😞خط امام را چگونه منحرف کردند؟! ⭕️امام خمینی، مخالف خلع سلاح ملت ایران «…مملکت اسلامی باید #همه_اش_نظامی باشد و... همه جا باید این طور بشود که مملکتی که ۲۰ میلیون جوان دارد باید #۲۰_میلیون_تفنگدار داشته باشد و ۲۰ میلیون ارتش داشته باشد و یک چنین مملکتی آسیب پذیر نیست» (صحیفه امام، ج ۱۱، ص ۱۲۱) من مى‏دانم که عشایر هر جا که هستند، در مرزها، مرزها را نگهدارى مى‏کنند؛ در جاهاى دیگر جلوگیرى از مفسده‏ها مى‏کنند. من مى‏دانم که شما عشایر در زمان رژیم سابق مظلوم بودید. من مى‏دانم که ارزش مرزدارها و عشایر ما چیست. آنها عشایر را سرکوب مى‏خواستند بکنند، براى اینکه راه را براى اجانب باز کنند.(صحیفه، ج‏7 ص491) این عشایر ایران یکى از بهترین خزائن ملت است. یکى از چیزهایى که ممکن بود جلوى اجانب را بگیرد و نگذارد که اینها در ایران رخنه بکنند، عشایر بود. اینها (اجانب) خیال این را مى‏کردند که عشایر اگر در ایران باشد- همین طور هم بود- قدرت عشایر باشد، از باب اینکه اینها توجه به اسلام دارند، ممکن‏ ست که جلوى مقاصد آنها را بگیرند؛ از این جهت، عشایر را یکى پس از دیگرى #خلع_سلاح کردند؛ و از محالّ خودشان بیرون کردند، و به قول خودشان تخته قاپو کردند و این مسائلى که براى همه عشایر پیش آوردند. هر چه توانسته‏اند این ذخایر ملت ما را، این ذخایر انسانى را، هر چه توانستند این ذخایر را چپاول کردند؛ از بین بردند.(صحیفه، ج‏7، ص 354 و 355) 😇آقای هاشمی بسیج و عشایر را خلع سلاح کردند و ایشان را یکجا نشین کردند و اسرائیل و آمریکا همه اش تفنگدار شدند!!! ⭕️امام خمینی، مخالف سدسازی و حذف شبکه قنات و مهاجرت اجباری روستاها «دشت مغان از دشتهايى است كه باز ملى كردند و مردمش را بيرون كردند و دامدارها از بين رفتند. اين سد دز را كه هفتصد ميليون براى ساختنش است و يك ميليارد و دويست ميليون دلار- يا تومان- هم خرج كردند براى كانالى كه آب برسانند به آنجا که باعث شد صد و پنجاه روستا از بين رفت‏(صحيفه امام ؛ ج۳ص۴۱۳).» «قريب چهل هزار قنات‏ خشك شده است در ايران، براى اينكه اين سدها را كه بستند، اين قناتها خشك شده است؛ و قهراً وقتى قناتها خشك شد زراعت نمى‏شود؛ وقتى زراعت نشد مردمش كوچ مى‏كنند و مى‏آيند به فقر و فلاكت در تهران يا در يك شهر ديگرى(صحيفه امام ؛ ج۳ص۴۱۵)». 😇آقای هاشمی مسابقه سد سازی راه انداخت و هنوز هم احداث قنات در کشور ممنوع است و هزینه های سرسام آور انتقال آب دریا، تونل های غول پیکر انتقال آب استان ها، زهکشی ها، آب ژرف، آب شیرین کنها، سدسازی ها، تخریب قنات و چشمه ها را از بیت المال پرداخت میکنند!!! هفتاد درصد روستاهای تولیدی را کوچ دادند و ملت را مصرف کننده ی واردات خارجی و وابسته به ارز کردند! #سبک_زندگی_عشیره_ای #ارتش_بیست_میلیونی #قنات #سدسازی #الگوی_تمدنی_دوازده_گانه #خط_امام_و_رهبری ✉️کانال خبرگزاری طب و تمدن اسلامی https://eitaa.com/t_124_ir http://telegram.me/t124ir

♦️ سدسازی، آری یا خیر؟! 🔻 این بحث با اینکه حالت قومیتی یه مقدار پیدا می کنه، اما اگر بخواهیم ذره بینی موضوع را آنالیز کنیم، شاید از یک نظر حالت تمدنی و از یک نظر دیگه جنبه کشوری هم داشته باشه. لذا تحلیل علت مشکل آب زاینده رود چیزی ست که در مورد سدهای دیگه هم مطرح هست. بذارید اینجور وارد بحث بشم: سوال اول: آیا علت کم آبی زاینده رود یک علت هست یا علل مختلف داره؟ یافتن علل و عوامل مختلف برای حل مشکل خیلی مهم هست. طبق اطلاعاتی که بنده با توجه به مطالب فضای مجازی دیدم، یکی دیگه از علل کم آبی اصفهان، اقدام غلط مسوولان یا نمایندگان اصفهانی در انتقال و تاسیس صنایعی مثل فولاد به اصفهان بوده. یعنی این صنعت و شاید صنایع دیگر اصفهان که نیاز به آب فراوان دارند اساسا مناسب اقلیم های پر آب هست یا اقیلمی که دسترسی به آب فراوان داره. طبق اطلاع بنده، راه اندازی کارخانه تولید فولاد در اصل برای جنوب کشور بوده که اصفهانی ها خواستند زرنگ بازی در بیارند( این تعبیری ست که انتقاد اصفهانی ها را درباره انتقال آب قبول ندارند) و با ایجاد این صنعت در اصفهان هم به اصفهان مرکزیت و محوریت بیشتر بدن و هم اشتغال بیشتر برای خودشون فراهم کنند. لذا گویا پیش از اینکه صنایع فولاد اصفهان ایجاد بشه، مخالفینی داشته ولی به هر حال نهایتا فشار و زور اصفهانی ها غلبه کرده و صنعتی که مصرف آب زیادی داره به استانی منتقل شده که اقلیمش مشکل آب داره. خب طبیعتا اصلا حق اصفهان نبوده که این صنعت به این استان منتقل بشه ولی بدون توجه به این موضوع اصفهانی ها با لابی و فشار به دولت موفق شدند که بخاطر منافع کوتاه مدت، بدون توجه به عوارض دراز مدت، این صنعت را در اصفهان ایجاد کنند و حالا چوب اقدام نسنجیده و غیر کارشناسی خودشون را می خورند. بالاخره کارشناسان در اون زمان هم نظر مساعدی نداشتند. حالا این صنعت علاوه بر کمبود آب، مشکل آلودگی هوا را برای اصفهان آورده. البته این حرف ها را دارم بر اساس اطلاعاتی که در فضای مجازی دیدم، عرض می کنم. اگر این درست باشه، خود مسوولان استان مقصر بودند و ظلم به اون استانی کردند که در جنوب کشور بوده کردند. چون مجوز اولیه این طرح برای اون استان بوده. خب اگر ظلم بده، اونجا هم بد بوده. سوال دوم: این سوال حالت تمدنی داره و اونم اینکه اساسا سدسازی در کشوری و اقلیمی مثل ایران درست هست یا نه؟ آیا کشوری مثل ایران باید مبارزه با کم آبی، قنات سازی بشه یا سدسازی؟ این مشکل همه سدهاست که جلوی آب محل هایی را که محل عبور آب هست می گیره و کشاورزان و روستاها را از آبی که داشتند محروم می کنه و آب یک منطقه وسیع را به سمت سد سوق میدن و سپس منافع آب به جاهایی می رسه که صاحب این آب نیستند. لذا ما می بینیم الان بخشی از آب قم و شهرهای دیگه از جاهای دیگه تامین میشه. بنابراین سوال اینه که آیا سدسازی هم مثل خیلی از موارد دیگه تقلید از غربی هاست و اصلا مناسب ایران نیست. مثل آپارتمان سازی که تقلید از سبک زندگی غربی هست و مناسب زندگی اسلامی نیست؟ اگر مناسب نیست، چرا اینهم سد ساخته شده که باعث شده آب مناطق دیگه به صدها کیلومتر اونورتر منتقل بشه. طبعا این آب را مثلا قمی ها استفاده می کنند ولی کشاورزی منطقه ای که آب برای اونجاست نابود میشه. اگر این مشکل را از این زاویه ببینیم، در این صورت هم اصفهانی ها نمی تونند در مورد زاینده رود انتقاد کنند. چون مساله سدسازی و آسیبی که زده بخاطر یک روند تمدنی غلط بوجود اومده و ده سدی که در جاهای مختلف کشور ساخته شده، همین مشکل رو دارند. اختصاص به اصفهان نداره. گویا خود اصفهان داره آب شربش را از سرشاخه هایی می گیره که مال مناطق دیگه هست و حالا خودش گرفتار مشکلی شده که دیگران را هم گرفتار همون مشکل کرده. آیا به طور کلی ساختن سد که باعث میشه، در قسمتی از مناطق جمع بشه و در مناطق دیگه خشکسالی ایجاد بشه و سرزمین های پایین دست دچار بی آبی یا کم آبی بشند و نیز باعث تخریب طبیعت بخش وسیعی بشه و باعث تغییر طبیعت و ساختار طبیعی یک منطقه و باعث تخریب مثلا آثار تاریخی یه منطقه بشه و و باعث خطر شکستن سد در زلزله ها و جنگ ها بشه، درست هست؟ با توجه به این سوالات عده ای کم کم به اصل ساختن سد مشکوک شدند و آسیب ها و زیان های سدسازی را بیش از فوایدش می دونند و برخی دیگه معتقدند سدسازی مناسب تمدن ما و مناسب اقلیم ما نیست، اما با توجه به غربزدگی شدید ما در همه علوم، در اینجا هم بر اساس تمدن و علم غربی ما دچار اشتباه محاسباتی شدیم. و سوال دیگه اینه که اگر سدسازی مناسب تمدن و اقلیم ما نیست، راه حل تمدنی و اقلیمی و بومی خودمان برای حل مشکلات کم آبی چی هست؟ #سدسازی ذره بین 🇮🇷@zarrehbin🇮🇷

#یادداشت_۱۶۷ ۱۷ تیرماه ۱۴٠۳/ سال چهارم از مگامال تا مگا هیئت!!!! تا کنون بارها عرض کرده ایم که یکی از مهم ترین تفاوت های تمدن مدرن با تمدن اسلامی، در گزاره بنیادین و محوری: لِيَقُومَ ٱلنَّاسُ بِٱلۡقِسۡطِ (۲۵حدید) است. مدل مدیریتی اسلام به این شکل است که واحدهای مدیریتی را کوچک، پراکنده و غیر متمرکز می کند. آنگاه وظایف را به همه می سپارد و ازین رهگذر، #مشارکت_حداکثری ایجاد میکند، مردم را رشد می دهد و ظرفیتها را فعال می کند. مدرنیته در مقابل، واحدهای مدیریتی را کلان و متمرکز می کند و با این روش، قریب به اتفاق مردم را از #مشارکت کنار می نهد و بسترهای رشد را عقیم می کند. فی المثل برای دفاع از کشور، یک #ارتش منسجم متمرکز ایجاد می کند، انسانها را استخدام میکند و وظیفه دفاع را تنها به آنها می سپارد. اما اسلام، دفاع را بر عهده همگان می گذارد و مردمش را با: جَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ #وَأَنفُسِهِمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ(۱۵حجرات) پرورش می دهد. امری که در اندیشه فقیه تمدنی عصر ما با عنوان #بسیج ظهور و بروز یافت. باز در نظام تولید مدرن، #کارخانه کلان متمرکز را داریم با نتیجه ای واضح: یک ارباب و مالک با کسب سود حداکثری و صدها کارگرِ بله قربان گو و بی اختیار با سودی حداقلی. همین مدل تولید متمرکز، یکی از اصلی ترین ریشه های نظام سرمایه داری، نابود کننده عدالت و ایجاد کننده فاصله طبقاتی است. در اسلام اما با تربیت انسانها بر اساس #مشاغل_برتر مانند کشاورزی، باغداری و دامداری، مکروه دانستن اجیر و استخدام دیگران شدن(کافی ج۵ص۹٠) و لزوم #نظارت هر فرد به غذایی که می خورد(عبس۲۴)، یک نظام تولیدی غیرمتمرکز، سبک، ارزان و بسیار باکیفیت طرح ریزی می شود. با نظام تولیدی اسلام، #مشارکت_حداکثری در تولید غذای طیب ایجاد می شود و ضمنا هر کسی آقای خودش است، همانطور که خدا او را آقا و آزاد آفریده(نامه۳۱ نهج البلاغه). مثال دیگر این نزاع تمدنی در مدل توزیع و بازار است. مدرنیته هرچه بیشتر پیش می رود، بازار هایی متمرکز تر، بزرگتر و در نتیجه گرانتر درست می کند. #مگامال هایی که برای حدود نود درصد مردم، امکان خرید یک غرفه هم در آنها وجود ندارد. چرا که بسیار کم است و در نتیجه گران. به همین راحتی در عرصه توزیع و بازار هم #مشارکت_حداکثری را از دست می دهید. اما اسلام عزیز و مردمی، درست در نقطه مقابل تمدن طاغوتی انحصاری، بازار پراکنده فراوان #رایگان می سازد و در اختیار همه مردم قرار می دهد(کافی ج۵ص۱۵۵) . میتوان دهها مثال دیگر هم آورد. مثلا می توان مدل معیوب و پر اشکال و متمرکز #سدسازی را با مدل پیشرفته، پراکنده و سبُک #آب_انبار داری مقایسه کرد و امثله دیگر. در همین راستا و با توجه به اینکه در ایام عزاداری حضرت سیدالشهدا علیه السلام هستیم، باید توجه کنیم که اسلامی ترین مدل برپایی مجالس سوگواری، آنست که نیروهای بیشتری را درگیر خود کند و از ظرفیت انسان های بیشتری استفاده کند. با توجه به مسائل فوق الذکر، باید به دنبال تکثیر هیئتها باشیم نه تکبیر آنها! هیئت کلان متمرکز، جدای از اشکالات متعددی که دارد، نمی تواند بسترساز خوبی برای «لِيَقُومَ ٱلنَّاسُ بِٱلۡقِسۡطِ» (۲۵حدید) باشد. اما هیئتهای کوچک و #روضه_های_خانگی، می تواند یکی از مهم ترین عوامل #مشارکت_حداکثری در مراسم انسان ساز محرم باشد. فی المثل فلان هیئت که بیست سی هزار نفر مستمع دارد و تنها با یک سخنران و یک مداح مدیریت می شود، در صورت تبدیل به روضه های خانگی کوچک بیست سی نفره، بسترساز تربیت حدود هزار و پانصد مداح و همین تعداد سخنران است. به جای پرداخت هزینه های سنگین سیستم صوتی، در بسیاری از موارد، حتی نیازمند یک بلندگوی ساده هم نیست. به جای استخدام یک یا چند تیم خبره آشپزی، مدل روضه خانگی هزاران هزاران نفر را درگیر پخت غذای مجلس سیدالشهدا علیه السلام می کند. بدیهی است که کیفیت غذای مجالس کوچک، بسیار بهتر از غذاهایی است که برای هیئت های بزرگ طبخ و آماده می شود. چه اینکه حجم کار اندک است و سبک. از دیگر سوی هرکسی برای اهالی خانه و همسایه های خودش غذا تهیه می کند که موجب دقت و اهتمام بیشتر است. باز برخلاف #مگا_هیئت ها، برپایی جلسات خانگی کوچک، قریب به اتفاق کوچه خیابان های شهر را بهره مند از حال و هوای روضه و ذکر معارف اهل بیت علیهم السلام می کند. البته که می توان به فواید بی بدیل دیگری هم اشاره کرد. امید که با برپایی #روضه_های_خانگی، شاهد #مشارکت_حداکثری و بهره مندی حداکثری از این فرصت گرانقدر شویم. @besalamen_amenin