eitaa logo
شهید ابراهیم هادی
13.4هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
795 ویدیو
66 فایل
"کاری کن که خدا خوشش بیاد" تو دعوت شده ی خاصِ آقا ابراهیم هستی تا کمکت کنه به خدا برسی❤️ 🛍فروشگاه: @EbrahimhadiMarket ⚠️تبلیغات: @Ebrahimhadi_ir 👤ارتباط با مدیر: @Khademe_ebrahim
مشاهده در ایتا
دانلود
10 آماده شوید شب‌ها از گریه محمّد بیدار می‌شدم. وقتی از او علت این همه نماز و گریه را می‌پـرسـیـدم جواب می‌داد که: «مادر! قیامت بسیار هولناک است، ما باید آماده شویم». محمّد درجزیره‌ی مجنون با سه نفر از دوستانش به شهادت رسید، در حالی که چهل روز از شهادت برادرش ـ جواد ـ می‌گذشت. در وصیت‌نامه‌اش که سه ساعت قبل از شهادتش نوشت، امضا کرد: شهید محمد آهن‌دوست. 🌷شهید محمد آهن‌دوست🌷 📚مجید جعفرآبادی، بزم کهکشان 🌙 🆔 @Ebrahimhadi
11 کارت دعوت یک کارت برای امام رضا(علیه السلام)، مشهد. یک کارت برای امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، مسجدِ جمکران. یک کارت هم برای حضرت معصومه(سلام الله علیها)، قم. این یکی را خودش برده بود انداخته بود توی ضریح. «چرا دعوت شما را ردّ کنیم!؟ چرا به عروسی شما نیاییم!؟ کی بهتر از شما، ببین همه آمدیم. شما عزیز ما هستی». حضرت زهرا(سلام الله علیها) آمده بود به خوابش، درست قبل از عروسی. 🌷شهید مصطفی ردانی پور🌷 📚یادگاران، کتاب شهید ردّانی پور، ص 83 🌙 🆔 @Ebrahimhadi
12 زیباترین محصول حیات خدایا! تو را شکر می‌کنم که اشک را آفریدی که عصاره‌ی حیات انسان است. آنگاه که در آتش عشق می‌سوزم، یا در شدت درد می‌گدازم، یا در شوق زیبایی و ذوق عرفانی آب می‌شوم و سراپای وجودم روح می‌شود، لطف می‌شود، عشق می‌شود، سوز می‌شود و عصاره وجودم به صورت اشک آب می‌شود و به عنوان زیباترین محصولِ حیات، که وجهی به عشق و ذوق دارد و وجهی دیگر به غم و درد به دامان وجودم فرو می‌چکد. اگر خدای بزرگ از من سندی بطلبد، قلبم را ارائه خواهم داد و اگر محصول عمرم را بطلبد، اشک را تقدیم خواهم کرد. 🌷شهید دکتر مصطفی چمران🌷 📚بینش و نیایش، ص73 🌙 🆔 @Ebrahimhadi
13 مرا ببخش وای بر من از روز رسوایی، وای بر من از روز تنهایی، از روز جدایی و گدایی، از روز اسارت و مصیبت. وای بر من از خجلت، از آتش جحیم و خشم رحیم. محبوب من! می‌ترسم از آن که مرگم قریب باشد و مقرب درگاهت نباشم؛ می‌ترسم از آن که مرگ مرا دریابد تو مرا درنیابی؛ مرا ببخش آنگاه که عطا کردی، خطا کردم؛ وفا کردی، جفا کردم؛ هدایت کردی، رهایت کردم! 🌷شهید گمنام🌷 📚فرهنگ‌نامه جبهه، ج6، ص517 🌙 🆔 @Ebrahimhadi
14 سجده‌های طولانی همیشه دوست داشتم به او اقتدا کنم، امّا مصطفی دوست داشت تنها نماز بخواند. می گفت: نمازتان خراب می شود. نمی فهمیدم شوخی می کند یا جدّی می گوید. ولی باز بعضی نمازهای واجب را به او اقتدا می کردم. می دیدم مصطفی بعد از هر نماز به سجده می رود، صورتش را به خاک می مالد و گریه می کند. چقدر طول می کشید این سجده ها، وسط شب که برای نماز بیدار می شد، من طاقت نمی آوردم و می گفتم: بس است دیگر! استراحت کن، خسته نشدی؟ و مصطفی جواب می داد: تاجر اگر از سرمایه اش خرج کند، بالاخره ورشکست می شود. باید سود دربیاورد تا زندگی‌اش بگذرد. ما اگر قرار باشد نماز نخوانیم، ورشکست می شویم. 🌷شهید دکتر مصطفی چمران🌷 📚همسر شهید، یادگاران، کتاب شهید چمران 🌙 🆔 @Ebrahimhadi
15 به نام معشوقم به نام او كه از اويم. به نام او كه زنده به اويم، زندگيمان به خاطر اوست، بودنم از اوست، رفتنم به اوست، يارم اوست، جانم اوست، معشوقم اوست، مقصودم اوست، مرادم اوست، اميدم اوست. احساسش مي‌كنم با قلبم، با ذرّه ذرّه‌ی وجودم و با تمام سلول‌هايم احساسش مي‌كنم، اما بيانش نتوانم كرد. اي همه چيزم، به يادت هستم؛ به يادم‌باش كه بي‌تو هيچ و پوچ خواهم بود. 🌷شهید سيدداود دهشكارگونه فراهاني🌷 📚سایت نوید شاهد 🌙 🆔 @Ebrahimhadi
16 محبوبی غیر از تو خدایا! به هر که دل بستم، تو دلم را شکستی. عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو او را از من گرفتی. هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم و در سایه امیدی، و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتی به وجود آورم، تو یکباره همه را بر هم زدی و در طوفان‌های وحشت‌زای حوادث رهایم کردی تا هیچ آرزویی در دل نپرورم، و به هیچ چیز امیدی نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم. خدایا!‌ تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم و جز تو به چیزی، یا به کسی امید نبندم و جز در سایه‌ی توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم... خدایا ! تو را بر همه این نعمت‌ها شکر می‌کنم. 🌷شهید دکتر مصطفی چمران🌷 📚نیایش‌ها 🌙 🆔 @Ebrahimhadi
17 توبه کردم طرف اصلاً یک جورایی «خاص» بود. نه به اون هیکلش که مثل بزن بهادرهای محلّه‌مون بود، و نه به اون ساکت بودنش که لام تا کام با کسی حرف نمی‌زد و فقط تو خودش بود. یه هفته‌ای می‌شد که اومده بود تو گردان ما، امّا تو این مدت جز سلام و علیک و التماس دعا، کسی چیزی از زبونش نشنیده بود. همه کارش هم پنهانی بود، خصوصاً موقع لباس عوض کردنش که عجیب اصرار داشت دور از چشم همه باشد. انگار یه رازی بود که باید از ماها مخفی می‌موند و موند. موج انفجار اون‌قدر شدید بود که هیچی از بدنش باقی نگذاشته بود، جز یه تیکه از بازوی خالکوبی شده‌اش؛ « توبه کردم». 🌷شهید گمنام🌷 📚بزم کهکشان، انتشارات مؤسسه امام خمینی(ره)، ص 59 🌙 🆔 @Ebrahimhadi
18 درهای همیشه باز خدایا ! چگونه برانی درمانده‌ای را که در حال فرار از معاصی به تو پناه آورده؟! چگونه ناامید کنی راه‌جویی را که شتابان، آهنگ حضرتت کرده و چگونه بازگردانی تشنه‌ای را که برای نوشیدن آب بر سر حوض‌های تو آمده؟! جواب ده که هرگز چنین نخواهی کرد. ای کسی که حوض‌های پرفیضت در سخت‌ترین خشک‌سالی‌ها لبریز است و درِ خانه‌ات به روی همه‌ی خواستارانت همیشه باز است. 🌷شهید گمنام🌷 📚فرهنگ نامه جبهه، ج6، ص515 🌙 🆔 @Ebrahimhadi
19 لحظه‌ای تفکر پروردگارا! تو بهترين چشم را به من دادي، امّا بد استفاده كردم و با خطا نگريستم. بهترين گوش را به من دادي، امّا به گفت و گوي باطل و بد گوش دادم. بهترين زبان را به من دادي، امّا من براي حرف‌هاي بيهوده آن را به كار بردم، كه برخلاف راه تو بود. بهترين دست را به من دادي، امّا برخلاف راه تو حركت كرد. بهترين پا را به من دادي، امّا برخلاف راه تو حركت كرد. بهترين عقل را به من دادي، امّا لحظه‌اي تفكر نكردم كه از كجا آمده‌ام و به كجا مي‌روم و چه كسي مرا آورده و مرا برده! 🌷شهید حسينعلي فصيحي🌷 📚سایت نوید شاهد 🌙 🆔 @Ebrahimhadi
20 خجالت می‌کشم خدایا! ما را ببخش. گناهانی که ما را احاطه کرده و خود از آن آگاهی نداریم. گناهانی را که می‌کنیم و با هزار قدرت عقل توجیه می‌کنیم و خود از بدی آن آگاهی نداریم. خدایا! تو آنقدر به من رحمت کرده و آنچنان مرا مورد عنایت خود قرار داده‌ای که من از وجود خود شرم می‌کنم، خجالت می‌کشم که در مقابلت بایستم و خود را کوچکتر از آن می‌دانم که در جواب این‌همه بزرگواری و پروردگاری، تو را شکر کنم و تشکر را نیز تقصیری و اهانتی به ساحت مقدّست می‌دانم. 🌷شهید دکتر مصطفی چمران🌷 📚بینش و نیایش، ص70 🌙 🆔 @Ebrahimhadi
🌱برادر شهیدم؟! انصاف نیست بخیـر نکنی شب را برای منی که شب هـا در ❤️ مصمم تر می‌شوم... 🌙🌷 《 کانال @Ebrahimhadi