@ebteda_ir
🔺آیا تنش، ارزش دارد؟!
یک تصویر از شورای شهر تبریز
از آغاز شورای ششم، یک کشاکشِ پیوسته بر سر #تیمداری شهرداری تبریز وجود دارد. قانون، چنین مجوزی را به شهرداریها نداده؛ شهرداریها مکلفند لوازم و زیرساختهای #ورزش_همگانی را فراهم کنند تا عموم مردم، امکان ورزش داشته باشند.
همین یک موضوع، باعث #تنش و #درگیری در شورا شده. وقتی یک گروه، نمیخواهند به قانون و منطق تن دهند و مدام اصرار میکنند که شهرداری باید تیمداری کند، چه باید کرد؟
مانند بچهمثبتها نشست و تماشا کرد و موضعی نگرفت تا مبادا مردم ویدیوهای درگیری در شورا را ببینند و بد شود؟!
یعنی مردم به اعضای شورا رای دادهاند که آنجا دورهمی برگزار کنند و خوش باشند؟
یعنی هیچ چیز در این شهر ارزش درگیری و بگومگو در شورا ندارد؟! حتی اگر یقین داشته باشیم که بخاطر یک اصرار غیرقانونی، میلیاردها تومان از پول مردم به بهانهٔ تیمداری هدر خواهد رفت؟!
این چه طرز تلقی است از جایگاه شورا؟
در شهری که هنوز بسیاری از محلاتش، یک سانتیمترمربع فضای ورزشی حتی در حد زمین خاکی ندارند چه کسی میتواند به اتلاف منابع نایاب این شهر به بهانهٔ تیمداری شهرداری رضایت دهد؟
ما میگوییم شهرداری برای استعدادیابی در محلات و آموزش و ورزش همگانی هزینه کند. ورودش به ورزش حرفهای و تیمداری، موجب انحراف از وظیفهٔ اصلی شهرداری در تامین امکانات ورزش همگانی میشود. نیاز به سطح حرفهای و تیمداری را باید بخش خصوصی پاسخ دهد. عدهای از اعضای شورا و شهردار، با این دیدگاه مخالفند و اصرار دارند که شهرداری خودش باید تیم داشته باشد و فعالیت حرفهای کند!
خب؛ حالا اگر در برابر این اصرار عجیبوغریب بایستیم و مخالفت خودمان را ولو کمی با صدای بلند ابراز کنیم کار خیلی زشتی کردهایم؟!
عجیب است واقعاً!
۲۴ دی
@ebteda_ir
🔺تنش در شورا!
▪️این قسمت: شهرداری و حمایتهای فرهنگی و هنریاش
در جلسهٔ اخیر شورا، برای لحظاتی صدایم بلند شد و نسبت به ذلیلانگاری شورا اعتراض کردم. ویدیوی این صحنه بلافاصله با تیترهایی مانند #تنش_در_شورا و... چرخید و خیلیها دلیل این عصبانیت را جویا شدند. موضوع مهمیست، لطفاً چند دقیقه وقت بگذارید و این متن مختصر را مطالعه بفرمایید. 👇
از چندی قبل #شیوهنامه_حمایت از توسعهٔ فرهنگ و هنر در شورای شهر تبریز بررسی میشود.
اما ماجرای این شیوهنامه چیست؟
۱. شهرداری، ارقام قابل توجهی در زمینهٔ فرهنگی، اجتماعی و هنری هزینه میکند؛ سال۱۴۰۳ حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان پیشبینی شده. تقریباً ۶۰۰ میلیارد برای زیرساخت فرهنگی و ۴۰۰ میلیارد برای برنامه و فعالیت فرهنگی.
۲. جامعهٔ فرهنگیوهنری شهرمان، توقع دارد که این هزینهکردها #عادلانه و #شفاف باشد. مجموعهٔ شورا و شهرداری، با مراجعات و مطالبات گستردهٔ اصحاب فرهنگ و هنر برای #حمایت و #مشارکت روبروست. پاسخ اصولی، شفاف و قاعدهمند به درخواستها، کمترین توقع آنها از مدیریت شهریست.
۳. شورا و شهرداری چگونه به این درخواستها پاسخ میدهند؟
به شیوههای متعارف: مبتنی بر #رایزنی، #چانهزنی، مکاتبه، #وساطت، #ارجاع، بررسی توسط مدیران و... .
آیا این شیوهها پاسخگو بوده؟ شاید گاهی پاسخ داده باشد، اما همیشه اینطور نیست و همواره، پرسشهایی در اینباره که «چرا شهرداری از فلان اثر و گروه حمایت کرد یا از بهمان اثر و گروه حمایت نکرد» وجود دارد.
۴. شورای شهر در مقام سیاستگذار، مکلف است زمینههای حمایت عادلانه و شفاف شهرداری از فعالیتهای فرهنگیوهنری را فراهم کند.
کمیسیون فرهنگی-اجتماعی شورا، در فرآیندی طولانی، سازوکاری شفاف و نظاممند با #مشارکت و محوریت #ذینفعان_اصلی برای نحوهٔ حمایت شهرداری از هنرمندان و فعالیتها و رویدادهای فرهنگیوهنری تدوین کرده و برای تصویب به شورا فرستاد. شهردار و گروهی از اعضای شورا با این شیوهنامه مخالفند؛ با استدلالهایی مانند:
+ وقتی شهرداری خودش میداند چه کند، چه نیازی به شیوهنامهٔ شوراست؟
+ نباید گذاشت در بودجهٔ شهرداری برای هنرمندان حق ایجاد شود!
+ خود شورا مورد به مورد برای هر درخواست حمایت از سوی هنرمندان تصمیم بگیرد!
و...
۵. سه هفته در صحن شورا بحث شد. با پیش کشیده شدن مباحث فرعی و عجیبوغریب، رئیس شورا برای رفع مناقشه، یک هفته فرصت داد تا شهرداری مجدداً نظرات اصلاحی خود را به کمیسیون فرهنگی ارائه کند تا لحاظ شود. چند هفته گذشت اما هیچ نکتهای از شهرداری نیامد. این هفته که بررسی ادامهٔ شیوهنامه در دستور جلسهٔ شورا قرار گرفت، مدیرعامل سازمان فرهنگی ادعا کرد که شورا چیزی از ما نخواسته! و باید فرصت بیشتری به ما بدهید. او در حالیکه شیوهنامه را در دستانش لوله کرده بود، بهطرز تحقیرآمیزی گفت: «این شیوهنامه را یک کارشناس کمیسیون فرهنگی نوشته!» که یعنی ارزش بررسی ندارد!
این موضع، فارغ از اینکه با هدف سنگاندازی و مانعتراشی برای تصویب شیوهنامه صورت میگرفت، رسماً توهین به شورا بود. کاری که البته قبلاً هم از برخی افراد دیگر هم سر زده و متاسفانه پاسخ درخوری نگرفتهاند!
۶. این قبیل موضوعات، محک خوبی برای مقایسهٔ دیدگاهها در شورا و شهرداریست.
دیدگاهی که برای شورا شأن #سیاستگذاری قائل نیست و مدام خود را به حاشیه میبرد و فرعی میکند و ترجیح میدهد بهجای سیاستگذاری و #نظارت، خود را با شهرداری هماهنگ کند.
و دیدگاهی که نمیخواهد شورا را تا سرحدِ #دستگاه_تایید و تصویب و #تجلیل پایین بیاورد و سیاستگذاری و نظارت را تعلیق کند و به نظارهٔ عملکرد شهرداری بسنده کند.
بگومگوها دقیقاً بر این اساس اتفاق میافتد؛ هرچند بیانها و ادعاها و تبلیغات چیز دیگری بسازد.
۲۸ دی
۱۹ بهمن
هدایت شده از تاریخ شفاهی آذربایجان
5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیین رونمایی کتاب «عبای گچی»؛ خاطرات حجه السلام حسین قدوسی
شنبه 20بهمن ماه، ساعت16، پردیس سینمایی قدس
🔴 برای دیدن سایر آثار، کانال تاریخ شفاهی آذربایجان را دنبال کنید
@Azarhistory1
۱۹ بهمن
به مناسبت پنجمین سالگرد درگذشت استاد سید هادی خسروشاهی،
بنیاد ایران شناسی آذربایجان شرقی با همکاری مجله آفاق اشراق و کتابخانه مرکز بررسی های اسلامی (کتابخانه استاد سید هادی خسروشاهی) برگزار می کند:
نشست نکوداشت و بررسی آثار و فعالیت های عالم مجاهد و محقق پرتلاش
استاد سید هادی خسروشاهی
سخنرانان:
■ آیت الله شیخ محمدتقی پورمحمدی
(عضو مجلس خبرگان رهبری)
■ روح الله رشیدی
(رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تبریز و مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی)
■ حسن اسدی تبریزی
(سردبیر مجله آفاق اشراق)
■ محمد طاهری خسروشاهی
(رئیس بنیاد ایران شناسی آذربایجان شرقی)
زمان: چهارشنبه، ۸ اسفند از ساعت ۱۶
مکان: بنیاد ایران شناسی آذربایجان شرقی
۸ اسفند
@ebteda_ir
🔺دیوارِ دستمزد، کوتاه است!
اسفند است و فصل چانهزنیهای فرساینده بر سر تعیین میزان دستمزد کارگران!
حالا و پس از چند دهه چانیزنیِ نفسگیر و مثقالی و فضاسازی بیحدوحصر برای این موضوع، این تصور ایجاد و تثبیت شده که مهمترین و موثرترین مولفه در قیمت تمامشدهٔ کالا و خدمات، دستمزد کارگر است و افزایش متناسب با تورم در میزان دستمزد، موجب تورم و در نتیجه رکود تولید و تعطیلی کارخانهها و... میشود!
و عجیب اینکه صرفاً در باب دستمزد کارگر است که چنین وسواسی بهخرج داده میشود، وگرنه کجا نشستهاند و با همین وسواس و یکدندگی، سهم سایر مولفهها همچون هزینههای واسطهای را در قیمت تمامشده کالا و خدمات بسنجند؟
در همهٔ سالهای گذشته (مگر یکی دوسال)، با همین رویکرد، مانع افزایش دستمزد متناسب با تورم شدهاند. و نتیجهاش نه رونق تولید، که اتفاقاً آشفتگی و بیثباتی در بخش تولید کشور بوده است. اینکه گاهی برخی کارفرماها میگویند «کار هست، کارگر نیست» حرف درستیست، اما آنها نمیخواهند بپذیرند که عامل این وضعیت، نه تنبلی و تنپروری کارگر، که ناکافی بودن دستمزد و عدم تأمین حداقل معیشت برای کارگران است.
دیواری کوتاهتر از دستمزد کارگر پیدا نمیکنند. سیاستگذاران حاضر نیستند مرارتِ مواجهه با سایر عوامل را به جان بخرند. سود همه (حتی دلالان) را از حاصل رنج نیروی کار تامین میکنند.
با این طرز نگاه به کارگر، تولید را به رکود میکشانند.
۱۱ اسفند
@ebteda_ir
🔺
امیدواریم، ایدهٔ «حمایت از سرمایهگذاری» را دستاویزی برای تطهیر و تقدیس چند سرمایهدارِ رانتی _ که اساساً مسئلهشان تولید و رونق اقتصاد مملکت نیست_ قرار ندهند!
۱ فروردین
عدالت در بودجه.pdf
1.27M
@rctbriz
🔺 سهم هر شهروند تبریزی از بودجهٔ شهرداری چقدر است؟
🔸کدام مناطق شهرداری، بیشترین و کدام مناطق کمترین سهم از بودجه را دارند؟
مسئلهٔ نابرابری شهری، از مسائل دیرینهٔ شهر #تبریز است. مدیریتهای شهری در ادوار مختلف با این مسئله درگیر بودهاند. میزان توفیق آنها در کاهش نابرابری، شاخص اصلی در ارزیابی عملکردشان محسوب میشود. از این رو، سیاستگذاریها و برنامهریزیهای مدیریت شهری، لزوماً باید معطوف به بهبود شاخص عدالت و کاهش نابرابری در شکلهای مختلف آن باشد.
تفاوت بین مناطق مختلف شهر از جهت برخورداری از امکانات و خدمات شهرداری، تصویری از این نابرابری را به نمایش میگذارد. اما آنچه میتواند در میانمدت، مبنای سنجش عملکرد مدیریت شهری در مسیر تحقق عدالت باشد، شاخص #سرانه است؛ هر شهروند تبریزی، چه سهمی از برنامه و بودجهٔ سالانهٔ شهرداری دارد و این سهم، در کجا هزینه میشود؟
بررسی روند توزیع سرانه در مناطق مختلف، گویای جهتگیری سیاستگذاران و مجریان است.
مرکز پژوهشهای شورای شهر تبریز، هر سال با بررسی برنامه و بودجهٔ شهرداری، اقدام به محاسبهٔ سرانهٔ شهروندان مناطق مختلف و مقایسهٔ آن با سرانهٔ سالهای قبل میکند.
در این گزارش، سرانهٔ شهروندان تبریز بر اساس بودجهٔ مصوب سال ۱۴۰۴ شهرداری تبریز با سرانهٔ ۱۴۰۳ مقایسه شده است. در یک جدول تجمیعی، سرانهٔ سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ نیز مورد بررسی و مقایسه با سالهای ۱۴۰۳ و ۱۴۰۳ قرار گرفته است.
مطالعهٔ این گزارش برای علاقمندان سیاستگذاری شهری و همچنین فعالان اجتماعی و رسانهای توصیه میشود.
#مرکز_پژوهشهای_شورای_شهر_تبریز
۵ فروردین
۵ فروردین
@ebteda_ir
🔺راهپیمایی را راهپیمایی کنید!
راهپیمایی با #تجمع، فرق دارد. در تبریزِ ما، دارند به تدریج راهپیماییها را تبدیل به تجمع میکنند؛ آنهم تجمعاتی بیبرنامه و آشفته، که گویی برای اسقاط تکلیف و رقم زدنِ برگ دیگری از تقویمِ مناسبتهاست و دیگر هیچ.
تجمعاتی عجولانه، با دورِ تند و با مرکزیت و محوریتِ جمعی از مشاهیر و مسئولان سیاسی و... که میآیند و مناسکی را بهجای میآورند و همینکه آنها آمدند و در جایگاه ویژه ایستادند، مناسکِ آنروز هم ادا شده و تمام!
محور اصلی مراسم #روز_قدس، از قدیمالایام، یک راهپیمایی سیاسی و خاص و هدفدار بوده؛ انصافاً هم جمعیت قابل توجهی در این مراسم حضور پیدا میکنند، اما بهتدریج و با دستاویزها و توجیهات عجیب و غریب (گرما و سرما و روزه و...) این راهپیمایی را تبدیل به یک تجمع با چاشنی چند دقیقه شعار و... کردهاند.
مردمی که به اعتبار باور و انگیزهٔ دینی و ملی در این آیین حاضر میشوند، دستهدسته به میعاد میرسند و سردرگم میچرخند و دنبال راهپیمایی میگردند!
آنها به سیاق سالهای دور، به قصد راهپیمایی و نمایش حضور بزرگ میآیند اما نمیدانند که دیر رسیدهاند و تجمع! به پایان رسیده است.
میدانم که در گیرودارِ مسائل بزرگ ملی و بینالمللی، چنین موضوعی، وزن چندانی ندارد؛ اما نمیتوان یادآوری نکرد که روند تبدیل آیینهای سیاسی به تجمعات تشریفاتی را باید بخشی از #سیاستزداییِ بیسروصدا دانست، که حتی انقلابیترین لایههای جامعه را هم هدف گرفته است. و ما چه میدانیم سیاستزدایی چه بر سر فرهنگ و اجتماع میآورَد.
پینوشت: احتمال میدهم گروهی از مخاطبان این تذکر، بخواهند کامنت بگذارند که «خب؛ راهکار بدهید»!
عرض میکنم که راهکارخواهی در چنین موضوعاتی، فرع بر مسئلهٔ اصلی (سیاستزداییِ بیسروصدا از سیاسیترین پدیدهها و آدمها» است. راهکار، احیای وجه سیاسیِ کنشها و پدیدههای سیاسیست.
۸ فروردین
عدالت در بودجه.pdf
1.27M
@rctbriz
🔺 سهم هر شهروند تبریزی از بودجهٔ شهرداری چقدر است؟
🔸 کدام مناطق شهرداری، بیشترین و کدام مناطق کمترین سهم از بودجه را دارند؟
مسئلهٔ نابرابری شهری، از مسائل دیرینهٔ شهر #تبریز است. مدیریتهای شهری در ادوار مختلف با این مسئله درگیر بودهاند. میزان توفیق آنها در کاهش نابرابری، شاخص اصلی در ارزیابی عملکردشان محسوب میشود. از این رو، سیاستگذاریها و برنامهریزیهای مدیریت شهری، لزوماً باید معطوف به بهبود شاخص عدالت و کاهش نابرابری در شکلهای مختلف آن باشد.
تفاوت بین مناطق مختلف شهر از جهت برخورداری از امکانات و خدمات شهرداری، تصویری از این نابرابری را به نمایش میگذارد. اما آنچه میتواند در میانمدت، مبنای سنجش عملکرد مدیریت شهری در مسیر تحقق عدالت باشد، شاخص #سرانه است؛ هر شهروند تبریزی، چه سهمی از برنامه و بودجهٔ سالانهٔ شهرداری دارد و این سهم، در کجا هزینه میشود؟
بررسی روند توزیع سرانه در مناطق مختلف، گویای جهتگیری سیاستگذاران و مجریان است.
مرکز پژوهشهای شورای شهر تبریز، هر سال با بررسی برنامه و بودجهٔ شهرداری، اقدام به محاسبهٔ سرانهٔ شهروندان مناطق مختلف و مقایسهٔ آن با سرانهٔ سالهای قبل میکند.
در این گزارش، سرانهٔ شهروندان تبریز بر اساس بودجهٔ مصوب سال ۱۴۰۴ شهرداری تبریز با سرانهٔ ۱۴۰۳ مقایسه شده است. در یک جدول تجمیعی، سرانهٔ سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ نیز مورد بررسی و مقایسه با سالهای ۱۴۰۳ و ۱۴۰۳ قرار گرفته است.
مطالعهٔ این گزارش برای علاقمندان سیاستگذاری شهری و همچنین فعالان اجتماعی و رسانهای توصیه میشود.
#مرکز_پژوهشهای_شورای_شهر_تبریز
۱۰ فروردین
@ebteda_ir
🔺کمفروشی نیروهای اجتماعی با خیریهگرایی
بسیاری از نیروهای مستعدِ اجتماعی و سیاسی، که برخی از آنها سابقهٔ مبارزه و جهاد هم دارند، رفتهاند دنبال خیریهسازی و خیریهگردانی!
آنها از کارشان لذت میبرند و باورشان این است که کار دیگری جز کمک به نیازمندان از دستشان برنمیآید.
کار خیر و دستگیری از نیازمندان - به هر طریق و به هر میزان - نباید به هیچ بهانهای تعطیل شود.
اما آیا کوچِ عمومیِ نیروهای اجتماعی و سیاسی به ساحت خیریهها، در نهایت به رفع فقر و کاهش نابرابری میانجامد؟
بررسی چند دهه فعالیت پرحجم و پردامنهٔ خیریهها، نشان میدهد که خیریهگرایی، تاثیر چندانی - اگر نگوییم هیچ تاثیری- در کاهش فقر و نابرابری نداشته است.
چرا؟
به این دلیل که ترویج و تسهیل خیریهگرایی، رویکردی از سوی دولتها برای پنهانسازیِ عقبنشینی دولتها از حمایتهای اجتماعی و تکالیف ساختاری در مبارزه با فقر و نابرابری بوده است.
فقر، مسئلهای نیست که بتوان با اعانه و کمکهای موردی به جنگ با آن رفت. خیریهها، میتوانند درد فقر را برای مدتی کوتاه تسکین دهند، اما نمیتوانند آن را ریشهکن کنند.
مسئلهٔ مهمتر اما این است که خیریهگرایی نه تنها موجب ریشهکنی فقر نمیشود بلکه در وضعیتی که تمام سیاست اجتماعی دولتها برای مواجهه با فقر، در عملکرد خیریهها خلاصه میشود، عملاً به تعمیق و تشدید فقر میانجامد.
خیریهگرایی نیروهایی که ظرفیت کار اجتماعی و بنیادین دارند و میتوانند در تغییر سیاستهای اساسی موثر باشند، نوعی کمفروشی اجتماعی و نهایتاً وسیلهای برای آسودگی وجدان است. آیا این، کافیست؟!
کار خیریهای را خیلیها میتوانند دنبال کنند، اقدام برای تغییر سیاستهای فقرزا و تبعیضآمیز را اما همه نمیتوانند.
و امروز بیش از هر زمان دیگری، به تغییر سریع در سیاستهای نابرابریساز نیاز داریم. خیریهگرایی این تغییر را به تاخیر میاندازد؛ بلکه بیمعنا میکند.
۱۳ فروردین