه به فدك حمله كند، پيامبر منتظر بود تا سپاه اسلام از خستگى بيرون بيايند و با روحيّه بهترى به جنگ با يهوديان فدك بروند.
در يكى از اين روزها، پيرمردى به سوى اردوگاه اسلام آمد و سراغ پيامبر را گرفت، يارانِ پيامبر، او را نزد آن حضرت بردند.
او فرستاده مردم فدك بود و از طرف آنها پيام مهمّى را براى پيامبر آورده بود. او به پيامبر گفت: «اى محمّد، مردمِ فدك مرا فرستاده اند تا من از طرف آنها با شما
پيمان صلح را امضا كنم، آنها حاضر هستند كه نيمى از سرزمين خود، فدك را به شما بدهند و شما از حمله به آنها صرف نظر كنى و در مقابل، آنها فرمانروايى شما را نيز قبول مى كنند».
پيامبر لحظاتى فكر كرد و لبخندى بر لب هاى او نشست، او با اين پيشنهاد موافقت كرد.
پيمان صلح نوشته شد، سپاهيان اسلام همه خوشحال شدند، ديگر از جنگ و لشكركشى خبرى نبود، آرى، سرزمين فدك بدون هيچ گونه جنگ و لشكركشى تسليم شد.
در(صفحه60)اين ميان جبرئيل فرود آمد و آيه ششم سوره «حشر» نازل شد: «وَ مَآ أَفَآءَ اللَّه...: آن غنائمى كه در به دست آوردن آن، لشكر كشى نكرده ايد، مالِ پيامبر است».
خدا فدك را به پيامبر بخشيد، فدك، مالِ پيامبر شد. اين حكم قرآن بود و هيچ كس با آن مخالف نبود و همه با دل و جان، حكم خدا را قبول كردند.
خدا دوست داشت به پيامبر خود كه در راه او اين همه تلاش كرده است هديه اى بدهد.
پيامبر شخصى را در فدك به عنوان كارگزار خود قرار داد و به سوى مدينه بازگشت.
پيامبر، دلش براى دخترش، فاطمه (س) خيلى تنگ شده بود، براى همين اوّل به خانه فاطمه (س) رفت.
📚 #پی نوشتها👇
149. المراجعات، عبد الحسين شرف الدين العاملي (ت 1377 ه)، تحقيق: حسين الراضى، قمّ: دار الكتاب الإسلامي.
150. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، الميرزا حسين النوري (ت 1320 ه)، تحقيق: مؤسّسة آل البيت، قمّ: مؤسّسة آل البيت، الطبعة الاُولى، 1408 ه.151. المستدرك على الصحيحين، أبو عبد اللّه محمّد
بن عبد اللّه الحاكم النيسابوري (ت 405 ه)، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، بيروت: دار الكتب العلميّة، الطبعة الاُولى، 1411 ه.
152. المسترشد في إمامة أمير المؤمنين علي بن أبي طالب، أبو جعفر محمّد بن جرير الطبري الإمامي (ق 5 ه)، تحقيق: أحمد المحمودي، طهران: مؤسّسة الثقافة الإسلاميّة لكوشانبور، الطبعة الاُولى، 1415 ه.
153. مسند أبي يعلى الموصلي، أحمد بن علي الموصلي (ت 307 ه)، تحقيق: إرشاد الحقّ الأثري، جدّة:
(صفحه183)
دار القبلة، الطبعة الاُولى، 1408 ه.
154. مسند أحمد، أحمد بن محمّد بن حنبل الشيباني (ت 241 ه)، تحقيق: عبد اللّه محمّد الدرويش، بيروت: دار الفكر، الطبعة الثانية، 1414
👈 #ادامه_دارد....
📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی
#یا_زهرا_اغیثینی
#ایام_فاطمیه
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شهید مدافع امنیت طلبه بسیجی حسن مختار زاده:
یدونه حلالیت بزنید تو کل شهر
فکر کنم به کن شهر بدهکارم
بدهکار نیستما
حالا یه چراغی شکسته باشیم و ...
هر جا کار کردم یه حلالیت بگیرید
اون دفعه یدونه سانس استخر بود
دیروز ازش حلالیت گرفتم
سرش داد زدم
حاج اقا حاج اقا
[[خدایا تمومش دیگه خسته شدیم]]
حلالم کنیم
🔸️ایشان از مربیان کمیته تخصصی راپل یگان فاتحین استان قم و دارای مدرک نجات غریق بوده اند.
شهدارایادکنیم باذکرصلوات
#شهدا_شر_منده_ایم ❤️
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج🤲
⚪️✨در این شب عزیز
🕊✨بالاترین آرزویم
⚪️✨براتـ♥️ـون اینہ کہ
🕊✨حاجت دلتون
⚪️✨با حکمت خدا یکی باشہ...
🕊✨شبتـ♥️ــون خوش😊✋
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
هدایت شده از سلام برابراهیم هادے🇵🇸
🕌 سلام صبح گاهی محضر اربابمون
📿 السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. 📿.
@ebrahiimhadi74
صبحتان حسینی
#سلام_امام_زمانم 🤚❤️
🕊☘ آنکه بر درد همه هست دوا می آید
🍃🌼 قائم آل محمد به خدا می آید...
🕊☘ در دعای فرجم حدس و گمان نیست که من
🍃🌼 به یقینم که اباصالحِ ما می آید
🕊☘ جمعه ها دیده گریان و دعای ندبه
🍃🌼 زیر لب زمزمه و شور و صفا می آید
🕊☘ ای عزیزی که به دنبال وفا میگردی
🍃🌼 با خبر باش که سلطان وفا می آید
🕊☘ عاشقان چشم به راه گل نرگس باشید
🍃🌼 اندکی صبر که با ذکر و دعا می آید
🌺🌤 #اللهم_عجـل_لولیک_الفـرج 🌤🌺
◾▪◾▪
🍀 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🍀
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
🍃تا خودمان رو نسازیم و
تغییر ندهیم جامعه ساخته نمیشود
🍃مشکل کار ما این هست که برای
رضایت همه کار می کنیم الا رضای خدا
🍃به فکر مثل شهدا مردن نباش ،
به فکر مثل شهدا زندگی کردن باش
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
🍃🌷
﷽
#تلنگر_تفکر
اگر به جای گفتن:
دیوار موش دارد و موش هم گوش دارد؛
بگوییم:
فرشتهها در حال نوشتن هستند؛
نسلی از ما متولد خواهد شد که به جای مراقبت مردم، "مراقبت خدا" را در نظر دارد!
قصه از جایی تلخ شد که در گوش یکدیگر با عصبانیت خواندیم:
بچه را ول کردی به امان خدا؛
ماشین را ول کردی به امان خدا؛
خانه را ول کردی به امان خدا؛
و اینطور شد که "امان خدا" شد "مظهر ناامنی".
ای کاش میدانستیم امنترین جای عالم، امان خداست.
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74