♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
•┈┈••✾❀♡°• ❤️•°♡ ❀✾••┈┈• #داستان_عاشقانه_مذهبی💘 #دومدافع #قسمت3⃣2⃣ _با ص
•┈┈••✾❀♡°• ❤️•°♡ ❀✾••┈┈•
#داستان_عاشقانه_مذهبی💘
#دومدافع
#قسمت4⃣2⃣
_اومدم جواب بدم کہ آنتـݧ رفت و قطع شد....
باخودم گفتم الانہ کہ ماماݧ نگراݧ بشہ
چندبار شمارشو گرفتم اما نمیگرفت
اخمام رفتہ بود تو هم
درتلاش بودم کہ سجادے اومد سمتم
_چیزے شده خانم محمدے❓
_فقط آنتـݧ رفت قطع شد فقط میترسم ماماݧ نگراݧ بشہ
گوشیشو داد بهم و گفت:
بفرمایید مـݧ آنتـݧ دارم زنگ بزنید کہ مادر از نگرانے در بیاݧ
تشکر کردم و گوشے و گرفتم
تصویر زمینہ ے گوشے عکس یہ سربازے بود کہ رو بازوش نوشتہ بود" مدافعـــــــــاݧ حــــــــــــرم"
خیلے برام جالب بود
_چند دیقہ داشتم رو صفحه رو نگاه میکردم...
خندید و گفت:
چیشد❓زنگ نمیزنید❓
کلے خجالت کشیدم
شماره ے مامان و گرفتم سریع جواب داد:
بلہ بفرمایید❓
سلام ماماݧ اسماء ام آنتـݧ گوشیم رفت با گوشے آقاے سجادے زنگ زدم نگراݧ نباش تا چند ساعت دیگه میایم خدافظ
نزاشتم اصـݧ حرف بزنہ میترسیدم یہ چیزي بگہ سجادے بشنوه بد بشہ
_گوشے سجادے و دادم و ازش تشکر کردم
سجادے بلند شد و رفت سر هموݧ قبرے کہ بهم نشـوݧ داده بود نشست و گفت:
خانم محمدے فکر کنم زیاد اینجا موندیم شما دیرتوݧ شد اجازه بدید مـݧ یہ فاتحہ اے بخونم و بریم
_نصف گل هایے رو کہ خریده بود و برداشتم با یہ بطرے آب و رفتم پیش سجادے
روے قبرو شستم،گلهارو گذاشتم روش و فاتحہ اے خوندم
سجادے تشکر کردو گفت:
نمیدونم چرا قسمت نیست ما حرفامونو کامل بزنیم.
_بلند شدیم و رفتیم سمت ماشیـݧ
در ماشیـݧ رو برام باز کرد
سوار ماشیـݧ شدم خودش هم سوار شد و راه افتادیم
تو راه پلاک همش تکوو میخورد مـݧ کنجکاو تر میشدم کہ بفهم چہ پلاکیہ.
دلم میخواست از سجادے بپرسم اما روم نمیشد هنوز.
سجادے باز ضبط و روشـݧ کرد ولے ایندفعہ صداے ضبط زیاد نبود
مداحے قشنگے بود😂
"منو یکم ببیـݧ سینہ زنیمو هم ببیـݧ
ببیـݧ کہ خیس شدم عرق نوکریمہ ایـ😂
دلم یہ جوریہ ولے پر از صبوریہ
چقد شهید دارݧ میارݧ از سوریہ"
اشک تو چشماے سجادے جمع شده بود😭 محکم فرموݧ و گرفتہ بود داشت مستقیم بہ جاده میکرد
برام جالب بود
چند دیقہ بینموݧ با سکوت گذشت
تا اینکہ رسیدیم بہ داخل شهر
اذاݧ و داشتـݧ میگفتـݧ جلوے مسجد وایساد سرشو بگردوند طرفم و گفت:با اجازتوݧ مـݧ برم نماز بخونم زود میام
پیاده شد مـݧ هم پیاده شدم و گفتم مـݧ هم میام
_بعد از نماز از مسجد اومدم بیروݧ بہ ماشیـݧ تکیہ داده بود تا منو دید لبخند زدو گفت:قبول باشہ خانم محمدے
تشکر کردم و گفتم همچنیـݧ
سوار ماشیـݧ شدیم و حرکت کرد جلوے یہ رستوراݧ وایساد و گفت اگہ راضے باشید بریم ناهار بخوریم گشنم بود نگفتم و رفتیم داخل رستوراݧ و غذا خوردیم.
_وقتے حرف میزد سعے میکرد بہ چشمام نگاه نکنہ و ایـݧ منو یکم کلافہ میکرد ولے خوشم میومد از حیایےکہ داشت.
_تو راه برگشت بہ خونہ بهش گفتم کہ هنوز خیلے از سوالاے مـݧ بے جواب مونده
حرفم رو تایید کرده و گفت منم هنوز خیلے حرف دارم واسہ گفتـݧ و اینکہ شما اصلا چیزے نگفتید میخوام حرفاے شما رو هم بشنوم
_اگہ خوانواده شما اجازه بدݧ یہ قرار دیگہ هم براے فردا بزاریم
با تعجب گفتم:
فردا❓زود نیست یکم
از نظر مـݧ البتہ نظر شما هر چے باشہ همونہ
گفتم باشہ اجازه بدید با خوانواده هماهنگ کنم میگم ماماݧ اطلاع بدݧ
تشکر کرد
_رسیدیم جلوے در.میخواستم پیاده شم کہ دوباره چشمم افتاد بہ اوݧ پلاک حواسم بہ خودم نبود سجادے متوجہ حالت مـݧ شد و گفت:خانم محمدے ایشالا بہ موقعش میگم جریاݧ ایـݧ پلاک😂 و بہ خودم اومد از خجالت داشتم آب میشدم😓بدوݧ اینکہ بابت امروز تشکر کنم خدافظے کردم و رفتم
کلید وانداختم درو باز کردم
ماماݧ تا متوجہ شد بلند شد و اومد سمتم
سلاااااااام ماماݧ جاݧ
دستش و گذاشتہ بود رو کمرش و در اوݧ حالت گفت:
_سلام علیکم خوش اومدے
گونشو بوسیدمو گفتم مرسے
اومدم برم کہ دستمو گرفت و گفت کجا❓ازدستت عصبانیم
خودمو زدم بہ اوݧ راه ابروهامو بہ نشانہ ے تعجب دادم بالا و گفتم:عصبانے براے چی❓ماماݧِ اسماء و عصبانیت❓شایعست باور نکـ.ماماݧ جاݧ حرفایے میزنیا
نتونست جلوے خندشو بگیره
خبہ خبہ خودتو لوس نکـݧ بیا تعریف کـݧ چیشد اصـݧ چرا رفتہ بودید بهشت زهرا😁❓
اومدم کہ جواب بوم تلفـݧ زنگ زد خالم بود.
نجات پیدا کردم و دوییدم سمت اتاقم......
♻️#ادامہ_دارد...
فردا شب ساعت 22⏰
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
🎊#چالش_عکس_شهید🕊
#شرکت_کننده_شماره1⃣5⃣
يک روز نسيم خوش خبر مي آيد🌼
بس مژده به هر کوي و گذر مي آيد🌼
عطر گل عشق در فضا مي پيچد🌼
مي آيي و انتظار سر مي آيد🌼
🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
🎊#چالش_عکس_شهید🕊
#شرکت_کننده_شماره2⃣5⃣
تو را آن کس که دارد ، غم ندارد
به حق حق که چيزي کم ندارد
نباشي گر کسي را همدم دل
شفيعي هم در آن عالم ندارد
🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
🎊#چالش_عکس_شهید🕊
#شرکت_کننده_شماره3⃣5⃣
می رسد روزی به سرانجام نوبت هجران او
می شود آخر نمایان طلعت رخشان او
🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
🎊#چالش_عکس_شهید🕊
#شرکت_کننده_شماره4⃣5⃣
گر پرده ز رخ باز نماید مهدی(عج)
از خلق جهان دل برباید مهدی(عج)
ای شیعه چنان منتظر مولــی باش
گویی که همین جمعه بیاید مهدی(عج) . . .
🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
🎊#چالش_عکس_شهید🕊
#شرکت_کننده_شماره5⃣5⃣
شب میرود وعطر سحر می گردیم
درصبح ظهور یار برمی گردیم غم نیست که قاسم سلیمانی رفت
ما رابکشید زنده تر می گردیم
🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
🎊#چالش_عکس_شهید🕊
#شرکت_کننده_شماره6⃣5⃣
اے صاحب دنیا و دین
احوال زار ما ببین
دیگر بیا تا عالمی
گردد رها از هر غمی
به داد ما برس ای یارِ ما
باز نما گره از کارِ ما
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
#🎊#چالش_عکس_شهید🕊
#شرکت_کننده_شماره7⃣5⃣
# بى تو دارند همه مي ميرند/زود برگرد مسيحاى همه 🌷🌷🌷🌷 اللهم عجل لوليك الفرج بحق حضرت زينب🌷🌷🌷
🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
🎊#چالش_عکس_شهید🕊
#شرکت_کننده_شماره8⃣5⃣
شهید مدافع حرم
#مصطفی_صدرزاده
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند .....
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه که شد هر دو جهان را چه کند؟؟
🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
🎊#چالش_عکس_شهید🕊
#شرکت_کننده_شماره9⃣5⃣
در راهــــ تـــو هر قـــدمــــ رهـــ صد ســـالهـــ
در کـــوے تـــو هـــر قطـــرهے اشــــکــــــ صــــد نــالهـــ
تـــــاریــــخــــ ولـادتـــتــــ چهــــ زیــــبا جـــانـــــا
انـــگـــار کـــهــ رویــیــدهـــــ کـــنـــار گـــلـــــ نــرگــــســـــ لـالــهـــــ
🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
🎊#چالش_عکس_شهید🕊
#شرکت_کننده_شماره0⃣6⃣
سلام علی آل یس
🌼چه شـود ای گل نرگس، با تو دیدار کنم
🍃جان و اهل و هستیام، بر تو گرفتار کنم
🌼روزه ی هجر تو از پای بینداخت مــرا
🍃کی شود با رطب وصل تو افطار کنم
🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
‼️توجــــــــه توجــــــه ‼️
#آماده_باشید‼️😇 مسابقه و جایزه داریم به زودی😉
💯ڪانال با ابراهیم و نوید دلها تاظهور
💯ڪانال با ابراهیم و نوید بهشتی
در نظر داره چالشے♨️ با عنوان
📃 دلنوشته عکس رفیق شهید
و دوبیتی در وصف امام زمان در کانال قرار دهد
📌لذا از شما همراهان همیشگی درخواست داریم در این چالش شرکت کنید و برنده جوایز نقدی و معنوی ما شوید
🎁جوایز نقدی ما شامل:
💯 نفر اول ۱۵۰ هزار تومان💶
💯نفر دوم ۱۰۰ هزار تومان 💶
💯نفر سوم۷۰ هزار تومان 💶
💯و جوایز نفرات بعد هم ۱۱ بسته فرهنگی هست
🎁 بسته فرهنگی که شامل کتاب سلام بر📕 ابراهیم1 و مفاتیح و📗 چفیه متبرک به حرم امام رضا ع و حرم حضرت زینب س و حرم حضرت رقیه س و حرم امام علی ع و حرم حضرت ابوالفضل ع و حرم امام حسین ع 🕌 است که جوایز ارزشمند هستند
❌زمان ارسال پست از 14اسفند تا نیمه شعبان😉
برای اطلاع از شرایط چالش با ما همراه باشین 😉
ایدی خادم چالش
🆔 @Yazahra08
🔻با منتشرڪردن پیامها ↯با لینک↯ درثواب آنها شریڪ شوید🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
‼️توجــــــــه توجــــــه ‼️ #آماده_باشید‼️😇 مسابقه و جایزه داریم به زودی😉 💯ڪانال با اب
♨️چــــــــــــــــــــالـــــــــــــــــــــــش♨️
💢شرایط شرکت در چالش دلنوشته عکس رفیق شهید و دو بیتی در وصف امام زمان :
1⃣ نوع چالش عکس دوست شهید و دوبیتی از امام زمان باشه که به خادم چالش میفرستین و بعد تو کانال میفرستیم و بعد ۲۴ ساعت که پست اعضای شرکت کننده تو کانال خودمون ارسال شد چالش شروع میشه و بازدید پست خودتون رو باید افزایش بدین
2⃣ لازم به ذکر است که حتما باید عضو هر دو کانال ما باشین📌
با ابراهیم و نوید دلها تا ظهور
🆔 @ebrahim_navid_delha
با ابراهیم ونوید دلها تا بهشتی
🆔 @ebrahim_navid_beheshti
2⃣ پست باید 5k بازدید داشته باشد نفرات اول تا 14از روی بازدید مشخص میشوند
3⃣ زمان ارسال از 14اسفند تا روز نیمه شعبان
4⃣ هرچه تعداد بازدید پست شما بیشتر باشه شانس برنده شدن شما زیاد هست چون طبق بیشترین بازدید نفرات برنده مشخص میشوند و بازدیدهای کانال خودمون جز بازدید ها حساب نمی شوند
ایدی خادم چالش
🆔 @Yazahra08
💯✔️با ارزوی برنده شدن شما دوست عزیزم💰
🍃🌸✨《دعوت نامہ》✨🌸🍃
دوستان شهـــــــــ❤️ـــدایی توجه توجه❗️❗️❗️❗️📣📣📣
🥀«ابرگروه ختم قرآن وذکرشهیدان»🥀
🕊«ابراهیم هادی و نوید صفری»🕊
💢اگه حاجت داری بیااااا💯
💢اگه میخوای به نیابت از شهـــــــدا ذکر بگین📿 و ختم قران بخونین📖
💢اینجا یه گروه معنوی و شهـــــــدایی هست✨
💢جهت حاجت روایی شما عزیزان ختم قران و ذکر گفته میشه☺️
آمدنت تو این گروه اتفاقی نیست ❣
❣خادمین ما منتظر شما هستن تا برای حاجت روایی اسم شما را ثبت کنن❣
خادمین گروه ذکر ♡ ↴
➣
🆔 @zahrayyy
خادمین گروه ختم قران ♡ ↴
➣
🆔 @hedari44
•┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#احکام_شرعی
#احکام_وضو
☑️سؤال
مقدار مسح سر چقد باید باشد آیا میشه بصورت مورب کشید یا از مرکز سر به مقدار کمی کشید؟ آیت الله مکارم
✅پاسخ
جلو سر، که بالاى پیشانى است جاى مسح است هرجاى این قسمت را به هر اندازه مسح کند کافى است، ولى احتیاط مستحبّ آن است که از درازا به اندازه درازاى یک انگشت از پهنا به اندازه پهناى سه انگشت مسح نماید.
مسح سر را جایز است بر پوست سر یا بر موهایى که بر آن روییده است بکشند، امّا کسى که موى سر او به اندازه اى بلند است که اگر مثلاً شانه کند به صورتش مى ریزد، یا به جاهاى دیگر سر مى رسد، باید بیخ موها را مسح کند و بهتر است که قبل از وضو ،فرق سر را باز کند تا پس از شستن دست چپ، بن موها یا پوست سر را به راحتّى مسح نماید.
______
🔃جهت فراگیری احکام، لطفا نشر دهید...
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
42.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ #تلنگر
🎬 دانلود #کلیپ « شهوتِ #غیبت »
👤 استاد #رائفی_پور
🔺 حتما باید همه چیز رو جنسی مثال بزنن تا بفهمیم؟!
🔖 #نه_به_مرده_خواری جهت تعجیل در فرج
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
❤️❤️👇👇👇
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#منبر_تصویری
سخنران : آیت الله #ناصری
موضوع : توسل به حضرت زینب (س)
📌سر نی در نینوا می ماند اگر #زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند اگر #زینب نبود
📌چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگ
پشت ابری از ریا می ماند اگر #زینب نبود
اگر حاجتی دارید خدا را قسم دهید به.....
#ببینید_و_بشنوید
#پیشنهاد_ویژه_دانلود
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨
✨ 🕊✨🕊✨🕊✨
✨🕊✨🕊✨
#کلام _شهدا🥀
#شهید_مصطفی_صدرزاده:🥀
#خودسازی دغدغه اصلی شما باشد..!
شادی روح شهدا صلوات😊🌺
✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨
✨🕊✨🕊✨🕊✨
✨🕊✨🕊✨
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
👆👆👆👆
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#معرفی_شهدا
🔷ما خودمان حجت را از ۱۹ اسفند ۱۳۹۰شناختيم؛ ❗️هم خودش را هم كردار و رفتارش را. يادوارههاي زيادي هم براي حجت گرفتند. خيليها بعد از #شهادت_حجت تغيير كردند، هم ديدهايم و هم خودشان به ما گفتند. اتاق حجت در خانه ما تبديل به يك غرفه فرهنگي شده است. هيچگاه حال و هواي اتاقش را تغيير نميدهيم.😔 من به حجت قول داده بودم كه برايش يك حسينيه درست كنم😭. زميني داشتم آن را فروختم تا حسينيه را درست كنم. خانهام حالا شده حسينيه شهيد حجتالله رحيمي😭 هميشه ذكر هيئتهاي مداحياش اين بود هر كه دوست دارد بدنش براي #فاطمه_زهرا (س)و مهدي_فاطمه(س) تكه پاره شود #صلوات بفرستد. . . .
✨خدا به وعدهاش عمل كرد✨
📌من ليلا شريفي، #مادر حجتالله هستم. پسرم عاشق حضرت زهرا بود. او چون يك فرشته در دستم به امانت بود كه به لطف خداوند امانت را به صاحبش سپردم.❤️ دعايش ميكردم. من هميشه خيرش را ميخواستم. به خدا ميگويم من هميشه مديونش هستم. چراكه فرزندم را نوكر حضرت زهرا (س) و اهل بيت (ع) كرد.🌷 عشق #شهدا در دلش بود و زمزمه «يا زهرا» از لبانش نميرفت. چون مادرش حضرت زهرا هم مظلومانه شهيد شد.😭 همه فكرش اين بود كه بايد راه شهدا را ادامه بدهيم و پشت سر ولايت فقيه باشيم و دل #آقا را به دست بياوريم. من خوشحالم كه پسرم قدم در راه دين، اسلام، قرآن، امام، ولايت و شهدا گذاشت.🌸
🌷اگر امروز پسر ديگرم حسين هم در راه اسلام و قرآن برود من راضيم. اصلاً ناراحت رفتن حجت نيستم او زنده است و من خوشحالم...🌹
📌جايش خالي است، اين برايم كمي سخت است. سال هاست كه حجت به اين راهها ميرود و من از اين بابت بسيار خوشحال بودم❤️. اتاقش پر بود از عكسهاي شهدا. من هم هميشه همراهيش ميكردم. ميگفت:«مامان تو برايم دعاكن تا شهيد شوم من هم برايش دعا ميكردم.»💔 دو هفته قبل از رفتنش به مناطق عملياتي به من گفت كه:«بنده خدايي به من گفته كه اين سفر آخر است و اين روزها #شهيد ميشوم.»😭 من هم خنديدم وگفتم: «بهتر كه #شهيد بشوي. اينكه آرزوي تو بوده.»🌹
🔷آخرين بار هم رفتيم زيارت #شهداي_گمنام نگاهش كه ميكردم حال و هواي عجيبي داشت. شب جمعه در دعاي #كميل خيلي بيتابي كردم، به خوابم آمد. در اتاقش بودم، خنديد وگفت:«مادر چرا ناراحتيد. خداوند به وعدهاش عمل كرد.»✨
🔶من با حجت ۱۴ سال تفاوت سني دارم، خيلي با هم صميمي بوديم، رابطه ما جداي رابطه مادر و فرزندي بود،☺️ قبل از هر چيزي با هم دوست بوديم. در تمام برنامهها همراهش ميرفتم از مداحيهايش لذت ميبردم😊. هميشه با هم قدم زنان به سمت #مسجد ميرفتيم به وبلاگش كه سر بزنيد متوجه علاقه او نسبت به شهدا خواهيد شد. در حوادث سال ۸۸ بسيار نگران امام خامنهاي بودند، دلش آشوب بود. ميگفت: دل آقا را نبايد خون كرد.😔
♦️كلام آخر
🔶طرف صحبت من خطاب به مادران شهداست، آن روزها در دوران #دفاع_مقدس اگر پسر من نبود كه در ميادين نبرد حاضر شود و از كشورش دفاع كند امروز اما، ثابت كرد كه ادامه دهنده راه #شهداي شماست. من خدا را شكر ميكنم كه فرزندم در#خرمشهر خونش ريخته شد. حضرت زهرا برايش مادري كرد. از جوانها ميخواهم پا روي خون #شهدا نگذارند.💔
#روحش_شاد
راهش پر رهرو
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#عنایات_شهدا
📌 من از ناحیه کف پای راستم ی میخچه داشتم که ازکوچکی یادم میاد داشتم❗️ ولی سال ۸۹ بود میخواستم ی برنامه رو گلزار شهدا ی روستا برگزار کنم ولی انقدر کف پای راستم درد میکرد که نگو سوار موتور شدم رفتم گلزار که ببینم جایگاه مرتب هست یانه همین که از موتور پیاده شدم پام روگذاشتم زمین ی درد عجیبی گرفتم که فقط کم مونده گریه کنم
روز پنج شنبه بود برنامه رو برای ۳خردادترتیب داده بودم چون روز شهادت یکی از شهدای روستاکه توازادسازی خرمشهر شهید شده بود
باهرزحکتی بود خودم رو رسوندم روقبر شهدا اما دربین راه که داشتم پیاده میومدم سمت قبور زیر لب زمزمه کردم چه میشه شهدای عزیز این پای من رو شماها شفا بدید پایی که ۹ ماه بودنمیتونستم کف پارو بزارم زمین یعنی رونوک انگشتان پا راه میرفتم
خلاصه بعد از اینکه مکان وارسی کردم و ی فاتحه خوندم برگشتم سمت موتور سوارشدم هندل زدم حرکت کردم یه دوسه متر حرکت که موتور محکم روپایی که نمیتونستم بزارم زمین
خوردم زمین حالا چقدر از اهالی اومدن روی قبور شهدا وبستگانشون باکلی خجالت بلند شدم دوباره سوارشدم اومدم پایگاه بسیج
ولی اصلا توفکر پا نبودم اومدم نشستم جوراب رو در اوردم دیدم بله کل پاشنه پام ترکیده با اینکه زخم هست ولی اصلا درد نمیکنه تازه راحت هم میتونم کف پا رو زمین بزارم از ان روز تا الان عشق وافری پیدا کردم نسبت همه شهدا اما صد حیف که به خاطر شرایط شغلی کمتر میتونم سر بهشون بزنم
ولی هر وقت وقت کنم میروم سر خاک یه نیم ساعتی میشنم وهمین جور تو دلم باهاشون درد دل میکنم
#ارسالی_اعضا
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
•┈┈••✾❀♡°• ❤️•°♡ ❀✾••┈┈• #داستان_عاشقانه_مذهبی💘 #دومدافع #قسمت4⃣2⃣ _اومد
•┈┈••✾❀♡°• ❤️•°♡ ❀✾••┈┈•
#داستان_عاشقانه_مذهبی💘
#دومدافع
#قسمت5⃣2⃣
_اومدم کہ جواب بدم تلفـݧ زنگ زد خالم بود
نجات پیدا کردم و دوییدم سمت اتاقم...
چادرم و درآوردم تو آیینہ نگاه کردم چهرم نسبت به سه سال پیش خیلے تغییر کرده بود
بہ خودم لبخندے زدم و گفتم اسماء ایـݧ سجادے کیہ❓
چرا داره بہ دلت میشینہ❓
همونطور کہ بہ آیینہ نگاه میکردم اخمام رفت تو هم
_اسماء زوده مقاومت کـݧ نکنہ ایـݧ هم بشہ مث رامیـݧ تو باید خیلے مواظب باشے نباید برگردے بہ سہ سال پیش
علے فرق داره نوع نگاهش،صدا کردنش،حرف زدنش،عقایدش...
_خندم گرفت ...هہ علے❓هموݧ سجادے خوبہ زیادے خودمونے شدم
_در هر حال زود بود براے قضاوت
هنوز جلوے آیینہ بودم کہ ماماݧ در اتاق و باز کرد
کجا فرار کردی❓
خندم گرفت
فرار کجا بود مادر مـݧ اومدم لباسامو عوض کنم
خوب پس چرا عوض نکردے هنوز❓
داشتم تو آیینہ با خودم اختلاط میکردم
مامانم با تعجب بهم نگاه کرد و گفت:
بسم اللہ خل شدے ❓
خندیدم و گفتم بووووودم
راستے ماماݧ آقاے سجادے گفت کہ قرار بعدیموݧ اگہ شما اجازه بدید براے فردا باشہ
فردا❓چہ خبره اسماء
نمیدونم ماماݧ عجلہ داره
براے چے مثلا عجلہ داره
دستمو گذاشتم رو چونم و گفتم خوب ماماݧ براے مـݧ دیگہ
ماماݧ با گوشہ ے چشمش بهم نگاه کرد و گفت:بنده خدا آخہ خبر نداره دختر ما خلہ تو آیینہ با خودش حرف میزنہ
إ مامااااااااااا...
در حالے کہ میخندید و از اتاق میرفت بیروݧ گفت :باشہ با بابات حرف میزنم
راستے اسماء اردلاݧ داره میاد.
از اتاق دوییدم بیروݧ با ذوق گفتم کے داداش کچلم میاااااد
فردا
خبر داره از قضیہ خواستگارے❓
_معلومہ کہ داره پسر بزرگمہ هااا تازه خیلے هم تعجب کرد کہ تو بالاخره بعد از مدت ها اجازه دادے یہ خواستگار بیاد براے همیـݧ از پادگاݧ مرخصے گرفتہ کہ بیاد ببینتش
دستم و گذاشتم رو کمرمو گفتم:
آره تو از اولم اردلاݧ و بیشتر دوست داشتے بعد باحالت قهر رفتم اتاق
_ماماݧ نیومد دنبالم خندم گرفتہ بود از ایـݧ همہ توجہ ماماݧ نسبت بہ قهر مـݧ اصلا انگار ݧ انگار
خستہ بودم خوابیدم
باصداے اذاݧ مغرب بیدار شدم اتاقم بوے گل یاس پخش شده بود.
دیدم رو میزم چند تا شاخہ گل یاسہ
تعجب کردم تو خونہ ما کسے براے مـݧ گل نمیخرید ولے میدونستـݧ گل یاس و دوست دارم اولش فکر کردم ماماݧ براے آشتے گل خریده ولے بعید بود ماماݧ از ایـݧ کارا نمیکردم
موهام پریشوݧو شلختہ ریختہ بود رو شونہ هام همونطور کہ داشتم خمیازه میکشیدم اتاق رفتم بیروݧ و داد زدم:
ماماااااااݧ ایـݧ گلا چیہ❓
مـݧ باهات آشتے نمیکنم تو اوݧ کچل و بیشتر از مـݧ دوست دارے
اردلاݧ یدفہ جلوم ظاهر شد و گفت:
بہ مـݧ میگے کچل❓از هیجاݧیہ جیغے کشید م و دوییدم بغلش و بوسش کردم هنوز لباس سربازے تنش بود میخواستم اذیتش کنم دستم و گرفتم رو دماغم گفتم:
_اه اه اردلاݧ خفہ شدم از بوے و جورابو عرقت قیافشو ببیـݧ چقد سیاه شدے زشت بودے زشت تر شدے
خندید و افتاد دنبالم
بہ مـݧ میگے زشت❓
جرئت دارے وایسااا
ماماݧ با یہ اللہ اکبر بلند نمازشو تموم کرد و گفت چہ خبرتونہ نفهمیدم چے خوندم
قبول باشہ ماماݧ مگہ نگفتے اردلاݧ فردا میاد
چرا منم نمیدونم چرا امروز اومد
_اردلاݧ اخمی کردو گفت ناراحتید برم فردا بیام
خندیدم هولش دادم سمت حموم نمیخواد تو فعلا برو حموم...
راستے نکنہ گلارو تو خریدے❓
ناپرهیزے کردے اردلان...
خندید و گفت:بابا بغل خیابوݧ ریختہ بودݧ صلواتے مـݧ پول نداشتم برات آبنبات چوبے بخرم گل گرفتم
گل یاس❓اونم صلواتے❓
برو داداااااش برووو کہ خفہ شدیم از بو برو.
_داشتم میخوابیدم کہ اردلاݧ در اتاق و زد و اومد داخل ...
♻️#ادامہ_دارد...
فردا شب ساعت 22⏰
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆
🎊#چالش_عکس_شهید🕊
#شرکت_کننده_شماره1⃣6⃣
ﺍﯼ ﻣﺼﻠﺢ ﮐﻞِ ﺧﻠﻖ ﻭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺧﺮﺍﺏ
ﻭﯼ ﻧﻮﺡ ﻧﺠﺎﺕ ﺑﺨﺶ ﻣﺎ ﺍﺯ ﮔﺮﺩﺍﺏ
ﺩﺭ ﻏﯿﺒﺖ ﺗﻮ ﺳﺨﺖ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺷﺪﯾﻢ
ﺍﯼ ﺻﺎﺣﺐ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﻪ ﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﯾﺎﺏ
🔻با منتشرڪردن پیامها↯با لینک↯ برنده چالش ما باشین🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆