✨💫✨💫✨💫✨💫✨
#خاطرات_رهبر_انقلاب❤️
#قسمت_2
...پدرم عالِم دینی و ملّای بزرگی بود.👌
برخلاف مادرم که خیلی گیرا و حرّاف و خوشبرخورد بود،☺️ پدرم مردی ساکت، آرام و کمحرف مینمود،😊 که این تاثیرات دوران طلبگی و تنهایی در گوشهی حجره بود.👌 البته پدرم تُرک زبان بود _ما اصلاً تبریزی هستیم، یعنی پدرم اهل خامنهی تبریز است_ و مادرم فارس زبان.🌺
ما به این ترتیب، از بچگی، هم با زبان فارسی و هم با زبان ترکی آشنا شدیم🙂 و محیط خانه، محیط خوبی بود. البته محیط شلوغی بود، منزل ما هم منزل کوچکی بود.🏠 شرایط زندگی، شرایط باز و راحتی نبود و طبعا اینها در وضع کار ما اثر میگذاشت.😊 چیزی که حتما میدانم برای شما جالب است، این است که من همان وقت، #معمّم بودم!😃 یعنی در بین سنین ده و سیزدهسالگی، من عمامه به سرم و قبا به تنم بود! 😍قبل از آن هم همینطور.☺️
۷۶/۱۱/۱۴
ادامه دارد...
#خاطرات
#سید_علی_خامنه_ای 😍🌹
@ebrahimdelha🌹
✨💫✨💫✨💫✨💫✨
منزل شهید یوسف مردانزاده دانش آموز رشته ریاضی
وصیتنامه شهید بادستخط مبارڪ
خودش
که این هفته باجمعی از دوستان ختم قرآن گرفته شد
شهرزنجان
#ارسالی_از_اعضای_محترم_کانال 🌺
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
اللهم ارزقنا ترکشاً ریزاً😐
استاد سرکار گذاشتن بچهها بود.😁 روزی از یکی از برادران پرسید: «شما وقتی با دشمن روبهرو میشوید برای آنکه کشته نشوید و تو💣پ و تانک آنها در شما اثر نکند چه میگویید؟»🤔
آن برادر خیلی جدی جواب داد: «البته بیشتر به اخلاص برمیگردد🙂 والا خود عبادت به تنهایی دردی را دوا نمیکند.😒
اولاً باید وضو داشته باشی، ثانیاً رو به قبله و آهسته به نحوی که کسی نفهمد بگویی: اللهم ارزقنا ترکشاً ریزاً بدستنا یا پاینا و لا جای حساسنا برحمتک یا ارحمالراحمین»😐😳
طوری این کلمات را به عربی ادا کرد که او باورش شد و با خود گفت: «این اگر آیه نباشد حتماً حدیث است»🤔 اما در آخر که کلمات عربی را به فارسی ترجمه کرد، شک کرد و گفت:«اخوی غریب گیر آوردهای؟»😑😐
😂😁😂😁
@ebrahimdelha🌹
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
#و_در_ادامه_قسمت_نهم
هفته بعد دوبـاره همان افراد آمدند اين دفعه با چند يار قويـ💪ـتر، بعدگفتند: اين دفعه بازي سر هزارتومان! 😏
ابراهيم گفت: من بازي ميکنم اما شــرط بندي نميکنم😊 آنها هم شــروع کردند به مســخره کردن و تحريک کردن ابراهيم😳 و گفتند: ترسيده، ميدونه ميبازه. يکي ديگه گفت: پول نداره و... 😨
ابراهيم برگشت وگفت: شرط بندي حرومه،من هم اگه ميدونستم هفته هاي قبل با شــما بازي نميکردم😞پول شما رو هم دادم به فقير☺️،اگر دوست داريد، بدون شرط بندي بازي ميکنيم.
که البته بعد از کلي حرف و سخن و مسخره کردن بازي انجام نشد.
دوســتش می گفت: بــا اينكه بعد از آن ابراهيم به ما بســيار توصيه كرد كه شرط بندی نکنید...👇
#ادامه_دارد
🕊 @ebrahimdelha 🕊
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
..شــرطبندي نكنيد،امــا يكبار با بچه هاي محله نازی آباد بــازي كرديم و مبلغ ســنگيني را باختيم😑! آخــرای بازي بود كه ابراهيم آمد و به خاطر شــرط بندي خيلي از دست ما عصباني شد.😠
از طرفي ما چنين مبـ💶ـلغي نداشـتيم كه پرداخت كنيم. وقتي بازي تمام شــد ابراهيم جلو آمد وتوپ⚽️ را گرفت. بعدگفت: كســي هســت بياد تك به تك بزنيم؟🤔
از بچه هاي نازی آباد كســي بود به نام ح.ق كه عضو تيم ملي وكاپيتان تيم برق بود. با غرور خاصي جلو آمد وگفت: سرچي!؟😏
ابراهيم گفت: اگه باختي از اين بچه ها پول نگيري،او هم قبول كرد.👌
ابراهيــم به قدري خوب بازي كرد كه همه ما تعجب كرديم😧او با اختلاف زياد حريفش را شكست داد. اما بعد ازآن حسابي با ما دعوا كرد!😓
#ادامه_دارد
🕊 @ebrahimdelha 🕊
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫