- ابراهیم به مهمان نوازے بسیار اهمیت میداد و میگفت:باید صله رحم را طبق دستورات دین و بدونِ تجمل گرایے انجام بدیم... تا رابطه خانواده ها همیشه برقرار باشد. #هادے_دلها

#اِبـراهـیـم‌مـی‌گـفـت :

هرکه‌رفت‌ازدیده‌می‌گویند‌ازدل‌میرود دلبر‌ماازنظر‌دوراست‌ازدل‌دورنیست! -هادی دلها

#سخن_شهدا روزی را خدا می‌رساند برکتِ پول مهم است! کاری هم که برای خدا باشد، برکت دارد. شهیدابراهیم‌هادی سلام‌برابراهیم/ج۱

#بـشیـم‌مثـل‌شهـدا امام زمـانت را یارۍ کن'! و خـودت را بہ گونـہ‌اۍ آماده کن کہ یارۍ کنـنده امام زمانت باشۍ♥️ #شهیدجـهادمغنیه

‌میگفت‌ڪھ: زیباترین‌شھادت‌رامیخواهم یڪ‌بارپرسیدم: شھادت‌خودش‌زیباست؛ زیباترین‌شھادت‌چگونہ‌است؟! درجواب‌گفت: زیباترین‌شھادت‌این‌است‌ڪھ جنـازھ‌اےهم‌ازانسـان‌ باقۍنمـاند((:🙂💔 #شهیدابراهیم‌هادی

اینبارقصد داریم برای محرم امام حسین علیه السلام ،جاکلیدی ،مگنت ،پیکسل امام حسینی و محرمی تهیه کنیم و در هنگام محرم در بین عاشقان حسینی پخش کنیم از هزارتومن تا هرچقد ک درتوانتونه و به امام حسین علیه السلام و اهل بیت عشق دارید کمک کنید 6037991642394690 به نام الناز کشاورز از طلاب حوزه علمیه تحت پوشش مردمی و اعضای کانال رسمی شهید ابراهیم هادی @ebrahimehadi1401

به عشق امام حسین اینبار یاعلی بگو سهم هرکدوم فقط ده هزارتومن پول پفک نمیشه اما برامون باقی الصالحات میشه

🌱هنگام صحبت با نامحرم سرش را پایین می انداخت. حجب و حیا در چهره اش موج می‌زد. وقتی برای کمک به مغازه پدرش می‌رفت اگر خانمى وارد مغازه می‌شد کتابی در دست می‌گرفت سرش را بالا نمی آورد و می‌گفت:«پدر شما جواب بده...» ‌ #شهید_سید_مجتبی_علمدار

گفتم:« ببینم توی دنیا چه آرزویی داری؟» قدری فکر کرد و گفت:« هیچی» گفتم:« یعنی چی؟ مثلاً دلت نمی‌خواد یک کاره‌ای بشی، ادامه تحصیل بدی یا از این حرفها دیگه» گفت:« یک آرزو دارم. از خدا خواستم تا سنم کمه و گناهم از این بیشتر نشده، شهید بشم.» #شهید_نور_الله_اختری

🌹🌱 حاج اسماعیل دولابـے: ⚠️ #بزرگترین "آزمون ایمان" زمانے استـــــ ڪه چیزے را میخواهید و به دستـــــ نمےآورید❕... ✔️با این حال #قادر باشید ڪه بگویید :   « خدایا شڪرتـــــ»

اذان باصدای ملکوتی شهید ابراهیم هادی @ebrahimehadi1401 ب کانال شهید ابراهیم هادی بپیوندید👆

❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون 🌱هنگام نماز ؛ سلاح جنگی را بر زمین می‌گذارند تا سلاح #ایمان را در دست گیرند ... #نماز‌سفارش‌یاران‌آسمانی...🌷🕊

🎥 دری که در رختخواب برای مؤمن باز می‌شود!

«‏وأنَا‌أبحثُ‌عني؛‌وجَدتكَ‌یاحُسین..!» وهنگامی‌کہ‌درپی‌خودم‌بودم تــورایافتم..؛ #حسین_جـآنم❤️

♨️بلاهایی که نماز نخوندن سر آدم میاره!! 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام #مومنی 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. #امام_زمان

هروقت قرار بود مأموریت برود. اگر من راضی نبودم تمام تلاشش را می کرد یا مأموریت را نرود و یا به هر نحوی مرا راضی می کرد. اما این بار فرق داشت. مدام گریه می کردم تا منصرفش کنم، اما نه به گریه هایم توجه کرد تا سست شود و نه از رفتن منصرف شد. صبح با اشک و قرآن بدرقه اش کردم. دستی به صورتم کشید و خیسی اشکم را به سر و صورتش زد و گفت " بیا بیمه شدم. صحیح و سالم بر میگردم" 👈🏻ﺭاﻭﻱ :همسرﺷﻬﻴﺪ #شهیدشجاعت_علمداری🌹 #شهدای_فارس

❤️ #شهید یعنی... کوچه‌ ی خلوتی را میخواهم‌بی‌ انتها، برای رفتن..و آسمانی برای پـرواز کردن عاشقانه اوج گرفتن‌رها شدن..🕊

وصیت نامه بسیار عجیب یک شهید🌱 من سید حسن، بچه تهران و از لشکر حضرت رسول ص هستم. پدرو مادر عزیزم، شهدا با اهل بیت ع ارتباط دارند؛ اهل بیت ع شهدا را دعوت میکنند. من در شب حمله ، یعنی فردا شب به شهادت میرسم و جنازه ام ، هشت سال و پنج ماه و بیست‌وپنج روز دیگر درمنطقه می‌ماند. بعدازین مدت جنازه ام پیدا میشود آنگاه که دیگر امام خمینی در میانتان نیست. این اسراری است که ائمه ع بمن گفتند و من بشما میگویم. به مردم بگویید ما فردا شما را شفاعت میکنیم ؛ به آنان بگویید که مارا فراموش نکنند... (دقیقا جنازه بعداز شب عملیات یعنی ۸سال و ۵ ماه و ۲۵ روز بدستمان رسید و کاملا آن وصیتنامه درست بود) #وصیت

حق با من بود. هر وقت فکرش را می‌کردم، می‌دیدم حق با من بوده. ولی چیزی نگفتم. بالاخره فرمانده بود. یکی دو ماه هم بزرگ‌تر بود. فکر کردم: بگذار از عملیات برگردیم، با دلیل ثابت می‌کنم براش. از عملیات برگشتیم. حسش نبود. فکر کردم: ولش کن. مهم نیست. بی خیال. پشت بی‌سیم صدایش می‌لرزید. مکث کرد. گفتم: بگو حاجی. چی می‌خواستی بگی؟ گفت: فلانی! دو سال پیش یادته؟ توی بدر؟ حق با تو بود. حالا که فکر می‌کنم، می‌بینم حق با تو بوده. من معذرت می‌خوام ازت. شهید#حسین_خرازی🕊🌹