من از خزان به بهار از عطش به آب رسیدم
من از سیاهترین شب، به آفتاب رسیدم :)
#حسین_منزوی
؛
صبح شد، برخیز و بنشین روبروی آینه
تا ببینی بهتر از خورشید، رویاروی توست :)
#حسین_منزوی
دوباره سبز کن این شاخهی خزانزده را
دوباره در تن من، روح نوبهاران باش
#حسین_منزوی
چه غم که عشق به جایی رسید یا نرسید؟
که آنچه زنده و زیباست، نَفسِ این سفر است...
#حسین_منزوی
از بستر غنودن تا اوج پر گشودن
از ابتدای بودن، تا انتهایم از توست...
جز تو هوس ندارم، هیچ از تو بس ندارم
من جز تو کس ندارم، هر ماجرایم از توست
#حسین_منزوی