🎊#چالش_عکس_شهید🕊
#شرکت_کننده_شماره7⃣3⃣1⃣
ای صاحب هستی جهان مهدی جان
وی مالک ظاهر به نهان مهدی جان
ما را نبود گـــره گشـــائی جـز تــو
بنما نظری به شیعیان مهدی جان
🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
🎊#چالش_عکس_شهید🕊
#شرکت_کننده_شماره8⃣3⃣1⃣
شاید که به پیکر جهان جان آمد
شاید که شب غصه به پایان آمد
آماده پی ظهور او باید شد
شاید که همین نیمۀ شعبان آمد
🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
#اخبار🌐
🔴بوریس جانسون نخست وزیر انگلیس كه از يك هفته پيش به ويروس كرونا مبتلا شده بود و شب گذشته به بيمارستان منتقل شد بعلت وخامت حالش به ICU منتقل شد.
الجزيره به نقل از رويترز: بوريس جانسون آگاه نيست، سطح هوشيارى جانسون [در ICU] پايين آمده است.
(رفته تو کما)😐
...........☆💓☆.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
42.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#باݩوجان🌹
چادرت فقط برایت پوشش نیست😇
کاخ سیاهیست♥️
در مقابل فتنه های کاخ سفید👊🏻
حجاب بر صورت هر ڪسي ڪہ مےنشیند☺
بر سیرتش هم ، جا خــــــوش مي ڪند☘ باور ڪن حتی خـاك چـادرت هم مقدس است...💙
و چھ خوب اسٺ ڪھ وقتے انسان
فهمید فریب خورده و بےراهھ رفتھ😔
از همانجا برگردد و جبران ڪند☺️
نہ اینڪہ بگوید:
این همھ راه آمدهایم،
بقیہ راه را هم برویم هر چہ بادا باد❌
اگرچہ بر خلاف شرع و رضاے خدا باشد🕋
آری باتوام ای میراث دار چادر حضرت مادر(س) 🌸
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
═══°✦ 💛 ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
شهید جاویدالاثر ابراهیم هادی❤:
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2
قسمت هفتم
حیاء🌺
💢از وقتی خودم را در دبیرستان شناختم همراه همیشگی ابراهیم بودم.
💢من و او با هم ورزش می رفتیم و یا مسجد و هیئت.
💢او الگوی اخلاق عملی برای تمام دوستان و همسالان بو .
💢برایم سوال بود چرا ابراهیم به یکباره اینقدر تغییر کرد؟
💢من بعد ها خیلی دقت کردم جز پدر و مادر که در تربیت او تاثیر داشتند یکی از اهالی محل بود که در شخصیت او بسیار موثر بود.
💢شخصی بود در حوالی منزل آنها و در نزدیکی میدان خراسان ساکن بود.
💢پهلوانی به نام سید عباس، او یک انسان ورزشکار و فرهیخته بود خیلی ابراهیم را دوست داشت هرجا می رفت ابراهیم را با خودش می برد.
💢می گفت: من عاشق حیا و ادب ابراهیم هستم.
💢او در زورخانه های بسیاری رفت آمد داشت همه او را تحویل می گرفتند.
💢من هم با ابراهیم چند بار همراه سید عباس به ورزش رفتم.
💢در مسیر رفت و برگشت سید عباس برای ما حرف می زد او غیر مستقیم نصیحت می کرد.
💢او آدم دنیا دیده و باسواد بود. و نگاهش به دنیا، نگاهی الهی بود و خیلی از چیزهایی که اعتقاد داشت را به ما می آموخت بدون اینکه دستور بدهد.
💢مدتی بعد خبر دار شدیم سید عباس مسئول آموزش تکاوران ارتش شاهنشاهی است اما اصلا به چهره اش نمی خورد او دارای محاسن و مذهبی و مسجدی بود.
💢ابراهیم یک بار با ادب از خود سید عباس سوال کرد.
💢سید عباس گفت: از من خواستند من هم قبول کردم به شرطی که محاسنم را کوتاه نکنم و نمازم را اول وقت بخوانم و آزادی عمل در مسائل دینی داشته باشم.
💢سال بعد که ابراهیم وارد دنیای کشتی شد سید عباس در یک سانحه ای از دنیا رفت.
💢اما یکی از مهمترین مسائلی که سید عباس به ابراهیم تاکید داشت بحث حیاء بود.
💢ابراهیم تحت تاثیر او همیشه لباس گشاد می پوشید. هیچ گاه در حضور دیگران لخت نمی شد.
💢ما ابراهیم را در همه عرصه ورزش دیده بودیم اما یادم نمی آید یک بار به استخر و شنا رفته باشیم.
💢در مورد کشتی معمولا دو بنده ای تهیه می کرد که پارچه دار باشد و معمولا لباسش را در خانه زیر لباس می پوشید و در سالن فقط لباسش را در می آورد.
💢در بین دوستان و همسالان اگر کسی را برای رفاقت انتخاب می کرد اگر می دید بی حیا و دریده است تلاش می کرد که رفتار آن شخص را تغییر دهد.
💢حتی اعتقاد دارم بخاطر همین حیا بود که آرزو داشت پیکرش باز نگردد.
💢در مراسم یکی از شهدا به بهشت زهرا علیه السلام رفتیم آنجا پیکر شهید را می شستند و مردم نگاه می کردند.
💢ابراهیم گفت: خدا کنه ما اینطور نشیم کسی که آدم را شست شو می کنه اگر دقت لازم رو نداشته باشه خیلی بد میشه.
💢بعد ادامه داد: من از خدا خواستم مثل مادر سادات حضرت زهرا علیه السلام گمنام باشم و دیگر کارم به غسال خانه نرسه.
🗣حسین جهانبخش
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
═══°✦ 💚 ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💙شهید مدافع حرم: مجید قربانخانی💙
تاریخ ولادت:1369/5/29🌹
تاریخ شهادت: 1394/10/20🥀
محل شهادت: سوریه🔥
بخشی از وصیت نامه شهید مجید قربانخانی🍂👇🏻
«بسم رب الشهدا و الصدیقین»
سلام عرض می کنم خدمت تمام مردم ایران، سلام می کنم به رهبر کبیر انقلاب و سلام عرض می کنم به خانواده عزیزم، امیدوارم بعد از شهادتم ناراحتی نداشته باشید و از شما خواهش می کنم بعد از مرگم خوشحال باشید که در راه اسلام و شیعیان به شهادت رسیدم.
صحبتم با حضرت امام خامنه ای، آقا جان گر صد بار دگر متولد شوم برای اسلام و مسلمین جان می دهم.......
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
═══°✦ 💚 ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃
#شهید_سیدمرتضی_آوینی🌺
🔹#شهید_آوینی: بسیجی عاشق کربلاست و کربلا را تو مپندار که نامیاست در میان نامها و شهریست در میان شهرها؛ کربلا حرم حق است و هیچ کس را جز یارانِ امام حسین(ع) راهی به سوی حقیقت نیست.
👈خوشا آنان که مردانه میمیرند و تو ای عزیز؛ خوب میدانی که تنها کسانی مردانه میمیرند که مردانه زیسته باشند.
#عند_ربهم_یرزقون
#فیلم_از_لحظه_شهادت👆
۲۰فروردین
#سالروز_شهادت
شادی روحش#صلوات🌹
...........🌹🌹.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........🌹🌹..................
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
#عاشقانه_دو_مدافع 💘 #قسمت2⃣5⃣ وارد حرم شدیم... حس عجیبے داشتم سرگردوݧ تو بیـݧ الحرمیـݧ وایستاده بو
#عاشقانه_دو_مدافع 💘
#قسمت3⃣5⃣
نتونستم طاقت بیارم اشکام سرازیر شد .
چطورے میتونستم بزارم علے بره ،چطورے در نبودش زندگے میکرم.
اگہ میرفت کے اشکام و پاک میکردو عاشقانہ تو چشمام زل میزد .کے منو درآغوش میگرفت تا تمام غصه هامو فراموش کنم؟
پنج شنبہ ها باید باکے میرفتم بهشت زهرا؟
.دیگہ کے برام گل یاس میخرید .
سرمو گرفت و پیشونیمو بوسید .تو چشمام زل زدو گفت :اسماء چیشده ؟چرا چند وقتہ اینطورے شدی
بہ علےنمیخواے بگے
میخواے با اشکات قلبمو آتیش بزنے؟
اشکامو پاک کردم و باصداے آرومے گفتم:کے میخواے برے؟
کجا؟
سوریہ.
باتعجب نگاهم و کردو گفت:سوریہ؟
نگاهش کردم و گفتم:آره ،مـݧ میدونم کہ میخواے برے.
مـݧ میدونم کہ میخواے برے فقط بگو کے؟؟؟
چیزے نگفت
زدم بہ شونش و گفتم :علے با توام .
اشک تو چشماش حلقہ زده و گفت:وقتےکہ دل تو راضے باشہ
برگشتم،پشتمو بهش کردم و گفتم:إ جدے؟؟پس هیچوقت نمیخواے برے
دستشو گذاشت رو شونم ومنو چرخوند سمت خودش .
اومد چیزے بگہ کہ انگشتمو گذاشتم رولباشو گفتم:هیس ،هیچے نگو علے
تو کہ میخواستے برے چرا اصلا زن گرفتے؟؟؟
چرا موقع خواستگارے بهم نگفتے؟؟
اصلا چرا مـݧ؟؟؟
علے چرا؟؟؟
دستمو گرفت تو دستشو گفت:اجازه هست حرف بزنم؟؟
اولا کہ هر مردے باید یروزے زݧ بگیره
دوما کہ اسماء تو کہ خودت میدونے مـݧ عاشقت شدم و هستم باز میپرسے چرا مـݧ؟
اوݧ موقع خبرے از رفتـݧ نبود کہ بخوام بهت بگم.الانش هم اگہ تو راضے نباشے مـݧ جایے نمیرم
آره مـݧ راضے نباشم نمیرے.اما همش باید ببینم ناراحتے.??
بادیدݧ عکس یہ شهید بغضت میگیره??
ینے مـݧ مانع رسیدݧ بہ آرزوت بشم؟
مـݧ خودخواهم علے؟؟
ݧ ݧ اسماء چرا اینطورے میکنے؟
نمیدونم علے ،نمیدونم
بس کـݧ اسماء
دستم گذاشتم رو سرمو بہ دیوار تکیہ دادم
علے از جاش بلند شد رفت سمت در،یکدفعہ وایستاد و برگشت سمت مـݧ
بہ حرکاتش نگاه میکردم
اومد پیشم نشست و با ناراحتے گفت:!اسماء ینے اگہ موقع خواستگارے بهت میگفتم کہ احتمال داره برم سوریہ قبول نمیکردے؟؟
نگاهم و ازش دزدیدم و بہ دستام دوختم
قلبم بہ تپش افتاده بود ،نمیدونستم چہ جوابے باید بدم
چونم و گرفت و سرمو آورد بالا اشک تو چشماش حلقہ زده بود
سوالشو دوباره تکرار کرد
ایندفعہ یہ بغضے تو صداش بود طاقت نیوردم دستشو گرفتم و گفتم:قبول میکردم علے مثل الاݧ کہ...
کہ چے؟؟؟؟
بغضم ترکید،توهموݧ حالت گفتم،مثل الاݧ کہ راضے شدم برے...
باورم نمیشد ایـݧ حرفو مـݧ زدم ؟؟
کاش میشد حرفمو پس بگیرم
کاش زماݧ فقط یکدیقہ بہ عقب برمیگشت
علے اشکامو پاک کردوسرمو چسبوند بہ سینش
دوباره صداے قلبش میشنیدم پشیموݧ شدم از حرفے کہ زدم
تو دلم گفتم:الاݧ وقت درآغوش گرفتنم نبود علے،دارے پشیمونم میکنے،چطورے ازت دل بکنم چطورے؟؟؟
باصداش بہ خودم اومدم.
اسماء اینطورے راضے شدے؟؟؟با گریہ واشک؟؟؟با چشماے غمگیـݧ؟؟؟
فایده اے نداشت مـݧ حرفمو زده بودم نمیتونستم پسش بگیرم.
ازش جدا شدم سرمو انداختم پاییـݧ و گفتم:مـݧ تصمیممو گرفتم...
فقط بگو کے میخواے برے؟؟؟
بگو بہ جوݧ علے راضیم برے؟؟
إ علے گفتم راضیم دیگہ ایـݧ حرفا ینے چے؟؟؟
ݧ بگو بہ جوݧ علے
علے دارے پشیمونم میکنیا
دیگہ چیزے نگفت ...
علے نمیخواے بگے کے میخواے برے؟؟
آهے کشید و آروم گفت:جمعہ شب
پس واقعیت داشت رفتنش تو ایـݧ یکے دوماه دنبال کاراش بود...
بہ من چیزی نگفته بود
چرا؟؟؟؟؟
احساس کردم سرم داره گیج میره
نشستم رو صندلے و چشمامو بستم
زماݧ از دستم خارج شده بود نمیدونستم چند روز تا رفتنش مونده
باصداے آروم کہ کمے هم لرزش قاطیش بود پرسیدم:علے امروز چند شنبست
چهارشنبہ
فقط سہ روز تا رفتنش زماݧ داشتم.باید چیکار میکردم؟؟ما هنوز عروسے هم نکرده بودیم .قرار بود تولد امام رضا عروسیمونو بگیریم وماه عسل بریم پابوس آقا.
جلوے چشمام سیاه شداز رو صندلے افتادم دیگہ چیزے نفهمیدم…
ادامه دارد ....
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉
🍃جمال عشق پیدا می شود وقتی تو می آیی
بساط عیش برپا می شود وقتی تو می آیی
🌼نه تنها خاطر دلها شود آشفته از زلفت
چه غوغایی به دنیا می شود وقتی تو می آیی
میلاد با سعادت منجی عالم بشریت ؛ حضرت صاحب العصر والزمان #امام_مهدی ارواحنا الفدا را خدمت همه شما عزیزان تبریک و شادباش عرض میکنیم.
به امیدظهور هرچه سریعتر #مولایمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊
...........🌹🌹.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........🌹🌹..................
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💯#تلنگر
✅چقدرامام زمان عج را دوست دارید؟؟
السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)
💫طلوع نزدیک است اگر بخواهیم …
ظهور تو زیباتر از ظهور همهی زیباییهاست؛
چشم به راه زیباترین بهاریم🍃
خدایا انتظار چقدر دیر میگذرد
با صد نگاه خسته، صدا میزنیم تو را
بیایید همه منتظر آمدنش شویم ...
#رفیق_شهیدم ؛ #ابراهیم_هادے
#دقایق_دلنشین
#استاددانشمند
...........☆💓☆.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
اخبار🌐
به بهانه سالروز #شهادت_صیاد_دلها
سه سپهبدی که به فاصله ۲۰ سال از هم به شهادت رسیدند🌺
...........☆💓☆.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
38.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ندیدم شهی؛ در دل آرایی تو♥️
به قربانِ اخلاقِ مولایی تو💙
تو خورشیدی و ذره پرورترینی☀️
فدای سجایای زهرایی تو💫
نداری به کویت؛ ز من بینواتر!😔
ندیدم کریمی؛ به طاهایی تو….💚
نداری گدایی به رسوایی من!😔
ندیدم نگاری، به زیبایی تو♥️
نداری مریضی؛ به بدحالی من😔
ندیدم دمی، چون مسیحایی تو♥️
نداری غلامی؛ به تنهایی من😔
ندیدم غریبی، به تنهایی تو…💙
نداری اسیری، به شیدایی من✨
ندیدم کسی را به آقایی تو ♥️
امیدِ غریبانِ تنها، کجایی؟😭
چراغ سر قبرِ زهرا؛ کجایی؟😭
تجلی طه… گل اشک مولا…💚
مـــــیلاد پـــر بــــرکــت مــــهدی فــــاطــــمـــہ مــــبارک باد😍💛
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج💖
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
═══°✦ ♥️ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆🏻
شهید جاویدالاثر ابراهیم هادی❤:
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2
قسمت هشتم
سیلی🌺
💢اوایل دهه پنجاه و دوران نوجوانی ما بود. روزها در چراغ سازی در حوالی مزار چهل تن کار می کردم در اوقات بیکاری با دوست و رفیقا دنبال کفتر بازی بودم.
💢اون موقع همسن و سال های ما با اینکه سرشان گرم بود دنبال فساد و گناه بودند من به خاطر برخی از دوستانم به خیابان عجب گل می آمدم.
💢در آنجا با شخصی به نام #ابراهیم_هادی برخورد کردم که روحیاتش با بقیه فرق می کرد مثل خود ما می خندید و حرف می زد اما اهل گناه نبود.
💢از اینکه با او رفیق شدم خیلی خوشحال بودم کشتی گیر بود و بدنی قوی داشت.
💢من در آن دوران رفقای زیادی داشتم که بعدها به کاروان شهدا پیوستند اما ابراهیم بینشون چیز دیگه بود.
💢یه مثال می زنم تا متوجه بشید.
💢ما عصرهای جمعه دور هم جمع می شدیم گل یا پوچ بازی می کردیم خیلی حال می داد.
💢ابراهیم نیز ما را تشویق به بازی می کرد تا به سراغ کار خلاف نرویم. بعد موقع نماز که می شد ما را به مسجد می کشاند.
💢از مجالس حاج آقا کافی در مهدیه تهران خیلی تعریف می کرد و می گفت صبح جمعه بیا بریم دعای ندبه تو مهدیه.
💢من هم می گفتم ول کن بابا حال داری!
💢حضور در کنار ابراهیم بسیار لذت بخش بود می گفتیم و می خندیدیم.
💢من وقتی آخر هفته مزد می گرفتم همه رفقا را بستنی مهمان می کردم.
💢ابراهیم ناراحت می شد می گفت یه خورده تو کارهات برنامه ریزی داشته باش چرا یکدفعه تمام حقوقت رو خرج می کنی؟ پس انداز داشته باش.
💢یک شب باهم اومدیم مسجد من نماز خوندن ابراهیم رو نگاه می کردم چشماش رو می بست.
💢بهش اعتراض کردم که این کار درست نیست.
💢ابراهیم گفت: اگه برای توجه توی نماز بشه اشکالی نداره من هم چشمام رو می بندم تا حواسم بیشتر جمع باشه.
💢ابراهیم نه فقط برای من بلکه برای بچه های دیگه هم وقت می گذاشت.
💢البته همه مومن مسجدی نشدند، اونهایی که مسجدی نشدند اهل کاسبی شدند در هر صورت دنبال خلاف نرفتند.
💢باور کنید خودم می دیدم آدم های بزرگسال هم وقتی با ابراهیم بودند به احترام ابراهیم حرف زشت نمی زدند. 💢برای همین اعتقاد دارم او یک مومن واقعی بود.
💢هیچ وقت در کارهایش از عدالت و حرف حق دور نمی شد.
💢مثلا یکی از همسایه های ما که خیلی اهل دعوا بود با یکی دیگه از همسایه های ما دعوا افتاده بود و دندان یک نفر را شکست.
💢همسایه ما هم شکایت کرد شاکی رضایت نمی داد.
💢متهم به من گفت: برو ابراهیم رو بگو بیاد.
💢من هم هر طور شده ابراهیم رو پیدا کردم و آوردم.
💢هم شاکی هم متهم به احترام ابراهیم بلند شدند.
💢شاکی گفت: اگه ابراهیم بگه رضایت بده من رضایت میدم.
💢ابراهیم خیلی جدی گفت: نه خیر رضایت نده این آقا باید بفهمه برای هر چیزی نباید دعوا به پا کنه.
💢متهم ۲۴ساعت داخل بازداشگاه بود.
💢بعد ابراهیم به شاکی گفت: حالا برو رضایت بده باید کمی ادب می شد.
💢اما ماجرایی که بعد چهل سال یاد آن دلم را می سوزاند یک روز بود حال رفتن به سر کار را نداشتم آن روز سراغ ابراهیم رفتم شروع کردم باهاش صحبت کردن.
💢نمی دانید نصیحت و سخنان او چقدر در انسان تاثیر می گذاشت.
💢بعد یک ساعت صاحب کارم با موتور آمد جلوی ما و گفت: حالا جرات کردی سر کار نیای و دنبال دوست و رفیق بری.
💢بعد پیاده شد او که ابراهیم را نمی شناخت یه سیلی محکم به صورت ابراهیم زد و من را باخودش به محل کار برد.
💢اما وقتی به صورت ابراهیم زد بند دل من پاره شد ابراهیم با آن بدن قوی می تونست راحت جوابش رو بده اما چیزی نگفت.
💢بعد از اون هم هروقت ابراهیم رو دیدم چیزی در موردش نگفت تا من خجالت بکشم.
🗣محمد اکبری دولابی
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
═══°✦ ❤️ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆🏻
49.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💙سردار شهید سعید قهاری💙
فرمانده لشکر سه نیروی مخصوص قرارگاه حمزه سید الشهدا(ع) - نیروی زمینی سپاه پاسداران.
تاریخ ولادت: پنجم فروردین۱۳۳۱🌹
ازدواج: دی ماه ۱۳۶۳ - فرحناز رسولی.💎
تاریخ شهادت: روز جمعه چهارم اسفند سال ۱۳۸۵ 🥀
سقوط هلی کوپتر در شهر خوی🔥
مصاحبه با همسر شهید🌼
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
═══°✦ 🥀 ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🌺🍃🌺🍃🌺🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🎥 کلیپ صحبتهای متفاوت #حاج_قاسم_سلیمانی در جمع #مدافعان_حرم:✌️ راه را درست انتخاب کنید😇☝️...........🌹🌹............. @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti ...........🌹🌹..................
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
#عاشقانه_دو_مدافع 💘 #قسمت3⃣5⃣ نتونستم طاقت بیارم اشکام سرازیر شد . چطورے میتونستم بزارم علے بره ،
#عاشقانه_دو_مدافع💘
#قسمت_4⃣5⃣
جلوے چشمام سیاه شداز رو صندلے افتادم دیگہ چیزے نفهمیدم..
چشمامو باز کردم همہ جا سفید بود یادم نمیومد چہ اتفاقے افتاده و کجام از جام بلند شدم اطرافمو نگاه کردم هیچ کسے نبود
تازه متوجہ شدم کہ بیمارستانم...
با سرعت از تخت اومدم پاییـݧ و سمت در اتاق حرکت کردم، متوجہ سرم تو دستم نشده بودم ،سرم کشیده شد،سوزنش دستم و پاره کردواز دستم خارج شد
سوزش شدیدے و تو تمام تنم احساس کردم
آخ بلندے گفتم،سرم گیج رفت و افتادم زمیـݧ
پرستار با سرعت اومد داخل اتاق رو زمیـݧ افتاده بودم .
لباسم و کف اتاق خونے شده بود
ترسید و باصداے بلند بقیہ پرستارها،رو و صدا کرد.
از زمیـݧ بلندم کردݧ و لباسامو عوض کردݧ و یہ سرم دیگہ وصل کردݧ
از پرستار سراغ علے و گرفتم
گفت رفتـݧ دارو هاتونو بگیرݧ الاݧ میاݧ
مگہ چم شده ؟؟؟
افت فشار شدیدو لرزش بدݧ
اگہ یکم دیرتر میاوردنتوݧ میرفتیـݧ تو کما خدا رحم کرده.
لبم و گاز گرفتم و یہ قطره اشک از گوشہ ے چشمم روے بالش بیمارستاݧ چکید.
علے با شتاب وارد اتاق شد
چشماش قرمز شده بود و پف کرده بود معلوم بود هم گریہ کرده هم نخوابیده
بغضم گرفت.خستہ شده بودم از بغض و اشک کہ ایـݧ روزا دست از سرم بر نمیداشت .خودمو کنترل کردم کہ اشک نریزم
اومد سمتم رو بہ پرستار پرسید:چیشده خانم???
چیزے نشده
پس همکاراتوݧ...
پرستار حرفشو قطع کرد وخیلے جدے گفت از خودشوݧ بپرسید
آمپول آرام بخشے روداخل سرم زد و از اتاق رفت بیروݧ
علے صندلے آورد و کنارم نشست
لبخندے بهم زدو گفت:خوبے اسماء؟؟میدونے چقد منو ترسوندے؟؟
حالا بگو ببینم چیشده بود مـݧ نبودم؟؟
لبخند تلخے زدم و گفتم:مـݧ چرا اینجام علے؟؟ازکے؟؟؟الاݧ ساعت چنده؟؟
هیچے یکم فشارت افتاده بود دیروز آوردیمت اینجا ،نگراݧ نباش چیزے نیست ساعت ۴بعد ازظهرمامانم اینا کجاݧ؟؟؟؟
ایـݧ جا بودݧ تازه رفتـݧ
علے مـݧ خوبم ،برو دکترمو صدا کـݧ اجازه بگیریم بریم...
کجا بریم اسماء؟؟؟چرا بچہ بازے در میارے؟؟؟ بیا برو بخواب سر جات...
علے تو نمیاے خودم میریم .لباسامو برداشتم و رفتم سمت در ،دستم و گرفت و مانع رفتـنم شد
آه از نهادم بلند شد، دقیقا هموݧ دستم کہ سوزݧ سرم ،زخمش کرده بود و گرفت
دستم و از دستش کشیدم و شروع کـردم بہ گریہ کردݧ
گریم از درد نبود از،حالے کہ داشتم بود درد دستم و بهانہ کردم اصلا منتظر یہ تلنگر بودم واسہ اشک ریختـݧ
علے ترسیده بود و پشت سر هم ازم معذرت خواهے میکرد
دکتر وارد اتاق شد رفتم سمتش ،مثل بچہ ها اشکامو با آستیـݧ لباسم پاک کردم و رو بہ دکتر گفتم:آقاے دکتر میشہ منو مرخص کنید ؟؟مـݧ خوب شدم
دکتر متعجب یہ نگاه بہ سرم نصفہ کرد یہ نگاه بہ مـݧ و گفت:اومده بودم مرخصت کنم اما دختر جاݧ چرا سرمو از دستت درآوردے ؟؟چرا از جات بلند شدے؟؟
آخہ حالم خوب شده بود
از رنگ و روت مشخصہ با ایـݧ وضع نمیتونم مرخصت کنم
ولے مـݧ میخوام برم.تو خونہ بهتر میتونم استراحت کنم
با اصرار هاے مـݧ دکتر بالاخره راضے شد کہ مرخصم کنہ
علے یک گوشہ وایستاده بود و نگاه میکرد
اومد سمتم و گفت بالاخره کار خودتو کردے ؟؟
لبخندے از روے پیروزے زدم
کمکم کرد تا لباسامو پوشیدم و باهم از بیمارستاݧ رفتیم بیروݧ
بخاطر آرام بخشے کہ تو سرم زده بودݧ یکم گیج میزدم سوار ماشیـݧ کہ شدیم بہ علے گفتم برو بهشت زهرا...
چیزے نگفت و بہ راهش ادامہ داد.
تو ماشیـݧ خوابم برد ،چشمامو کہ باز کردم جلوے خونہ بودیم
پوووووفے کردم و گفتم :علے جاݧ گفتم کہ حالم خوبہ ،اذیتم نکـݧ برو بهشت زهرا خواهش میکنم.
آهے کشید و سرشو گذاشت رو فرموݧ و تو هموݧ حالت گفت:اسماء بہ وللہ مـݧ راضے نیستم
بہ چے؟؟
ایـݧ کہ تو رو،تو ایـݧ حالت ببینم .اسماء مـݧ نمیرم
کے،گفتہ مـݧ بخاطر تو اینطورے شدم ،بعدشم اصلا چیزیم نشده کہ ،مگہ نگفتے فقط یکم فشارت افتاده؟؟
سرشو از فرموݧ بلند کردو و تو چشمام نگاه کرد
چشماش کاسہ ے خوݧ بود
طاقت نیوردم ،نگاهم و از نگاهش دزدیدم
ماشیـݧ رو روشـݧ کرد و حرکت کرد
تمام راه بینموݧ سکوت بود .
از ماشیـݧ پیاده شدم،سرم گیج میرفت اما بہ راهم ادامہ دادم
جاے همیشگیموݧ قطعہ ے سردارای بے پلاک
شونہ بہ شونہ ے علے راه میرفتم
شهیدمو پیدا کردم و نشستم کنار قبرش اما ایندفعہ ݧ از گل یاس خبرے بود ݧ از گلاب و آب
علے میخواست کنارم بشینہ کہ گفتم:علے برو پیش شهید خودت
ابروهاشو داد بالا و باتعجب گفت:چرا؟؟؟خوب حالا اونجا هم میرم
ݧ برو
اے بابا،باشہ میرم .
میخواستم قبل رفتنش بہ درد و دل کردنش باشهیدش نگاه کنم ،یقیـݧ داشتم کہ حاجتشو از اوݧ هم خواستہ و بیشتر از اوݧ بہ ایـݧ یقیـݧ داشتم کہ حاجتشو میگیره .
رفت و کنار قبر نشست.
ادامہ دارد...
...........☆💓☆.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
🎊 عاشقان عیدتان مبارک🎊
🤩لیست برندگان چالش عکس شهید🤩
نفرات اول و دوم و سوم شماره کارت اعلام کنن💳 💵
و نفرات بعدی آدرس و کد پستی و شماره تماس خود را به ایدی زیر ارسال کنن📩📮👇👇
🆔 @Yazahra08
🤩برنده نفر اول : شرکت کننده شماره3⃣6⃣
(سین پست 18/3k)💵 (برنده 150 هزار تومان پول نقد) 💰
🤩برنده نفر دوم : شرکت کننده شماره8⃣5⃣
(سین پست 17/9k)💵 ( برنده 100 هزار تومان پول نقد)💰
🤩برنده نفر سوم : شرکت کننده شماره9⃣7⃣
(سین پست 14/9k)💵 ( برنده 70 هزار تومان پول نقد)💰
🎊 و برندگان بعدی:🎊
1) شرکت کننده 6⃣6⃣ ( سین پست 12/1k)
2) شرکت کننده 4⃣ ( سین پست 10/2k)
3) شرکت کننده 2⃣0⃣1⃣ (سین پست 8/1k)
4) شرکت کننده 9⃣4⃣ ( سین پست 7/4k)
5) شرکت کننده 4⃣6⃣ (سین پست6/3k)
6) شرکت کننده 9⃣ (سین پست 5/9k)
7) شرکت کننده 0⃣4⃣ (سین پست 5k)
8) شرکت کننده 7⃣9⃣ (سین پست 4/1k)
9) شرکت کننده 7⃣2⃣ (سین پست 3/6k)
10) شرکت کننده 3⃣ (سین پست 3/5k)
11) شرکت کننده5⃣6⃣ (سین پست 2/7k)
‼️توجــــــــه توجــــــه ‼️
#آماده_باشید‼️😇 مسابقه و جایزه داریم به زودی😉
💯ڪانال با ابراهیم و نوید دلها تاظهور
💯ڪانال با ابراهیم و نوید بهشتی
در نظر داره چالشے♨️ با عنوان
📃 دلنوشته عکس رفیق شهید
و دوبیتی در وصف امام زمان در کانال قرار دهد
📌لذا از شما همراهان همیشگی درخواست داریم در این چالش شرکت کنید و برنده جوایز نقدی و معنوی ما شوید
🎁جوایز نقدی ما شامل:
💯 نفر اول ۱۵۰ هزار تومان💶
💯نفر دوم ۱۰۰ هزار تومان 💶
💯نفر سوم۷۰ هزار تومان 💶
💯و جوایز نفرات بعد هم ۱۱ بسته فرهنگی هست
🎁 بسته فرهنگی که شامل کتاب سلام بر📕 ابراهیم1 و مفاتیح و📗 چفیه متبرک به حرم امام رضا ع و حرم حضرت زینب س و حرم حضرت رقیه س و حرم امام علی ع و حرم حضرت ابوالفضل ع و حرم امام حسین ع 🕌 است که جوایز ارزشمند هستند
❌زمان ارسال پست از 14اسفند تا نیمه شعبان😉
برای اطلاع از شرایط چالش با ما همراه باشین 😉
ایدی خادم چالش
🆔 @Yazahra08
🔻با منتشرڪردن پیامها ↯با لینک↯ درثواب آنها شریڪ شوید🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
♨️#تلنگر
#دینداریت_رو_امتحان_کن
🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹
لَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ، مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَنَ (انعام/۱۵۱)
⚡️ به فواحش و کارهای زشت اصلاً نزدیک نشوید، چه آشکار باشد چه پنهان.
🕋 لَا تَقْرَبُوا الزِّنَا، إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَ سَاءَ سَبِیلًا (اسراء/۳۲)
⚡️ به #زنا نزدیک نشوید، که کار بسیار زشت، و راه بدی است!
خواهرم! برادرم!⚠
👀 نگاه به #نامحرم
👤 رابطه با #نامحرم
📱 چت کردن با #نامحرم
🗣 صحبت کردنِ بیمورد با #نامحرم
و... همه مصداقِ نزدیک شدنِ به #زنا هستند.
❌ #رابطه_با_نامحرم و #شهوت جزوِ گناهانِ بنزینی هستند. نباید نزدیکش شد.
😈 #شیطان برای حضرت موسی قسم خورد، که هرجا زن و مردی تنها باشند، من خودم شخصاً میام کنارشون، نه یارانم.
🔴 پس مراقب باشید تو فضای مجازی پشت تلفن چت و یا هزاران مورد دیگر .....
خود را از هر نامحرمی دور کرده که با شیطان همنشین نشوید
#سر_دو_راهی_که_قرارگرفتی
#دینداریت_رو_امتحان_کن❗️
☘ آیت الله بهجت(ره) :
🍁 دینداری انسان وقتی معلوم می شود که بر سر دو راهی دنیا و آخرت و متابعت هوای نفس و شیطان ، با بندگی رحمان قرار گیرد.
📛 هیچ چیزی در این جهان اتفاقی نیست
بلکه بخاطر اعمال خودمان است
...........☆💓☆.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
#اخبار🌐
🔴 بدهی گروهی از مردم به کاسبان مشهد توسط خدام #حرم رضوی تسویه شد
🔹 بدهی جمعی از مردم به کاسبان مشهدی توسط خادمان حرم #رضوی تسویه شده است.
🔹 در این حرکت خیرخواهانه، خدام بارگاه منور رضوی در مناطق محروم مشهد حضور پیدا کردند و بدهی مردم به کاسبان این مناطق را تسویه کردند.
...........☆💓☆.............
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
...........☆💓☆..................
📖🔰«««﷽»»»🔰📖
#اطلاعیه🔈
√|| گروه ختم قران و ذکر
#شهیدابراهیم_هادی_وشهیدنویدصفری❣||√
💠برای گرفتن لینک گروه ختم به ایدی خادم مراجعه کنید⤵️
💫ایدی خادم ختم👇
➣🆔 @Zahrayyy.
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
💠 جهت حاجت روایی خود در گروه ختم قران و ختم ذکر نام خود رابه ایدی خادمین ما بفرستید
💫خادمین گروه ختم قران👇
🆔 @Shahadat3133
💫خادمین گروه ختم ذکر👇
🆔 @Zahrayyy