9.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کاردستی جذاب با کاغذ رنگی 🌹🌹🌹
#ایده #خلاقیت #کاردستی #ترفند #قورباغه #جذاب #کاغذ_رنگی #کاغذ
-----------------------------
--------------------
🔻سایر کانال های خودتون را از اینجا
https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843
#لبیک_یا_خامنه_ای
@MoallemYariR2 نوبت دوم ریاضی دوم (13).pdf
1.22M
⏰👈 آزمون نوبت دوم ریاضی دوم ابتدایی
❎👈 #سری13
🔖👈 هشتگ ها : #ریاضی , #نوبت_دوم_ریاضی
#دوم
#دوم_ابتدایی✍📗📕📋
@ebtedaetv
#برای_همکاران_فوروارد_کنید
-----------------------------
--------------------
🔻سایر کانال های خودتون، لینکشون اینجا سنجاقه👇بینید🔻
https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843هٔ
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
😍فوروارد یادتون نره 😘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شعبده
-----------------------------
--------------------
🔻سایر کانال های خودتون را از اینجا
https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843
#لبیک_یا_خامنه_ای
4_5765121570490024432.pdf
752.2K
♦️نمونه_سوالات_کل_کتاب_ریاضی_از_همه_ی #فصل_های_کتاب
#تابستانه
#سوم
#سوم_ابتدایی✍📗📕📋
@ebtedaetv
#برای_همکاران_فوروارد_کنید
-----------------------------
--------------------
🔻سایر کانال های خودتون، لینکشون اینجا سنجاقه👇بینید🔻
https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843هٔ
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
😍فوروارد یادت نره 😘
نکات مهم علوم چهارم - تمامی درس ها.pdf
201.4K
#نکات_مهم_درس
#علوم_چهارم
#همه_فصل_ها
#چهارم_ابتدایی
#در_تابستان_کنار_ما_باشید
#چهارم
#پایه_چهارم✍📗📕📋
@ebtedaetv
#برای_همکاران_فوروارد_کنید
-----------------------------
--------------------
🔻سایر کانال های خودتون، لینکشون اینجا سنجاقه👇بینید🔻
https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843هٔ
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
😍فوروارد یادت نره 😘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نقاشی
-----------------------------
--------------------
🔻سایر کانال های خودتون را از اینجا
https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843
#لبیک_یا_خامنه_ای
✨📕✨ #خداحافظ_سالار
📖خاطرات: #پروانه_چراغنوروزی «اُمِّ وَهَب»
🦋همسرِ #سرلشکر_شهید_حاجحسین_همدانی
نوشتهٔ: #حمید_حسام
✅قسمت: سوم
به خودم آمدم دو ساعت و نیم از پرواز گذشته بود!
زهرا خوابیده بود. هواپیما که به زمین نزدیکتر شد، سارا صورتش را به پنجرهٔ تخممرغیِ هواپیما چسباند و مشتاقانه به دنبال گنبد و حرمی گشت که از آن فاصله پیدا نبود. من هم چشمانم را بستم تا دوباره گرمای حضور خانم را حس کنم اما طولی نکشید که صدای تماسٍ لاستیکهای هواپیما با آسفالت فرودگاهِ دمشق و تکانهای ناگهانی آن دوباره خلوتم را به هم زد. هواپیما روی باند فرودگاهِ سوت و کور و خالی از هواپیمای دمشق نشست. مسافران که ظاهراً مردانِ سوری بودند، زودتر از ما پیاده شدند.
بعد از آن آرامش رؤیاگونه، حالا هیجان دیدار حسین، وجودم را فراگرفته بود. هیجانی که باعث میشد همهٔ کارها را با عجله دنبال کنم. دلتنگ دیدارش بودم درست مثل زهرا و سارا که حالا برق شادیِ نزدیک شدن دیدار پدر را میشد به وضوح تمام در نگاهشان یافت. هنوز دقیقاً نمیدانستم که چه کسی در فرودگاه به استقبال ما میآید. البته حسین تلفنی گفته بود که جوانی سوری را به فرودگاه میفرستد.
هم من و هم دخترها تقریباً صبرمان را برای دیدن او
از دست داده بودیم و با یک سینه سؤال، پس از چهارماه دوری به شدت منتظر خودش بودیم؛ سؤالهایی از بحران سوریه و آیندهٔ آن، از وضعیت
و شرایط مردم، از حسین که تا کی در سوریه میماند؟ و از اینکه اصلاً چرا در این شرایط جنگ و بحران،
ما را به این سرزمین کشانده است؟
داشتیم از پلههای هواپیما پایین میرفتیم که با دیدنِ کسی شبیه به حسین از دور، جا خوردم.
یکآن تردید کردم که حسین است یا نه، اما خودش بود. در این چهار ماه گویی به قاعدهٔ چهار سال پیر شده بود. زهرا و سارا هم که مثل من از دیدن پدر
در آن هیبت، جاخورده بودند. انگار مانده بودند که
چه کنند!
ما را که دید، گل خنده روی صورتش نشست.
غرق نگاهش شدم، این پیری چقدر به او میآمد، انگار زیباترش کرده بود. موهایش که حالا کاملاً سپید شده بود و حتی از آن فاصلهٔ تقریباً دور هم میشد لطافتش را دریافت، مثل برفی بود که بر قلهٔ کوهی نشسته
و آفتاب صبحگاهی، روشنی پُرنشاطی به آن بخشیده باشد. چهرهاش هرچند معلوم بود که تکیده و لاغرتر شده اما انگار در کنار آن چشمهای گیرا و پُرنفوذش که با دو ابروی پُرپشت و سفید تزیین شده بود، چنان درخششی داشت که مرا از استخوانهای بیرون زدهٔ گونههایش و چشمهای گود رفتهاش، غافل میکرد. لبخند روی لبهایش که عطر آن را از همان فاصله هم میتوانستم استشمام کنم، مانند گلُی بود که
از زیر انبوه برفهای پاک و دست نخوردهٔ محاسنش بیرون زده بود. اما دستان آفتاب سوختهاش که روی چانه گرفته بود، نمیگذاشت خوب محاسنش را ببینم! یکباره هول برَم داشت، نگاهی به دخترها انداختم، آنها هم انگار با من همین چهره را مرور کرده بودند
و رسیده بودند به دستی که روی چانه بود و بهنظرمان چیزی را پنهان کرده بود!
-----------------------------
--------------------
🔻سایر کانال های خودتون را از اینجا
https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843
#لبیک_یا_خامنه_ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از صبح دارم مینویسم ...😡
.
.
.
گریه شو درآورد😭
پارت چهارم
#اختصاصیمدارس
-----------------------------
--------------------
🔻سایر کانال های خودتون را از اینجا
https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843
#لبیک_یا_خامنه_ای
7.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مجتهد نامداری که بخاطر انقلاب تغییر چهره میداد!
🇮🇷🇮🇷 #فرزند_ایران. 🇮🇷🇮🇷
@ebtedaetv.
@motevaseteaval
@motevasetedovom
-----------------------------
--------------------
㉤🔻سایر کانال های خودتون را از اینجا👇👇بینید🔻㉤
https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843
❣️سلام_امام_زمانم❣️
سلام ای همه هَستیَم، تمام دلم
سلام ای که به نامت،سرشته آب وگلم
سلام حضرت دلبر، بیا و رحمی کن
به پاسخی بنوازی تو قلب مشتعلم..
امام خوب زمانم هر کجا هستید
با هزاران عشق و ارادت سلام
🌤#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌤
#امام_زمان
سیلام .صبحتون بخیل و شادی🌸😌
-----------------------------
--------------------
🔻سایر کانال های خودتون را از اینجا
https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843
#لبیک_یا_خامنه_ای