شهید ابراهیم هادی
بال هایت کو؟ 🆔 @Ebrahimhadi
❤️ #دلنوشته ❤️
بسم الله
رسیدن کتاب به دستم که خودش حسابی ماجرایی بود
وقتی اتفاقی مسیرت جای دیگری می افتد
اتفاقی میروی کتابفروشی
و اتفاقی آن دفعه کتابفروش میگوید "داریم"
و اتفاقی فقط یکدانه داریم
برمیداری و میگویی یعنی واقعا اتفاقی بود؟
حالا خواندنش هم ماجرایی داشت برای خودش
با آنکه حسابی درس هایم زیاد بود و آنقدر ها وقت نداشتم که در روز کتاب غیر درسی بخوانم اما به طور عجیبی درسم زود تمام میشد،وقتم آزاد میشد و میتوانستم کتاب را بخوانم
اصلا چشمم را بستم و باز کردم
دیدم جلد دو در دستانم است...
بارها وسط خواندن
کتاب را میبستم،به عکس روی جلد نگاه میکردم و با صدای بلند میپرسیدم آخر چطور میتوانستی اینقدر بــزرگ باشی؟؟اینقـدر خوب؟؟
اصلا بال هایت کو؟حتما قایمشان میکردی...!!!!
بهخودم آمدم دیدم دارم تمام روز با او حرف میزنم...
و اصلا نفهمیدم چطور اینطور شد،کی اینطور شد؟؟
وقتی شروع کردم به خواندن کتاب
نمیدانستم این کتاب فقط یک کتاب خاطرات نیست..فقط یک معرفی نامه از یک شهید نیست
نمیدانستم که حتی این کتاب خواندنی نیست،زندگی کردنی است...
#زندگی_کنید_این_کتاب_را
پ.ن: ولی میدانی مطمئنم که قایمشان میکردی
آخر وقتی میخواستی از خاک های فکه به آسمان بروی نیازشان داشتی...
🆔 @Ebrahimhadi