💠نامحرم💠
چند سالی بود که با محمدحسن هم سرویس بودم و چون مسافت محل سکونت ما تا محل کار تقریبا زیاد بود فرصت مناسبی بود که همدیگر رو خوب بشناسیم...
طی این مدت از اخلاقش لذت میبردم.
با اینکه مجرد بود و مسیر سرویس ما هم از مناطق بالا شهر تهران میگذشت، بارها توجه کردم که خیلی تلاش میکرد مسائل شرعی رو تو نگاه به نامحرم رعایت کنه!
رسول همیشه سر به زیر بود و از نگاه به نامحرم إبا میکرد.
ازش پرسیدم تو رسول چی دیدی که فکر میکنی شد عامل شهادتش؟
گفت: به جرات میتونم بگم دوری از نامحرمش... بین رفقا دائما میگیم این صفت رسول باعث شد شهادت رو از خدا بگیره...
شنیدم از اطرافیان که گفتن: تو صحبت با نامحرم حتی بستگان هم همیشه سرش پایین بود.
🖊به نقل از دوست شهید
🌷شهید مدافع حرم رسول خلیلی🌷
🍃یادش با صلوات🍃
🆔 @Ebrahimhadi
❤️ #دلنوشته ❤️
🌸سلام...من چند ماه پیش سعادت آشنایی با شهید ابراهیم هادی نصیبم شد..خیلی ارادت به ایشون دارم...
🌹چند وقت پیش شبی تو عالم خواب دیدم پای منبر آیت الله حق شناس بین کلی مرد نشستم. سرم لخت بود و حجاب نداشتم.آیت الله میگفتن لحظه ای که نامحرم شما و موهاتون رو میبینه اثر همه موعظه ها و تلاشهای ما از بین میره.
🌺اشاره به شخصی بین جمعیت کردن و گفتن ایشون در راه حجاب و امر به معروف شهید شدن. به اون شخص که نگاه کردم دیدم آقا #ابراهیم_هادی هستش. آیت الله میگفتن زحماتشون رو هدر ندید...
#ارسالی_اعضا
🆔 @Ebrahimhadi
#پیام_معنوی
♨️نگاه به نامحرم
خیلی مواظب چشمات باش. گاهی یک نگاه حال عبادت را از انسان میگیرد. من ۱۵ سال در خانه ای مستاجر بودم حتی یکبار هم سهوا زن صاحب خانه را ندیدم.
📌آیت الله مجتهدی تهرانی
گاهی یک نگاه هوس آلود میتواند سال ها شهادتت را به تاخیر بیاندازد.
#شهادت_نصیبتان🌹
🆔 @Ebrahimhadi
#چادر_های_سرخ 🌹
هر کاریش کردیم از شهر بیرون نرفت که نرفت؛ حتی تو بمبارون شدید. برای رزمنـده‌ها هر کاری از دستش بر می اومـد میکرد🍂. یه روز یکی از اقوام بهش گفت: «چرا شما هم مثل بقیه همسایه‌ها و فامیل از آبادان نمی رین؟🤔» خیلی ناراحت شد😔. اشک تو چشمـاش جمـع شد و بهش گفت: «مگه اهل بیت امام حسین ع تنهاش گذاشتن که ما بخوایم اماممون رو تنها بذاریم❓اگه ما هم بریم، پس کی هوای این جَوونا رو داشته باشه. دیگه غیر از این چه تکلیفی داریم؟»✨
#شهیده_خاتون_حسینی_نژاد❤️
علت شهادت : بمباران آبادان
📚عروس خاک، صفحه41
#امام_علی علیه السلام✨
هر كس ما را به دلش دوست داشته و با زبانش يارى كند و در ركاب ما، با دستانش با دشمنانمان بجنگد، او در بهشت با ما و در درجه ما خواهد بود.
📚الخصال، جلد2، صفحه629
🆔 @Ebrahimhadi
#احکام_شرعی (امر به معروف و نهی از منکر)
سوال 27❓❗
بعضی از رانندگان از نوارهای موسیقی غنا و حرام استفاده میکنند و علیرغم نصیحتها و راهنماییها آن را خاموش نمیکنند، خواهشمندیم نحوه برخورد مناسب با این موارد و این افراد را بیان فرمایید، آیا برخورد شدید با آنان جایز است یا خیر؟
پاسخ📩
با تحقق شرايط نهى از منکر، بر شما بيشتر از نهى زبانى از منکر واجب نيست، و در صورتى که مؤثر واقع نشود، واجب است که از گوش‌دادن به غنا و موسيقى حرام اجتناب کنيد، و اگر به‌طور غير ارادى صداى موسيقى حرام و غنا به گوش شما برسد، چيزى بر شما نيست.
#استفتائات_مقام_معظم_رهبری
🌐 @Ebrahimhadi
خواهرم بیداری…؟؟؟
بی قرارم اینک …
پشت خطم ،…
وصلی ؟؟؟📞 📞
خواهرم باتوسخن میگویم ..
اگر آقای غریبم آید🌸
و بگوید دختر
سالها پشت در غیبت اگر من ماندم😔
این همه ندبه ی غربت خواندم
همه اش وصل به گیسوی تو بود ...
چه جوابی داری؟؟؟😔
اگر آقا گوید
از سر عشق خیالی که تو کردی آواز
من ندارم سرباز
چه جوابی داری ؟؟؟ 😔
دختر شیعه هنوزم وصلی؟؟؟؟📞 📞
تو رو ارباب قسم قطع نکن🌸
سالها منتظرم
رحمی کن ...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🆔 @Ebrahimhadi
❤️ #دلنوشته ❤️
من یه دختر ۱۵ ساله ام که معمولا مقید به دین و این چیزا هستم.ما یه اکیپ هستیم با دوستام که خیلی باهم صمیمی هستیم ولی من با یکیشون که اسمش مرضیه س صمیمی ترم.ما هممون تو یه شهرک زندگی میکنیم و تقریبا دوسال پیش بود که برای مربی حلقه صالحین ما یه خانم جوان گذاشتن که تفاوت سنیش با ما خیلیم زیاد نبود.شاید پنج شیش سال بزرگ تر.ما هرچی بیشتر با این مربی مون اشنا شدیم باهاش صمیمی تر شدیم.خیلی خانم مذهبی و خوش اخلاقی بود که واقعا مارو به خودش جذب کرد.خلاصه که مارو بیرون میبرد مثلا گلزار شهدا یا مسجد یا مراسم های مذهبی و عزاداری هاو...تا اینکه پارسال اخرای سال بود ک رفته بودیم گلزار شهدا.اوناج بهمون گفتن فردا یادواره ی شهید ابراهیم هادی هست اگر دوست داشتید بیاید.ماهم فرداش با مرضیه و مربی مون قرار گذاشتیم ک بریم.راستش من خیلی چیزی از زندگی شهدا نمیدونستم و چون وقتی مثلا فیلم های جنگ دفاع مقدس و شهدا رو میدیدم دلگیر میشدم دوست نداشتم زیاد تو جرئیات برم.اما رفتم.اونجا بهمون یه کیسه پارچه ای دادن که توش زندگینامه و خاطرات و چیزایی مربوط به شهید هادی بود.کتاب این شهید رو هم میدادن ولی من تا اومدم برم بگیرم گفتن تموم کردیم.کنجکاو شده بودم کتابو بخونم.یکی از دوستای مدرسم هم اومده بود یادواره و از کتاب شهید هادی تعریف میکرد میگفت خیلی خوبه.خلاصه دنبال کتاب بودم که یه روز حلقه صالحین داشتیم با بچه ها و مربی مون جمع شدیم یه مدت ک حرف زدیم رفت چن دقه بعد اومد با یه پلاستسک دیدیم واسه هممون کتاب سلام بر ابراهیم رو اورده.هر نفر دوتا جلد این کتاب گیرش اومد.خیییلی خوشحال شدم دلم میخواست زودتر برم کتابو بخونم.وقتی خوندم اصلا دلم نمیمومد کنار بزارمش.خیلی عاشق اقا ابراهیم شده بودم.دوستمم(مرضیه)که باهم کتابو شروع کردیم همینطور بود.تصمیم گرفتیم ک با اقا ابراهیم دوست بشیم و مراحلش رو هم انجام دادیم.امیدوارم که دوستی مارو پذیرفته باشه و بتونیم به گفته های ایشون عمل کنیم تا شبیهشون بشیم.میگن دوست شهید شهیدت میکنه😊اقا ابراهیم خودت منو به ارزوم برسون❤
🆔 @Ebrahimhadi