سلام برابراهیم هادے🇵🇸
🍃🌷 ﷽ 📚 #فریاد_مهتاب خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه قسمت 7⃣4⃣ على (ع) به خليفه خبر مى دهد كه آنها م
🍃🌷
﷽
📚 #فریاد_مهتاب
خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه
قسمت 8⃣4⃣
ابوبكر با شنيدن سخن عُمَر، مقدارى آرام مى شود.
فاطمه (س)، سخن عُمَر را مى شنود، براى همين مى گويد: «من بعد از هر نماز شما را نفرين مى كنم».
بار ديگر صداى گريه ابوبكر بلند مى شود. عُمَر از جاى خود بلند مى شود، ابوبكر هم برمى خيزد و آنها خانه را ترك مى كنند.
آيا به راستى ابوبكر از نفرين فاطمه (س) ترسيد؟
آن طور كه من مى دانم ابوبكر بسيار زيرك است، هدف او از اين سخنان، چيز ديگرى بود. اگر او واقعاً از كردار خود پشيمان شده بود، چرا اين قدر زود از سخن خود دست كشيد؟ معلوم مى شود كه او اين سخنان را از روى واقعيّت نگفت. * * * على (ع)، كنار فاطمه (س) نشسته است، فاطمه (س) خوشحال است كه درس خوبى به خليفه داده است.
فاطمه (س) نگاهى به على (ع) مى كند و مى گويد:
على جان! تو از من خواستى كه آنها را به خانه راه دهم، آيا آنچه را از من خواستى انجام دادم؟
آرى.
حالا من اگر از تو يك چيز بخواهم قبول مى كنى؟
آرى، فاطمه جانم!
من از تو مى خواهم كه
وقتى من از اين دنيا رفتم نگذارى اين دو نفر بر جنازهام نماز بخوانند.
آرى! فاطمه (س) به فكر اين است كه براى هميشه تاريخ، پيام مهمّى بگذارد. هر كس كه تاريخ را بخواند از خود سؤل خواهد كرد كه چرا ابوبكر بر پيكر دخترِ پيامبر نماز نخواند. * * * خليفه به سوى مسجد مى رود، امّا هنوز دارد گريه مى كند. او با خود فكر مى كند آيا رياست چند روزه دنيا، ارزش آن را داشت كه من فاطمه (س) را از خود برنجانم؟
مردم وقتى گريه خليفه را مى بينند، تعجّب مى كنند، نزد او مى آيند و چنين مى گويند:
چه شده است اى خليفه! چرا گريه مى كنى؟
آيا درست است كه هر كدام از شما در كمال آرامش باشيد و مرا به حال خود رها كرده باشيد؟ من به اين بيعت شما نياز ندارم، من ديگر نمى خواهم خليفه شما باشم.
مردم تعجّب مى كنند، مگر فاطمه (س) به خليفه چه گفته است كه او اين قدر عوض شده است؟
آرى، ابوبكر از نفرين فاطمه (س)، خيلى ترسيده است.
اگر چه فاطمه (س) در بستر بيمارى است، امّا تا جان دارد از حق، دفاع مى كند.
مردم نمى دانند چه كنند، چگونه خليفه خود را آرام كنند. سرانجام تصميم گرفته مى شود تا عدّه اى نزد خليفه بروند و به او چنين بگويند: «اى خليفه، اگر تو از مقام خود، كناره گيرى كنى اسلام نابود خواهد شد، امروز بقاى اسلام به خلافت توست، هيچ كس نمى تواند جاى تو را بگيرد».
و اين گونه است كه خليفه آرام مى شود.
* * * اكنون
فاطمه (س) لحظه به لحظه بدتر مى شود، او گاهى از هوش مى رود و گاهى به هوش مى آيد.
او ديگر براى پرواز به سوى آسمانها آماده است، او مى خواهد به ديدار پدر مهربان خود برود، امشب شب سيزدهم ماه «جَمادى الاولى» است.
در اين مدّت، فاطمه (س) چقدر بلا و سختى كشيده است.
آيا امشب با من به عيادت فاطمه (س) مى آيى؟
خداى من! گويا امشب در اين خانه خبرهايى است! فاطمه (س) در بستر بيمارى است، نگاه على (ع) به چهره همسرش، خيره شده است.
فاطمه (س) چشمان خود را باز مى كند، على (ع) را در كنار خود مى بيند، رو به او مى كند و مى گويد:
على جان! من الآن، خوابى ديدم.
در خواب چه ديده اى، اى عزيز دلم؟
در خواب، پدرم را ديدم، او در قصر سفيدى نشسته بود، وقتى با او روبرو شدم به من گفت: «دخترم، نزد من بيا كه من مشتاق تو هستم».
تو در جواب چه گفتى؟
من به او گفتم: «به خدا قسم، من نيز مشتاق ديدار تو هستم».
و پيامبر چه گفت؟
او به من چنين گفت: «تو به زودى مهمان من خواهى بود».
👈 #ادامه_دارد....
📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی
#یا_زهرا_اغیثینی
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
🍃🌷
﷽
📚 #فریاد_مهتاب
خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه
قسمت 9⃣4⃣
اشك در چشمان على (ع) حلقه مى زند، او باور نمى كند كه امشب، آخرين شبِ زندگى فاطمه (س) باشد.
نگاه على (ع) به صورت فاطمه (س) دوخته شده است. ناگهان فاطمه (س) اين چنين مى گويد: «عليكُم السّلام».
على (ع) به خود مى آيد، آيا كسى وارد اتاق شده است؟ تو هر چه نگاه مى كنى كسى را نمى بينى. پس فاطمه (س) به
چه كسى سلام كرد؟
فاطمه (س) رو به على (ع) مى كند و مى گويد: «پسر عمو، نگاه كن، جبرئيل به ديدن من آمده است، الآن او به من سلام كرد و من جواب او را دادم، او به من خبر داد كه امشب، شب آخر زندگى من است و من فردا به اوج آسمانها پرواز مى كنم».
آرى، سفر فاطمه (س) قطعى شده است، در آسمانها غوغايى به پا شده است، همه خود را براى مراسم استقبال از فاطمه (س) آماده مى كنند. * * * اكنون، فرصت خوبى است تا فاطمه (س) حرف هاى خود را با على (ع) بزند. على (ع) سر فاطمه (س) را به سينه گرفته است و به شدّت گريه مى كند. قطرات اشك على (ع) بر صورت فاطمه (س) مى ريزد.
فاطمه (س) اين چنين سخن مى گويد:
على جان! تو بايد در مرگ من صبر داشته باشى، يادت هست در روز آخر زندگى پدرم، او به من وعده داد كه من زودتر از همه به او ملحق خواهم شد، اكنون موقع وعده پيامبر است. على جان! اگر در زندگى از من كوتاهى ديدى ببخش و مرا حلال كن.
اى فاطمه! تو نهايت عشق و محبّت را به من ارزانى داشتى، تو با سختى هاى زندگى من ساختى، تو هيچ
كوتاهى در حقّ من نكردى.
على جان! از تو مى خواهم كه بعد از من با فرزندانم، مهربانى بيشترى داشته باشى، بعد از من با دختر خواهرم، اَمامه، ازدواج كن، زيرا او با فرزندان من مهربان است.
فاطمه جان! تو به
زودى حالت خوب مى شود و شفا مى يابى.
نه، من به زودى نزد پدر خود مى روم، على جان! من وصيّت ديگرى هم دارم.
چه وصيتّى ؟
👈 #ادامه_دارد....
📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی
#یا_زهرا_اغیثینی
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
📸 جمعی از خانواده شهدای حادثه تروریستی حرم حضرت احمد بن موسی (شاهچراغ) شیراز، صبح امروز (سه شنبه) با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیتالله خامنهای دیدار کردند. ۱۴۰۱/۹/۲۹
#امام_زمان
#لبیک_یاخامنه_ای
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
هدایت شده از سلام برابراهیم هادے🇵🇸
🕌 سلام صبح گاهی محضر اربابمون
📿 السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. 📿.
@ebrahiimhadi74
صبحتان حسینی
💚🌺🍃
🌺
❇️ سلام امام زمانم 🌤
ای نسخهٔ پایانیِ دست خداوند
هر درد درمان میشود وقتی بیایی
دلها شده بازار سردی از عواطف
دلها بهاران میشود وقتی بیایی
🤲 اللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج 🤲
🤲 اللَّهُمَّ اجْعَلْنٰا مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ 🤲
#امام_زمان علیهالسلام
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
#رهبࢪمونھ🤩
ازخـدآخواستہام
هࢪچـه که داࢪم بدهم🦋💙
جاےآن؛
چشمبگیࢪمڪہتـماشـاتڪنم😍♥️
😍 اول صبحی انرژی بگیرید✌️
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
از شهداییکه به شهید ابراهیم هادی بسیار علاقه داشت و او را الگوی خودش قرار داده بود، شهید علی خاوری بود.
او از بهترین مدافعین حرم و اعزامی از همدان بود، از خادمین فکه در راهیان نور بوده و برای شناساندن ابراهیم هادی به نسل جدید بسیار تلاش کرد.
او تمام کتابهای مجموعه را می خواند و کتابها را به دیگران اهدا میکرد.
عاقبت نیز مانند ابراهیم با شهادت راهی بهشت الهی شد.
📙یاران ابراهیم. چهل حکایت از آنها که ابراهیم را الگوی خود قرار دادند و مانند ابراهیم با شهادت رفتند.
سرباز #امام_زمان
مثل👈حاج_قاسم مثل👈ابراهیم_هادی
🤚لبیک_یا_خامنه_ای
#زن_عفت_افتخار #مرد_غیرت_اقتدار
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا توزندگی مون خوش نیستیم!؟
🔊 #استاد_عالی ☘
سلام برابراهیم هادے🇵🇸
🍃🌷 ﷽ 📚 #فریاد_مهتاب خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه قسمت 9⃣4⃣ اشك در چشمان على (ع) حلقه مى زند، او
🍃🌷
﷽
📚 #فریاد_مهتاب
خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه
قسمت 0⃣5⃣
بدنم را شب غسل بده، شب به خاك بسپار، تو را به خدا قسم مى دهم مبادا بگذارى آنهايى كه بر من ظلم كردند بر سر جنازه من حاضر شوند، آنهايى كه مرا با تازيانه زدند ؛ محسن (ع) مرا كشتند نبايد بر پيكر من نماز بخوانند.
چشم، فاطمه جان! من قول مى دهم نگذارم آنها بر پيكر تو نماز بخوانند.
على جان! من مى خواهم قبرم مخفى باشد.
چشم، فاطمه جان!
على جان! از تو مى خواهم كه خودت مرا غسل دهى و
كفن نمايى و در قبر بگذارى، على جان! بعد از آن كه مرا دفن كردى، بالاى قبرم بنشين و قرآن و دعا بخوان، تو كه مى دانى من سخت مشتاق تو هستم و چقدر شيداى صداى دلنشين تو هستم! على جان! به سر قبرم بيا، چرا كه دل من به تو انس دارد.
فاطمه جان! من وصيّت هاى تو را انجام مى دهم، ولى من هم چند خواسته از تو دارم.
چه خواسته اى؟
اگر من در حقّ تو كوتاهى كردم مرا حلال كنى و ببخشى، ديگر اين كه وقتى نزد پيامبر رفتى سلام مرا به او برسانى.
اشك در چشمان على (ع) حلقه مى زند، بغض راه گلوى على (ع) را مى بندد، فاطمه (س) منتظر است تا على (ع) سخن خود را تمام كند.
مى دانم كه تو هم منتظر هستى
، به راستى على (ع) چه مى خواهد بگويد؟
فاطمه جان! وقتى نزد پدر خود رفتى مبادا از من پيش او شكايت كنى. 218
خدايا، منظور على (ع) از اين سخن چيست؟
آرى، او بغضى نهفته در گلو دارد، او اشك مى ريزد و
نمى تواند سخن بگويد...
على (ع) فقط گريه مى كند، سر فاطمه (س) بر سينه اوست، فاطمه (س)، امانت خدا در دست او بود، فاطمه (س)، تمام عشق على (ع) بود، امّا دشمنان با عشق على (ع) چه كردند؟ در مقابل چشم على (ع)، او را تازيانه زدند، سيلى به صورتش زدند، پهلويش را شكستند و او براى حفظ اسلام صبر كرد، پيامبر از او خواسته بود كه در همه اين بلاها صبر كند. او به پيامبر قول داده بود، بايد بر سر قول خود باقى مى ماند.
على (ع) نگاهى به صورت فاطمه (س) مى كند، مى بيند كه فاطمه (س) گريه مى كند، به راستى چرا فاطمه (س) گريه مى كند؟ او كه به زودى به آرزويش كه رهايى از قفس دنيا بود مى رسد، پس چرا اشكش جارى شده است؟
على (ع) رو به او مى كند و مى گويد:
فاطمه جان! چرا گريه مى كنى؟
من براى غربت و مظلوميّت تو گريه مى كنم، مى دانم كه بعد از من با سختىها و بلاهاى زيادى روبرو خواهى شد.
فاطمه جان! گريه نكن، من در راه خدا بر همه آن
سختىها صبر خواهم نمود...
👈 #ادامه_دارد....
📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی
#یا_زهرا_اغیثینی
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
🍃🌷
﷽
📚 #فریاد_مهتاب
خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه
قسمت 1⃣5⃣
على جان! از نگاه تو بوى غم مى آيد، گريه مكن كه گريه تو دل مرا مى سوزاند!
على جان! من فاطمه تو هستم، مگر
نمى گفتى هر گاه دلم مى گيرد، با نگاه به چهره فاطمه آرام مى گيرم؟ پس چرا به من نگاه نمى كنى؟ چرا سر خود را به زير افكنده اى؟ نكند از سرخىِ چشم و كبودى صورت من غمگين شده اى؟
جانِ فاطمه، سرت را بالا بگير، جانِ من به فداى تو! فاطمه تو، فدايىِ توست: روُحى لَكَ الفِداء...
على جان! من بار سفر بستهام و به زودى از پيش تو مى روم، امّا بدان كه تو هميشه در قلب من هستى، پيوند من و تو، هرگز از هم گسسته نمى شود.
على جان! با من سخن بگو، غم دل خود را برايم بازگو كن! مى دانم كه وقتى من رفتم، تو هيچ كسى را نخواهى داشت تا با او درددل كنى، تو به بيابان پناه خواهى برد و با چاه سخن خواهى گفت...
على جان! وقتى اشك چشم يتيمان مرا ببينى، وقتى نگاه كنى و ببينى حسن و حسين من، زانوىِ غم در بغل گرفته اند، چه خواهى كرد؟
* * * امروز سيزدهم ماه جمادى الاُولى است، هفتاد و
پنج روز از وفات پيامبر گذشته است. گروهى از مردم مى خواهند به عيادت فاطمه (س) بيايند، امّا فاطمه (س) گفته است كه به هيچ كس، اجازه ملاقات ندهند. او مى خواهد در اين روز آخر زندگى به حال خودش باشد.
سَلمى در كنار فاطمه (س) است. نمى دانم اين خانم را مى شناسى يا نه. او همسرِ ابى رافع است. اين خانم و شوهرش همواره به خاندانِ پيامبر عشق مى ورزند.
سَلمى در زمان پيامبر در خانه آن حضرت خدمت مى كرد، و اكنون، اين افتخار نصيب او شده كه پرستار حضرت فاطمه (س) باشد.
على (ع) هم در كنار فاطمه (س)
نشسته است، گاهى فاطمه (س) از هوش مى رود و گاه به هوش مى آيد. فرزندان فاطمه (س) در كنار مادر نشسته اند و آخرين نگاه هاى خود را به او مى كنند.
نزديك اذان ظهر است، على (ع) با فاطمه (س) خداحافظى مى كند و به سوى مسجد حركت مى كند.
فاطمه (س)، سَلمى را صدا مى زند و با كمك او برمى خيزد، وضو گرفته و لباسى نو به تن نموده و خود را خوشبو مى كند.
فاطمه (س) مى خواهد به ديدار خدا برود. او از سَلمى مى خواهد تا چادر نماز او را بياورد.
سَلمى، چادر نماز فاطمه (س) را مى آورد و به او مى دهد. هنوز تا اذان ظهر فرصت باقى است.
او روى خود را به سوى قبله مى كند و چنين مى گويد: «سلام من بر جبرئيل! سلام من بر رسول خدا! بار خدايا من به سوى پيامبر تو مى آيم، من به سوى رحمت تو مى آيم ».
👈 #ادامه_دارد....
📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی
#یا_زهرا_اغیثینی
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
🍃🌹یلدا را این گونه تعریف کنیم: 🌹
یـــ :یا صاحب الزمان🍃
🍃ل :لوایت را علم کن🌹 🌹
د:دیگر جدایی بس است🍃
🍃ا:اللهـم عجل لولیکــــ الفـرج🌹
🍉 یلدا مبارک🌹🌹🌹
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
یلدایمان را به یاد
امام زمان عج صبح میکنیم
آخرین روز فصل پائیز
و بلندترین شب سال شب یلدا
امسال اما میخواهیم
تک تک ثانیههایش را معطر کنیم
به عِطر دل انگیز مولایمان
گره بزنیم سیاهی یلدا را
به سپیدی صبح آمدنتان
تا زندگیمان با کیمیای دعایتان
سر و سامانی بگیرد
ما برای آمدنتان دعا میکنیم
و شما هم برای به راه آمدنمان
پنج گل صلوات تقدیم میکنیم
به محضر مبارکتان
تا دنیا را عطر گل محمدی بردارد
🍃⚘اَلّلهُـمَّ صَـلِّ عَلـىٰ⚘🍃
مُحَمَّـ♡ـد وَ آل مُحَـ♡ـمَّد
وَ عَجِّـلْ فَرَجَهُــم
✨اَللھُمَّ ؏َـجِّلْ لِوَلیِکَ الْفَرَج✨
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
📺 قرائت دستهجمعی حدیث شریف کساء
به رسم هر ساله در بلندترین شب سال و در کنار خانوادهایمان با قرائت دست جمعی حدیث شریف کساء رحمت و برکت الهی را از درگاه پروردگار طلب کنیم
🔹امشب ساعت ۲۰:۲۰ از شبکه سه سیما
#یلدا #یلدای_فاطمی #حدیث_کساء
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
هدایت شده از سلام برابراهیم هادے🇵🇸
🕌 سلام صبح گاهی محضر اربابمون
📿 السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. 📿.
@ebrahiimhadi74
صبحتان حسینی
دل را بہ هـواے دلبرے 💖
خوش ڪردیم❣
سر را بہ هـواے سرورے
خوش ڪردیم🕊
پا را بہ رڪاب صفدرے
خوش ڪردیم✌️🇮🇷
جان را بہ فداے رهـبرے💖
خوش ڪردیم❣
#لبیک_یا_مهدی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ایام_فاطمیه
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
#شهیدابراهیمهادی
🔻 ابراهیم می گفت؛
خوشگل ترین شهادت را می خواهم! اگر جائی بمانی که دست احدی به تو نرسد، کسی هم تو را نشناسد، مولا هم بیاید سرت را به دامن بگیرد، این خوشگل ترین شهادت است.
#شهیدانه
#امام_زمان
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74
🖼 #طرح_مهدوی
📌 یادت باشه!
▫️ اول امام زمان تو رو یاد میکنه، بعد تو یاد امام زمان میفتی...
📎 #تلنگر
🍃
🌸🍃@ebrahiimhadi74