@ebteda_ir
🔺بر سرِ شاخ، بُن میبرند!
نیازی به هیچ تحلیل و تفسیری نیست. ما بر سر شاخ نشستهایم و داریم بُن میبریم. آشکارتر از این نمیشود زیرساختهای فرهنگی و اخلاقی جامعه را با دستان خود و در روز روشن، به توپ بست. تازه جناب رئیس جمهور، در صدر انتظارات تحولیاش از آموزشوپرورش، تکلیف کرده که تا پایان سالتحصیلی آینده، باید ۲۵ درصد مدارس، هیئت امنایی شود. یعنی پولی شود!
این حد از خودزنی، مثال و نمونهای ندارد در هیچ کشوری.
برای ملموس شدن فاجعهای که دارد رخ میدهد، تبریز ما را مرور کنید:
حدود ۶۵ درصد مدارس تبریز، غیردولتی است.
تعداد مدارس غیردولتی تبریز، تقریباً دو برابر مدارس دولتی است.
در برخی نواحی، نسبت مدارس غیردولتی به دولتی، سه به یک است.
یک معنای این آمار این است که امکان دسترسی به مدارس دولتی، کمتر از مدارس غیردولتی است. یعنی شما در بسیاری از مناطق شهری، ناگزیر از انتخاب مدرسهی غیردولتی برای فرزندتان هستید!
از حیث جمعیت نیز با وضعیت عجیبی روبرو هستیم؛ حدود یکسومِ دانشآموزان تبریز در مدارس غیردولتی تحصیل میکنند.
حالا با فشاری که دولت دارد میآورد، بزودی شاهد برچیده شدن مدارس دولتی از نظام تعلیم و تربیت کشور خواهیم بود. یعنی رسماً به خصوصیسازی کاملِ آموزش و پرورش سلام خواهیم کرد!
📌تلاش برخی گروهها برای «معتاد» کردن «جمهوری اسلامی» به مشارکت پایین مردم
▫️روح الله رشیدی، پژوهشگر سیاسی و اجتماعی با اشاره به کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی، گفت: برای جمهوری اسلامی مشارکت ۴۰ درصدی مردم در انتخابات قطعاً کافی نیست، اما برخی گروهها و محافل سیاسی تلاش دارند جمهوری اسلامی را به مشارکت پایین مردم معتاد کنند و قبح مشارکت پایین مردم در انتخابات را بریزند.
❄️ برای مطالعه متن کامل لینک زیر را کلیک نمایید👇
https://nasrnews.ir/detail/109797
@ebteda_ir
🔺 چگونه جناحبندی کنیم؟!
جناحبندی سیاسی متعارف، صرفاً به کارِ کاسبکاری و جنگ زرگری میخورد!
نسل جدید، باید معیار جدیدی برای دستهبندی افراد و فعالان سیاسی و اجتماعی ترتیب دهد. پیشنهاد ما مبنای مهمی به نام #عدالت_اجتماعی است. افراد را به نسبت دوری و نزدیکیشان به ایدهٔ عدالت اجتماعی دستهبندی کنیم.
آیا چنین دستهبندیای دشوار است؟ شاید در نگاه اول چنین باشد، اما اگر تنها بخش اندکی از تلاشهای ممتد چندین ساله را که وقف جریانشناسی موهومِ سیاسی کردهایم، معطوف به چنین مبنای اصیلی بکار گیریم، دشوار نخواهد بود.
از دل این جریانشناسی اصیل، سنجههای بهشدت کاربردی و موثر بیرون میآید.
شاید معیار عدالت اجتماعی، به نظر کلی و انتزاعی بیاید. ایرادی ندارد. کمی سادهترش میکنیم. میتوانیم از معیارهای ملموستری استفاده کنیم. مانند معیار #منفعت_عمومی. افراد را به نسبت دوری و نزدیکیشان به اصل منفعت عمومی در تصمیمگیریها و گرایشاتشان طبقهبندی کنیم.
در یک سوی طیف، منفعت عمومی و در سوی دیگرش #منفعت_خصوصی قرار بگیرد.
افراد و تصمیمات و مواضعشان را رصد کنیم و ببینیم به کدام سوی طیف نزدیکترند؛ آنگاه آنها را دستهبندی کنیم.
مصوبات مجلس را مرور کنیم. چه کسانی به چه مصوباتی، چه رأیی دادهاند؟ آیا مصوبات، ناظر به منفعت عمومی بوده یا منفعت خصوصی؟ البته اگر مجلس به #شفافیت_آرا، رای میداد و ما به تمام آرای نمایندگان دسترسی داشتیم!
در میان کاندیداهای نمایندگی هم همین کار را بکنیم. سابقهٔ بدون روتوش و زندگی واقعی آنها را ببینیم و ورانداز کنیم. دنبال چه بودهاند و برای چه و که جنگیدهاند؟ برای چه لهله زدهاند؟ گماردن نزدیکان در مناصب و به نامونان رساندن آنها یا درگیری سر منافع عمومی و با آهن گداخته به استقبال منفعتطلبان رفتن؟
در همین #شورای_شهر؛ دستهبندی کنیم مواضع، مصوبات و تصمیمات ناظر به منفعت عمومی را و ببینیم ترکیب و سمتوسوی آرای اعضای شورا چگونه بوده است؛ آیا کفهٔ منافع عمومی سنگین است یا منافع خصوصی؟ افراد در مخالفتها و موافقتها، جانب منفعت عمومی را میگیرند یا منفعت خصوصی را؟
جناحبندی اصلی، اینگونه شکل میگیرد و نه با برچسبهای سست و حبوبغضهای باندی.
ممکن است با معیار قرار دادن اصلِ منفعت عمومی، افراد به صورت مستمر، در یک جناح قرار نگیرند، ایرادی ندارد و باید همین را تقویت کنیم؛ چرا که آنچه اصالت دارد مردماند و نه بازیگران سیاسی.
@ebteda_ir
🔺
تلاش برخی گروهها برای «معتاد» کردن «جمهوری اسلامی» به مشارکت پایین مردم
روح الله رشیدی در نشست تحلیلی «جمهوریت از پشت شیشه مشارکت» که با حضور جمعی از دانشجویان و مطالبهگران در حسینیۀ هنر تبریز برگزار شد، ضمن ارائه گزارشی از نتایج یک پژوهش دربارۀ «رفتار انتخاباتی کسانی رای نمیدهند» اظهار کرد: در ادوار مختلف، گروههایی از مردم به دلایل مختلف در انتخابات شرکت نکردهاند. مهم است که بدانیم این افراد چرا مشارکت نمیکنند.
رشیدی با اشاره با میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس دوازدهم اضافه کرد: نمیشود کتمان کرد که نیروهای مختلفی فعال هستند تا مردم را از پای صندوق رای، دور کنند؛ در این دوره هم این نیروها فعال بودند با همۀ این اوصاف، برای جمهوری اسلامی قطعاً مشارکت ۴۰ درصدی مردم در انتخابات کافی نیست، اما برخی گروهها و محافل سیاسی تلاش دارند جمهوری اسلامی را به مشارکت پایین معتاد کنند و قبح مشارکت پایین مردم در انتخابات را بریزند.
وی ادامه داد: این جریانها همانهایی هستند که وقتی خود و دوستانشان از رهگذر مشارکت پایین، قدرت را در دست گرفتند، گفتند «همین مشارکت پایین خوب است»! چرا که خودشان را همین میزان مشارکت به قدرت رسانده است. آنها اساساً دغدغۀ جمهوریت و مشارکت ندارند و همین که خودشان به قدرت برسند، مطلوب و کافیست؛ از این رو هیچ وقت در هیچ دورهای به چیزی جز پیروزی با هر میزان رای، فکر نمیکنند و هیچ گاه بدنبال دامن زدن به مشارکت حداکثری نیستند، چرا که میدانند در مشارکت حداکثری، امکان پیروزی خودشان کاهش مییابد، پس همان بهتر که مشارکت پایین باشد!
تداوم عدم مشارکت مردم در امر سیاسی، پیامهای مهمی دارد
رشیدی اضافه کرد: اگر کاهش مشارکت مردم در انتخابات یک بار پس از اتفاقات بنزینی ۹۸ اتفاق میافتاد، میگفتیم دلیل مشخصی دارد و مردم به آن اتفاقات معترض بودند. اما تداوم عدم مشارکت مردم در امر سیاسی، حتماً پیامهای مهمی دارد و ما باید این پیامها را بگیریم و مهم بپنداریم وگرنه مردم را از دست خواهیم داد.
وی گفت: اعتیاد به مشارکت پایین مردم در انتخابات پس از اتفاقات تلخ سال ۹۸ از سوی برخی گروهها به جمهوری اسلامی تحمیل شده و این روند پیامدهای غیرقابل جبرانی برای جمهوریت دارد. ما باید پس از کاهش مشارکت در سال 1398، یک دورۀ فشردۀ خودسازی و مردمفهمی شروع میکردیم و اصلاح روندها را جدی میگرفتیم، نه اینکه چون خودمان برندۀ انتخابات شدیم، همه چیز را پشت گوش انداخته و به قدرتبازی خودمان سرگرم میشدیم.
رشیدی ادامه داد: این سئوال، بسیار جدی است که جامعهای که در هیچ شرایطی (از جنگ، ترور و تحریم گرفته تا ضیق اقتصادی) پا پس نکشیده و همچنان استوار ایستاده و هزینه میدهد، چرا از مشارکت گسترده، رویگردانی میکند؟
باید از عدم حضور تکتک مردم در انتخابات احساس درد کنیم
وی تاکید کرد: مخالفان جمهوریت در نظام را باید به تندی مورد پرسش قرار داد که از عدم حضور مردم چه سودی میبرید که به آن بیاعتنایید و برای این وضعیت تلخ، نظریهبافی میکنید؟ ما اگر با جامعه و جمهوری اسلامی و انقلاب صادق هستیم باید از عدم حضور تکتک مردم در انتخابات احساس درد کنیم و غصه بخوریم. اگر تا این حد احساس مسئولیت و تعهد نکنیم، حتماً صادق نیستیم در ادعای خود.
این پژوهشگر اجتماعی و سیاسی گفت: اگر قرار است برای هر وضعیت منفیای در کشور نظریهبافی کرده و آن را توجیه کنیم، بر تداوم و نهادینه شدن اشتباهات و مشکلات ناشی از آن صحه گذاشتهایم. اینکه برخی در توجیه عدم مشارکت مردم، از 25 میلیون رای پرقدرت حرف میزنند، در واقع نمیخواهند خواص و موثران، متنبه شوند و در عملکرد خود نسبت به مردم، بازنگری کنند. این، بزرگترین ضربه به بالِ جمهوریت نظام است. ضمن اینکه، به تشدید دوقطبیهای جامعه منجر خواهد شد و از این به بعد، میدان انتخابات، معرکۀ زورآزمایی «رای دهندهها» و «رای ندهندهها» تبدیل میشود.
وی در ادامه به تنزل سطح سیاستورزی همزمان با کاهش مشارکت مردم در امر سیاسی و انتخابات اشاره کرد و گفت: امام (ره) فرمودند مجلس عصاره فضائل ملت و در راس امور است. هر اندازه میزان مشارکت فعال مردم در انتخابات بالا باشد، مجلس باکیفیتتری شکل میگیرد؛ نظریهبافان «25 میلیون رای پرقدرت» زمینه را برای کاهش کیفیت مجلس نیز مهیا میکنند. چرا که مردمان کمتری احساس مسئولیت خواهند کرد در قبال عملکرد مجلس و مجلس را بیاثر تلقی خواهند و نظارت هم نخواهند داشت.
علت ناامیدی مردم از اثربخشی مجلس
رشیدی در ادامه اظهار کرد: یکی از عوامل ناامیدی مردم از اثربخشی مجلس، دامن زدن به قاعدۀ تخدیری «صالح مقبول بِه از اصلح نامقبول» در سالهای گذشته است که در دورههای اخیر به «دفع افسد به فاسد» و اخیراً نیز به انتخاب بین «شر» و «اشَر» رسیده است! در حضور گستردۀ مردم، هیچگاه این قاعدهها کارکرد ندارد.
اما طرفداران مشارکت حداقلی، دوست دارند کشور را به چنین نقطهای برسانند.
رشیدی تاکید کرد: هرگاه ما به تاسی از قانون اساسی و اندیشههای رهبران انقلاب، از اصالت مردم و جمهور حرف میزنیم عدهای میگویند «مگر مردم اشتباه نمیکنند؟» این پرش و شبهه هم زاییدۀ محافل سیاسی و اردوگاه محافظهکاران راست و چپ است. آنها پس از هر بار شکست از رقیب سنتی خود، شروع به سرزنش مردم میکنند که «انتخابتان اشتباه بود و بزودی تاوان خواهید داد»! با همین دستاویز، مدام بر اصالت جمهوریت قید و تبصره میزنند و در نتیجه مشارکت گستردۀ مردم را نامطلوب و عامل انتخابهای نادرست جا میزنند. این دیدگاهِ ضدمردمی، ضد قانون اساسی و مغایر با اصول انقلاب اسلامی است. بدون مردم، جمهوری اسلامی معنا ندارد. این جمهور متدین، مملکت را حفظ کرده و نه چند حزب یا باند قدرت و ثروت. مردم حتی اگر هم اشتباه کنند، ملاک و معیار تشخیص این اشتباه، نه در دست احزاب و جناحها و باندهای قدرت که فقط در دست خودشان است. خود مردم هستند که خود را و رفتار و تصمیمات خود را با سازوکار جمهوریت بازنگری میکنند. اینها درسهای نخست و ابتدایی جمهوریت و قانون اساسی ماست. این مردم برای رسیدن به این نقطه، قرنها مجاهدت کردهاند.
محافظه کاران مردم را به چشم «رعیت» نگاه می کنند
وی در رابطه با دینداری مردم ایران هم گفت: اسلام، در رگ و ریشۀ جامعۀ ایرانی، ریشه دوانده و برای مردم ما، اسلام، اصالت دارد و برای همین هم، امام(ره) در صدر انقلاب اسلامی، از «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد» سخن گفت. امام(ره) جمهور متدین را به خوبی میشناخت و یقین داشت که این جمهور، اسلام را هم صیانت میکند. محافظهکاران، از این نگاه ارزشمند دور افتادهاند و به مردم به چشم «رعیت» نگاه میکنند و نه جمهور. غافل از اینکه مردم ایران، پس از سالها مبارزه از دوران مشروطیت تا انقلاب اسلامی در تقلا بودند تا خود را از بند «رعیت بودگی» رها کنند و به «جمهور» تبدیل شوند. جمهوری اسلامی، این امکان را فراهم کرد. برای همین هم برای مردم، ارزشمند است. جمهور، واجد قدرت است و حق انتخاب و اراده به تغییر دارد. رعیت، این امکانها را نداشت. اشتباهِ جمهور، از جنس اشتباهات متعارف نیست. این مسیر، مسیر رشد است و قرار است در هر انتخاباتی، این رشد، اتفاق بیفتد.
رشیدی در پایان تاکید کرد: ضمن اینکه کار مشارکتکنندگان را ارزشمند میدانیم باید به جمعیتی که مشارکت نمیکنند هم توجه کنیم و آنها را بفهمیم.
@ebteda_ir
🔺جای مردم در اقتصاد
نگاهی به دو انحراف در معنای مشارکت مردم در اقتصاد
موضوع #مشارکت مردم در اقتصاد، سالهاست تحتالشعاع مفهوم #سرمایهگذاری قرار گرفته و عملاً منتفی شده است.
در این اتفاق، دو انحراف مشهود است:
یک. مراد از مشارکت، صرفاً مشارکت مالی و مراد از سرمایه، صرفاً دارایی مالی (پول) شده است. سایر شکلهای سرمایه، به نفع پول، بیارزش شده است. صاحبان فکر، ایده، دانش، فناوران، و حتی توانمندان و کسانی که عرضهی کار کردن دارند، در این فرهنگ معیوب، هیچ سرمایهای ندارند. بنابراین از گردونهی «مشارکت» به بیرون پرت میشوند. این پولمالی شدنِ معنای مشارکت، در همهی عرصههای اجتماعی، اتفاق افتاده است و نه صرفاً در ساحت اقتصاد.
دو. پس از آنکه مراد از سرمایه، صرفاً سرمایهی مالی (پول) شد، انحراف دوم شکل میگیرد و آن اینکه سرمایه، صرفاً به #داراییهای_درشت معطوف است که لزوماً و منحصراً در اختیار افراد معدودی است.
به این ترتیب، حتی با معیار میزان دارایی مالی نیز جایی برای صاحبان داراییهای خرد و متوسط، در فضای اقتصاد وجود ندارد.
معنای سادهی این دو انحراف این است که فضای اقتصاد، در انحصار چند ابَرسرمایهدار (شخصی و شبهدولتی) است و اکثریت مردم، فاقد سهم و سود متناسب از مجموعهی فعالیتهای اقتصادی کشور و کارگرِ روزمزد یا مصرفکنندهی منفعل کالا و خدمات این ابرسرمایهدارها هستند.
بدیهیست که از چنین ترکیبی در فضای اقتصاد، عدالت اجتماعی بیرون نخواهد آمد. بلکه هرچه بیشتر، زمینههای نابرابری تشدید و تقویت خواهد شد.
مردم دنبال جایی واقعی برای خود در اقتصاد هستند؛ دنبال #عاملیت در اقتصاد.
@ebteda_ir
🔺ما و این مناسک پوچ و پرهزینه
نمیدانم رسمِ دیدار نوروزی کارکنان با رؤسای خود، به این شیوه که امروز شاهدش هستیم، از کی بنا نهاده شده و چه خاصیتی دارد. تصور نمیکنم لااقل در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی چنین آدابی با این شکل و شمایل برقرار بوده باشد.
سرپا ایستادن و صف کشیدن و دست بهسینهشدنِ گروهی از مدیران و کارمندان برای لحظهای دست دادن با رؤسا، حتی اگر از سر صدق باشد،رسم پسندیدهای نیست. این صحنه، بیشتر یادآور سنتهای اشرافی و آداب طبقاتی است تا یک تجدید دیدار مناسبتی. در سالهای اخیر، این رسم چنان جاافتاده که هرگونه تعریض یا نگاه دیگرگونه به آن، عجیب مینماید!
اگرچه در بلبشوی مناسکگرایی پوچِ حاکم بر مناسبات مدیریتی، این رسم اشرافی، وزن چندانی ندارد، اما همین بدعتهای کوچک، پیامدهای بزرگی در تخریب فرهنگ سیاسی ما داشته است. بدعتها، رفتهرفته مانند وزنههایی به پر و پای مجموعه آویزان شدهاند و آن را از پرداختن به تکالیف اصلیاش ناتوان کردهاند.
ما با انبوهی از مناسک بیمعنا و مضحک در نظام اداری کشور روبروییم که جز زحمت مردم و اتلاف منابع ثمری ندارد. اما به دلیل ارضای روانی طبقهٔ مدیران و کارکردهای جانبی! دیگر، بر بقا و تداوم آنها اصرار میشود. آنهم موبهمو و جزءبهجزء؛ آنچنانکه فراموشی یا ترک یکی از این اجزا، در حکم خطای بزرگ است. باید گریخت از این مناسک پوچ.
میشود نیت تجدید دیدار با کارکنان را به شیوههای اخلاقمدارانهتر و فایدهمندانهتری بهجای آورد. مثلاً مدیر ارشد مجموعه، خود به حضور کارکنان برود و واحدها و اتاقهایشان را بچرخد و دقایقی پای حرفهای آنها بنشیند؛ یا یک نشست انتقادی با کارکنان برگزار کند و نقدهایشان به گذشته و حرفهایشان برای آیندهٔ مجموعه را بشنود و...
اگر بنا باشد فهرستی از این قبیل مناسک پوچ، که ما را گرفتار کردهاند، تهیه کنیم، این فهرست، بلند خواهد بود.
پینوشت:
امیدوارم شهردار و اعضای شورای شهر، امسال از برگزاری دیدار نوروزی با کارکنان به این شیوهٔ بدعتآلود پرهیز کنند.
#مناسک_میانتهی
#مناسکگرایی
@ebteda_ir
🔺یک درس از ماجرای حوزهٔ علمیهٔ آقای صدیقی
مناقشهٔ مربوط به حوزهٔ آقای #صدیقی از جهات مختلف، ارزش مطالعه و تأمل دارد؛ اگر البته انگیزهٔ اصلاح داشته باشیم!
در این ماجرا، مسئلهٔ #زمین و نسبتش با نهادهای دولتی و غیردولتی و... بار دیگر خود را نشان داد.
مداخلهٔ تصاحبگرانهٔ نهادهای حاکمیتی، دولتی و غیردولتی در مسئلهٔ زمین، وضعیت وحشتناکی دارد.
ورود این نهادها به توسعهٔ املاک و سرمایهگذاری در حوزهٔ زمین و مسکن، در ابتدا به بهانهٔ #تامین_مسکن_کارکنان یا توسعهٔ فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی اتفاق افتاده، اما در کمترین زمان، سر از سوداگری زمین و ملک و توسعهطلبی و سودجویی درآوردهاند.
نه خبری از تامین مسکن برای کارکنان بوده و نه توسعهٔ فعالیت فرهنگی و اجتماعی.
هزاران نفر، امروز در دادگاهها دنبال اعادهٔ حق خود از تعاونی!های مسکن هستند!
امروز، تقریباً جایی نیست که چالش و مسئلهای در موضوع زمین وجود داشته باشد و ردی از این نهادها نباشد. بسیاری از تغییر کاربریهای خسارتبار (تبدیل از باغ و فضای سبز به مسکونی و تجاری و خدماتی) در امتداد طمعورزی صاحبان قدرت و نفوذ رخ داده و شهرها را از چهار سو به مخاطره انداخته است.
بخش وسیعی از اراضی ارزشمند اطراف تبریز، که ذخیرهگاه و پشتوانهٔ توسعهٔ شهر بوده است، در چنبرهٔ همین توسعهطلبی قرار دارد.
این پدیدهٔ خسارتبار، با چراغ سبز دولتها در #کمیسیونهای_ماده_پنج و با هدف دلربایی از گروههای ذینفوذ و پرسروصدا شکل گرفته است.
امروز از رهگذر این توسعهطلبی و دستاندازی به اراضی عمومی، رسماً شاهد شکلگیری نوعی #سرمایهداری_مستغلاتی در پوشش تعاونیهای منتسب به نهادها هستیم.
پینوشت ۱:
همین الان، با شکلگیری یک حملهٔ گازانبری (طرح نهضت ملی مسکن + مولدسازی اموال مازاد دولتی) موج جدیدی از این دستاندازی به اراضی ملی در حال رقم خوردن است. بازهم با محوریت نهادهای دولتی و در پوشش تامین مسکن کارکنان!
پینوشت ۲: یک مطالبهٔ کاملاً عقلانی و دینی که فراموش شده، شفافیت در مسئلهٔ زمین است.
به مردم بگوییم در دهههای گذشته، چه کسانی/نهادهایی با چه عناوینی از دولت و شهرداریها زمین و ملک گرفتهاند و با آن چه کردهاند.
@ebteda_ir
🔺هذیانهای نواصولگرایانه:
خوارج، عدالتخواه بودند!
ایام شهادت علی بن ابیطالب(ع) است. ایامی که قرنهاست فرصت بازخوانی منشور حیات و حکومت علوی و یادآوری اصل زوالناپذیرِ «عدالت» است. اساساً این ایام جز برای گفتن و شنفتن از #عدل_علی نبوده.
حالا چند سالی است گروهی از نواصولگرایان، که عداوت با عدالتخواهان، کر و کورشان کرده، بر خود فرض میدانند در این ایام، بهجای شرح عدل علی(ع) و تبیین حکمرانی علوی، در مذمت عدالتخواهی بکوشند. آنهم در رسانههایی که نام و نانشان از حکومت اسلامی است.
آنها در کینهورزیشان چنان دچار افراط شدهاند و عنان تعادل از کف دادهاند که در روز روشن میگویند «خوارج هم عدالتخواه بودند»! تا مثلاً با این تطبیق ابلهانه، مردم را نسبت به تحرکات عدالتخواهانهٔ امروز بدبین کنند. ابلهانه است، اما اصرار دارند بر تکرار و تداوم این بلاهت.
خوارج و عدالتخواهی؟!
یعنی خوارج هم دنبال مبارزه با #فقر و #فساد و #تبعیض بودند؟
یعنی این جماعت خشکمغزِ متحجر، دنبال برانداختن #اشرافیت_دولتی و #ویژهخواری و #قبیلهگرایی بودند؟
از مردم و مستضعفان و تاریخ که خجالت نمیکشند، لااقل به عنوان شیعهٔ علی(ع) از نام مبارک او شرم کنند و اینقدر پریشان و هذیان نگویند.
نواصولگرایان میتوانند از هر کنش عدالتخواهانهای منزجر باشند _حق هم دارند_ و هرکس سودای عدالت داشت، به هر انگ و برچسبی بنوازند، اما عدالتخواه جا زدن خوارج، خیانت به تاریخ و اسلام است.
در ایام منتسب به امیرالمومنین(ع) بهجای برانگیختنِ شوق عمومی در جهت عدالت و نزدیک شدن به شاخصهای جامعهٔ علوی و اصلاح امور، همت گماشتهاند برای متنفرسازی عمومی از عدالتخواهی؛ که البته آب در هاون کوبیدن است این اراده.
اگر بنا بر تطبیق تاریخی هم باشد، قطعاً خوارج را باید مصداق تام و تمامِ تحجر، جمود و عدالتستیزی دانست؛ یعنی دورترین جریان به عدالتخواهی و نزدیکترین جریان به تحجر.
بیراه نیست که دستهای از تندترین متحجرین، شمشیر را علیه عدالتخواهی آخته کردهاند.
آنها ماهیت خود را فریاد میزنند.
بارها گفتهایم اصولگراها عدالت را امری فرعی میدانستند، اما نواصولگراها، رسماً عدالتستیزند.
بیانیههای جاهلانه و کینهتوزانهٔ ایام شهادت مولا، گواه روشن این عداوت است.
نهمین نشست #روحالله_رشیدی با اصحاب رسانه و فرهنگ
دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
ساعت ۱۶ الی ۱۸/۳۰
عمارت ساعت، صحن شورا
🔺
احتمالاً امروز نتوانیم ارزش کار حاج آقا را در قامت امام جمعه به درستی درک کنیم؛ چراکه او در شش سال گذشته، بخش بزرگی از تصورات و مشهورات را شکست و بسیاری از ارزشهای غریب را احیا کرد؛ به شکلی که امروز دیگر بسیاری از کارهای مردمانهٔ مسئولان، امری عادی محسوب میشود. این عادیسازی را مدیون #شهید_آل_هاشم هستیم.
مثلاً همین که رقابت برای تواضع و فروتنی در برابر مردم را بین گروهی از مسئولان میبینیم، یعنی حاج آقا کارش را کرده و ماموریتش را به فرجام رسانده. و مگر رسالتش جز این بود؟
همینها باقیاتالصالحات است و ذخیرهٔ آخرت.
@ebteda_ir
🔺
در نگاه محافظهکاران، مردم وقتی در انتخابات شرکت میکنند، در واقع دارند کولی میدهند برای به قدرت رساندن آنها.
در این نگاه، سازوکار انتخابات نیز چیزی بیش از شفافسازی دستورالعملهای مربوط به زمان دقیق کولی دادن مردم نیست.
آنها مردم را #رانندگان_روزمزدِ نیازمندی میدانند که وظیفهشان _تنها وظیفهشان_ رساندنِ چند مسافرِ از دماغِ فیلافتاده است به مقصد، به منصب. و تمام! نه حرفی و نه حدیثی؛ نه چونی و نه چرایی.
ابایی از بیان عریانِ این نگاهشان به مردم ندارند، از قدیم هم نداشتند.
عرصه برای ظهور ارتجاعِ اتوکشیده و شیک با اتاقفکرهای خلاق و نوآور باز شده دوباره.
@ebteda_ir
🔺
انتخابات، میدان #رقابت_ایدهها برای چگونگی مواجهه با مسائل اساسی کشور است.
در فقدان ایده، مشاورانِ #جنگ_روانی و متخصصانِ #لفاظی (رتوریک!) و توئیتسازان، پرکار میشوند.
بازیگرانِ چنین میدانی، زبان مردم را گم میکنند و ساعتها در کلاسهای خصوصی #زبان_بدن وقت میگذرانند.
آنگاه، افراد، هرچه لفاظتر و بازیگرتر، پربحثتر و برجستهتر!
@ebteda_ir
🔺کارآمدی، پول، پروژه!
کارآمدی برای نظامهای سیاسی مقولهٔ مهمیست؛ آنها به اعتبار این ویژگی، در #حل_مسائل جامعه توانمند میشوند.
در کشور ما، این مفهوم مورد توجه قرار گرفته و بهصورت خفیف به یکی از محورهای مقایسه و طبقهبندی اشخاص و جریانهای سیاسی تبدیل شده است.
اما مرور ادبیات مرتبط با کارآمدی در دههٔ گذشته، نوعی تقلیل/تحریف معنا را از این مفهوم گزارش میکند.
یک. کارآمدی، در پیوند انحصاری با #پروژه شناخته میشود؛ اصالت پروژه، فارغ از نسبت پروژه با مسئله یا کلانمسائل جامعه.
بر این مبنا، مدیرانی که خود را کارآمد میدانند، میکوشند هر طور شده در دورهٔ مدیریتشان، یک یا چند پروژه تعریف کنند تا توانایی خود را در مدیریت به رخ بکشند!
آفتِ پروژهتراشی (پروژههای غیرضروری، تشریفاتی و فاقد اولویت) محصول این رویکرد است.
دو. مراد از پروژه لزوماً/غالباً #پروژه_عمرانی اعم از پل، جاده، ساختمان و... است. کارآمدی را کمتر در نسبت با سایر ساحات و عرصهها به رسمیت میشناسند؛ برای مثال، شاخصهایی مانند عدالت اجتماعی، رفع نابرابری، مبارزه با فساد، تاثیر فرهنگی و اجتماعی، ملاحظات زیستمحیطی و... در اطلاق کارآمدی به مدیران، وجه چندانی ندارند. همینکه مدیر بتواند یک پل بسازد برای کارآمدیاش، کفایت میکند.
سه. مدیر کارآمد، مدیریست که جیبش پر از #پول است و با سماجت و پیگیری، میتواند یک پروژه را در زمان مناسب به پایان برساند. اگر پول نباشد، پروژهای در کار نیست، در نتیجه زمینهٔ ظهور و بروز کارآمدی مدیران در بیپولی فراهم نمیشود.
برخی مدیران البته برای تامین منابع مالی پروژهها به هر دری میزنند؛ شهرفروشی، گرانسازی خدمات، استقراض، فروش یا تهاتر داراییهای ارزشمند و... از شیوههای عادتشدهٔ مدیرانیست که داعیهٔ کارآمدی دارند!
تبعات عدیدهٔ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیستمحیطی این پروژههای تشریفاتی، پس از اتمام دورهٔ مدیریت ایشان و آغاز ارزیابیهای انتقادی نمایان میشود.
کارآمدی را باید بازخوانی کرد. نباید گذاشت این مفهوم، همچنان در باتلاق پروژهزدگی/ بتونزدگی گرفتار بماند. کارآمدی باید در نسبت با مسائل اساسی (همهٔ عرصهها) بازتعریف شود.
گردهمایی همراهان دکتر سعید جلیلی
با حضور و سخنرانی سردار نوعی اقدم🇮🇷
زمان: جمعه ۲۵ خرداد، ساعت ۱۷ الی ۱۹
مکان: خیابان امام خمینی (ره)، اول تربیت، مسجد شعبان
✅ستاد مرکزی دکتر سعید جلیلی در آذربایجان شرقی
«..................................................»
کانال رسمی ستاد مرکزی دکتر سعید جلیلی در شهرستان تبریز
@drjalili_tabriz
🔸️تنها نشانی ستاد مرکزی استان آذربایجان شرقی دکتر سعید جلیلی در شبکه های اجتماعی اینستاگرام، تلگرام ، ایتا ، بله ، روبیکا :
@saeedjalili_az
🔹️آدرس ستاد مرکزی استان : تبریز ، آبرسان ، ساختمان رسا ، طبقه سوم
🔰 اطلاعیه
افتتاحیه ستاد دکتر سعید جلیلی در مرند
زمان: چهارشنبه ساعت ۱۸:۳۰
مکان: خیابان تختی- سه راهی استادیوم
🇮🇷 ☫ 🇮🇷 ﷽
#رسانه_انقلابی << پژواک >>
رسانه ای خبری ، تحلیلی
دنیا چیزی جز << پژواک >> نیست
http://eitaa.com/Pezhvaaakk
ارتباط با ادمین:
@Diplomatic_resane
✅ #باز_نشر مطالب این کانال #صدقه_جاریه هست.
@ebteda_ir
🔺
اصولگراها همچنان مانند گذشته (لااقل از سال ۱۳۸۴ به اینسو) بهجای کار و تلاش برای جلب نظر مردم و اقناع آنها، متحیر و بیکار نشستهاند و همهاش دارند غر میزنند و از ضرورت #اجماع سخن میگویند!
سخن گفتن از اجماع، ظاهراً نشانهٔ فرهیختگی و سیاستدانی شده اما در واقع، دستاویزی شده برای فرار از مسئولیت اقناع مردم.
آنها کماکان تصور میکنند مشکلشان وحدت نیروهای سیاسیشان است؛ غافل از اینکه مردم را باید داشته باشند. برای مردمداشتن، زحمت لازم است.
@ebteda_ir
🔺
حیرتانگیز است؛
قرارداد نفتی #کرسنت که قریب به دو دهه، به عنوان نماد فساد و بیمبالاتی در دفاع از منافع ملی شناخته شده، در جریان رقابتهای انتخاباتی ۱۴۰۳ توسط یک کاندیدا تطهیر میشود!
و این تطهیر عجیب، رپورتاژ میشود توسط رسانههای پرتعداد؛ صرفاً بدلیل اینکه احتمالاً لکهای انداخته باشند بر چهرهٔ رقیب.
عملیات #تطهیر_فساد به نیابت از گروهی از مدیران بازنشسته و ورشکسته صورت میگیرد که در ادوار طولانی حضورشان در قدرت، کارویژهشان عادیسازیِ فساد دولتمردان بوده است.
همانها که پایهگذاران طبقهٔ مرفه جدید درون نظام بودهاند و پس از انتخابات سال ۱۴۰۰، بازنشستگی خود را پذیرفتند اما بهیکباره و پس از پرواز اردیبهشت، هیجانی شدند و زمینه را برای بازگشت مجدد به قدرت مهیا دیدند.
امروز با ولعی عجیب در حال دست و پا زدن هستند برای سلطه بر مجاری قدرت و ثروت. سیریناپذیر و عطشناک.
@ebteda_ir
🔺
مهمترین آسیبِ فشار برای انصراف رقبا به نفع یک نفر، بیاعتبارسازی مقولهٔ انتخابات است.
چند دوره است که این وضعیت را پیش میآورند و بهجای تلاش و تقلا برای رایآوری کاندیدای مطلوب خود، از ابتدا تا روز انتخابات، به انواع شیوهها و ابزارها و تکنیکها متوسل میشوند تا همه را به نفع یکی منصرف کنند؛ به نام اجماع!
ممکن است با این روش، حتی گاهی نتیجهٔ انتخابات، باب میل باشد اما آنچه واقعاً دارد اتفاق میافتد و برای نیروهای انصرافطلب، اهمیتی ندارد، تمسخر و تحقیر سازوکار مبنایی و مهمی به نام انتخابات است.
با این شیوه، انتخابات را تبدیل به عرصهٔ چشمبندیهای سیاسی و رسانهای کردهاند. اینجا دیگر تلاش و مجاهدت برای اقناع مردم برای رای به کاندیدای مطلوب، جای خود را به انواع بازیها و لشکرکشیها برای منصرفسازی رقبا میدهد.
این که نشد انتخابات!
با این وضعیت چرا از مردم توقع دارید انتخابات را جدی بگیرند؟
اینهمه انرژی که صرف منصرفسازی رقیب میکنند، اگر برای اقناع مردم و همراهسازی آنها میشد، دستاورد بزرگتری برای کاندیدای مطلوبشان داشت.
صندوق رای را بیاعتبار نکنید.
شایعه کردهاند که دکتر سعید جلیلی انصراف داده است.
این شایعه را باور نکنید.
چنین چیزی اتفاق نیفتاده.
@ebteda_ir
🔺
در برابر هر پرسشی از «لزومِ برنامهداشتن رئیس جمهور» میفرمایند «قانون برنامهٔ پنجساله داریم، همین کافیست و نیازی نیست من دوباره برنامه بنویسم» و با همین یک پاسخِ ملالآور و تکراری، تقریباً همهٔ تکالیف ریاست جمهوری را رفع و رجوع میکنند.
اما وقتی رقیبشان، یکی از تکالیف همین «قانون برنامه» را به عنوان «هدف» یادآور میشود، پاسخ تکراری بعدی را حواله میکنند: «نمیشود، نمیتوانیم، نمیتوانید»!
بالاخره تکلیف چیست؟
تکالیف همان قانون برنامه را که خودتان در حد یک سند مقدس جا میزنید، می پذیرید یا نمی پذیرید؟
روشن است که قانون برنامه، برای شما صرفاً یک راه دررو است تا ناآمادگی و عدم مسئولیتپذیری خود در برابر انبوه مسائل جامعه را در پناه آن، پوشش دهید.
شما نمیخواهید مسئولیت هیچ هدف روشن و عینی و ملموسی را بپذیرید. چون میدانید که بعداً برایتان دردسر میشود. پس مشاورانتان میگویند «همان بهتر که با حرفهای کلی و نصایح پدرانه و ملامتگرانه، وقت را سپری کنید»!
#پزشکیان
@ebteda_ir
🔺پابرهنهها، فراموشکار نیستند!
جمهوریت یعنی همین تلاشها و تقلاها و به در و دیوار زدنها و خواهشها و التماسها برای بدست آوردن دل مردم.
عزت مردم رو همینجا میشه دید؛ جایی که اون بندهخدای روستایی _ که شاید سالبهسال کسی نره سراغش _ مهمترین آدمِ روزهای انتخابات میشه و لشکری از آدمهای جورواجور میرن به محضرش و ازش طلب رای میکنند؛ دانشگاهیها، حوزویها، صاحبکارخانهها، معلمها، وزرای از دماغفیل افتاده و وکلایِ هرچهارسال یکبار و... . خلاصه همه رخصت میخوان از مستضعفترین آدمهای زمانه.
قدرت مستضعفین رو اینجا در همین انتخابات میشه دید.
خیلیها در این سالها خواستند این سازوکار رو تحقیر و تخریب کنند. یادمون نمیره که عدهای چطور داشتند زیرآب ارزش رای پابرهنهها رو میزدند. یادمون نرفته که میگفتند اینها بخاطر یک کیسه سیبزمینی، رای میدهند به فلانی و این رایها ارزشی نداره! یادتون که نرفته...
همون جماعت متبختر و متکبر، که از پابرهنهها تودهنی خورده بودند، کوشیدند و جوشیدند تا انتخابات رو ببرند توی دایرهٔ خواص و متخصصین!
اما همونها، الان دارند برای هر رای پابرهنهها، میلیونها تومان هزینه میکنند. تاجرهای بلندآوازه، سر کیسه رو شل کردهاند و کرور کرور پول ریختهاند وسط میدان.
من از این اوضاع، دلگیر نمیشم. همهاش به دوستام میگم خوب به نظاره بشینید و عزت و قدرت پابرهنهها رو تماشا کنید. میگم ببینید که چطور برای تصاحب آرای اونها، لهله میزنند...
مستضعفین اما گرانقیمتاند. برخلاف تصور دلالان، نمیشه اونها رو بازی داد. مستضعفین هیچوقت فراموش نمیکنند چه کسانی چه بلایی سرشون آوردند. یادشون نمیره چه کسانی برای تامین نان و آب و سرپناه اونها، هزارجور بامبول درآوردند و به اینور و اونور حواله دادند و عزا گرفتند و آخر سر، منت سرشون گذاشتند!
یادشون نمیره که عدهای توی همین مملکت انقلابی، به اعتبار پول بیتالمال و موقعیتهای خدمتی که از همین مردم گرفته بودند، طبقهٔ نوکیسهٔ جدیدی درون نظام اسلامی ساختند و رفتند در برج عاج نشستند و پابرهنهها رو با کلی منت و ادا و اطوار، در حد عمله و خدمهٔ ویلاها و کاخهاشون و نه بیشتر، به رسمیت شناختند.
پابرهنهها، فراموشکار نیستند.
اونها خوب میدونند چرا اشراف و تاجرها و کاخنشینها و همیشهوزیرها اینروزها خواب و خوراک ندارند و از شمال تهرون، دل کندهاند و اومدهاند توی دهات و حتی حاضرند توی گِل و لای سینهخیز بروند.
خوب میدونند که اینجا دعوا فقط سر ریاست جمهوری نیست. دعوا سرِ برگرداندنِ ورق است.
ورق اگر برگردد، کلاه پابرهنهها پس معرکه است.
همچنان که کلاهشان پس معرکه بود همین چند سال پیش. هم تحقیر میشدند، هم منت میکشیدند.
این ورق، نباید برگردد.
@ebteda_ir
🔺آقای عقلانیت! لطفاً مردم را نترسانید
دکتر محسن رنانی در دهههای اخیر با تمرکز روی مفاهیمی مانند #توسعه و #عقلانیت، اسم و رسمی برای خود دست و پا کرده است. او در نشر دیدگاههایش، فعال و خلاق بوده و میکوشد ایدۀ خود را عمومی کند. ظهور اجتماعی و سیاسی دارد و از این جهت توانسته از برخی همقطاران دانشگاهیاش پیشی گرفته و مخاطبان بیشتری را با خود همراه نماید.
ابتداییترین و بدیهیترین تصویری که از چنین چهرههایی نزد مردم و علاقمندان علوم انسانی و اجتماعی ساخته میشود، تصویرِ یک انسان آزاداندیش، اهل مدارا، روادار و مردممدار و... است؛ همان ویژگیهایی که بارها در قالب دستورالعملهای اخلاقی ذیل ایدۀ مرکزی توسعه و عقلانیت برشمردهاند.
در کشاکش رویدادها و منازعات اجتماعی و سیاسی، اما پردهها میافتد و بسیاری از دستورالعملها، مدعاها، گفتارها و آموزههای جذاب و خوشرنگ، رنگ میبازند و آن روشنفکرِ نسخهپیچ و اصلاحگر و الهامبخش، به یکباره در هیبت یک آدم تندمزاج و عصبی و برچسبزن ظاهر میشود!
رنانی، پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری و مشخص شدن ترکیب آرای کاندیداها در استانهای مختلف، از فرط عصبانیت، به این دلیل که میزان آرای رقیب در اصفهان بیشتر بوده، زبان به طعن و تعریض و تحقیرِ همشهریانش گشوده و اصفهان را #روستا نامیده است!
چنین رفتار خشن و تحقیرآمیزی، شاید اگر از سوی برخی تندروهای حاشیهای سر میزد، چندان عجیب نبود، اما وقتی شخصی با یال و کوپال #روشنفکری و منادیِ عقلانیت و انسانمداری، اینگونه عنانِ اعتدال از کف میدهد و همزمان دست به تحقیرِ روستا و روستاییان از یک سو و همشهریانش از سوی دیگر میزند، باید به سوگ نشست.
این حد از عصبیت و خشونت و تحکم علیه گروهی از مردم، صرفاً به این دلیل که آنها مانند محسن رنانی فکر نمیکنند، عبرتانگیز و درسآموز است. این #تفکر_محدودکننده و حذفی و این اندیشۀ تبعیضآلود، چگونه میتواند بلندگوی توسعه و عقلانیت و دموکراسی باشد؟ عقلانیتی که میوۀ آن، تلاش برای #سانسور گروه بزرگی از مردم و #سلب_حق_انتخاب از آنها باشد، تنها به درد سخنرانیهای سرگرمکننده و کتابسازیهای زرد و بازاری میخورد.
رنانی البته تنها روشنفکری نیست که باور مکتوم خود را در بزنگاهها علنی میکند. دیگرانِ پرتعدادی هم سالها با نشر آموزههای توسعهگرایانه و ترویج ایدۀ تساهل و تسامح، پرمشتری شدهاند، اما در کش و قوسهای سیاسی و اجتماعیِ نه چندان پرمخاطره و دشوار، نشان دادهاند که توپِ توسعهشان فقط برای فرودستان و ضعفا پُر است. استانداردهای دوگانۀ این چهرههای پرمدعا، بارها و بارها در ساحاتِ اجتماعی، فرهنگی، هنری، سیاسی و... رخ نموده و آنها همچنان با همین تضادها و تعارضها تقدیس و تکریم میشوند.
ما نمیگوییم #محسن_رنانی علیه کسی موضع نگیرد؛ او آزاد است حتی نفسِ گروهی از مردم را که انتخابشان مانند او نیست، ببُرد؛ اما قبل از این بگیر و ببند، دکانِ خطابه در باب توسعهگرایی و عقلانیت و دموکراسی را تخته کند و جلوی دکانش بنشیند و به هر کس که دلش خواست، متلک بیندازد!
👇
https://renani.net/texts/notes/nesf-jahan-village/