💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
که :
يكي از بچه ها رفت وتوپ⚽️ را واليبال آورد. بعد هم دو✌️ تا تيم تشــكيل داد و ابراهيم را هم صدا كرد.
او ابتدا زير بار نميرفت و بازي نميكرد اما وقتي اصرار كرديم گفت: پس همه شما يكطرف، من هم تكي بازي ميكنم!😐
بعــد از بازي چند نفر از فرماندهان گفتند: تا حـالا اينقدر نخنديده بوديم😁،ابراهيم هر ضربه اي👊 كه ميزد چند نفر به سمت توپ ميرفتند و به هم برخورد ميكردند و روي زمين مي افتادند.😅
و ابراهيم درپايان با اختلاف زيادي بازي را برد☺️✌️
#پایان_قسمت_هشتم🌺
@ebrahimdelha
💫✨💫✨💫✨💫✨💫
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
❣
🕊*پس همزمان با مدرسـ✏️ــه رفتن امیررضا شما هم زندگی مستقل را شروع کردید❓
بله. دقیقا.✅
اولین روزی که امیررضا مدرسه رفت🚶 روز سختی بود دوباره آشوب شد 😨در دلم.
جای 🕊عباس🕊 در آن روز خیلی خالی بود که پسرش 🙎♂را در لباس🎓 مدرسه ببیند. ما به خانه ای نقل مکان کردیم که عباس بعد از ازدواج به نامم کرد😌
*امیررضا حالا چه می کند؟🤔
امیرم حالا ۳۲ سال دارد. درسش را در رشته مهندسی شیمی📚 خوانده و به استخدام شرکت نفت در آمده.👷
پارسال ازدواج کرد🎉 و تا دو ماه دیگر خودش پدر👨 می شود.
ازدواج امیررضا هم برای خودش حکایتی داشت.😊
پیدا کردن همسر مورد علاقه اش🙂 را به خودش سپردم ولی او اینکار را نکرد❌ و در دانشگاه هیچ دختری چشمـ👀ـش را نگرفت.
ترجیح می داد سنتی و عاقلانه ازدواج کند.😍 خواستگاری های زیادی رفتیم. انصافا همه هم دخترهای خوبی بودند😊 ولی خب من وسواس زیادی داشتم.
انتخاب کسی که می خواست میراث🕊 عباس، فرزند امیررضا، را بزرگ کند کار آسانی نبود.😓 ملاکم اصلا زیبایی دختر👰 نبود. زیبایی دختر را در تربیت خوب و اصالتش می دانستم. 🙂دلم می خواست همسرش تک فرزند نباشد تا امیررضا لذت داشتن خواهرو برادر👫 را درک کند.
همینطور هم شد. همسر امیررضا یک دختر ایده آل است و رسم همسرداری را به خوبی ایفا کرده.✅
#پایان_قسمت_هشـتم
@ebrahimdelha🌹
🌹
🌺
🌸
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺