eitaa logo
ابتدا (نوشته‌های روح الله رشیدی)
237 دنبال‌کننده
18 عکس
2 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیین رونمایی کتاب «عبای گچی»؛ خاطرات حجه السلام حسین قدوسی شنبه 20بهمن ماه، ساعت16، پردیس سینمایی قدس 🔴 برای دیدن سایر آثار، کانال تاریخ شفاهی آذربایجان را دنبال کنید @Azarhistory1
به مناسبت پنجمین سالگرد درگذشت استاد سید هادی خسروشاهی، بنیاد ایران شناسی آذربایجان شرقی با همکاری مجله آفاق اشراق و کتابخانه مرکز بررسی های اسلامی (کتابخانه استاد سید هادی خسروشاهی) برگزار می کند: نشست نکوداشت و بررسی آثار و فعالیت های عالم مجاهد و محقق پرتلاش استاد سید هادی خسروشاهی سخنرانان: ■ آیت الله شیخ محمدتقی پورمحمدی (عضو مجلس خبرگان رهبری) ■ روح الله رشیدی (رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تبریز و مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی) ■ حسن اسدی تبریزی (سردبیر مجله آفاق اشراق) ■ محمد طاهری خسروشاهی (رئیس بنیاد ایران شناسی آذربایجان شرقی) زمان: چهارشنبه، ۸ اسفند از ساعت ۱۶ مکان: بنیاد ایران شناسی آذربایجان شرقی
@ebteda_ir 🔺دیوارِ دستمزد، کوتاه است! اسفند است و فصل چانه‌زنی‌های فرساینده بر سر تعیین میزان دستمزد کارگران! حالا و پس از چند دهه چانی‌زنیِ نفس‌گیر و مثقالی و فضاسازی بی‌حدوحصر برای این موضوع، این تصور ایجاد و تثبیت شده که مهم‌ترین و موثرترین مولفه در قیمت تمام‌شدهٔ کالا و خدمات، دستمزد کارگر است و افزایش متناسب با تورم در میزان دستمزد، موجب تورم و در نتیجه رکود تولید و تعطیلی کارخانه‌ها و‌..‌. می‌شود! و عجیب اینکه صرفاً در باب دستمزد کارگر است که چنین وسواسی به‌خرج داده می‌شود، وگرنه کجا نشسته‌اند و با همین وسواس و یک‌دندگی، سهم سایر مولفه‌ها همچون هزینه‌های واسطه‌ای را در قیمت تمام‌شده کالا و خدمات بسنجند؟ در همهٔ سال‌های گذشته (مگر یکی دوسال)، با همین رویکرد، مانع افزایش دستمزد متناسب با تورم شده‌اند. و نتیجه‌اش نه رونق تولید، که اتفاقاً آشفتگی و بی‌ثباتی در بخش تولید کشور بوده است. اینکه گاهی برخی کارفرماها می‌گویند «کار هست، کارگر نیست» حرف درستی‌ست، اما آنها نمی‌خواهند بپذیرند که عامل این وضعیت، نه تنبلی و تن‌پروری کارگر، که ناکافی بودن دستمزد و عدم تأمین حداقل معیشت برای کارگران است. دیواری کوتاه‌تر از دستمزد کارگر پیدا نمی‌کنند. سیاستگذاران حاضر نیستند مرارتِ مواجهه با سایر عوامل را به جان بخرند. سود همه (حتی دلالان) را از حاصل رنج نیروی کار تامین می‌کنند. با این طرز نگاه به کارگر، تولید را به رکود می‌کشانند.
@ebteda_ir 🔺 امیدواریم‌‌، ایدهٔ «حمایت از سرمایه‌گذاری» را دستاویزی برای تطهیر و تقدیس چند سرمایه‌دارِ رانتی _ که اساساً مسئله‌شان تولید و رونق اقتصاد مملکت نیست_ قرار ندهند!
عدالت در بودجه.pdf
1.27M
@rctbriz 🔺 سهم هر شهروند تبریزی از بودجهٔ شهرداری چقدر است؟ 🔸کدام مناطق شهرداری، بیشترین و کدام مناطق کمترین سهم از بودجه را دارند؟ مسئلهٔ نابرابری شهری، از مسائل دیرینهٔ شهر است. مدیریت‌های شهری در ادوار مختلف با این مسئله درگیر بوده‌اند. میزان توفیق آنها در کاهش نابرابری، شاخص اصلی در ارزیابی عملکردشان محسوب می‌شود. از این رو، سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های مدیریت شهری، لزوماً باید معطوف به بهبود شاخص عدالت و کاهش نابرابری در شکل‌های مختلف آن باشد. تفاوت بین مناطق مختلف شهر از جهت برخورداری از امکانات و خدمات شهرداری، تصویری از این نابرابری را به نمایش می‌گذارد. اما آنچه می‌تواند در میان‌مدت، مبنای سنجش عملکرد مدیریت شهری در مسیر تحقق عدالت باشد، شاخص است؛ هر شهروند تبریزی، چه سهمی از برنامه و بودجهٔ سالانهٔ شهرداری دارد و این سهم، در کجا هزینه می‌شود؟ بررسی روند توزیع سرانه در مناطق مختلف، گویای جهت‌گیری سیاستگذاران و مجریان است. مرکز پژوهش‌های شورای شهر تبریز، هر سال با بررسی برنامه و بودجهٔ شهرداری، اقدام به محاسبهٔ سرانهٔ شهروندان مناطق مختلف و مقایسهٔ آن با سرانهٔ سال‌های قبل می‌کند. در این گزارش، سرانهٔ شهروندان تبریز بر اساس بودجهٔ مصوب سال ۱۴۰۴ شهرداری تبریز با سرانهٔ ۱۴۰۳ مقایسه شده است. در یک جدول تجمیعی، سرانهٔ سال‌های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ نیز مورد بررسی و مقایسه با سال‌های ۱۴۰۳ و ۱۴۰۳ قرار گرفته است. مطالعهٔ این گزارش برای علاقمندان سیاستگذاری شهری و همچنین فعالان اجتماعی و رسانه‌ای توصیه می‌شود.
@ebteda_ir 🔺راهپیمایی را راهپیمایی کنید! راهپیمایی با ، فرق دارد. در تبریزِ ما، دارند به تدریج راهپیمایی‌ها را تبدیل به تجمع می‌کنند؛ آن‌هم تجمعاتی بی‌برنامه و آشفته، که گویی برای اسقاط تکلیف و رقم زدنِ برگ دیگری از تقویمِ مناسبت‌هاست و دیگر هیچ. تجمعاتی عجولانه، با دورِ تند و با مرکزیت و محوریتِ جمعی از مشاهیر و مسئولان سیاسی و... که می‌آیند و مناسکی را به‌جای می‌آورند و همین‌که آنها آمدند و در جایگاه ویژه ایستادند، مناسکِ آن‌روز هم ادا شده و تمام! محور اصلی مراسم ، از قدیم‌الایام، یک راهپیمایی سیاسی و خاص و هدف‌دار بوده؛ انصافاً هم جمعیت قابل توجهی در این مراسم حضور پیدا می‌کنند، اما به‌تدریج و با دستاویزها و توجیهات عجیب و غریب (گرما و سرما و روزه و...) این راهپیمایی را تبدیل به یک تجمع با چاشنی چند دقیقه شعار و... کرده‌اند. مردمی که به اعتبار باور و انگیزهٔ دینی و ملی در این آیین حاضر می‌شوند، دسته‌دسته به میعاد می‌رسند و سردرگم می‌چرخند و دنبال راهپیمایی می‌گردند! آنها به سیاق سال‌های دور، به قصد راهپیمایی و نمایش حضور بزرگ می‌آیند اما نمی‌دانند که دیر رسیده‌اند و تجمع! به پایان رسیده است. می‌دانم که در گیرودارِ مسائل بزرگ ملی و بین‌المللی، چنین موضوعی، وزن چندانی ندارد؛ اما نمی‌توان یادآوری نکرد که روند تبدیل آیین‌های سیاسی به تجمعات تشریفاتی را باید بخشی از بی‌سروصدا دانست، که حتی انقلابی‌ترین لایه‌های جامعه را هم هدف گرفته است. و ما چه می‌دانیم سیاست‌زدایی چه بر سر فرهنگ و اجتماع می‌آورَد. پی‌نوشت: احتمال می‌دهم گروهی از مخاطبان این تذکر، بخواهند کامنت بگذارند که «خب؛ راهکار بدهید»! عرض می‌کنم که راهکارخواهی در چنین موضوعاتی، فرع بر مسئلهٔ اصلی (سیاست‌زداییِ بی‌سروصدا از سیاسی‌ترین پدیده‌ها و آدم‌ها» است. راهکار، احیای وجه سیاسیِ کنش‌ها و پدیده‌های سیاسی‌ست.
عدالت در بودجه.pdf
1.27M
@rctbriz 🔺 سهم هر شهروند تبریزی از بودجهٔ شهرداری چقدر است؟ 🔸 کدام مناطق شهرداری، بیشترین و کدام مناطق کمترین سهم از بودجه را دارند؟ مسئلهٔ نابرابری شهری، از مسائل دیرینهٔ شهر است. مدیریت‌های شهری در ادوار مختلف با این مسئله درگیر بوده‌اند. میزان توفیق آنها در کاهش نابرابری، شاخص اصلی در ارزیابی عملکردشان محسوب می‌شود. از این رو، سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های مدیریت شهری، لزوماً باید معطوف به بهبود شاخص عدالت و کاهش نابرابری در شکل‌های مختلف آن باشد. تفاوت بین مناطق مختلف شهر از جهت برخورداری از امکانات و خدمات شهرداری، تصویری از این نابرابری را به نمایش می‌گذارد. اما آنچه می‌تواند در میان‌مدت، مبنای سنجش عملکرد مدیریت شهری در مسیر تحقق عدالت باشد، شاخص است؛ هر شهروند تبریزی، چه سهمی از برنامه و بودجهٔ سالانهٔ شهرداری دارد و این سهم، در کجا هزینه می‌شود؟ بررسی روند توزیع سرانه در مناطق مختلف، گویای جهت‌گیری سیاستگذاران و مجریان است. مرکز پژوهش‌های شورای شهر تبریز، هر سال با بررسی برنامه و بودجهٔ شهرداری، اقدام به محاسبهٔ سرانهٔ شهروندان مناطق مختلف و مقایسهٔ آن با سرانهٔ سال‌های قبل می‌کند. در این گزارش، سرانهٔ شهروندان تبریز بر اساس بودجهٔ مصوب سال ۱۴۰۴ شهرداری تبریز با سرانهٔ ۱۴۰۳ مقایسه شده است. در یک جدول تجمیعی، سرانهٔ سال‌های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ نیز مورد بررسی و مقایسه با سال‌های ۱۴۰۳ و ۱۴۰۳ قرار گرفته است. مطالعهٔ این گزارش برای علاقمندان سیاستگذاری شهری و همچنین فعالان اجتماعی و رسانه‌ای توصیه می‌شود.
@ebteda_ir 🔺کم‌فروشی نیروهای اجتماعی با خیریه‌گرایی بسیاری از نیروهای مستعدِ اجتماعی و سیاسی، که برخی از آنها سابقهٔ مبارزه و جهاد هم دارند، رفته‌اند دنبال خیریه‌سازی و خیریه‌گردانی! آنها از کارشان لذت می‌برند و باورشان این است که کار دیگری جز کمک به نیازمندان از دستشان برنمی‌آید. کار خیر و دستگیری از نیازمندان - به هر طریق و به هر میزان - نباید به هیچ بهانه‌ای تعطیل شود. اما آیا کوچِ عمومیِ نیروهای اجتماعی و سیاسی به ساحت خیریه‌ها، در نهایت به رفع فقر و کاهش نابرابری می‌انجامد؟ بررسی چند دهه فعالیت پرحجم و پردامنهٔ خیریه‌ها، نشان می‌دهد که خیریه‌گرایی، تاثیر چندانی - اگر نگوییم هیچ تاثیری- در کاهش فقر و نابرابری نداشته است. چرا؟ به این دلیل که ترویج و تسهیل خیریه‌گرایی، رویکردی از سوی دولت‌ها برای پنهان‌سازیِ عقب‌نشینی دولت‌ها از حمایت‌های اجتماعی و تکالیف ساختاری در مبارزه با فقر و نابرابری بوده است. فقر، مسئله‌ای نیست که بتوان با اعانه و کمک‌های موردی به جنگ با آن رفت. خیریه‌ها، می‌توانند درد فقر را برای مدتی کوتاه تسکین دهند، اما نمی‌توانند آن را ریشه‌کن کنند. مسئلهٔ مهم‌تر اما این است که خیریه‌گرایی نه تنها موجب ریشه‌کنی فقر نمی‌شود بلکه در وضعیتی که تمام سیاست‌ اجتماعی دولت‌ها برای مواجهه با فقر، در عملکرد خیریه‌ها خلاصه می‌شود، عملاً به تعمیق و تشدید فقر می‌انجامد. خیریه‌گرایی نیروهایی که ظرفیت کار اجتماعی و بنیادین دارند و می‌توانند در تغییر سیاست‌های اساسی موثر باشند، نوعی کم‌فروشی اجتماعی و نهایتاً وسیله‌ای برای آسودگی وجدان است. آیا این، کافی‌ست؟! کار خیریه‌ای را خیلی‌ها می‌توانند دنبال کنند، اقدام برای تغییر سیاست‌های فقرزا و تبعیض‌آمیز را اما همه نمی‌توانند. و امروز بیش از هر زمان دیگری، به تغییر سریع در سیاست‌های نابرابری‌ساز نیاز داریم. خیریه‌گرایی این تغییر را به تاخیر می‌اندازد؛ بلکه بی‌معنا می‌کند.