وقتے ضارب، علی رو زد، ما اون رو به گوشه ای از خیابون کشیدیم؛ یک پیرمرد اومد گفت: خوب شد همینو می خواستی؟ به تو چه ربطی داشت که دخالت کردی؟ علی با همان بدن بی جان گفت: حاج آقا فکر کردم دختر شماست، من از ناموس شما دفاع کردم. #شهید_امربه_معروف #شهید_علی_خلیلی🌹 ✅ @EbrahimHadi

👌خوب نگاه کن..! نگاهـش بہ توســت... بہ حیــایت... عفتـت... راهَـت... از همہ مهمـــتر... چـــادُرَت‌ (حجــابت) نگاه شهـدا بہ مــاست👉 #شهید_علی_خلیلی 💐 🆔 @Ebrahimhadi

⭕️ وقتے ضارب، علی رو زد، ما اون رو به گوشه ای از خیابون کشیدیم؛ یک پیرمرد اومد گفت: خوب شد همینو می خواستی؟ به تو چه ربطی داشت که دخالت کردی؟ ❤️علی با همان بدن بی جان گفت: حاج آقا فکر کردم دختر شماست، من از ناموس شما دفاع کردم. #شهید_امربه_معروف #شهید_علی_خلیلی🌹 @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••

تنهـــا‌ راه‌ رسیدن‌ به سعادت فقط #بندگی_خداست...🌻 #شهید_علی_خلیلی♥️ @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••

🔰اخلاق نیکو 🔹علی یک اخلاق قشنگی داشت. اگر متوجه می شد غریبه ای هم مشکل دارد، قلبا افسوس می خورد. انگار که رفیق خودش است. می گفت: ای خدا کاش می شد برایش یک کاری کنیم. اگر خودش نمی توانست کمکی کند، با اطرافیان صحبت می کرد... #شهید_علی_خلیلی🕊🌹 《 کانال #شهید_ابراهیم_هادی 》 @Ebrahimhadi

💠‍ رسم خوبی داشتیم، ماه رمضون ها بعضی شب ها چند تا از مربی ها جمع میشدیم افطاری میرفتیم خونه ی دانش آموزها. 💯یه بار توی یکی از شبا توی ترافیک گیر کردیم اذان گفتند. علی گفت: "وحید بریم نماز بخونیم؟ وقت نمازه." من گفتم پنج دقیقه بیشتر نمونده علی جان بزار بریم اونجا میخونیم. ✳️یک ساعت و نیم بعد رسیدیم به خونه ی اون بنده خدا! از ماشین که پیاده شدیم زد روی شونمو گفت: "کاری که موقع نماز اول وقت انجام بشه ابتر میمونه!" 📢به نقل از : وحید جلال پور شهید امر به معروف و نهی از منکر؛ #شهید_علی_خلیلی🌹 #شادی_روحش_صلوات 💐 《 کانال #شهید_ابراهیم_هادی 》 @Ebrahimhadi