eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
35.2هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسْــمِ‌الله‌ الرَّحْــمَٰــنِ‌ الـــرَّحـــيــم🦋
. • ‌‌•🌸🍃 👥 |فصل³: بھ‌ࢪوایت‌‌دوستان . عظیمے؛ عروسےیڪی‌ازفامیلابود، وبڪوب وبرقص! محسن‌بیرون‌سالن، منتظرموند! اذان‌ڪه‌دادن،دونفرےرفتیم داخل‌کانکسے ڪه‌جلوےتالاربود، ونمازروبه‌جماعت‌خوندیم هرچےمنتظرموند، تادومادازسالن‌خارج‌بشه وبهش‌تبریك‌بگه، خبرےازش‌نشد! دست‌آخر گفت: به‌دومادسلام‌برسون، به‌خانمم‌بگومن رفتم‌گلزارشهدا ! صادقیان: رفته‌بودیم‌پارك! تانشستیم‌زن‌و مردےهم‌اومدن، وسایلشونوکنارمابساط ڪردن‌ونشستن! وضعیت‌حجاب‌زن‌اصلا مناسب‌نبود. محسن‌هم‌نسبت‌به‌این‌مورد، خیلےحساسیت‌داشت. میدیدم‌ڪه‌عذاب میڪشید! دست‌فروشےاومدسراغ‌ما ڪه‌پلاستیك‌فریزرمیفروخت! محسن‌بهش گفت؛ این‌پلاستیڪاروبده‌به‌این‌خانم! تا حجابشودرست‌ڪنه! دست‌فروش‌اومد سراغ‌من، دوباره‌محسن‌بهش‌گفت؛ مگه نشنیدے؟ گفتم:ببربده‌به‌این‌آقاتابه‌خانمش بگه‌؛ حجابشودرست‌ڪنه! خانمش‌زدبهش ڪه:توچیڪارداری؟ میخواےشردرست کنی؟ اماباهمین‌حرف‌محسن، زن‌روسریش روجلوڪشیدولحظاتےبعد هردوبلندشدن‌و ازاونجارفتن! ابراهیمے: محسن‌خیلےدنبال‌این‌بودڪه‌ دوباره‌سوریه‌بره! هرڪس‌رومیدید اینوبهش میگفت. باهم‌رفته‌بودیم‌مشهد، داخل‌یکی‌از صحن‌ها، صندوقےبرای‌ڪمک‌به‌جبهه‌های مقاومت، گذاشته‌بودن. محسن‌رفت‌سراغ مسئول‌صندوق‌وگفت: آقامن‌میخوام‌برم سوریه! شمامیتونےکمکم‌ڪنی‌ وبگےچطور میتونم‌برم؟ اون‌نگاهےبه‌محسن‌انداخت‌و گفت: شمامطمئن‌باش، نیازڪشوربه‌شما خیلےبیشتره! امثاد‌شمابایدبمونن وتوے ڪارای‌فرهنگےفعالیت‌ڪنن. حدود۱۰دقیقه درمقام‌نصیحت، ازاین‌حرفابه‌محسن‌میزد دراون‌چندروزی‌ڪه، تومشهدبودیم تموم فڪروذهن‌محسن، این‌بودڪه: روزنه‌ای برای‌رفتن‌به‌سوریه، پیداڪنه! حتےبه‌ذهنش رسیدمثل‌شهیدمرتضےعطایی، ڪه‌خودشو بعنوان‌افغانستانےجازدودر قالب‌لشڪر فاطمیون، به‌سوریه‌رفت! اوهمچنین‌کاری انجام‌بده. وقتےحال‌وهواےطوفانیش رو دیدم، بهش‌گفتم: محسن! چرااونقدر ناآرومےمیڪنی؟ جواب‌داد؛ من‌هرطورشده بایدبرم‌سوریه! اونقدرخودمو به‌درودیوار میزنم‌ تابالاخره یه‌راهےبرام‌بازبشه . . ¦⇠ ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللَّهُ مَوْلاکُمْ وَ هُوَ خَیْرُ النَّاصِرینَ(۱۵۰-آل عمران) خدا سرپرست شماست و او بهترین یاری دهندگان است😍❤️ _خدای مهربونم💛 ❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
🌿' اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ آیا بتهایِ بی ارزش بهترند یا کسی که دعای مضطر و درمانده را به اجابت می رساند و گرفتاری و بلا را برطرف می کند؟ آیه۶۲/سوره نمل شبیہ مراقب وقتِ باشیم! 📿 ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
بِنٰام‌آراٰم‌دلھٰا🌱
•°~🌸✨ نیست‌برلوح‌ِدلم‌جزالف‌قامت‌دوست، این‌حسن‌کیست‌که‌حسین‌بن‌علی‌عاشق‌اوست♥ 🦋 🌱 ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
بزرگےمیگفٺ: همہ‌‌مࢪدم‌نسبٺ‌بہ‌همدیگہ‌حق‌الناس‌داࢪن!! پرسیدم‌؛یعنےچی‌ڪه‌نسبٺ‌بہ‌هم؟ فرمۅدن‌:ۅقتےیڪےزار‌میزنہ تا‌امام‌زمانش‌رۅببینہ یڪیم‌بی‌خیاݪ‌دارھ‌‌‌گناه‌میڪنہ!😓 این‌بزرگترین‌حق‌اݪناسیہ‌‌ڪہ‌‌باهر‌گناھ میفتہ‌‌بہ‌‌گࢪدنمۅن(((:💔" / ❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرازی از وصیت نامه:😍 آخر من کجا و شهدا کجا خجالت میکشم بخواهم مثل شهدا وصیت کنم😞 من ریزه خوار سفره ی آنان هم نیستم شهید شهادت🕊 را به چنگ می آورد راه درازی را طی می‌کند تا به آن مقام می رسد اما من چه؟!💔 ❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
|❄☔ چآدِرٍمِـ ۺهِآدِتٌے دِخـتٌرٍآنْہ رٍقمِ مِیزَنْدِ💕 . ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
❲ بِسْم‌ِاللّٰهـِ‌الـرَّحْمـٰنِ‌الـرَّحیمِ‌؛ 🌿' ❳اَلسَّلامُ‌عَلَیْكَ‌یاحُجَّةَ‌اللّٰهـِ‌فےاَرضِہ؛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اݥام‌ِزَمٰانَمـ چَشـم‌اِنتِـظاٰرِتَم‌‌ودِلخـونَم‌ازغَمَـت تَرسَـم‌بِمـیرم‌وآخَـرنَبینَـمَت!シ💔 ❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
خيلي گشته بوديم نه پلاكي نه كارتی چيزی همراهش نبود🙂 لباس فرم سپاه تنش بودچيزي شبيه دكمه پيراهن در جيبش نظرم را جلب كرد😇 خوب كه دقت كردم ديدم يك نگين عقيق است كه انگار جمله اي رويش حك شده. خاك و گل ها را پاك كردم ديگر نيازي نبود دنبال پلاكش بگرديم. روي عقيق نوشته بود: « به ياد شهداي گمنام»💔 ❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدمصطفی‌چمران؛ اگہ‌امام‌زمان‌غیبٺ‌ڪرده‌،این‌غیبٺِ ماسٺ، نہ‌غیبٺ‌اۅ! این‌ماهستیم‌ڪه‌ چشمان‌خودرابستہ‌ایم‌! این‌ماهستیم ڪہ‌‌آمادگےنداریم!":)🍂 / ❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
‹.🌸🕊.› مَـن‌دݪ‌خوشَم‌کہ🙂🌱 تُو‌خُدا؎بَـدان‌هَم‌هَستے:)💔✨ [←❄️خداے‌مهࢪبونم🦋 |🍃🌈| ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
. بیچاره ام برای دِلم فِکرِ چاره کن 🌱 ارباب جان، به رَعیَّتِ خود یک نظاره کن.. [ 🦋]
بِسْــمِ‌الله‌ الرَّحْـمَٰــنِ‌ الـرَّحـيـم🦋
. • ‌‌•🌸🍃 👥 |فصل³: بھ‌ࢪوایت‌‌دوستان . جهانگیری: به‌دلیل‌اینڪه‌خانمم، درانتشارات جمڪران‌ڪارمیڪرد، هرروزبایدمیرفتم اونومیرسوندم‌و‌برمیگردوندم. یه‌هفته‌صبح تاظهربود، یه‌هفته‌هم‌ظهرتاشب! چندین شب‌جمعه، محسن‌روتوجمڪران‌دیدم. بعد متوجه‌شدم‌ڪه‌محسن‌هرشب‌جمعه، خودشو به‌جمکران‌میرسوند. بعضےهفته‌ها، خانمش‌ روهم‌میوورد! اون‌اوایل‌خانمش‌بارداربود، بعدهم‌ڪه‌بچشون به‌دنیااومد بعضاً اونارو هم‌همراهش‌میدیدم! حتےچندین‌بار تو سرماےزمستون‌بااوبودن! محسن‌روڪه میدیدم باهاش‌سلاموعلیک‌میڪردم، و میگفتم:التماس‌دعا، ماروهم‌دعاڪن! اما به‌خودم‌میگفتم:این‌محسنی دیوونس یکی‌نیست‌بهش‌بگه؛ یعنےچی‌ڪه‌هرهفته ازنجف‌آبادمیڪوبی، میای‌اینجا ! چی‌رو میخوای‌ثابت‌ڪنی! توی‌این‌سرمای زمستون، نصف‌شب‌این‌بچه‌رو، آووردی اینجاڪه‌چی؟ گناه‌داره! سرمامیخوره! بعدازاینڪه‌محسن، ازدواج‌ڪرد دیگه اون‌رابطه‌ےقبلےڪه‌خیلے باهم‌ جیك‌ توجیك‌بودیم رونداشتیم! فقط‌درحد سلام‌وحال‌واحوال! همین. رفت‌وآمد خونوادگےاصلانداشتیم! نسبت‌به‌محسن ذهنیت‌هم‌پیداڪرده‌بودم! چیزهایی‌ڪه ازش‌میدیدمومیشنیدم ڪه‌باصحبتهاش همخوانےنداشت! بااین‌حال، اوهرڪاری میڪرد دم‌ازخداوپیغمبرمیزد شورش‌رو درآوورده‌بود اینقدربراےشهادت به‌همه التماس‌دعامیگفت، هرهفته‌ڪه جمڪران میرفت، به‌بچه‌هاپیامك‌میداد درجمکران به‌یادشماهستم! التماس‌دعا. به‌خودم میگفتم؛خب! رفتےجمڪران‌ڪه‌رفتی! زیارتت‌روبڪن‌وبرو! براچی‌به‌همه اعلام‌میڪنے؟ ڪارهاشوحمل‌بر ریا وجانمازآب‌ڪشیدن، میدونستم. البته این‌فقط‌حسِ‌من‌نبود! خیلےازبچه‌ها نسبت‌به‌محسن، چنین‌دیدےداشتن. بعدازاینڪه‌محسن، به‌شهادت‌رسید بدجوری‌چُرت‌ما، پاره‌شد. خودمن‌میگفتم عجب‌غلطےڪردم‌ درباره‌ی‌محسن‌این طورےفڪرمیڪردم! حسابی‌بابت‌این حرفاازخودم‌شاڪی‌هستم‌وپشیمون! اماچه‌فایده؟! . صافی: محسن‌میگفت-دلم‌میخواد مثل‌امام‌حسین، سر ازتنم‌جدابشه! دلم میخوادمثل‌علےاڪبر ارباً‌ارباًبشم! دلم‌میخوادمثل‌حضرت‌ابوالفضل دستام‌جدابشه! دلم‌میخواداسارت‌حضرت زینب‌روبچشم. دلم‌میخواددردپهلوی مادرم‌روبچشم! حتےیڪجایی‌نوشته‌بود دلم‌میخوادمفقودالاثربشم! وقتےاون اتفاق‌براےمحسن‌افتاد، دیدم‌به‌تموم آرزوهاش‌رسیده! اماوقتےاعلام‌ڪردن قراره‌پیڪرمحسن‌برگرده، به‌خودم‌گفتم محسن‌ڪه‌گفته‌بود:دلم میخوادمفقودالاثر بشم، پس‌چےشد؟ مثل‌اینڪه‌به تموم آرزوهاش‌رسید! الااین‌یکے! ازطرف‌مادر محسن‌خیلےبیقرارےمیڪرد، وبه‌همه میگفت؛دعاڪنین‌حداقل، پیڪربچه‌م برگرده! پیڪرش‌روڪه‌برگردوندن متوجه‌شدم، هم‌محسن‌آرزوش‌برآوورده شدهم‌مادرش! چراڪه‌تنهاقسمت ڪمی ازپیڪرش‌برگشت . . . ¦⇠ ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موفقیـت هایی کهـ نصیب افرادصبـــور می شــود هـمانــ هایی هســـتند کهـ تـوسـط افــــراد عــجول رهـا شدهـ انـــــد👌😇❤️ ❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
•🌿❛ پُرسیـدَم‌لبـآس‌پاسـدآری‌چه‌رنگۍاسـت؟! سَـبزیــآخاڪۍ؟! +خَندیـدوگُـفت:ایـن‌‌لِبـآس‌هاعآدت ڪَرده‌اندیـآخونی‌باشَندیـاگلۍ 【‌‌ ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
بِسْــمِ‌الله‌ الرَّحْـمَٰــنِ‌ الـرَّحـيـم🌺