🌹شهید ابراهیم هادی🌹میگفتند:
👈اگر خانم ها حریم رابطه با نامحرم را حفظ کنند، خواهید دید که چقدر آرامش خانواده ها بیشتر می شود.
👈صدای بلند در پیش نامحرم، مقدمه آلودگی و گناه را فراهم می کند. اگر حریم ها رعایت شود، نامحرم جرأت ندارد کاری انجام دهد.
✅شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات +وعجل فرجهم
@ebrahimdelha
─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─–
⚜❤️⚜❤️⚜❤️⚜❤️
سلام✋
من از وقتی کتاب📗 سلام بر ابراهیم را خواندم خیلی ارادت خاصی به ایشون پیدا کردم☺️ که باعث شد شروع کنم کتاب های📚 شهدا رو بخونم. و از کراماتش هم خیلی شنیده بودم.😌
@ebrahimdelha🌹
⚜❤️⚜❤️⚜❤️⚜❤️
⚜❤️⚜❤️⚜❤️⚜❤️
یه روز که با ایشون صحبت میکردم 🤗گفتم شما که مشکل همه رو رفع میکردی و میکنی. مشکل جسمی من هم رفع بشه👐 که دیگه نخوام برم برای عمل.😔 بعداز چند روز مشکلم رفع شد.😀
ولی اون موقع خیلی با عکس ایشون درد و دل میکنم و آرام میگیرم.😍
#ارسالی_ازکاربران
@ebrahimdelha🌹
⚜❤️⚜❤️⚜❤️⚜❤️
دوستان گرامی
✍شاید خیلی ازشما عزیزان هم توسل به شهدا کردین و حتما هم کمکتون کردن😊
خوشحال میشیم اگه مایل بودین حتما به این آیدی #دلنوشته_هاتون رو بفرستین☺️👇
@EBRAHIM_hadi_97
💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷
#وصیتنامه
بسم الله الرحمن الرحیم✨
پدر و مادر گرامی!✋ هم اکنون که این نامه را برای شما مینویسم، پنجشنبه شب، ساعت ۱۱ در کنار دیگر رزمندگان هستم و وجودی معنوی و پر از شوق و شور و هیجان دارم.☺️
امید است که در سایهی پروردگار متعال، توفیقی روزافزون داشته باشید و تا آنجا که میتوانید با امر به معروف، آشنایان و بستگان را نسبت به رهنمودهای حضرت امام آشنا کنید.
مسجد، اصلیترین جایگاه برای اقامهی نماز و عبادت است و آشنایی با ارتباط زندگی در فضای روحانی آن، تأثیرات مثبت خود را میگذارد.
پدر، مادر، خواهر و برادرانم! ما این انقلاب را آسان به دست نیاوردهایم که آن را بخواهیم آسان از دست بدهیم؛ بلکه با سختیهای زیادی که به دل و جان خریدیم به دست آوردیم.👌
مادر عزیزم! من تا وقتی که یک وجب از خاک ایران در دست دشمن است،😔 در جبهه خواهم ماند و هر جا که لازم باشد در آنجا حاضر میشوم.
امید دارم با پیروزی و سربلندی، به آغوش شما برگردم؛😌 اما اگر به میهمانی نور دعوت شدم، خوشحال باشید؛ چرا که آرزوی قلبی من است که رهرو راه شهید بزرگ اسلام، حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) باشم.»😍
#شهیدعلیرضاخلیلی
#سالروزشهادت
@ebrahimdelha
┅┅✿🍃❀🕊🌷🕊❀🍃✿┅┅
#نماز
🌷 #شهدا
#شهید_احمد_پلارک
🌛یکی از آشنایان خواب شهید رو
می بینه. او از شهید تقاضای شفاعت می کنه.
شهید بهشون میگن:
👈«من نمی تونم شما رو شفاعت کنم. تنها وقتی می تونم شما رو شفاعت کنم که شما #نماز بخونید و به اون توجه و عنایت داشته باشید،✅
هم چنین زبان هاتون رو نگه دارید. در غیر این صورت، هیچ کاری از دست من بر نمیاد.»
🌷 شادی روح شهید بزرگوار #صلوات
@ebrahimdelha
─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
سلاااااااام😊
✨شبتون پــرستــ✨ـاره دوستان🌠
🌺نماز همگی قبول باشه ان شاءالله☺️
⚜خب با اجازتون بریم باقے مونده کتاب رو ورق بزنیم😃😉
بِسْمِـ اللّٰہ .. 👇
@ebrahimdelha
─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
इई 🍃🌷🍃ईइ इई 🍃🌷ईइ इई 🍃🌷
#قسمت_بیست_هشتم
◀️دومین_حضـور
#به_نقل_از_امیر_منجــر
#هشتمين روز مهـ🍂ــرماه با بچه هاي معاونت عمليات سپاه راهي منطقه شديم.👥
در راه در مقر سپاه همدان توقف كوتاهي کرديم.
موقع اذان ظهــ☀️ـر بود. #برادر بروجردي،كه به همراه نيروهاي سپاه راهي منطقه بود را در همان مكان ملاقات كرديم.👥
ابراهيم مشــغول گفتــن 💤💤اذان 🕌بود. بچه ها براي نمــ📿ـاز آماده ميشــدند.
حالت معنــوي عجيبي در بچه ها ايجاد شــد.😍
💢محمد بروجردي گفــت:
#اميرآقا، اين #ابراهيم بچه كجاست؟!😳🤔
گفتم: بچه محل خودمونه، سمت هفده شهريور و ميدان خراسان.☺️
بــرادر #بروجردي ادامــه داد: عجـ😇ـب صدایی🎶🎶 داره. يكي دو بــار تو منطقه ديدمش، جوان پر دل وجرأتيه. 💪
بعد ادامه داد⏮: اگه تونستي بيارش پيش خودمون كرمانشاه. 🔷🔶
#نماز جماعت👬👬💂♀ برگزار شد و حركت كرديم. بار ✌️دوم بود كه به سرپل ذهاب ميآمديم.
#اصغــر وصالي نيروها را آرايـش داده بود.⚔🎺
بعــد از آن منطقه به يك ثبات و پايداري رسيد.
#اصغر از فرماندهان بسيار شجـ💪ــاع و دالاور بود. #ابراهيم بسيار به او علاقــ❤️ـه داشت.
#ادامه_دارد👇👇
@ebrahimdelha
─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
इई 🍃🌷🍃ईइ इई 🍃🌷ईइ इई 🍃
اوهمیشــہ می گفت؛🔽
چريكي بــه شــجـ👌ــاعت و دالاوري ومديريــت #اصغر نديــده ام.
#اصغر حتي همسـ🌹ـرش را به جبهه آورده و با اتومبيـ🚗ـل پيكان خودش كه شبيه انبار مهماته، به همه جبهه ها سر ميزنه. 😄
#اصغر هم، چنين حالتي نسبت به ابراهيم داشت.💠
يكبار كه قصد شناسايي👀 و انجام عمليـ⚡️ـات داشت به #ابراهيم گفت: آماده باش برويم شناسايي.🔎🔍
#اصغر وقتي از شناسايي برگشت. گفت: من قبل از انقلاب در لبنان جنگيده ام. 😎
كل درگيريـ💥ــهاي سال58 كردســتان را در منطقه بودم،
اما😳 اين جوان با اينكه هيچكدام از دوره هاي نظامي را نديده☺️، هـم بســيار ورزيـ👌ــده اســت،
هم مســائل نظامـ💥ـي را خيلي خوب ميفهمد.
براي همين در طراحي عملياتها از #ابراهيم كمك ميگرفت.😉
آنها در يكي از حمـ🚀ـلات، بدون دادن تلفات #هشت دستگاه تانك دشمن را منهـ💣ـدم كردند و تعدادي از نيروهاي دشمـ👹ـن را اسير گرفتند.
#اصغر وصالي يكي از ساختمانهاي پادگان ابوذر را براي نيروهاي داوطـ☝️ـلب
و رزمنـ👮ـده آماده كرد و با ثبت نام📝 و مشخصات افراد و تقسيم آنها، نظم خاصي
در شهر ايجاد كرد.⭕️
وقتي شهر كمي آرامش پيدا كرد، #ابراهيم به همراه ديگر رزمنده ها ورزش 🏋🏋🏏
باستاني را بر پا كرد.
هر روز صبـ🌤ـح #ابراهيم با يك قابلمـه ضرب📢 مي ِ گرفت و با صداي 🎶گرم خودش
ميخواند.
#اصغر هم مياندار🕴 ورزش شده بود، اسلحه ژ3 هم شده بود ميل!😁
با پوكه توپ وتعدادي ديگر از سلاحها ، وسايل ورزشي را درست كرده بودند. 😃😂
يكــي از فرماندهـ👮ـان ميگفت: آن روزها خيلي از مردم كه در شــهر مانده بودند و پرستاران بيمارستان🏥 و بچه هاي رزمنده، صبحـ⛅️ـها به محل ورزش باستاني 🏟می آمدند.☺️
#ادامہ_دارد👇👇
@ebrahimdelha
─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
इई 🍃🌷🍃ईइ इई 🍃🌷ईइ इई 🍃
#ابراهيم با آن صـ🎶ـداي رسا ميخواند و #اصغر هم مياندار ورزش بود. 🙅♂
به ايــن ترتيب آنها روح زندگــي و اميد را ايجاد ميكردند.😍☺️ راســتي كه #ابراهيم انسان عجيبي بود.🤔😳☺️
٭٭٭
🌸🍃امام صادق7 ميفرمايد: هركار نيكي كه بندهاي انجام ميدهد در قرآن
ثوابي براي آن مشخص است؛ مگر #نماز شب!
زيرا آنقدر پر اهميت است كه خداوند ثواب آن را معلوم نكرده و فرموده:
#پهلويشان از بسترها جدا ميشود و هيچكس نميداند به پاداش آنچه كرده اند چه چيزي براي آنها ذخيره كرده ام🌸🍃
ً يكي دو ســاعت مانده به
همان دوران كوتاه ســرپل ذهاب، #ابراهيم معمولاًاذان صبـ🌤ــح بيدار ميشــد و به قصد ســر زدن به بچه ها از محل استراحت دور ميشد. 😉
اما من شــك نداشتم كه از بيداري ســحر لذت ميبرد😍 و مشغول نماز شب
ميشود.😇😇
يكبار #ابراهيم را ديدم. يك ساعت مانده به اذان صبح، به سختي ظرف آب 💦
تهيه كرد و براي غسل و نماز شب از آن استفاده نمود.☺️
#پایان
@ebrahimdelha
─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
🍂🌷🍂🌷🍂🌷🍂
#طنز_جبهه
طلبه های جوان👳 آمده بودند برای بازدید 👀 از جبهه.
0⃣3⃣ نفری بودند.
شب که خوابیده بودیم😴، دو سه نفر بیدارم کردند 😧و شروع کردند به پرسیدن سوالهای مسخره و الکی!😜
مثلاً میگفتند:
آبی چه رنگیه برادر؟!🤔
عصبی 😤 شده بودم.
گفتند:
بابا بی خیال!😏
تو که بیدار شدی، حرص نخور بیا بریم یکی دیگه رو بیدار کنیم!😎
دیدم بد هم نمیگویند!🤔🤗😂
خلاصه همینطوری سی نفر را بیدار کردیم!😉
👨👨👦👦بیدار شدهایم و همهمان دنبال شلوغ کاری هستیم!
قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه در محوطه قرارگاه تشییعش کنند!
فوری پارچه سفیدی🖱 انداختیم روی محمدرضا و قول گرفتیم که تحت هر شرایطی خودش را نگه دارد!
گذاشتیمش روی دوش بچهها و راه افتادیم🚶.
گریه و زاری!😭
یکی میگفت:
ممد رضا!
نامرد! 😩
چرا تنها رفتی؟ 😱
یکی میگفت:
تو قرار نبود شهید شی!
دیگری داد میزد:
شهیده دیگه چی میگی؟
مگه تو جبهه نمرده؟
یکی عربده میکشید! 😫
یکی غش میکرد! 😑
در مسیر، بقیه بچهها هم اضافه میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند، واقعاً گریه 😭و شیون راه میانداختند!
گفتیم برویم سمت اتاق طلبهها!
جنازه را بردیم داخل اتاق.
این بندگان خدا📿 که فکر میکردند قضیه جدیه،
رفتند وضو گرفتند و نشستند به قرآن 📖خواندن بالای سر میت!
در همین بین من به یکی از بچهها گفتم:
برو خودت را روی محمدرضا بینداز و یک نیشگون محکم بگیر!😜😂
رفت گریه کنان پرید 🕊 روی محمدرضا و گفت:
محمدرضا!
این قرارمون نبود!😭
منم میخوام باهات بیام!😖
بعد نیشگونی👌 گرفت که محمدرضا از جا پرید و چنان جیغی کشید 😱که هفت هشت نفر از این بچه ها از حال رفتند!
ما هم قاه قاه میخندیدیم.😂😂😂
خلاصه آن شب تنبیه 👊 سختی شدیم.
@ebrahimdelha🌹
🍂🌷🍂🌷🍂🌷🍂🌷